به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 39
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 22 تیر 92 [ 19:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-11
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    69
    سطح
    1
    Points: 69, Level: 1
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    7

    تشکرشده 23 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سعی کنید صبرتونو بیشتر کنید تا بتونید به خودتون و خانوادتون کمک کنید.میدونم سخته مو رد مشابه دیدم ولی چاره ای نیست.باید سیاستهایی رو بکار برد .مثلا تا حد امکان به کارهای فکری مشغولشون کنید. مثلا جدول حل کنند.ورزش یوگا خیلی عالیه و تاثیر گذار.باشگاه های شهرداری در همه ی مناطق با هزینه پایین هست.باید کاری کرد که اصلا به این مسایل وقت فکر کردن نداشته باشن. .

    - - - Updated - - -

    اکثر خانمهای خانه دار این مشکل را دارند .به دلیل زیاد در خانه ماندن خیلی فکر میکنند حتی مسایل 30 سال پیشم یادشونه و هر روز تکرار میکنند و اینطور خودشونو تخلیه میکنند و سرگرم. کمکش کن.

    - - - Updated - - -

    اکثر خانمهای خانه دار این مشکل را دارند .به دلیل زیاد در خانه ماندن خیلی فکر میکنند حتی مسایل 30 سال پیشم یادشونه و هر روز تکرار میکنند و اینطور خودشونو تخلیه میکنند و سرگرم. کمکش کن.

  2. 4 کاربر از پست مفید تنها92 تشکرکرده اند .

    reihane_b (چهارشنبه 12 تیر 92), roze sepid (چهارشنبه 12 تیر 92), باران بهاری11 (چهارشنبه 12 تیر 92), صاعد (چهارشنبه 12 تیر 92)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 اسفند 92 [ 21:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-06
    نوشته ها
    119
    امتیاز
    724
    سطح
    14
    Points: 724, Level: 14
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 76 در 56 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    22
    Array
    سلام شرمند من میخوام یک موضوع بنوسم یاید چیکار کنم بازم شرمند

  4. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 22 تیر 92 [ 19:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-11
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    69
    سطح
    1
    Points: 69, Level: 1
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    7

    تشکرشده 23 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط niloo1 نمایش پست ها
    سلام شرمند من میخوام یک موضوع بنوسم یاید چیکار کنم بازم شرمند
    سلام توی صفحه ای که مربوط به مشکلتونه پایین صفحه ارسال موضوع جدید را انتخاب کنید.

  5. 2 کاربر از پست مفید تنها92 تشکرکرده اند .

    reihane_b (چهارشنبه 12 تیر 92), باران بهاری11 (چهارشنبه 12 تیر 92)

  6. #14
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    جاهایی که مرثیه سرایی می کنه سکوت کنید و
    بذارید برسه به جایی که موافقید و احساس می کنید اشتباه از پدرتون هست و حق با مادرتونه،
    خیلی آروم تاییدشون کنید و بگید که حق باشماست، بابا اینجا اشتباه می کنه، یا کاش این کار را می کرد/نمی کرد.

    بعد ادامه بدید، اخلاق /تفکر بابا را که توی این سن نمی شه تغییر داد،
    چرا بیخودی خودمون را حرص بدیم؟
    وقتی هست از این رفتارش حرص می خوریم، وقتی هم نیست با یاد اون رفتار؟

    بیا بریم چای بخوریم/ فیلم ببینیم/ بشینیم رو بالکن بیرون را نگاه کنیم/ موهای من را بباف/ با هم شام درست کنیم

    و ....

    اجازه بده برات درد دل کنه، اما دائم آه و زاری کردن را کنترل کن.
    یادش بده که از زندگیش لذت ببره و غرغر و نق نق را کمتر کنه.
    هم برای مادر بهتر هست و هم برای خودت


  7. 8 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    reihane_b (چهارشنبه 12 تیر 92), roze sepid (چهارشنبه 12 تیر 92), saraamini (چهارشنبه 12 تیر 92), taraneh89 (چهارشنبه 12 تیر 92), مسافر زمان (چهارشنبه 12 تیر 92), باران بهاری11 (چهارشنبه 12 تیر 92), تنها92 (چهارشنبه 12 تیر 92), صاعد (چهارشنبه 12 تیر 92)

  8. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 18 اردیبهشت 95 [ 21:42]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    181
    امتیاز
    3,890
    سطح
    39
    Points: 3,890, Level: 39
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,697

    تشکرشده 825 در 209 پست

    Rep Power
    30
    Array
    سلام

    ریحانجونم چطوره؟

    وقتی مادرت تورو برا سنگ صبوریش انتخاب کرده پس خوش سلیقست..

