ملودی عزیز خیلی ممنون بابت راهنمایی هات عزیزم.سعی میکنم حتما مواردی که گفتید رو رعایت کنم. و طوری رفتار کنم که بدونه نباید روی حقوق من زیاد حساب کنه البته طوری که ناراحت هم نشه. چون این روزا خیلی داره درموردش و امیدی که به حقوق من داره حرف میزنه. و من هم وقتی میگم نباید این حرفا رو بزنی ناراحت میشه. باید سعی کنم سیاست بیشتری به خرج بدم. و از حرفهایی که شما زدید هم استفاده کنم.
پس فعلا این رویه رو در پیش میگیرم که مخارج اصلی و خوراک و ماشین و مسکن و ... به عهده ایشون باشه و البته بعضی از مخارج خودم مثل چیزایی که خودم میخوام و ایشون نمیتونه تهیه کنه رو خودم میگیرم. ماشین هم فعلا نداره. پس با این حساب فکر میکنم من هم اگر اقدام نکنم واسه خریدن ماشین بهتر باشه. تا اول خودش بخره و بعد من اگر خواستم واسه خودم میگیرم. درسته؟
چند ماه بگذره ببینم این رویه، چه نتیجه ای میده. امیدوارم این انتظار رو نداشته باشه که مثلا همیشه لباسا یا لوازم آرایش و .... رو خودم بگیرم. چون از حرفایی که الان میزنه اینطور برداشت میشه.... و اینطور نشه که با اینکه پول داره بگه ندارم و خودت بگیر. چون الانم خیلی وقتا همینکارو میکنه، نه اینکه خسیس باشه ها اما خیلی چیزایی که به نظرم نیاز دارم رو میگه واجب نیست یا مثلا میگه الان پول ندارم بعدا میگیریم. اما گاهی اوقات وقتی اصرار منو میبینه میگیره و متوجه میشم که پول داشته و الکی میگفته نداشتم. و وقتی ببینه درامد دارم حتما این رفتارش بیشتر هم میشه.
مادر عزیز خوشحال شدم که کامنتتون رو دیدم. ممنون که وقت گذاشتی و راهنمایی کردی.
عزیزم درمورد اینی که گفتید از همسرم بخوام منزل کوچیکی واسم رهن کنند، اگر اینطور میشد که خیلی خوب بود اما مطمعنم که اصلا موافقت نمیکنه. این رو وقتی که واسه درسم هم رفت و امد میکردم ازش خواستم اما راضی نشد. چون به شدت بدش میاد از اینکه تنها بمونم و حتی وقت هایی هم که خودش حتی اگه 1 شب نباشه، میگه برو خونه مامانم اینا.
و اصلا راضی نمیشه تو تهران یه خونه بگیرم و تنها باشم. تازه اگه خونه هم بگیریم وسایلش رو هم باید بگیریم. حداقل وسایل و اسباب ضروری رو باید بگیریم دیگه. چون اسباب کشی که نکردیم از شهرستان تا وسایل خودم رو بیارم. و میدونم که راضی نمیشه و اصلا وسع مالیش هم نمیرسه همچین کاری کنه.
راستی دوستان مصاحبه اون یکی شغلی هم که بهتون گفتم توی شهرستانی که با همسرم زندگی میکنیم هم احتمالا یکی دو هفته دیگه باشه. اما راستش نمیخوام برم مصاحبه رو. چون به همسرم نگفتم که قبول شدم و الان که این کار تهرانم قطعی شده دیگه میخوام اون یکی رو بیخیال شم. چون اگر متوجه بشه میگه اونو برو و خیلی پیگیر میشه. چون تو شهرخودشه. به نظرتون کار درستی میکنم؟ استدلال خودم اینه که اگه بیام تهران شاید این شانس رو داشته باشم که همسرم هم بیاد (احتمالش خیلی کمه البته بنظرم) اما اگه از اول اون شغل شهرستان رو برم همین شانس کم رو هم از دست میدم. البته اگر قرار باشه آخرش انتقالی بگیرم و برگردم بهتره که از اول همینجا باشم و تو همین شهرستان کار کنم تا اینکه سختی های انتقالی رو تحمل کنم. اما تصمیمی که خودم گرفتم اینه که حداقل یکی دوسال تهران باشم،اگر همسرم نیومد بعد از این مدت راحت تر میتونم تصمیم بگیرم که چیکار کنم.(منظورم اینه که اونموقع راحت تر میتونم تصمیم بگیرم که انتقالی بگیرم یا به هرقیمتی تهران بمونم)
نظرتون رو بگید لطفا.
علاقه مندی ها (Bookmarks)