تشکرشده 1,168 در 528 پست
تشکرشده 180 در 79 پست
دیشب همسرم پیام داد و من جواب ندادم....بعدش پیام داد :((که من میدونم کسی کنارت هست که فرصت جواب دادن رو بهت نمیده و فکر کردی من خرم....)).....یعنی دوست داشتم همون لحظه سرم رو بکوبم به دیوار....این مرد اینقدر بیشعور هست که بعد از 9 ماه به من پیام داده و توقع هم داشته من جوابش رو بدم و چهچه و به به کنم باهاش!!!!!!!!!!!!!!!!!!یعنی اصلا عقل نداره که بعد از 9 ماه که زنش رو ول کرده و اینقد عذابش داده ،،خب هر زنی باشه جواب نمیده................مطمئنا ....جالب اینجاست که پیام هاش هیچ کدوم در باب معذرت خواهی و جبران گذشته اصلا نبود.....فقط نوشته بود که کجایی و سر کاری ؟ و بیا شهر ما.....بدون هیچ معذرت خواهی و دل به دست آوردنی....
تشکرشده 10 در 5 پست
عزیزم شما که سختی و تلخی جدایی رو کشیدی.۹ماه . مطمئن باش ذات هیچ کس تغییر نمیکنه.به این فکر کن که اگه برگردی چند روز و چند ماه و چند سال میتونی تحمل کنی و اگه خدایی نکرده دوباره شکست بخوری چندین ماه دیگه لازمه تا روح و روانت اروم بشه.
البته من تجربه شخصی خودم رو میگم. آزموده را آزمودن خطاست
روز های سخت دوام نمی آورند، اما انسان های سخت چرا.
haniye68 (چهارشنبه 10 خرداد 96), نادیا-7777 (شنبه 06 خرداد 96), میس بیوتی (یکشنبه 07 خرداد 96), بارن (پنجشنبه 04 خرداد 96), شیدا. (جمعه 05 خرداد 96)
تشکرشده 951 در 409 پست
من فقط "اختلاف طبقاتی " رو از شما مطالعه کردم. بر اساس اون مطالب و این مطالب جدید
اولا ایشون هنوز نظر مثبتی نسبت به اطرافیان شما نداره و هنوز در همان حال و هوا به سر می برد
دوم به نظر میاد اطرافیان شما رو عامل مداخله در زندگی می داند
سوم یا از روی لجبازی یا غرور (در این گونه موارد بسیار بیجا) نخواسته با شما تماس بگیره و یا انتظار داشته شما پیش قدم بشید. الان هم شاید تحت فشار اطرافیان خودش تماس گرفته.
درمجموع من چیزی که نشان دهنده پشیمانی، سعی در جلب توجه و ابراز علاقه و یا تلاش برای تصحیح اشتباهات قبلی رو از ایشون ندیدم. حداقل در این مطالبی که شما نوشتید چنین چیزهائی نبود. اگر هنوز دل تون با ایشون است با مشاور خانواده مشورت کنید. از بین اطرافیان تان هم با کسانی مشورت کنید که مسائل رو نه بر اساس حرف مردم یا باورهای شخصی بلکه براساس عقل و تجربه تحلیل کرده و نظر میدند. هرجا دیدید کسی به جای مشورت عقلانی از عباراتی نظیر "این بده، پست سرت میگند، جواب مردم رو ..." استفاده می کند ازشون مشورت نگیرید.
موفق باشید
haniye68 (شنبه 06 خرداد 96), maryam.mim (شنبه 06 خرداد 96), paiize (پنجشنبه 04 خرداد 96), شیدا. (جمعه 05 خرداد 96)
تشکرشده 6,489 در 1,468 پست
سلام هانیه جان
دوستان به خوبی راهنمایی کردن...حالاکه تغییرکردیدپس وقتشه به خودتون این تغییرات روثابت کنید...احساسی عمل نکن.عجولانه وبه خاطرحرف کسی تصمیمی نگیر...اینهاتغیراتی هستن که توی این برهه اززمان بایدثابت بشه به خودتون..توی این آزمون...
هرمردی که لزومااسمش توشناسنامه باشه ازتنهایی درت نمیاره...پس مواظب باش باانتخاب غلط تنهاترنشی...
موفق باشی
عمر که بی عشق رفت
هیچ حسابش مگیر...
