دو دلی به خاطر تفاوتهای فرهنگی که نمیدانم تا چه حد جدی هستند...نیاز به کمک فوری

[reihane_b]

در مورد حساب مشترک داشتن من شخصا حس خوبی بهم دست نمیده.کلا یکی از دلایلی که اروپایی ها این کار رو میکنن فکر مکنم به این دلیله که چون وابستگی عاطفیشون بهمدیگه کمه میخوان وابستگی مادی ایجاد کنن.و کلا این یعنی تغییر در جایگاه زن و مرد و به دنبال اون پیش امدن یکسری مشکلات.

چه اشکال داره که ما همین کارو ولی با یه نیت دیگه وقصد بهتری انجام بدیم؟
اگه اونا فقط حساب مالیشون جداست ما هم حساب مالی هم حساب مهرومحبت وعشق ورزیمون یکی باشه!

قواعد و اصول زندگی همه جای دنیا یکی است. تفاوتها خیلی کمرنگ تر از اونی هست که به اسم تفاوت فرهنگی تو ذهن ماست.

شاید قواعد واصول همه جا یکی باشه(که فکرنکنم هم کاملا یکی باشه) ولی عمل کردن به این قواعد واصول خیلی متفاوته.
مثلا همه جا میگن وفاداری شرط یه ازدواج خوبه،ولی در اروپا وفاداری یه جور تعریف میشه تو ایران یه جور دیگه،تو خانواده های سنتی یه جور، تو خانواده های مدرن یه جور دیگه...

از طرفی ایشان با توجه به همه تفکر اروپایی خصوصیاتی داره که گاهی فکر میکنم خیلی سنتی هست، مثلا با من شرط کرده ماهواره در منزل نداشته باشیم چرا که پخش سریالهای ماهواره در منزل یعنی ورود فساد و تاییدش در محیط خانواده و در این شرایط نا خوداگاه به بچه فساد آموزش داده میشه و از این حرفها...از طرفی من از رفت و امد با یک تعداد از دوستانشون بنا به دلایلی خوشم نمی امد و ایشان که دلایل من را شنیدند، حق دادند و جالب اینجاست که من اصلا نگفتم با اونها رابطه داشته باش یا نه، و دیگه اصلا راجع بهشون صحبت هم نکردم.اما بعد از 2 هفته به من گفت، به این نتیجه رسیده که دیگه تمایلی به ارتباط با اون افراد رو نداره...و رفت و امد با اون افراد جز ضایع کردن زمان و وقت و انرژی نیست!

به نظرمن این ویژگی های اخلاقی میتونه نشونه روشنفکربودن ایشون باشه(اگه تطاهر نباشه البته) ،همه اینا از ویژگی های مثبت این آقا به حساب میاد ولی ببینید این چیزا میتونه برای شما اون مورد 5 رو پوشش بده؟
فکر می کنید لازم نیست با خود ایشون راجب این موضوع بیشتر حرف بزنید؟البته دوستان متاهل بیشتر میتونن راهنمایی کنن در این زمینه،ولی شاید بد نباشه از روابط خودتون در محیط ورزشی و... براشون بگید وببینید نظرش درمورد روابط شما با آقایون چیه

اينكه شما شخصيت مستقلي داري كار رو براي ايشون خيلي راحت كرده، بخش عمده اي از مسئوليت هايي كه بايد بعهده بگيرن رو شما بطور اتوماتيك حذف كردين و چي بهتر از اين؟؟؟

صباجان کاش بیشتر توضیح میدادین که چرا همچین برداشتی کردید؟
هستن آقایونی که این تیپ شخصیت رو بپسندن(البته مستقل بودن تا حدی) بی هیچ رفع تکلیفی...

[فرهنگ 27]

ببخشید می پرم وسط حرف.این چه ورزش مختلطیه؟

[ata]

ببخشید می پرم وسط حرف.این چه ورزش مختلطیه؟

دو تا از شاخه های سوارکاری

[samanis]

با سلام به همه دوستان قدیمی

ایشون به خاطر کارش یکماه ایران و یکماه اروپا ساکن هستند و حتی همسر قبلیشونم اروپایی بودند و یکسالی هست جدا شدند، قرار شده در صورت ازدواج بیشتر ایران ساکن باشند.

