به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 مرداد 93 [ 18:17]
    تاریخ عضویت
    1393-5-17
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    16
    سطح
    1
    Points: 16, Level: 1
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Thumb

    عزیزم دنبا خاله بازی نرو که تمام عمرت و حصرت میخوره که چه وقتهای باارزشی رو صرف ادمهای بی ارزش کردی الان به این فکر کن همین الان که تو داری راجع به خالت و اینا میگی یکی اونر دنیا داره ماهواره میفرسته فضا .....
    جدی میگم از خالت توقعی نیست خونه داره و بیکار راجع به این چیزها حرف نزنه راجع به چی حرف بزنه یک پسره هست تو یزد شرکت بهنور که تولید لامپ یک با مصرف رو اولین بار در ایران زد و فقط 4 نفر در دنیا این کارخانه رو زدن نه که فکر کنی پولدار بوده اصا یک پول ناچیز داشته همش با پشتکار و هدف و خیلی مصصممه من از اون خیلی انگیزه گرفتم الان تصمیم داره هر سال یک کارخانه بزنه اونم محصولاتی که تو ایران نیست تا الان 3 تا کارخانه زده علاوه بر اینکه الان خیلی پولدار شده هنوز 34 سالشه حالا خودتو مقایسه کن همین الان اون تو فکر زدن کارخونه جدیدشه تو تو فکر حرفهای خاله ات . همین الان برو و یک هدف واسه خودت پیدا کن همه رو رو کاغذ بنویس از هر کی که موفقه مشاوره بگیر و تصمیم بگیر بهترین باشی در کارت و در زندگی . ادمهای کوچیک میشینن این حرفها رومیزنن ...
    در ضمن یادت باشه اگه تو ادم ضعیفی باشی مثلا ابدارچی (با احترام به همه ابدارچی ها) یک اداره باشی فقیر هم باشی ظاهرت هم داغون باشه تنها کای که بلد باشی یک میز تمیز کردن و چای ریختن باشه .... حالا دوباره تصور کن تو رییس یک اداره ای با حقوق میلیونی و..... خیلی موفق به نظرت مردم بیشتر پشت سر کدوم حرف میزنن به کی بیشتر تهمت میزنن جلوی پای کی بیشترسنگ می اندازن تو هر چقدر بزرگتر شی دشمنهات هم بزرگتر میشن پس یزرگ شو و بزار بقیه از بزرگ شدنت بمیرن و هیچ چیز هیچ چیز نباید جلوی موفقیتت رو بگیره

  2. 2 کاربر از پست مفید matti تشکرکرده اند .

    parsa1400 (شنبه 18 مرداد 93), تیام (جمعه 17 مرداد 93)

  3. #12
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 15 آذر 93 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    311
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocial3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    958

    تشکرشده 757 در 256 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    45
    Array
    خیلی ممنون واقعا حرفتون به دلم نشست. راست میگید.
    فکر میکنم اینا به خاطر اینه که من هدفمو گم کردم. نا امید شدم و انگیزه مو از دست دادم.
    باور کنید در حال حاضر کارشون فقط تخریب روحیه ی منه. البته کارهای دیگه ای هم دارن مثل خوشحال شدن از غم مردم...

    نمیخوام زیاد پیاز داغ ماجرا رو زیاد کنم فقط اون چیزی که به ذهنم میرسه رو میگم.

    همش سمپاشی میکنن. خیلی مصمم و با اراده . اگه من فقط یک روز فقط یک روز اراده ی همین خالمو داشتم تا الان به یه جایی رسیده بودم.

    من هیچ گناهی ندارم. فقط هیچ کسو ندارم که حالا که کم آوردم کمکم کنه بلند شم.

    هر روز صبح پامیشم تصمیم میگیرم امروز یه کار جدید شروع کنم هنری چیزی یاد بگیرم زبان بخونم کنکور بخونم نرم افزار یاد بگیرم ، برنامه نویسی یاد بگیرم و ...

    اما انگار ته دلم قرص نیست انگار نامطمئنم. یه جورایی احساس مبهمی تو مغزم دارم .نمیدونم آینده قراره چی بشه یعنی برنامه ای ندارم. حواسم جمع نیست.

    بعد میشینم بررسی میکنم اگه این کارارو نکنم پس چیکار کنم؟

    بعد به نتیجه میرسم تصمیمم درسته هم میرم سراغ تفریح هم یه چیزی یاد میگیرم .دوباره میرم سراغ کارام و .... دوباره همین تکرار میشه.

    الان خیلی وقته گرفتارم .

    درسته من کلی مشکل و گرفتاری دارم ولی این یکی الان مشکل حادمه.

