به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 59
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آبان 95 [ 16:17]
    تاریخ عضویت
    1392-3-20
    نوشته ها
    81
    امتیاز
    3,333
    سطح
    35
    Points: 3,333, Level: 35
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1

    تشکرشده 48 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ریحان از راهنمتییهات ممنونم.خوش به حالت که حداقل تونستی بفهمی مشکلش چیه . اما من لصلا نمیتونم بفهمم مشکلش چیه چون حرف نمیزنه و میریزه تو خودش. من از کجا بفهمم مشکلش چیه؟ نمیاد بگه منم علم غیب ندارم. اما اکثرا به من میگه تو حرف گوش نمیدی. مثلا میگه نرو کلاس ورزش بعد از من میخاد لاغر بشم .وقتی میگم میخوام برم کلاس ورزش عصبانش میشه میگه حرف گوش نمیدم . واقعا چی بگم دیگه؟

    - - - Updated - - -

    به نظر شما این مشکلات بخاطر عقد و دور بودن از همدیگه پیش میاد؟

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 92 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-02
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 214 در 130 پست

    Rep Power
    35
    Array
    اینو بگم که من دوران عقد و یک سال بعد عروسیم این مشکلاتو داشتم و الان تونستم اوضاعو کنترل کنم.یعنی زمان لازمه.
    درمورد اینکه میگی اون چی و چرا فقط شما باید تلاش کنی.واقعا کمن مردایی که بخوان خودشونو تغییر بدن و تلاش کنن برا حفظ زندگی.شوهر من که سر سوزنی احساس نمیکرد شاید خودش مقصر باشه.منم مثل شما میگفتم کی گفته فقط من باید تلاش کنم تا اینکه با این سایت آشنا شدم.البته اون موقع عضو نشدم اما تاپیک بقیه رو میخوندم و دیدم واقعا چقدر خانمای دیگه برا حفظ زندگیشون تلاش میکنن و واقعا چه مشکلاتی وجود داره که من خیلیهاشو ندارم.اون موقع تصمیم گرفتم رو خودم کار کنم . واقعا فکر کنم که دربرابر هر خواسته همسرم چیکار کنم تا راضیش کنم.البته الان شوهرمم خیلی عوض شد.
    شما چرا حرف گوش نمیدی؟تو کارات با همسرت مشورت نمیکنی؟این مسئله واسه آقایون خیلی مهمه.

    - - - Updated - - -

    اینو بگم که من دوران عقد و یک سال بعد عروسیم این مشکلاتو داشتم و الان تونستم اوضاعو کنترل کنم.یعنی زمان لازمه.
    درمورد اینکه میگی اون چی و چرا فقط شما باید تلاش کنی.واقعا کمن مردایی که بخوان خودشونو تغییر بدن و تلاش کنن برا حفظ زندگی.شوهر من که سر سوزنی احساس نمیکرد شاید خودش مقصر باشه.منم مثل شما میگفتم کی گفته فقط من باید تلاش کنم تا اینکه با این سایت آشنا شدم.البته اون موقع عضو نشدم اما تاپیک بقیه رو میخوندم و دیدم واقعا چقدر خانمای دیگه برا حفظ زندگیشون تلاش میکنن و واقعا چه مشکلاتی وجود داره که من خیلیهاشو ندارم.اون موقع تصمیم گرفتم رو خودم کار کنم . واقعا فکر کنم که دربرابر هر خواسته همسرم چیکار کنم تا راضیش کنم.البته الان شوهرمم خیلی عوض شد.
    شما چرا حرف گوش نمیدی؟تو کارات با همسرت مشورت نمیکنی؟این مسئله واسه آقایون خیلی مهمه.