تشکرشده 180 در 79 پست
ممنون از راهنمایی ها
به مشاوره هم گفتم ....ولی مشاوره نظرش مثبت نبود واسه آشتی ...البته گفت من نمیگم که آشتی نکن ولی یه سری عوارض رو گفت....و گفت اصلا فکر نکن زندگی خوبی رو بتونی باهاش تجربه کنی....چون این مشاوره از اول در جریان تمام دعواهای من و شوهرم بود....و همه نظرشون مخالفه با برگشت این آقا...منم ازش خوشی ندیدم...اصلا با اون وضعیت قبلی اگه میخاست برگرده که واسه من قابل قبول نیست...آخه فکر کردم که شاید سرش به سنگ خورده ولی اصلا اینجور نیست....پیام داده که میاد پیشم و باهام خیلی کار داره....و نوشته که به خون من تشنه اس...و شوهرم نوشته که :(زورم میگیره که همه منو مقصر میدونن و میگن خانمت عالی بود و تقصیرها گردن من افتاده...)منم جواب دادم مشکلی نیست اگه این خیلی تو رو ناراحت کرده من زنگ میزنم به همه و میگم که من مقصر بودم تا تو راحت شی....نمیدونم الان با این پیام هاش فکر میکنم شوهرم یه مریضی روانی داره...چون هنوز به اشتباهاتش پی نبرده و هنوز واسه تمام اتفاق ها داره دنبال مقصر میگرده....منم تصمیم واسه جدایی قطعی هست...همه پیام هاش در مورد اینه که من مقصرم و تمام اشتباهات رو گردن من میندازه....و از بیرون همه اون رو مقصر میکنن واسه همین ناراحت میشه...واقعا هم همسرم به عنوان یه مرد ،خیلی مقصر بود ....باعث نابودی زندگی مون شد...خیلی التماسش کردم،خیلی باهاش کنار اومدم،خیلی کمکش کردم ولی بی چشم و رو بود...و بی تعهد و بی مسئولیت....منم دیگه قید این زندگی رو زدم چون اگه میخواست درست شه تا الان درست شده بود....جالبه که بعد از 9 ماه اومده و هنوز دست از زبون درازی هاش و کلاش بازی هاش بر نمیداره....خیلی وقیح و گستاخ هست...
ویرایش توسط haniye68 : شنبه 06 خرداد 96 در ساعت 09:12
ستاره زیبا (سه شنبه 09 خرداد 96), شیدا. (یکشنبه 07 خرداد 96)
تشکرشده 309 در 154 پست
هانیه جان همونطور که متوجه شدی این اقا اصلا تغییری نکرده که تو بخوای به زندگی باهاش امیدوار بشی.تحت فشار خانوادش همون چندتا پیغامم فرستاده! خواهش میکنم اشتباه نکن! به نظر من که گوشیت رو خاموش کن و اگه از محل کارت باید در دسترس باشی یه خط اعتباری بخر و فعلا همونو استفاده کن! اجازه نده که ارامشی که با این همه زحمت بدست اوردی دوباره ازت بگیرن!
تشکرشده 81 در 44 پست
هانیه جان فعلا برای جاری شدن خطبه طلاق اقدامی نکن، دیگه نامه دادگاه که دستته، چند مدت صبر کن ، جواب پیام نده ، خودت پیام نده ، بزار زمان بگذره ... بعدش اگه خبری خیلی اصولی ازشون شد یعنی با خانوادش برای عذر خواهی اومد و اصولی ازش تعهد بگیر که سر زندگیش بمونه .... اگرم خبری نشد که چیزی از دست نمیدی و نامه دادگاه عملی می کنی
haniye68 (سه شنبه 09 خرداد 96)
تشکرشده 416 در 195 پست
شما راه زیادی از طلاق رو رفتین. همه فامیلتون با خبر شدند. خودتون به زندگی مجردی عادت کردین. سختی های روحی رو تا حد زیادی پشت سر گذاشتین.
الان باید ببینین چرا باید دوباره فرصت بدین. به خاطر حرف مردم و مادرتون؟ به خاطر اینکه مهر طلاق تو شناسنامه تون نخوره؟ به خاطر این که خودتون رو هم در مشکلات اخلاقی شوهرتون مقصر می دونین و فکر می کنین میتونین باعث تغییر رفتار شوهرتون بشین؟
اگه فکر می کنین میتونین با همین شوهر و همین اخلاق هاش زندگی کنین و این شوهر میتونه پدر خوبی برای بچه تون باشه حتما یه فرصت دیگه بهش بدین.
اما به خاطر جوی که در جامعه ما به خاطر ازدواج کردن و حرف مردم وجود داره اشتباه نکنین. آدم های فضول همیشه دنبال دخالت کردن و حرف دراوردن هستن. امروز میگن چرا شوهر نکردی. فردا میگن چرا بچه دار نمیشی؟ دو روز دیگه میگن بچه دوم. خلاصه همه عمر یه چیزی دارن که بشینن حرف بزنن.
حرف یک عمر زندگی هست. اگه شوهرتون حاضره مثل یه مرد زندگیش رو بسازه، اونوقت شما هم میتونین پاش بایستین. ولی آدمی که فقط میخواد رفیق بازی کنه و سربار شما باشه چه فایده ای داره. به جز اینکه اسمش شوهره. چه چیزی به زندگی شما اضافه می کنه؟؟
haniye68 (سه شنبه 09 خرداد 96), maryam.mim (دوشنبه 08 خرداد 96), نیکیا (دوشنبه 08 خرداد 96), میس بیوتی (دوشنبه 08 خرداد 96), بارن (دوشنبه 08 خرداد 96), ستاره زیبا (سه شنبه 09 خرداد 96)
تشکرشده 10 در 4 پست
سلام. چنین اتفاقی برای یک زوج در فامیل ما افتاد. اول طلاق گرفته بودن... بعد از مدتی حدودا 7-8 ماه دوباره با میانجی گری بزرگان و کلی هم قول و وعده و خواهش و تمنا از طرف آقا، ازدواج کردن ولی به محض ازدواج آقا دوباره اخلاقیات بدش رو وارد زندگی کرد و باز زندگی رو جهنم کرد. و ازدواج دومشون حتی دو ماه هم دووم نیاورد!
به نظر من اگر دلیل خوبی برای طلاق داشتید که مطمئنم داشتید، دیگه سر اون زندگی برنگردید بهتره با توجه به اینکه ظاهرا آقا تغییری نکردن...
haniye68 (سه شنبه 09 خرداد 96)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)