1-ایشون چون 4-5 سال به سبک اروپایی زندگی کرده، یه جورایی با من هم میخواد همون سبک رو داشته باشه، مثلا داشتن یه حساب مشترک برای ریختن همه درامدمون و این یعنی مشترک بودن در کل هزینه ها و خوب البته شریک بودن در کل درامد خانواده..نمیدونم عیب هست یا مزیت

البته خیلی بی برنامه زندگی میکنه و دقیق نیست و خیلی روی برنامه ریزیهاش نمیشه حساب باز کرد، اما اتفاق افتاده که یکروزه رفته مسافرت برای دیدن دوستش و 10 روز مونده....

4-در مدت آشناییمون، چند باری به اروپا رفته اما چیزی به عنوان سوغاتی نیاورده، البته پرسیده چیزی نیاز داری یا نه و من هم چیز خاصی اعلام نکردم، نمیدونم این از خسیسی هست با بی توجهی یا تفاوت فرهنگ، البته با هم که بیرون میریم، خوب خرج میکنه و تقریبا 40% موارد ایشون مهمون من هستند ، منظورم اینه که کاملا مثل یه مرد اروپایی برخورد میکنه و نه مثل یه مرد ایرانی،

5-ایشان روابط صمیمی با خانمهای دورو برش داره، با اسم کوچک صداشون میکنه، خیلی گرم میحرفه، خیلی راحت ار دوستان دختر صمیمیش میگه، البته اینجور که فهمیدم تفاوتی بین دختر و پسر قایل نیست، البته دوستان خیلی صمیمیش آقا هستند

میترسم اگر ناراحتیمو ابراز کنم بگه بد دلم، البته من بیشتر از ناراحتی، نگرانم، حداقل نمیدونم ناراحتیمو چطور ابراز کنم

همه این موارد رو بارها خواستم باهاش مطرح کنم اما اونقدر دوستش دارم که و وقتی میبینمش تمام شکافها یادم میره، و انگاری دیگه برام مهم نیستند اما وقتی ازش دورم یاد این تفاوتها میافتم ....

اولین چیزی که شما به عنوان یک ایرانی خارج از ایران یاد میگیرین نظم و انظباطه. در دو مقوله مسائل مالی و زمانسنجی اگه منظم نباشید غیر ممکنه بتونین روال صحیح زندگیتون رو ادامه بدین. ایشون احتمالا در رابطه با شما نظم و انظباط رو در نظر نمیگیرند. خریدن کادو به مناسبت های مختلف هم یکی از ابتدایی ترین کارهاییه که توی اروپا و آمریکا برای هم انجام میدن. اونجا از هم نمیپرسن چیزی میخوای یا نه ؟ اگر دوست داشته باشند حتما کادو میگیرن. همه ما تفاوت برخورد سالم یا ناسالم اطافیان رو متوجه میشیم ، اتفاقا غربی ها در این موارد خیلی سختگیر تر هستند و رفتار نا مناسب طرفشون رو معمولا تحمل نمیکنند.

هرگز هرگز هرگز از ابراز عقیده تون نترسین الان بدترین زمان ممکن برای پنهان کردن خواسته هاتونه ، من پیشنهاد میکنم حتما به دیدن مشاور برین و با مشاور صحبت کنین، این مساله در اروپا کاملا جا افتاده (-:

[paria_22]

سلام.
بهتره دقيق فكراتو بكني. ببيني در آينده با شرايطش كنار مياي يانه؟؟بهنظر من بهتره يه مدت ازدواجتو به تاخير بندازي و در مورد مواردي كه شك داري تحقيق و ودقت بيشتري كني .
موفق باشي عزيزم

[ata]