    انگار تنها کسی که منتظرم تاییدم کنه همین خالمه!!!

    میدونم خیلی طول نمیکشه از خواب بیدار میشم و می بینم اشتباه کردم اما مطمئنم کلی حسرت میخورم و چیزی به جز کینه از خالم تو دلم نمیمونه.

    میدونم الان موقع کم آوردن نیست. منم دارم سعی میکنم ولی ذهنم اصلا با من نیست.

    استرس دارم . خیلی زیاد!!! کاملا میفهمم.


    راستی آقا پارسا
    سر کار نمیرم .یعنی پیدا کردم یه جا بهم معرفی کردن دیدم وقتمو خیلی میگیره تنهاچیزی هم که قراره بهم بدن پوله!!!
    اونم بعد 6-5 ماه کارآموزی از صب تا عصر!!!

    منم نرفتم تصمیم نهایی مو گرفتم کنکور ارشد بخونم شاید رتبه خوب آوردم البته بامعدل قبول میشم ولی ترجیح میدم کنکور بدم برام بهتره. بعدش میرم دنبال کار.

    البته اگه بتونم حداقل یه ساعت یه جا بشینمو درس بخونم

    ویرایش توسط تیام : جمعه 17 مرداد 93 در ساعت 18:46

  4. کاربر روبرو از پست مفید تیام تشکرکرده است .

    parsa1400 (شنبه 18 مرداد 93)

  5. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    139
    Array
    حاجلو جان سلام

    خب نگفتی چرا به دوست من میگفتن آرنولد هااااااااااا ؟

    حاجلو نمیدونی وقتی نوشته هاتو خوندم تو تاپیک پونیو و اینکه چقدر قشنگ مینویسی و در نوشته هات از محاوره روز مره استفاده میکنی چقدر خوشحال شدم و اینکه چقدر حرف داری برای نوشتن واز خودت .

    تمام نوشته هات طولانیه و جذاب . دختر چه اعتماد به نفسی پیدا کردی روزی از خوشگلی خودت ناراحت بودی حالا شدی استاد اعتماد به نفس وبه دیگران درس خود باوری زیبایی میدی


    خدارو شکرت حاجلو تالار ماهم راهشو پیدا کرد


    خب حاجلو جان اما خودت . تو نسبت به حرفای خاله ات شرطی شدی و برا درست یا غلط بودن کارهات همیشه منتظر نظر اونی . چرا ؟ خودت اینطوری میخوایی ؟ یا از نظر خودت خاله ات انقدر فهمیده و عاقله که انقدر نظرش برات مهمه هااااااا؟

    نکنه از نظر خاله ات جای نظر مادرت استفاده میکنی ؟ منظورم اینکه بالاخره چقدر بهش اعتماد داری ؟ خاله ات در یک کلمه دوستته یا دشمنت ؟ بهت حسودی میکنه یا نه دلش پاکه بهت افتخار میکنه ؟

    پس تصمیم نهاییتو گرفتی ادامه تحصیل حرف اخر دلته . حاجلو اگه تصمیمت اینه کم کم شروع کن یکی از کتاباتو بردار و هروز کمی براش وقت بذار و روز بعد کمی بیشتر وقت بذار تا بدنت و ذهنت نم نم تغییر کنه


    فکر هایی تو سرته که مانع هدف هات میشه شاید یکیش خانم بودنت باشه یکیش ازدواج مواردیکه امروز بیشتر افکارتو پر کرده و برات استرس آورده و زبون تلخ دیگران مانع از تمرکزت شدن .

    بانو . هدفم از کار پولش نبود تو اجتماع بودنت بود ادامه تحصیل عالیه برات موقعیت میاره تو رو بالا میکشه باعث میشه ضریب احتمال خوشبختی تو به طور تصاعدی بالا بره .

    حاجلو من میدونم تو از خاله ات چه امیدی داری . امید داری تورو جای معرفی کنه یا ازت تعریف کنه تا جایی تو اطرافت خوشبختی در خونه دلتو بزنه . خوبه ولی تلاش تو بیشتر از خاله ات تاثیر داره .
    سلام حالت خوبه . تا اینجا ازم خورده به دل نگرفتیکه هاااااا؟

    پس کار و تحصیل هر دوش خوبه . از کار میتونی برا خودت پس انداز کنی وبه تحصیلت ادامه بدی . حاجلو پولش مهم نیست

    یه دختر از خدا یه همسر خوب میخواد که خوشبختش کنه و اونو به اوج خوشبختی برسونه . پس شروع کن پاشو اول بدنتو کم کم عادت بده تا از این حالت خلصه در بیاد پاشو دختر پاشو

    دوباره میام راستی اون پسر مهندسه چی شد ارشدشو گرفت یا نه ؟ خیلی شیطونی حاجلو ولی پر حرف برا همین چیزی تو زبونت نمیمونه .
    خوشحالم کردی امروز بدرود .............

