به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 26
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    139
    Array
    همه چیو به پدرت بسپری و خودتو با همسرت درگیر نکنی بهترین کاره

    آفرین

  2. 4 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    paiize (شنبه 17 آبان 93), آرام دل (شنبه 17 آبان 93), سوده 82 (دوشنبه 19 آبان 93), شیدا. (شنبه 17 آبان 93)

  3. #12
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    نوشته ها
    481
    امتیاز
    5,996
    سطح
    50
    Points: 5,996, Level: 50
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 154
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,600

    تشکرشده 1,855 در 418 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط zendegiye movafagh نمایش پست ها
    عزیزم چرا اینقدر خودتو درگی می کنی
    بذار در مورد ملک و املاک خودش تصمیم بگیره
    هر جا گفت باهاش برو زندگی کن فکر نمی کنم جای بدی بهت پیشنهاد کنه
    سلام عزیزم
    من خودمو درگیر نمی کنم
    میگه با فروش همین خونه بابات نمیتونه خونه بسازه!؟منم حتما باید خونه م رو بفروشم؟ میگه هر کی قصد داره منو عذاب بده خدا عذابش بده(منظورش خانواده مه)
    بحث جا نیست هر جا بره باهاش میرم اما خودش گفته کاری از دستم بر نمی آد
    من اگر دخالت نکنم زنگ میرنه با خانواده ش و راجب خونه م تصمیم می گیرند
    همسرم به بابام چیزی نمیگه همه حرفا رو به من میزنه واسه همینه ناراحت میشم
    با من خوبه و خیلی هم دوستم داره اما سر جریان خونه م که میشه دیگه نمیشناسمش
    این تاپیک هم گفتم قفل بشه چون ظاهرا نتیجه نمیگیرم و حال خودم بد میشه
    آقا پارسا و زندگی موفق گلم ممنونم


    پدر من هم خبر دامادشو داره میخواد نزدیکش باشم تا هوامو داشته باشه

    اگر هم نفروشم نمیشه چون پدرم میخواد دوتا واحد رو در نهایت بفروشه(منزل خودشون و خواهرم)

  4. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    45,095
    سطح
    100
    Points: 45,095, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,997

    تشکرشده 6,488 در 1,468 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    362
    Array
    آرام جان سلام
    اگه همسرت باپدرتون صحبت نمیکنی خب ازپدرتون بخواین اینکاروکنه
    بهش زنگ بزنه وبگه بیامیخوام باهات صحبت کنم...دیگه بزارخودشون یه جوری به توافق برسن!!

    ناامیدنباش آرام جان..من فکرکردم به نتیجه رسیدی گفتی تاپیک روقفل کنن
    آرام دیگه درمورداین موضوع باهمسرت صحبت نکن...حساسش نکن...وگرنه یه حرفی میزنه توهم عصبی میشی...
    آرامشت روحفظ کن...
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  5. 3 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    parsa1400 (شنبه 17 آبان 93), آرام دل (شنبه 17 آبان 93), سوده 82 (دوشنبه 19 آبان 93)

  6. #14
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    نوشته ها
    481
    امتیاز
    5,996
    سطح
    50
    Points: 5,996, Level: 50
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 154
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,600

    تشکرشده 1,855 در 418 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    بهم sms زد که ناهار نمیام میرم خونه بابام اینا
    علتشو پرسیدم گفت یه کاری با بابا دارم
    میخواد راجب خونه ازشون نظر بخواد مطمئنم
    پای خانواده ش بیاد وسط من دیگه نمیتونم آرام باشم

    - - - Updated - - -

    من که دشمن خونی خانواده ش نیستم خیلی هم احترامشون رو نگه میدارم اما نمیتونم اجازه بدم تو زندگیم دخالت کنند
    متأسفانه راهشو بلد نیستم و فقط حرص میخورم و زندگی خودمو متشنج میکنم

    پاییزه جان ممنونم گلم
    ویرایش توسط آرام دل : شنبه 17 آبان 93 در ساعت 11:36

  7. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    خب عزیزم فکر کنم منظور ما رو متوجه نشدی
    من میگم بشین سر جات و بذار کلا اون تصمیم بگیره
    سری که درد نمی کنه که دستمال نمی بندن
    اگه نمی خواد اصلا جا به جا نشین تا یه روزی که خودش بیاد بگه بلند شیم بریم خونه بهتر پیدا کنیم
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  8. 6 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    paiize (شنبه 17 آبان 93), parsa1400 (شنبه 17 آبان 93), آرام دل (شنبه 17 آبان 93), رزا (شنبه 17 آبان 93), سوده 82 (دوشنبه 19 آبان 93), شیدا. (شنبه 17 آبان 93)

  9. #16
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    352
    Array
    آرام جان اگه درست یادم بیاد یه بار یه جایی واسه اینکه کاری رو شروع کنی پرسیده بودی
    پرسیده بودی کنکور بدی یا یه حرفه رو شروع کنی
    گلم این کارو کردی؟ اگه نکردی یه کاری که خیلی دوست داری رو شروع کن. به اینکه اعصابت اروم بمونه تو موقعیت های اینطوری بهت کمک می کنه
    مطمن نیستم اما به نظرم خودت خیلی از کارهای زنونه رو مامانت بهت یاد داده و بلدی
    مثل بافتنی خیاطی و این چیزا. خوب همینا رو انجام بده وقتی اعصابت به هم داره می ریزه. نذار بیکار بمونی

    در مورد پست اولت. من خوندم همون وقت که زدی. اما نفهمیدم کی به کیه چی به چیه و اخرش کدوم خونه فروخته و خریده میشه!
    پدرت همون کسیه که پول واسه خریدن این چیزا رو دراورده دیگه. پس حتما استعداد مالی و تجاریش خوبه. بهش می تونی اعتمادکنی.