با سلام خدمت دوستان خوبم

واقعیت این هست که ایشون این چند وقته که با هم بودیم، بسیار درگیری شغلی و مالی ددر اروپا پیدا کرده و بسیار فکرش درگیر هست و من نمیتونم خیلی راجع به خیلی شکافها بیشتر ذهنشو درگیر کنم و یا ناراحتش کنم، از طرفی اون همه برنامه هاشو انجام داده و به خاطر من از خیلی امکاناتش در اروپا گذشته و بیشتر ایران ساکن هست، بیشتر حس میکنم خیلی از روابط و کارها رو بلد نیست و بیش از اندازه تنبل هست، یه جورایی کودک درونش هنوز رشد نکرده و همیشه نیاز به کسی داشته تا بگه چه بکنه، البته اصلا شخصیت وابسته نداره، البته لازم هست اینو بگم که درست هست تا 25 سالگی ایران بوده، اما فرهنگ و تربیت خانوادگیشم خیلی ایرانی نیست، پدر و مادر شون پزشکن و تفکر کاملا غربی دارند و میتونم بگم کامل با یک فرهنگ غربی بزرگ شده،
دیشب با یکی از دوستانش در ترافیک بوددیم، دوست صمیمیش بود، رفیق گرمابه گلستان که شریکش هم هست، به شوخی از من پرسید، تا حالا چند تا کادو گرفتی، گفتم هیچی، باور نکرد، چند تا جک و خاطره از کادو هدیه تعریف کردیم، بعد دوباره پرسید، حالا جدی چند تا کادو گرفتی؟ گفتم جدی هیچیییی
داشت شاخ در می اورد، به خاستگارم رو کرد و با حالت خنده گفت جدی هیچی تا حالا براش نخریدی، خاستگارم هم با شوخی گفت، نخریدم تا بد عادت نشه، منم گفتم اولا خود ایشون بزرگترین هدیه است و به خاستگارمم گفتم من که توقع هیچ از تو ندارم ولی حداقل شخصیت منو زیر سوال نبر...(بد عادت نشم و پررو نشم) خلاصه به شوخی و خنده کلی حرف زده شد، دوستش به من برگشت گفت شما ببخشیدش ، عقل نداره این چیزا رو بلد نیست خودم یادش میدم.... دیشب همه چی به خنده و شوخی گذشت اما دل من حسابی شکست....واقعا حس کردم توهین شده بهم، من اینقدر بی توقع تو رابطه، اما طرف مقابلم برای شاد کردن من نگران پررو شدن منه!!!!جالب اینجاست که من بارها و بارها با هدایای کوچک و بزرگ سعی کردم هنر شاد کردن یا سخاوت رو یادش بدم اما بی فایده بوده....
خیلی حرف داشتم بهش بگم، اما ترسیدم فکر کنه به خاطر گرفتن کادوی عیدی این حرفها رو میزنم و گذاشتم بعد از نوروز بگم....
واقعا ذهنم در گیره، هم نمیخواهم به خاطر درگیریهای کاریش من هم که به قول خودشش تنها امیدش هستم ناراحتش کنم، از طرفی هم واقعا دارم از این جور اخلاقها اسیب میبینم...
واقعا موندم چه کار کنم!!!!!

[ata]

دوستان خوبم کمکم کنین، کسی راه حلی به نظرش میرسه؟

[صبا_2009]

سلام الهه جان

نخریدم تا بد عادت نشه

اين جمله نشون دهنده تفكر سنتي ايشون هست، يه جورايي تناقض با ساير موارد (اونقدرها هم راحت طلب نيستند، سياست خاصي دارند)

بیشتر حس میکنم خیلی از روابط و کارها رو بلد نیست

اينكه ايشون در جواب هداياي شما هم هديه ندادند، مساله‌ي بغرنج و قابل تامل بسيار هست

شما با ايشون 5- 6 ماهه در ارتباط هستين و از نظر عاطفي كاملا درگير شدين، ايشون هم درگير مسائل كاري و ... هستند اگر بحث در مورد موارد جدي رو موكول كنيد به آينده فقط وابستگي تون رو بيشتر كردين و عملا تصميم گيري رو سخت. و اينكه شايد ايشون به اين زودي ها به آسايش كاري نرسيدن رابطه ي شما و مسائل جديش بايد بلاتكليف بمونه؟؟؟

- - - Updated - - -

سلام الهه جان

نخریدم تا بد عادت نشه

اين جمله نشون دهنده تفكر سنتي ايشون هست، يه جورايي تناقض با ساير موارد (اونقدرها هم راحت طلب نيستند، سياست خاصي دارند)

