سوگند جان و طنین جان ممنون از دلگرمی هاتون.
اره طنین جان اسمم شیواست.
اقا میثم از شما هم ممنون. میشه راهنماییم کنین چه مشکلیم رو پست بزارم؟
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
اینکه خودت رو بشناسی و بدونی به چه تیپ آدم هایی علاقه داری،
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
برای این باید بگم که فکر میکردم میشناسم اما الام میبینم نه. اصلا نمیشناسم. اصن همه چیزم به هم خورده. روحیه ام هر روز متغیره. یه روز بی هیچ دلیلی خوشحالم و فرداش فقط میخوام بمیرم باز هم به هیچ دلیلی. یه روز فکر میکنم مذهبی ام. فرداش با خدا قهر میکنم و از ادم های مذهبی متنفر میشم. یه روز تحصیلاتم برام خیلی مهمه. فرداش برام بی ارزشه, ... اصن ثباتم به هم خورده.
این که چه تیپ ادمی رو علاقه مندم, مثل همه یک سری معیار های مهم تو ذهنم هست مثل اخلاق, خانواده, تحصیلات, شغل, ...
اما این که دقیقا چه تیپ رو مثل شخصیتم شده, هر بار تغییر میکنه و ارزش معیار ها هم همراهش تغییر میکنه.
با خودم و فکرم خیلی درگیرم. فقط وقتی درس میخونم یا دارم پروژه انجام میدم ارامش دارم. یه ذره بیکار باشم اصن ارامش ندارم.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بعد بهش علاقمند بشی(یاعلاقمندش کنی)
من فکر میکنم اگر معیارهای مشخصی نداشته باشی، آدم های متفاوت و حتی متناقضی رو جذب میکنی،
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
من اصل مشکلم همینه. من دنبال تعداد بالای خواستگار نیستم. اصن خود در گیریم هم به خاطر همین مشکله. این که این
دختری که 23 سال یه شکل بوده به شکل قبل بی ثباتیش بوده هیچ وقت دیده نشده. هیچ وقتی کسی جذبش نشده. هیچ
تیپ ادمی. نه ادم نا متناقض نه ادم متناقض. نه کسی برای دوستی. نه کسی برای ازدواج. هیچی. برای همین بهم خورده
ام. من میبینم این ادمی که هستم با هر چیزی که تا به حال داشتم و کسب کرده ام. هر چیزی, قیافه مدرک موفقیت علمی
هنری ورزشی اخلاق تیپ زدن در واقع با تمام زور زدنم این ادم هیچ وقت به چشم کسی نیومده. برای همین شخصیتم به
هم ریخته. باید عوض شم طوری بشم که دیده بشم اما بلد نیستم. به خیال خودم خوش لباسم خوش قیافه ام یا خوش
اخلاقم اما انگار نیستم چون اگر بودم یک نفر تو طول این زندگی یه توجه کوچیک میکرد. اما مشکلم اینه که این طوری که
هستم تمام چیزیه که بلدم. چون تو تغییر و تبدیل به یک دختر ادم جذب کن ناموفقم برای همین به هم خورده همه چیزم.
اومدم عوض شم خودمم یادم رفت چه جوری بودم! میگن کلاغ اومد راه رفتم کبک رو یاد بگیره راه رفتن خودش رو هم یادش
رفت. اما از من قبلیم هم دلخوشی ندارم. کلا ارامش درونیم بهم خورد سر این قضیه. یه کلام رو هواااام. امیدوارم تونسته
باشم خوب بگم که متوجه بشین. اگه تو یه جمله بخوام بگم اینه که هیچ وقت از طرف هیچ جنس مخالفی به هیچ طریقی دیده نشم و اومدم طوری بشم که دیده بشم الان بهم ریخته ام و گم شده ام و نمیخوام مثل قبلم هم بشم.
بازم ممنون.
علاقه مندی ها (Bookmarks)