  6. کاربر روبرو از پست مفید parsa1400 تشکرکرده است .

    تیام (یکشنبه 19 مرداد 93)

  7. #14
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 15 آذر 93 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    311
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocial3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    958

    تشکرشده 757 در 256 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    45
    Array
    سلام

    خب نگفتی چرا به دوست من میگفتن آرنولد هااااااااااا ؟
    خوووووب مشخص شد که شما اصلا اهل متلک انداختن به دخترا نبودی

    دختر چه اعتماد به نفسی پیدا کردی روزی از خوشگلی خودت ناراحت بودی حالا شدی استاد اعتماد به نفس وبه دیگران درس خود باوری زیبایی میدی
    مرسی.با تشکر از کمک های شما من در نهایت از تکنیک " که چی بشه" استفاده کردم ناراحت بشم که چی بشه ؟، اعتماد به نفس نداشته باشم که چی بشه؟ خجالت بکشم که چی بشه؟ و ....

    ولی یه مشکل اساسی باقی مونده اونم مسئله ی غذا خوردنمه!! بدجوری به غذا نخوردن عادت کردم. تو این چند وقت بهتر بودما صبحونه ناهار شام میخوردم اونم زیاد ولی الان دو سه روزه واقعا اشتها ندارم. باور کنید دارم از گرسنگی میمیرم الان ولی غذا رو نمیتونم بخورم. چون خودم آشپزی میکنم غذای مورد علاقه ی خودمو میذارم ولی.... نمیدونم چه مرگمه که

    خب حاجلو جان اما خودت . تو نسبت به حرفای خاله ات شرطی شدی و برا درست یا غلط بودن کارهات همیشه منتظر نظر اونی . چرا ؟ خودت اینطوری میخوایی ؟ یا از نظر خودت خاله ات انقدر فهمیده و عاقله که انقدر نظرش برات مهمه هااااااا؟

    نکنه از نظر خاله ات جای نظر مادرت استفاده میکنی ؟ منظورم اینکه بالاخره چقدر بهش اعتماد داری ؟ خاله ات در یک کلمه دوستته یا دشمنت ؟ بهت حسودی میکنه یا نه دلش پاکه بهت افتخار میکنه ؟
    نه یعنی نمیدونم. آدم زبون باز و دو روییه. فکر میکنم حسودم باشه. در کل جزو اون آدماست که از نظرشون دخترا نون خور اضافه ان و باید در یک اقدام فوری اون رو به یه پسر بندازن

    البته در مورد اینجانب پسر رو به من بندازن . چون من نون خور نیستم!!! حتی اگه به زورم بهم نون بدن نمیخورم!!! من خیلی کم خرجم و کاملا به صرفه، مناسب وضعیت گرونی

    خالم آدم خوبی نیست. حرفاشم به صورت مستقیم نمیگه که.با کلی پیش زمینه و با نقشه حرف میزنه. آدم با سیاستیه. درسته هر حرفی رو میزنه ولی اجازه ی جواب دادن به کسی رو نمیده. یا گریه میکنه یا قهر میکنه یا بیشتر اذیت میکنه.

    از وضعیت مادرمم که خیلی بهش وابسته اس سو استفاده میکنه.

    میدونید در واقع یه جوری حرف میزنه که تو ذهن آدم میمونه حرفاش. شایدم فقط من باهاش اینجوری ام!!!

    در ضمن من یکی از آرزوهام اینه که مثل اون صحبت کنم اما متاسفانه از من برنمیاد چون من ترسو ام . اون اصلا هیچ کسو محل نمیذاره هر حرفی رو هر جا لازم باشه میزنه. از هیچ کسی حساب نمیبره!!!

    کلا با من بده دلیلشم میدونم چیه تقریبا از 5 سال پیش یعنی یه سال قبل فوت پسرش شروع شد. (قضیه اون چیزی که فکر میکنید نیست منم نکشتمش بنده خدا تصادف کرد و انصافا خیلی پسر خوبی بود فقط یه جور رقابت بینمون بود)

    فکر نمیکنم از من بدش بیاد ولی همیشه با موفقیت های من ناراحت میشه. من هیچ وقت از خودم تعریف نمیکنم پیشش . همیشه حرفاشم تایید میکنم. یه جورایی میترسم ازش.