  3. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آبان 95 [ 16:17]
    تاریخ عضویت
    1392-3-20
    نوشته ها
    81
    امتیاز
    3,333
    سطح
    35
    Points: 3,333, Level: 35
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1

    تشکرشده 48 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از راهنمایی هات ممنونم ریحان.این موضوع توی عقد بدتره؟چون هنوز عروسی نکردیم و از هم دوریم؟ به نظرتون با عروسی کردن میتونم شرایطو کنترل کنم چون بیشتر پیش همیم؟

    - - - Updated - - -

    بخدا حرف گوش میدم اما اون منظئرش بیشتر زورگوییه تا حرف گوش کردن. من گوش میدم تازه گاهی اوقات اون گوش نمیده. یه جتهایی هم که میبینم داره تصمیم اشتباه میگیره مجبورم به حرفش گوش ندم چون عاقبتشو میدونم. به نفع خودشه.اما من بده میشم. الانم که تازه دراومده به من گفته من نمیخوام عروسی بگیریم . آخه تو بگو این حرف درسته به ی دختر که صدتا آرزو داره بزنی؟میگه عروسی با پسره و من عروسی نمیخام بگیرم و ظاهرا نظر منم مهم نیست براش. همین الان اگه بفهمه من دارم با شماها دردودل میکنم برمیگرده بهم فحش میده و قهر میکنه/ اصلا به نظر تون مشکلی وجود نداره کهمن بخوام ناراحت باشم.منو درک نمیکنهو هیچ وقت تا حالا نشده بیاد کنارم بشینه بگه دردت چیه مشکلت چیه

    - - - Updated - - -

    خداییش شما اون موقع به طلاق هم فکر میکردی گاهی؟

    - - - Updated - - -

    به نظرش مشکلی وجود نداره که نیاز به مذاکره باشه . از مشاوره و این حرفا هم فراریه

    - - - Updated - - -

    چرا مشورتم میکنم . مثلا میشینم ی موضوع یه ایده رو براش با کلی ذوقو شوق میگم براش اما آخرش یهو میگه نه. فوری میگه نه. میزنه تو ذوقه آدم.من ی خورده سر خورده شدم ازش

    - - - Updated - - -

    ریحان می تونم بپرسم ریشه مشکلات همسر شما چی بود ؟ و شما چه روش هایی رو پیش گرفتین؟

  4. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 92 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-02
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 214 در 130 پست

    Rep Power
    35
    Array
    اول اینکه از همین الان باید حریم هارو بین خودت و همسرت حفظ کنی.چون مشکل شما مشکل مشخصی نیست نمیشه گفت بعد عروسی بهتر میشه یا نه.
    من شاید گاهی خیلی عصبانی میشدم و حس میکردم دیگه دوسش ندارم اما در حالت منطقی هیچ وقت به جدا شدن فکر نکردم.چون همسرمو دوست داشتم( و دارم.)البته ما بدون رابطه قبلی ازدواج کردیم اما واقعا تو اوج ناراحتیم همین که کنارم میومد آروم میشدم.
    بذار قدم به قدم پیش بریم
    به نظرت همسرت زورگویی میکنه.
    دلیل: مطمئنا از قبل تجربه زیاد داره که شما به حرفاش گوش ندادین و غرورش جریحه دار شده و حالا میخواد یه جوری جبران کنه.
    عزیزم اون میخواد بهش بیشتر احترام بذاری.اون مرد زندگیته.یه جایی گفتی به حرفش عمل نکردم چون میدونستم اشتباه میکنه و عواقبشو نمیدونه.برای شوهرت اصلا مهم نیست که با عمل نکردن به حرفش اتفاق بهتری افتاد برا اون فقط این مهمه که به حرفش گوش نکردی.عیبی نداره،حتی اگه میدونی تصمیمش اشتباهه به حرفش عمل کن.بذار خودش تجربه کنه.شاید دفعه بعد خودش ازت مشورت خواست.
    یه مدت لازمه مطیع محض باشی.اگه بدونی این مطیع بودن چقدر دوست داشتنیت میکنه! اگه میگه کلاس نرو بگو خیلی دلم میخواد اما چون شما میگی نه چشم.چند بار که ازین چشما بگی خودش کوتاه میاد.نذار این مسئله براش عقده شه و بکشه به چیزای بزرگتر مثل عروسی.

    - - - Updated - - -

    من هم مشکلات متعددی رو داشتم در ارتباط با همسرم که خیلیهاشون کاملا جزئی بودن اما مراعاتش خیلی کمکم کرد.فعلا صحبت کردن راجع به اونا کمکی به شما نمیکنه.هرجا لازم شد درموردشون میگم بهت.اینو فقط بگم من انتظارات همسرم از خودم رو تو دعواها پیدا میکردم.یعنی اون موقع که عصبانی میشد میدیدم چی ازم میخواد.چون موقع آدما در صادقانه ترین حالتشون هستن!!!!