    عزیزم وقتی میاد حرفاشو میزنه تو محبت کن بوسش کن بذار بقیه غصه ها و حرفاش با بوسه ها و محبت یادش بره هم خودت زودتر خلاص میشی;-) و هم مادرت آروم میگیره میره پی کاراش..

    تا به حال بهشون پیشنهاد نوشتن حرفاش دادی؟اگ حوصله نوشتن ندارن ضبط صدا هم بد نی..

    اگ مادر باهات بحرفه دلداریش بده و بگو میفهمم سخته اما هیچوقت پدرتو خرد و بد نکن مثلا بگو بابا منظور نداشته و دوست داشتنشو اینطور نشون میده و عمدی نبوده یا از خاطرات خوششون بازگو کن..


    یا گاهی اگ موقعیت مناسبی بود با پدرت صحبت کن ک بیشتر هوای مامانتو داشته باشه یا چمیدونم خودت استادی چی بگی..

    سر آدم گرم باشه وقت سرخاروندن نداره چه برسه فکروخیال..پس ببین چی میتونه سرگرمشون کنه..ببین هیجاناتشون چطور تخلیه میشه ورزش،هنر،..

    ریحانه جان کمی صبور باش اگه بدونی چه رحمت و کلیدهای حل مشکلی پشت محبت به پدرومادره 24ساعته میشینی پای حرفای مامانت..

    شادوموفق باشی دتر

  9. 6 کاربر از پست مفید باران بهاری11 تشکرکرده اند .

    reihane_b (چهارشنبه 12 تیر 92), roze sepid (چهارشنبه 12 تیر 92), مسافر زمان (چهارشنبه 12 تیر 92), تنها92 (چهارشنبه 12 تیر 92), ساحل75 (چهارشنبه 12 تیر 92), صاعد (چهارشنبه 12 تیر 92)

  10. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 اردیبهشت 03 [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1391-6-06
    محل سکونت
    تهــــران
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    12,597
    سطح
    73
    Points: 12,597, Level: 73
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 253
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,016

    تشکرشده 2,385 در 431 پست

    Rep Power
    62
    Array
    سلام عزیزم
    به نظر من تو مواردی که شکایت و غر زدن ها زیاده و اذیت میشی گوش نده و فقط بشنو!
    وقتی به یه حرفی گوش میدی یه فرآیند ذهنی انجام میدی و جملات طرف مقابل رو کلمه به کلمه درک میکنی اما شنیدن یه فرآیند مکانیکی و جسمیه و نیاز به تمرکز و استفاده از ذهنت نداره
    مادر شما پیش شما درد و دل میکنه و خودت هم نوشتی که تمام مدت سکوت میکنی و با این حساب راحت میتونی فقط بشنوی و گوش ندی و گه گاهی تایید کنی و بگی بله و...اینجوری به ایشون فرصت تخلیه ناراحتی هاشو میدی وخودت هم کمتر اذیت میشی
    هر آدمی یه ظرفیت و توان برای تحمل حرف های تلخ داره و وقتی حرف ها و رفتارهای تلخ تموم نمیشه باید تو همون شرایط سعی کنی خودتو تغییر بدی
    مثلا میتونی تو ذهنت, مسائل ذهنی مشخصی رو برای اون لحظات تعیین کنی!رو حل یه مسئله تمرکز کنی وبری تو خیالات غذاهای خوشمزه و طبیعت زیبا و...ذهنت جای دیگه باشه و در ظاهر نشون بدی اونجایی

    دادن این پیشنهاد دفتر و نوشتن احساسات مادرتون تو دفترشون هم احتمالا باعث ناراحتیشون میشه و به نظر من از همین شیوه ی مشغول کردن ذهنت با یه موضوع دیگه فقط شنونده باش و گوش نده
    به هر حال سلامت روان خودت هم مهمه و درک میکنم سنگ صبور بودن سخته.پس سعی کن خودت اینطوری به خودت کمک کنی
    ویرایش توسط taraneh89 : چهارشنبه 12 تیر 92 در ساعت 11:21

  11. 2 کاربر از پست مفید taraneh89 تشکرکرده اند .

    reihane_b (چهارشنبه 12 تیر 92), roze sepid (چهارشنبه 12 تیر 92)

  12. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از دوستای خوبم که برام وقت میذارید

    ترانه جان خودم هم دقیقا همین کارو میکنم!فقط به او فرصت میدم که حرفاشو بزنه و من سعی میکنم فقط بشنوم نه گوش کنم!
    ولی میدونی که همیشه نمیشه اینطور بود

    دوستانی که نظراتتون رو گفتید خیلی ممنونم. ولی من تاپیک زدنم کار اشتباهی بود.عجله کردم. اگه تاامروز صبر میکردم هرگز این تاپیک رو نمیزدم.

    چون میدونستم همه سعی دارن کمک کنن، ولی واقعا موضوع به این سادگی ها نیست...من اینجا سعی کردم ساده بیانش کنم. ولی ...