    به هر حال قرار نیست منو بکشه که ولی خیلی آزارم میده. حرفاشم رو مغزمه.

    حاجلو من میدونم تو از خاله ات چه امیدی داری . امید داری تورو جای معرفی کنه یا ازت تعریف کنه تا جایی تو اطرافت خوشبختی در خونه دلتو بزنه . خوبه ولی تلاش تو بیشتر از خاله ات تاثیر داره .
    به قول معروف مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان. برام عیب و ایراد در نیاره لطفش پیشکش خودش.

    یه دختر از خدا یه همسر خوب میخواد که خوشبختش کنه و اونو به اوج خوشبختی برسونه
    من نمیخوام به نظرم دهنم بوی شیر میده ولی گفتم که خانواده ام دارن کم کم مجبورم میکنن که بخوام . منو میترسونن و از روش ناجوانمردانه ی تحقیر استفاده میکنن.

    دوباره میام راستی اون پسر مهندسه چی شد ارشدشو گرفت یا نه ؟
    اینو برا پونیو نوشته بودماااااا شوخی کردم باهاتون ناراحت نشدم پرسیدین ولی میخواستم سر عقل بیاد بچه ام!!! گیر میده به خودش میگه زشتم !!! بعد فک میکنه پسرا هم مثل ما دختران.
    فک کنم چهار تا پسر قرطی که اهل دوست بازین دیده توهم زده میگه نمیخوام شوهرم از قیافه ی من خوشش نیاد!!!

    نه هنوز ولی با هم در تماسیم و ایشون خیلی به من انرژی مثبت میده که درس بخونم ... من با اون آقا هیچ وقت جور در نمیام ولی خودش تماس میگیره و با هم صحبت میکنیم من بی گناهم .من تمام سعیم اینه که بحث رو به سمت درس بکشونم و جدی باشم ولی ایشون متاسفانه شوخ تشریف دارن. البته خوب به منم بد نمیگذره ولی درست نیست.

    آخه خودشم چیزی بهم نگفته و من از این و اون شنیدم واسه همین منتظرم یه چیزی بگه جوابشو بذارم کف دستش. بچه پر رووووو!!!

    ببخشید طولانی شد. ولی فک کنم باید مشکلمو توضیح بدم دیگه البته الان کم کم دارم فک میکنم مشکلم چیه واقعا عایا مشکله؟

  8. کاربر روبرو از پست مفید تیام تشکرکرده است .

    parsa1400 (دوشنبه 20 مرداد 93)

  9. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    139
    Array
    سلام

    تو هیچ مشکلی نداری فقط چندتا همدم میخواستی که باهات صحبت کنن و باهم در دل کنید همین خدارو شکر به هدفتم رسیدی . که خیلی خوبه بهتر از رابطه های بیرونه که من اصلا دوست ندارم چون زود به انحراف میره .

    حاجلو بهت سر میزنم کاری داشتی خبرم کن سایت خرابه . من از هیچ کدوم از حرفای شما ناراحت نمیشم با من راحت باش من ظرفیتم بالاست . . میبینمت بدرود

  10. کاربر روبرو از پست مفید parsa1400 تشکرکرده است .

    تیام (دوشنبه 20 مرداد 93)

  11. #16
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 15 آذر 93 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    311
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocial3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    958

    تشکرشده 757 در 256 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    45
    Array
    من مشکل دارم اونم زیاد .... اما هر روز میام و مشکلات آدما رو اینجا میخونم واقعا دلم میگیره از ته دل براشون دعا میکنم و از خدا میخوام که تنهاشون نذاره. مخصوصا مشکلاتی که راه برگشتی هم براشون نیست.

    حالا خودتون مقایسه کنید ببینید من بین این همه آدم با مشکلات عجیب غریب مشکلم خیلی بچه گانه نیست؟ اصلا سرش چیه؟ تهش چیه؟

    یه سوال برام پیش اومده؟ واقعا آیا منم مشکل دارم؟ شما درست میگید . نه ندارم این سنگا که سر راه من هستن خیلی کوچیکتر از این حرفان برشون میدارم و پرتشون میکنم یه طرف.

    تو زندگی آدما هر کاری رو که خدا اختیارشو بهشون داده باشه رو میتونن انجام بدن . پس چرا من اینقدر خودم رو بزنم به اون راه و تلاش نکنم؟

    به زور خودم رو یه آدم بدبخت ببینم در حالی فقط با تغییر نگاه میتونم خوشبخت باشم.

    اما شما

    تو ذهن من شما یه آدم با احساسید با یه مشکل بزرگ که حقتون نیست. حق هیچ کسی نیست که زندگیش بهم بخوره. حق کسی تنها بودن نیست.