    - - - Updated - - -

    یه سوال : همسر شما در رفتار با بقیه مثلا خانواده خودش هم زود عصبانی میشه و یا فحاشی میکنه؟و بقیه اعضای خانوادش آیا این رفتارو دارن؟

  5. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آبان 95 [ 16:17]
    تاریخ عضویت
    1392-3-20
    نوشته ها
    81
    امتیاز
    3,333
    سطح
    35
    Points: 3,333, Level: 35
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1

    تشکرشده 48 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ریحان عزیز.از حرفات واقعا استفاده می کنم.بله تقریبا پدرش (البته نه جلوی من) کم. بیش عادت به بد دهنی داره و گاهی جلوی من همسرمو سبک میکنه. فکر می کنم همسرم اگه عصبانی بشه با خانوادش هم فحاشی داشته باشه(بازم نه جلوی من.قبلا بخاطر من دعوا کرده با خانوادش).اخلاق همسر من واقعا خیلی خیلی خاصه .از یه چیزایی ناراحت میشه که فکرشم نمیتونید بکنید.خیلی ام کنجکاوه.
    الان یه مدتیه مثلا چند هفته ایی میشه که دیگه مثل سابق به من زنگ نمیزنه یا سراغ از من نمی گیره.محبتش نسبت به من خیلی کم شده.اصلا حرفی برای گفتن با من نداره.این درحالیه که بهش یاد دادن از مسائل و مشکلات مالی چیزی به زنش نگه.اون منو توی کارش دخالت نمیده.جدیدا هم اگه بهش بگم مثلا یه مسواک برام بخر میگه چرا خودت نمی خری.واقعا ناراحت کنندست.اون باید مسئولیت زنشو بپذیره و درسته که من شاغلم اما نباید چشمش به پوله من باشه و فکر کنه من وظیفمه خودم برای خودم خرج کنم.بهش گفتم جرا میخوای اون چیزی باشی که نیستی اما جواب نمیده .سکوت می کنه و این سکوت حله مشکل رو بدتر می کنه.هر از چند گاهی کلا میره توی فاز قهر .
    یهو یه حالی میشه.نمیدونم چرا؟شما گفتید مطیع محض باشم.یعنی فقط بزارم حرف حرف اون باشه فقط بخاطر اینکه زندگیم آروم بشه و دوست داشتنی بشم؟اگه همیشه به این رفتار عادت کرد چی؟چون خونه ی اونا کلا مرد سالاریه و مادرش به این نحوه رفتار عادت کرده.من نمیخام براش عادت بشه و به قیمت له شدن شخصیت و وجودم تموم بشه.ولی اگه شما فکر میکنی این کار جواب میده من گوش میکنم و مطیع محض میشم.الان که با من سروسنگینه و محبت و توجه نمیکنه من باید چیکار کنم؟(فعلا 4 روزی میشه که فحش نداده). باهاش سروسنگین باشم؟یا مثله خودش قهر کنم؟یا اینقد منت بکشم که رفتارش عادی بشه؟
    دیشب بهش گفتم من به محبته تو نیاز دارم .گفتم که احساس میکنم جدیدا با من سرد شدی.میدونید در جواب به من چی گفت؟گفت که برو بابا بگیر بخواب.هیچ توجهی به نیازم نکرد.همینجوری میشه که آدما میرن نیازاشونو جای دیگه تامین می کنن دیگه.با این حال بخدا بهش گفتم به من حرفاتو بگو . من زنتم با من دردودل کن.اما هیچی نمیگه.بهترین رفتار الان چیه؟کلا سردرگمم...

