سلام mahsan
خوش آمدید به کلبه همدردی
مهم یک ماه یا چند ماه نیست. هر شناسایی نیاز به زمان هم دارد. نکته ای که در سئوال شما علیرغم درخواست دوستان هنوز به نظرم مبهم است، کیفیت این دو ماه است...
زمان به خودی خود هیچ مشکلی را حل نمی کند. و هیچ شناختی را به طرفین نمی دهد.
زمان وقتی مفید است، که به وسیله آن مشخص شود که در این مدت چه استفاده ای از آن می کنید.
شما باید خیلی رک و با احترام با ایشون صحبت کنید. چون اگر بنا باشد از هم اکنون ابهامات روش او را در خود بریزید و به طرف افسردگی بروید، بعد از ازدواج هم باید همین کار را بکنید.
اما بهتر است بدون هیچ ملاحظه ای این مسئله را با او در میان بگذاری. چرا از امید سئوال می کنی که چه به او بگویم. مگر گفتن یک حرف ساده دل به یک نفر که قصد ازدواج داری باید آنقدر پیچیده باشد.
شما باید در خواسته ها، گفته و روش این آقا دقت کنید. به نظر من این زمانهای خلاء قبل از ازدواج موقعیت طلایی هستند.
شما می توانید نقش فعالتری به خود بگیرید. از طرف خانواده از آنها دعوت رسمی کنید. صحبت های خود را به هیچ وجه به طرف مسائل احساسی نبرید. اگر این آقا به جای شناخت منطقی و بحث در مورد مسائل زندگی، از محبت و .... ، فقط صحبت می کند و مسئله را کش می دهد. شما باید جلسات ارتباط خود را رسمی و در منزل خودتون فقط تنظیم کنید، تا اگر نگرانی وجود دارد بر طرف شود.
خوب دقت کن.
به نظر من با توضیح کلی که گفتی، یک مسائلی مبهم است.
2 ماه وقت مناسبی بوده است که خانواده ها نیز با هم آشنایی بیشتری بیابند، بهتر است به بهانه مذهبی بودن و اینکه در منزل بهتر می توانی روی حرفهایش متمرکز باشی یا تصمیم بگیری ، قرارها را در خانه متمرکز کنی. حتی اگر بتوانی به ترتیبی از او بخواهی که برای شناخت بیشتر به اتفاق خانواده ، مهمان آنها شوید باز به عملیاتی شدن این خواستگاری کمک می کند.
اگر با اقدامات شما، متوجه شدی، که او عقب نشینی دارد، یا کیفیت رابطه اش ضعیف شد، حق با مادرت هست....
اما اگر بحث به صورت جدی مطرح شد ، که استرس شما کاهش می یابد....
علاقه مندی ها (Bookmarks)