بیشتر حس میکنم خیلی از روابط و کارها رو بلد نیست

اينكه ايشون در جواب هداياي شما هم هديه ندادند، مساله‌ي بغرنج و قابل تامل بسيار هست

شما با ايشون 5- 6 ماهه در ارتباط هستين و از نظر عاطفي كاملا درگير شدين، ايشون هم درگير مسائل كاري و ... هستند اگر بحث در مورد موارد جدي رو موكول كنيد به آينده فقط وابستگي تون رو بيشتر كردين و عملا تصميم گيري رو سخت. و اينكه شايد ايشون به اين زودي ها به آسايش كاري نرسيدن رابطه ي شما و مسائل جديش بايد بلاتكليف بمونه؟؟؟

[taraneh89]

[QUOTE=taraneh89]

بیشتر حس میکنم خیلی از روابط و کارها رو بلد نیست و بیش از اندازه تنبل هست، یه جورایی کودک درونش هنوز رشد نکرده و همیشه نیاز به کسی داشته تا بگه چه بکنه

خاستگارم هم با شوخی گفت، نخریدم تا بد عادت نشه،

واقعا حس کردم توهین شده بهم، من اینقدر بی توقع تو رابطه، اما طرف مقابلم برای شاد کردن من نگران پررو شدن منه!!!!جالب اینجاست که من بارها و بارها با هدایای کوچک و بزرگ سعی کردم هنر شاد کردن یا سخاوت رو یادش بدم اما بی فایده بوده....

ااین رفتار شون نشون میده خیلی هم خوب نشناختیشون!تو یه پست خودت دو تا حالت نقیض هم رو آوردی!ایشون این چیزا رو بلده نیازی نیست کسی بهشون چیزی یاد بده فقطسیاست داره و باهات خیلی صاف و ساده نیست!
شاید این جمله شون کاملا صادقانه بوده که گفتن میخوام بد عادت نشه و...!
در مورد فرهنگ ایشون به نظر من کنار اومدن باهاش کار ساده ای نیست .چون ایشون دقیقا تکلیفش با خودش و فرهنگش هم معلوم نیست !
من فکر میکنم حتی فرهنگ اروپایی رو هم ابزاری برای توجیه سلیقه هاشون و راضی کردن شما قرار داده!
تو مسائل فرهنگی زندگی نمیشه هر جا رو که ایشون صلاح بدونه فیلتر کنید!
مثلا در مورد رابطه ی ایشون با خانم ها ایشون با طرز تفکر اروپایی واهمه ای از این قضیه نداشته باشن و راحت بیان کنن( حتی شمابترسی از اینکه نکنه بگی و بد بشه !!)ویا اصرارشون برای حساب مشترک!اما در مورد خرید اینطور نباشن!!!!!!
کنار هم قرار گرفتن اینا یه جوریه! همدیگرو نقض میکنن!
زندگی با آدم هایی که صاف و ساده نیستن و برای هر رفتاری سیاستی دارن کار ساده ای نیست!

[فرشته مهربان]

شما دچار تعارضهای جدی هستی . سبک زندگی شما از نظر ایده و روحیات با ایده و روحیات و نوع تربیت ایشون همخوانی ندارد و دچار مسئله خواهید شد .

شما در رابطه باایشون بخاطر درگیری احساسی بسیار منفعل هستید تا جایی که از طرح اصل مسائل که برای ازدواج باید بهش پرداخت دوری می کنید از ترس ناراحت شدن ایشون و .... اتفاقاً باید اینکار را بکنید که ظرفیت ایشان هم سنجیده شود . شما زن و شوهر نیستید که حالا بخواهید ملاحظه اش را بخاطر دغدغه هایش بکنید شما در مرحله شناخت و انتخاب هستید در حالی که به نظر میرسد از نظر احساسی انتخابت را کرده ای و ایشون را همسر خود می دانی ولی با عقلت بخاطر نهیب های جدی و درستش درگیر هستی . به تشکیک و نهیب های عقلت توجه کرده و جدی پی گیر شناخت بیشتر از این جهات باش .

به پست samanis بیشتر توجه کن . همچنین دلیل جدایی ایشان بسیار مهم هست .

موفق باشید .

.