    در مورد شوهرت هم کل چیزی که می تونم بگم اینه که پولاتو واسه خودت نگه دار هی به این و اون نده. اما در رفتارت هم اروم و مهربون باش
    یعنی کار درست رو بکن درعمل. اما باهاش بحث نکن

    سنتون هم کم بوده موقع ازدواج. هنوزم عزیز و نی نی مامان باباهاتون هستین. اینم در نظر بگیر

    موفق باشی

  10. 6 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    paiize (شنبه 17 آبان 93), parsa1400 (شنبه 17 آبان 93), آرام دل (شنبه 17 آبان 93), رزا (شنبه 17 آبان 93), سوده 82 (دوشنبه 19 آبان 93), شیدا. (شنبه 17 آبان 93)

  11. #17
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    نوشته ها
    481
    امتیاز
    5,996
    سطح
    50
    Points: 5,996, Level: 50
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 154
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,600

    تشکرشده 1,855 در 418 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    چرا خانومم متوجه شدم گلم
    اگر خودش تنها تصمیم بگیره من مشکلی ندارم اما خودش تصمیم نمیگیره از خانواده ش کمک میگیره به حدی که جاری منم راحت نظر میده چی کار کنیم یا نه

    - - - Updated - - -

    مینوش سلام عزیزم خوبی؟
    ممنونم گلم اما هر چی خودمو مشغول کنم اما باز هم نمیشه
    من تو خیلی از مسائل کوتاه اومدم اما قضیه خونه واقعا نمیشه
    خودش تصمیم بگیره نوکرشم هر جا بگه باهاش میرم اما بر خلاف اینه...

  12. 3 کاربر از پست مفید آرام دل تشکرکرده اند .

    paiize (شنبه 17 آبان 93), رزا (شنبه 17 آبان 93), سوده 82 (دوشنبه 19 آبان 93)

  13. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    45,095
    سطح
    100
    Points: 45,095, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,997

    تشکرشده 6,488 در 1,468 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    362
    Array
    آرام جان غصه نخور
    آروم باش..فکرهای بدنکن...بزارببینیم اول میخوادچکارکنه؟؟مگه نمیگی نظرت واسش مهمه پس دیگه نگران نباش...

    فعلا صبورباش..به روش نیارکه رفتی خونه پدرت واسه این کار...عجله نکن
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  14. 3 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    parsa1400 (شنبه 17 آبان 93), آرام دل (شنبه 17 آبان 93), رزا (شنبه 17 آبان 93)

  15. #19
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 شهریور 94 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    نوشته ها
    481
    امتیاز
    5,996
    سطح
    50
    Points: 5,996, Level: 50
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 154
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,600

    تشکرشده 1,855 در 418 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    0
    Array
    سلام دو بار همسرم به گوشیم زنگ زد جوابشو ندادم (نه اینکه از قصد ندما)

    فکر کنم همسرمم فهمیده که دارم اذیت میشم...زنگ زدم به گوشیش بدون سلام دعوام کرد کجایی چرا گوشیتو جواب نمیدی نمیگی نگرانت میشم !!!


    صدام خیلی بی حال بود منم بی حال ترش کردم پرسید چرا حال نداری!! گفتم حالم خوب نیست دارم میمیرم قلبم بدجوری میزنه(بنده خدا هول کرد) گفت با مامان برو دکتر گفتم نمیرم!!! گفت پس من الآن میام دنبالت باهم بریم باز هم گفتم نمیام:)


    گفتم داروهایی که میخورم از یک طرف فشار عصبی که تو به من وارد میکنی از طرف دیگه که ایشون فرمودند من!!!!!!
    من که دوستت دارم من که این همه بهت محبت میکنم خب شما بگو من چیکار کنم چه جوری بهت ثابت کنم دوستت دارم !!!


    گفتم بابت قضیه خونمون کسی دخالت نکنه نه خانواده من و نه خانواده تو اونم گفت قرار هم نبود کسی دخالت کنه!!! گفتم پس چرا ناهار میری اونجا گفت با، بابا راجع به اداره م کاری دارم بعدا جریانشو برات تعریف میکنم میخوای ناهار بیام خونه عصری برم؟ گفتم نه عزیزم حالم خوب شد (خب همون اول میگفت تا این قدر حرص نخورم!!!)


    بعدش کلی نصیحتم کرد که چرا انقدر خودتو عذاب میدی!!چرا حرص میخوری!!اصلا واست خوبه!!؟به دکترت میگما!!!


    گفتم تو فکر میکنی خانواده م عذابت میدن که اون حرفو زدی!!!گفت کی!!!من!!!نه بابا اشتباه متوجه شدی من گفتم هر کی تو رو عذاب میده خدا عذابش بده(از اون مارموزاست)


    نکنه گولم زده باشه!!! منم که ساده و زود باور!!!

    - - - Updated - - -

    یعنی میشه قضیه خونه م به خوبی و خوشی فیصله پیدا کنه
    ویرایش توسط آرام دل : شنبه 17 آبان 93 در ساعت 13:37

  16. 4 کاربر از پست مفید آرام دل تشکرکرده اند .

    parsa1400 (شنبه 17 آبان 93), zendegiye movafagh (شنبه 17 آبان 93), رزا (شنبه 17 آبان 93), سوده 82 (دوشنبه 19 آبان 93)

  17. #20
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    ان شاالله هر چی که خیر و صلاحه همون پیش بیاد براتون
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  18. 4 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    آرام دل (شنبه 17 آبان 93), رزا (شنبه 17 آبان 93), سوده 82 (دوشنبه 19 آبان 93), شیدا. (شنبه 17 آبان 93)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.