    من هر روز برای شما دعا میکنم و اینو از ته دلم میخوام که به آرامش برسید و از زندگیتون لذت ببرید.

    نمیدونم چه تعداد پسر الان هست که به خاطر عشقش با خانواده اش قطع ارتباط کنه و همسرشو با همه ی ایراداتش دوست داشته باشه .

    من کاری از دستم بر نمیاد براتون انجام بدم و تخصص و تجربه ای هم ندارم برا همین فقط تایپیکتون رو خوندم و کلی بابتش گریه کردم و به خودم اجازه ی نظر دادن رو هم ندادم . امیدوارم خدا

    یه قدرتی بهتون بده که بتونید فقط با قدرت منطق و عقل تصمیم بگیرید و عمل کنید.و یه قلب اندازه ی دریا تا اگه غمی هم داشته باشید توش محو بشه و فقط احساس خوشبختی کنید.

  12. کاربر روبرو از پست مفید تیام تشکرکرده است .

    parsa1400 (دوشنبه 20 مرداد 93)

  13. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    139
    Array
    حاجلو جان ممنون احساساتی نشو

    خدای منم بزرگه من اعتقاد دارم هر کی با همسرش بازی کنه چه مرد چه زن تاوانشو خواهد پرداخت

    ولی به عنوان یه مرد کمتر کسی انقدر خودشو کوچیک میکنه و من مشکل از خودمه من تو احساسات ضربه خوردم بهم گفت اوناییکه پدر ندارن حق خوشبختی ندارن و من که پر از احساسات بودم همچنین انتخابی کردم والان جای خالی پدرش باعث بدبختی خودش و من شد .
    ازدواج دختر ای مانکن و زیبا و بدون مشکل احتیاج به هزار جور دعا داره حالا زن من با چاقیش به قدریکه به سختی لباس بهش میاد و مشکلات باروری و ......... داره ازم جدا میشه

    من تو ازدواج کور بودم همسرم تو طلاق کور شده . این به اون در . زندگی ادامه داره . دختر خوب زیاده و برا من هنوز دیر نیست . ما که نه مشکل مالی داشتیم نه مشکل حاد دیگه ای اینم یه جور امتحان برا من بود

    ممنونم حاجلو ببخش تو پستت کمی دردو دل کردم و سبک شدم . پاشو برو درستو بخون مشکلات بچه هارو نخون

    تو خوشبختی و دارای فرصت پاشو برا آینده ات فرصت بیشتری بخر .
    بدرود

  14. کاربر روبرو از پست مفید parsa1400 تشکرکرده است .

    تیام (دوشنبه 20 مرداد 93)

  15. #18
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 15 آذر 93 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    311
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocial3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    958

    تشکرشده 757 در 256 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    45
    Array
    آقای پارسا

    شما الان دیگه مشکلتون احساسی نیست که کاملا هم جدیه!!!

    مهریه حقیه که باید پرداخت بشه

    چهار صد تا سکه مهریه همسرتون مقدار کمی نیست . امیدوارم خدا بخیر کنه تو این وضعیت گرونی!!!! قطعا اگه ایشون طلاق بخوان و در عوض بخوان از مهریه بگذرن شما باید منفعت خودتون رو ببینید.

    به نظر من سعی کنید اونقدر ماجرا رو کش بدین تا ایشون تخفیف زیاد بهتون بدن. گویا پاشون بد جوری گیره!!!

    پرداخت کردن این همه پول کاری نیست که بشه با گفتن پرداخت میکنم حلش کرد!!! یک عمر باید برای این خانم کار کنید.

    امیدوارم اینبار دیگه احساسات رو کنار بذارید و با منطق و با کمک وکیل کارتون رو پیش ببرید.

    اول تکلیف این خانم رو مشخص کنید و فکرتون رو روی این کار متمرکز کنید. برای ازدواج مجدد وقت زیاده و این بار نباید عجله کنید.


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. در شرایط زیر تعویق زمان ازدواج مناسبه؟
    توسط hiva_yekta در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 اسفند 95, 23:23
  2. دلم می خواد خواستگارهایم را به تعویق بیاندازم
    توسط مصباح الهدی در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: جمعه 22 آذر 92, 10:19
  3. به تعویق انداختن خواستگاری
    توسط aram77 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 آبان 92, 17:45
  4. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 25 شهریور 92, 13:42
  5. لزوم به تعویق انداختن رابطه جنسی ( دختر خانم ها حتما بخونن )
    توسط من همسفرم در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 01 فروردین 88, 22:01

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.