    - - - Updated - - -

    البته ناگفته نمونه منم اشتباهاتی دارم که همش بخاطر احساساتی بودنمه. مثلا اینکه نمیتونم حرف نزدن با اونو تحمل کنم و همش میخوام اوضاع همیشه خوب باشه و قهر نمیکنم .زیادی رئ حرفا و رفتاراش دقیق و حساسم.و اگه ببینم پکره هی ازش میپرسم چته.خداییش اگه یکی اینجوری حواسش به من بود شاید منم همین رافتارارو داشتمو هی خودمو واسش لوس می کردم . به نظر شما زیادی لوس نشده؟

  6. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 92 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-02
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 214 در 130 پست

    Rep Power
    35
    Array
    درمورد عصبانیت اون سوالو پرسیدم چون تو خانواده همسر من همه خیلی زود عصبی میشن و با هم دعوا میکنن.درحالیکه من خانواده خیلی آرومی دارم.همسرم با اینکه خودش از این ویژگی خانوادش ناراحته اما به هرحال تو اون خونواده بزرگ شده بود و وقتی عصبی میشه کاملا غیر قابل کنترل میشه.من واقعا الان سعی میکنم به هیچ وجه عصبیش نکنم.مثلا فهمیدم وقتی یه کمی عصبیه با سکوت من بدتر میشه.( برخلاف بیشتر مردا) اون دوست داره برم کنارش حتی بعد اینکه باهام بد حرف زده.خب اولا اصلا نمیتونستم این کارو بکنم اما بعد میرفتم پیشش و اون آروم میشد و خودش عذرخواهی میکرد.یا همسرم از مقابله به مثل کردن عصبی میشه.از اینکه تو جمع رو حرفش حرف بزنم حتی اگه میدونم داره اشتباه میکنه.من دیگه اصلا رو حرفام اصرار نمیکنم و با رعایت این موارد کنترلش میکنم.یا بعد هر اشتباه سریعا عذرخواهی میکنم.اینا واقعا آرومش میکنه و کم کم خیلی بهتر شد.
    باید ببینی همسرت دفعه های قبلی واسه چیا عصبانی شد و کنترلش کنی.

    - - - Updated - - -

    درمورد مسائل مالی شاید لازم نباشه حساست نشون بدی. درحالت نرمال بعد عروسی درست میشه.من خودم خیلی تو دوران عقد درجریان مسائل مالی نبودم.اما حساسیت نشون نمیدادم و الان اوضاع فرق کرده

    - - - Updated - - -

    ببین عزیزم قرار نیست تا ابد فقط همسرت دستو بده وشما گوش بدی.بنای زندگی بر مشورته.اما یه جایی مردا دوست دارن زور بگن.فعلا به حرفاش عمل کن تا بهت اعتماد کنه و بعدا همیشه سعی کن خواسته هاتو از راه محبت ازش بخوای و یه وقتایی هم وقتی گفت نه،بگو چشم

  7. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آبان 95 [ 16:17]
    تاریخ عضویت
    1392-3-20
    نوشته ها
    81
    امتیاز
    3,333
    سطح
    35
    Points: 3,333, Level: 35
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1

    تشکرشده 48 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ریحان به نظرت من باید الان چه رفتاری داشته باشم؟ وقتی عنق می کنه و من دلیلشو نمیدونم و خودشم نمیگه

  8. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 92 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-02
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 214 در 130 پست

    Rep Power
    35
    Array
    الان ناراحتیش دلیل خاصی داره؟بحثی شده؟

  9. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 آبان 95 [ 16:17]
    تاریخ عضویت
    1392-3-20
    نوشته ها
    81
    امتیاز
    3,333
    سطح
    35
    Points: 3,333, Level: 35
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1

    تشکرشده 48 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از 4 روز پیش که که گفت من عروسی نمیگیرم منم گفتم این چه حرفیه و کلی ناراحت شدم تا الان یه جوریه واما وقت بهش میگم چته انکار میکنه یا جواب نمیده

  10. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 92 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-02
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 214 در 130 پست

    Rep Power
    35
    Array
    میترسم یه وقت حرفام اشتباه باشه.یه کم صبر کن بقیه بچه هام بیان.
    اما به نظر من بهش محبت کن و اصلا ازش نپرس چرا ناراحتی؟یعنی اصلا به روی خودت نیار که ناراحته و عادی برخورد کن.جای اینکه بهش بگی بهم محبت کن خودت بیشتر بهش محبت کن.طوری باش که کنارت آرامش داشته باشه.شاید زیادی گیر میدی بهش.


 
صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 95, 22:29
  2. منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
    توسط ارشیدا در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 11:00
  3. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  4. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.