    بازم ممنونم از پیشنهاداتتون
    فکر کنم بهتره خودم راهی برای مشکلاتم پیدا کنم

    کاش این تاپیک دیگه ادامه پیدا نکنه

  13. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 شهریور 02 [ 15:46]
    تاریخ عضویت
    1391-3-28
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    10,451
    سطح
    68
    Points: 10,451, Level: 68
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 399
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    340

    تشکرشده 500 در 154 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام، پدر و مادرم من هم اینجورین ولی صد درجه بدتر، قبلنا که دعوا می کردن من میزدم در و پنجره میشکستم، تمام دیوار جای مشتامه، لباسام رو پاره می کردم دعوا رو ول می کردن میومدن منو می گرفتن! تا اینکه راه های بهتری پیدا کردم
    1-به قول خانم ترانه بشنو ولی گوش نده
    2- می خندونمشون انقدر که اشک از چشماشون بیاد، من خودم آدم غمگینی هستم ولی همیشه سعی می کنم همکارام یا فامیلای نزدیکم رو اونقدر بخندونم که غصه ها و اضطرابشون یادشون بره، واقعآ موثره
    3-با مادرتون برید کلاس قرآن، چون فکر نمی کنم مادرتون کلاس شنا یا یوگا بیاد، به هر حال سرگرمش کنید وگرنه ایشون سرگرمتون می کنه!
    4- فکرش رو منحرف کنید، من مادرم موقعی که خیلی عصبانیه سرکارش میزارم میگم یکی رو میخام! یه هفته فکرش میشه کی رو من میخام؟! یا دفعه بعد بهش میگم فلان مشکل مالی رو دارم کمکم کن حلش کنم
    5-ریشه مشکلات رو پیدا کن با پدرت صحبت کن (موقعه ای که آرومه)، بگو این کارها رو این موقع یا تو این مکان انجام نده، اشتباهات مادرت رو غیرمستقیم بهش بگو، یه طرحی بریز تا عوامل مشکل ساز کمتر با هم توام بشن
    6- با فامیلاتون برید بگردید و شاد باشید نه با فامیلای موذی
    7- نزارید غصه بخوره، چون آدم تو ناراحتی خاطرات منفیش بیشتر یادآوری میشه، من جهت حرفای مادرم رو کم کم به سمت خاطرات کودکیش که براش لذت بخشه سوق میدم تا از اون حس و حال بیاد بیرون، البته تمام این جهت دهی ها و حواس پرت کردن ها رو باید کم کم بدون اینکه تابلو بشه انجام بدی وگرنه شاکی میشه
    موفق باشید


  14. 4 کاربر از پست مفید باران13 تشکرکرده اند .

    reihane_b (چهارشنبه 12 تیر 92), roze sepid (چهارشنبه 12 تیر 92), saraamini (چهارشنبه 12 تیر 92), شیدا. (چهارشنبه 12 تیر 92)

  15. #19
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    دوستان همه این کارها رو تقریبا میدونم و تا حد زیادی انجام دادم تا جایی که شرایط اجازه میده بهم...
    ولی ناگفته های من خیلی زیاده
    همیشه خودم مشاور خودم وبقیه بودم ، از این خسته شدم...
    سعی میکنم حال خودم رو بهتر کنم. و تا جایی که میتونم حال خانواده رو.

    بازم ممنون از وقتی که گذاشتید دوستان

    این تاپیک رو فراموش کنید تا ادامه پیدا نکنه.مرسی

    گفتم که، اگه امروز می بود اصلا تاپبک نمیزدم!
    ویرایش توسط reihane_b : چهارشنبه 12 تیر 92 در ساعت 12:40

  16. #20
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    ریحانه جان،

    روشی که گفتی انجام می دی و ترانه جان هم توصیه کرده، به نظر من خیلی درست نمی آد.
    همه ما از حالت صورت و نگاه کسی که داریم باهاش صحبت می کنیم و حتی نوع سکوتش
    ( منظورم زمانی هست که مستقیم به صورتت نگاه نمی کنه و داره کاری می کنه و حرف هم می زنه )
    متوجه می شیم که مخاطبمون داره گوش می کنه یا نه.

    این که مادر شما صحبت کنه و شما گوش نکنی یه آزردگی دیگه به ناراحتیهاش اضافه می شه و شاید از سر اجبار که
    کسی را نداره یا ... گاهی حرف بزنه اما این هم می شه براش یک دلخوری و حتی خشم که کسی توی خونه اش بهش توجهی نداره.

    چون گفتی دیگه حرف نزنیم، منم دکترا می گیرم و دیگه صحبت نمی کنم

  17. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    reihane_b (چهارشنبه 12 تیر 92), roze sepid (چهارشنبه 12 تیر 92)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.