ممنون که شاخه ی ( نگران آینده ) را پاک کردی .
و شاخه ی خوبی باز کردی . ( ولی مراقب باش !)
ممنون .
به نظر من ، برای خانم ها :
اگر فرد مناسبی برای ازدواج پیدا شود؛ آنچه مقدم است، ازدواج است نه تحصیل . چرا که ممکن است موقعیتی را از دست بدهد که شاید دیگر به دست نیاید. از طرفی ، ازدواج عامل متوقف شدن ادامه تحصيل نيست و ادامه تحصيل با تأهل منافاتي ندارد - البته مسئوليت شما را بيشتر مي كند.
ازدواج کردن با پیشرفت کردن هیچ منافاتی نداره مخصوصا اگر با شخصی که میخواین باهاش ازدواج کنیم تفاهم داشته باشیم.
از طرفی چون شما در دانشگاه فعالیت میکنید - ادامه تحصیل و ازدواج منافات ایجاد نمیکنه ! ( چه در ایران و چه در خارج ) - اگر در شرکت های خصوصی مثل ( ماکروسافت و .... ) بودی قضیه فرق می کرد - چون اون جا باید روزی 14 ساعت کار کنی . ( بازم منافات با ازدواج نداره – ولی سخت تره )
من یه بنده خدایی را می شناسم – ازدواج کرده – همسرش بورسیه خارج گرفته – و بهش گفت من با رفتنت مشکل ندارم – ولی من هم ببر ! آدم زرنگ ! الان ازدواج کردند با هم رفتند .
چیزی که اولویت داره ، توانایی اداره زندگی ست . نه ازدواج - و .....
چون به جز خودش باید مراقب همسرش و در آینده فرزندانش باشه .
بریم سراغ اینکه ما ، همه چی را با هم می خوایم : ( من بیشتر در مورد مسئله کاری صحبت می کنم )
طبیعی ست – خصلت انسان است .
وقتی با ردیفی از ایده ها رو به رو هستی ، باید اولویتها را در نظر داشته باشی .
خوب سخته – ولی راه حل دارد .
باید از خودت سئوال کنی : اگر وقت داشتم که فقط روی یکی از آنها کار کنم ، کدام را انتخاب می کردم؟
در کدام یک موافق تر هستم ؟
حالا باید بشینی ، تفکر کنی – مشورت بگیری و .....تمرکز کنی.
حالا سئوال پیش می یاید ، از کجا باید بفهم درست انتخاب کردم :
باید به خرد درونیت –اعتماد کنی
چون خودت را خوب میشناسی ( توانایی ها و .....)
اگر به این مسئله پی ببریم ، تمام توان خود را برای آن کار به خدمت می گیریم – بدون آنکه کارهای غیر لازم انجام دهیم !
هیچ وقت هم دیر نیست – ار همین الان هم میتونیم شروع کنیم .
شما یه بوته از گل رز را در نظر بگیر . که چندین گل رز داره .
شما میتونید ، مدیریت کنید که کدام رزها بزرگ تر باشد !
می دونی چه طوری .
باید راهی پیدا کنی که به گل رز مورد نظرت ، مواد غذایی بیشتری برسه !
وقتی شکوفه های غیر لازم را بچینی – تمام مواد غذایی به یکی میرسه !
و اون از همه بزرگ تر میشه .
از همه جالب تر این جاست – که هر کدام از این شکوفه ها می توستند با نظر شما این قدر رشد کنند !
به شرطی که شما انتخابش کنید !
یعنی هم میتوانی ، باغبان باشی و هم ، گل رز !
چتر ها را باید بست، زیر باران باید رفت !
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد ، با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید، عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید بازی کرد، چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت
زندگی ، تر شدن پی در پی
زندگی ، آب تنی کردن در حوضچه ی اکنون است !
علاقه مندی ها (Bookmarks)