سلام
زخـــلاف آمد عــادت بطلــب کار که منمنظورم اینه که اگه قرار باشه کاری بشه میشه و گاها از طریقی میاد سراغت که اصلا اصلا فکرشو نمیکنی ...
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
والبته حافظ ناراحت میشه این بیت از غزلش رو هم نگم:
صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هر چه کردم همه از دولــت قــرآن کردم
در نتیجه:
زکار بسته میندیش و دل شکسته مدار
که آب چشمه حیوان درون تاریکی است
من در مورد معیار ایمان بیشتر میخوام براتون بنویسم
نگاه کنید یک سری از مسائل که توی ایمان دخیل هست درونی هست(عقاید درست وطبق کتاب و سنت) و خب نیاز هست که در اون مورد ها زحمت بکشه مطالعه هم بکنه حالا هر این یه کفی داره مثلاً در امامت کف اون توی شیعه اثنی عشری این هست که بدونه بعد از حضرت رسول دوازده امام به عنوان نایب ایشون هستند و حتی اسمشون رو هم ندونه عیب نداره ولی این کف این مسئله هست و دامنه مسئله امام شناسی بسیار گسترده هست تا اونجایی که مثلاً فرد مطالعه داشته باشه که مقام امامت مقام واسطه فیض خدا به همه موجودات عالم هست و اصلاً موجود ی در عالم نیست مگر این که خدا به واسطه امام به اون فیض میرسونه(مرحوم آیت الله بهجت : ما امام زمان عجل الله له الفرج را دوست می داریم، چون امیر نحل است؛ امور ما مطلقاً به وسیله او به ما می رسد؛)
پس توی اعتقادات همین که شخص اصول دین و امامت رو قبول داشته باشه ایمانش رو قبول میتونیم بکنیم و البته هر چه دغدغه بیشتری نسبت به فهم این مسائل داشته باشه البته با نیت درست و صادقانه (که در این صورت همین ها خیلی احتمال داره سد راه بشه) ایمان اولیه اش در فهم عقاید بیشتره و این ها وقتی واقعا خوب ارزشمند هستند که به قلب برسه وگرنه احتمال این که لحظه مرگ همش بپره خب هست.
بعدش حد اقل فعلاً احکام دین و رساله مرجع خودش رو قبول داشته باشه و جنس موضع گیری شدید به احکامش نداشته باشه اگرچه نتونه به خیلی هاش دقیق عامل باشه کما آنکه خیلی از مذهبی های ما نیستن.
توی عمل به رساله همون کلیات اصلی رو مثل روزه و نمازه و احکام طهارت و نجاسات رو به جا بیاره و اگر شغلش دارای احکام خاصی باشه بدونه فکر میکنم کافی باشه ولی هرچه عالم تر و عامل تر باشه(به خاطر خدا) خب بهتره.
البته برای شخص من مسئله ولایت فقیه که منشعب از ولایت معصوم هست هم مهم هست که حداقل منکر نباشه و رهبر فعلی کشورمون رو در کل دوست داشته باشه حالا مثل بعضی ها در مورد فلسفه ولایت فقیه تحقیق نکرده باشه عیب نداره.
بعد از این موارد من میرسم به مهمترین موضوع ایمان که در واقع خروجی مسئله ایمان هست ، و حتی اگر کسی توی موارد قبل لنگ هم بزنه این مورد خیلی اون رو پوشش میده و اون حُسن خلق هست .
یعنی در سنجش من کسی که این مورد رو داشته باشه برام مخصوصاً توی ازدواج خیلی قابل قبول هست(وقتی حداقل کف ایمانهای قبلی رو داشته باشه) چون با توجه به نگاه اسلام حسن خلق یکی از مولفه های مهم ایمان هست:
إنّما بعثت لأتمّم مكارم الأخلاق: من تنها برانگيخته شده ام تا اخلاق بزرگوارانه را به كمال رسانم.
و قرآن در وصف پیامبر میفرماید:
وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ: و همانا تو دارای اخلق بزرگی هستی(برای مطالعه بیشتر: پاسدار اسلام-اسفند 1387 و فروردین 1388 - شماره 327 و 328-مظهر خلق عظیم)
میخوام بگم امنیت بخش ترین قسمت ایمان در مسئله ازدواج که باید یه حد حداقل متوسزی رو براش در نظر بگیریم مسئله خوش اخلاقی هست که ذیل اون صفاتی مثل مهربان بودن، اهل مدارا بودن ، اهل انصاف بودن ،دروغ نگفتن و... هست.
مَا یَقدَمُ المُومِنُ عَلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَمَلٍ بَعدَ الفَرَائِضِ أحَبَ إلَی اللهِ تَعَالَی مِن أن یَسَعَ النَّاسَ بِخُلُقِهِ.مومن بعد از واجبات، نزد خداوی عز و جل کاری محبوب تر از این نیاورد که از اخلاق او در راحتی و آسایش باشند.
إنَّ صَاحِبَ الخُلُقِ الحَسَنِ لَهُ مِثلُ أجرِ الصّائِمِ القائِمِ.آن که اخلاق نیکو دارد، او را پاداش انسان روزه دار شب زنده دار است.
با توجه به همین احادیث هم میشه گفت کسی که حداقل کف واجبات رو بجا بیاره به وسیله حسن خلق بسیار از کاستی های دیگه اون توی قسمت های مختلف ایمان پوشیده میشه
(برای مطالعه احادیث بیشتر: احادیث موضوعی، حدیث، حدیث اخلاق،احادیث اخلاق، الاخلاق، اخلاق اسلامی، خوش اخلاق، بد اخلاق)
موفق باشید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)