با شکست عشقي چه جور کنار بياييم؟
شکست عشقي هر فرد در نظر او جانگداز ترين داستان است و کسي هم جز او نميتواند درک کند؟
به هر حال اين ها پيشنهاد هاي روان شناسان است تا شايد فرد با در نظر گرفتن انها بهتر با مسئله کنار بيايد:
1. اين کارها را انجام ندهيد.
خيلي ها بعد از شکست عشقي کارهاي عجيب و غريبي انجام مي دهند. تا جايي که مي توانيد لا اقل اين کارها را انجام ندهيد.
- تا 6 ماه جايگزين قدغن!
شايد عمومي ترين واکنشي که به عنوان يک راه حل به ذهن شکست خورده مي رسد اين است که با يک آدم ديگر عشق ببازد.
او مي خواهد به خودش ثابت کند که مشکلي نداشته است و هنوز قدرت عشق ورزيدن ( شما بخوانيد انتقام گرفتن) را دارد.
اما تا موقعي که خاطره شکست عشقي در ذهن يک نفر پر رنگ است
اين کار در بهترين حالت يک نفر ديگر را بدبخت مي کند و در بدترين حالت کلکسيون شکست هاي عشقي تان را کامل تر مي کند.
پس لطفا مدتي که سوگوار عشق قبلي تان هستيد به دنبال جايگزين نگرديد.
- پناهگاه رواني قدغن! تعارف که نداريم. شکست عشقي مي تواند
يک نفر را به يک معتاد يا الکلي تمام عيار تبديل کند. خيلي ها اولين سيگارشان را بعد از شنيدن يک نه کشيده اند.
اما لطفا به خاطر خودتان هم که شده گريه ها و افسردگي هاي بعد از شکست
را به گيجي بعد از سيگار و مشروب ترجيح دهيد. لا اقل به خاطر انتقام از معشوقتان هم که شده خودتان را تلف نکنيد.
- رسوايي قدغن! اصلا از همان اولش که عاشق شديد لازم نيست همه هم اتاقي ها و همکار ها و هم کلاسي هايتان بفهمند.
اعتماد به نفستان زياد است که هست. برون گرا هستيد که هستيد. عوارض اين رسوايي وقتي که نه شنيديد معلوم مي شود.
وقتي که حتي اگر ديگران هم در موردتان حرف نزنند خودتان فکر کنيد که همه جا قصه عشق شما نقل مجالس است.
يک سنگ صبور درست حسابي و رازدار پيدا کنيد و خودتان را پيش او خالي کنيد.
2. از بالا به قضيه نگاه کنيد.
کمي از خودتان و زاويه ديدتان به معشوق فاصله بگيريد. برويد بالاتر و بالاتر. حالا خودتان را از بچگي تا پيري ببينيد
و ببينيد که اين شکست چه قدر توي مسير زندگيتان موثر بوده است. آدم هاي ديگر را ببينيد.
مي بينيد؟ کافي است به دو ر و بري هاي خودتان فکر کنيد تا بفهيمد دنيا پر است از فلش هاي يک طرفه.
پر است از نه هايي که ديگران شنيده اند و حتي نه هايي که خودتان گفته ايد. شما تنها نيستيد.
3. به شکست به عنوان يک فرصت خودشناسي نگاه کنيد.
خيلي ها بعد از شکست عشقي آدم مثبت تري مي شوند. حتي ممکن است اعتيادشان را بعد از شکست بگذارند کنار.
براي اين آدم ها ديگر نظر معشوق مهم نيست. آن ها به خودشان بر گشته اند
و جدا از رويدادهاي عاشقانه شروع کرده اند به اصلاح خودشان. شکست عشقي آدم را تمام عيار با خودش،
عواطفش و فکر هايش رو به رو مي کند. شکست عشقي مي تواند يک بار ديگر تمام شکست هاي عاطفي
زندگي را بياورد جلو چشم آدم. اين هم مي تواند هم افسرده کننده باشد و هم سازنده.
يعني اين که آدم مي تواند اين مشکل هاي وجودي را لا اقل با خودش حل کند و خودخواهي هميشگي اش را کنار بگذارد.
در سطحي ترين حالتش آدم مي تواند برود مهارت هاي برقرار کردن
رابطه را از اين ور و آن ور بياموزد و در عميق ترين حالتش، هدف زندگيش را عوض مي کند.
4. حرف بزنيد. دو تا راه قبلي راه حل هايي بود که مي شد به تنهايي هم انجامش داد.
اما آدميزاد بعد از شکست عشقي، از گير کردن کلمه و بغض توي گلويش دارد خفه مي شود.
وقتي که داغتان تازه است با يک متخصص حرف بزنيد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)