صندلی داغ... سری یازدهم

[مسافر زمان]

سلام...

سلام خانم میشل



مسافر زمان کجایی؟ بیا اینبار انهدام تالار فقط یک روز طول کشید!
خبر نداری بندهٔ خدا! من بدون وی‌پی‌ان نمی‌تونم سایت رو باز کنم. تازه سرور آمریکا هم جواب نمی‌ده. با سرور انگلیس می‌شه سایت رو باز کرد. اگه با سایت isup.me هم چک کنید، می‌گه که سرور همدردی مشکل داره! یاهو هم همینو می‌گه!
یعنی واقعا چرا؟


لطفا تا باز بلایی به سرش نیومده، اینا رو جواب بده...

(1) کسی تو فامیلتون هست که حاضر باشه تو رو دعوت کنه خونشون؟ چرا نه؟؟ تعریف کن چه اتفاقاتی افتاده که باعث شده دیگه دعوتت نکنن؟؟
سؤال اول، به جای باشه، نباید "نباشه" باشه؟ (چی گفتم! )
بعید می‌دونم کسی به خاطر کینه یا اینجور مسائل نخواد من رو دعوت کنه.

(2) دیروز وقتی دیدی همدردی بالا نمیاد، چه شکلی شدی؟

این شکلی؟

این شکلی؟

چه شکلی؟
به فکر فرو رفتم و لبخند زدم.

(3) از اون (به قول پدر) چُتی راضی هستی؟ راحته؟ (توضیح: منظور همون صندلیست)
خیلی هم راحت و عالی. البته تا الان.

(4) اگه غیر از زمین، سیاره دیگه ای وجود داشته باشه که روش آدم زندگی کنه، دوست داری چی بهشون بگی؟
مگه زبانشون مثل زبان ماست؟
من ترجیح می‌دم به جای اینکه حرفی بزنم، یه غذای خوشمزه بهشون بدم!

(5) اگه بخوای یه جمله به اعضای همدردی بگی، چی میگی؟
می‌گم "سلام."

(6) در مورد یکی از بچه ها، سه تا جمله بنویس.
محمد ابراهیمی از قدیمی‌ترین اعضای همدردیه. او فردی مهربان و دلسوزه. متاسفانه تازگی‌ها خیلی مرخصی میره!

(7) سه تا از بچه های همدردی رو نام ببر و نصیحتشون کن.
من به همهٔ بچه‌های همدردی از جمله خودم، یه نصیحت می‌کنم.
"آیه ۴۲ سوره بقره."‌

(8) به نظرت 5 سال، 10 سال و 20 سال دیگه، زندگیت چطوری میشه؟
نمی‌دونم واقعا.
برنامه‌هایی برای زندگیم دارم، اما هیچ کدوم قطعی نیست. باید شرایط آینده رو ببینم و در صورت نیاز تغییراتی در برنامه‌هام ایجاد کنم.
تنها این رو می‌دونم که تمام تلاشم رو می‌کنم که کار اشتباهی نکنم.

(9) نظرت راجع به عشق چیه؟
عشق با چه تعریفی؟ تعریف‌های متفاوتی از این و اون شنیدم.
اما در کل،
۱- من کسی نیستم که به خاطر علاقه، هر چیزی رو قبول کنم و به کارای نادرست تن بدم.
۲- فکر می‌کنم که خوشی فرد مقابل رو به خوشی خودم مقدم می‌دونم. (در صورتی که با شمارهٔ ۱ در تضاد نباشه)

(10) چرا میگن عروسی نمیگن دامادی؟
چون که ممکنه آقای داماد، هنگام عروسی یک یا دو یا حتی سه تا زن داشته باشه و از قبل داماد باشه! اینجوری دیگه "دامادی" مفهوم نداره.
البته این دلیل، برای قدیم هستش و امروزه شاید "دامادی" هم بشه بهش گفت.

(11) بارزترین ویژگیت از نظر خودت؟ از نظر دیگران؟
از نظر خودم: کینه‌ای نیستم
از نظر دیگران: والا نمی‌دونم!

(12) یه جمله قشنگ بگو.
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا

(13) دوست داری بانجی جامپینگ رو امتحان کنی؟
به مقدار زیادی علاقه دارم.
از کارای هیجان‌انگیزتر هم خوشم میاد …

(14) یه خصوصیت مثبت و یه خصوصیت منفی از بچه های زیر بگو:
یه خصوصیت مثبت کمه واقعا! آدم نمی‌دونه کدوم یکی رو بگه!
این‌ها رو بقل پاسخم به سوالات آقا امین بگذارید تا یه چیزی ازش دربیاد!

میشل
مثبت: پر از انرژی

صبا 2009
مثبت: بامعلومات

روزنه
مثبت: خوش‌اخلاق

مدیرهمدردی
مثبت: منطقی

فرشته مهربان
مثبت: دلسوز

فرهنگ 27
مثبت: آرام

محمدابراهیمی
مثبت: فوق‌العاده مهربان. جاش خیلی خالیه.

شیدا.
مثبت: منطقی و دلسوز

دلجودلتنگ
مثبت: معتقد و منطقی

مینوش
مثبت: دلسوز

امین
مثبت: بامعلومات

کامروا
مثبت: خوش‌اخلاق

پدربزرگ
مثبت: شوخ‌طبع و مهربان. جاشون خیلی خالیه.

بی نهایت
مثبت: معتقد و بامعلومات

ریحانه
مثبت: خوش‌اخلاق و به دنبال حق

فرشته اردیبهشت
مثبت: منطقی

مسافرزمان
قبلا چند تا گفتم.

اِ، چرا منفی‌ها رو یادم رفت بنویسم؟!


چون ممکنه دیگه فرصتی نباشه، 4 تا اضافه پرسیدم، اما اگه همدردی منفجر نشد، بازم برمیگردم.

پی نوشت: مدیریت تصمیم گرفت نوبت مسافر زمان رو یک روز اضافه کنه، یعنی تا 26 بهمن.

اوه اوه!

خیلی ممنون خانم میشل

[ammin]

سلام مجدد مسافر زمان ۱_زمین لرزه شدیدی که ماههای پیش توی سراوان اومدچه ارتباطی به شما داشت؟

۲_تاحالا چند نفرو نفرین کردی؟چه بلایی به سرشون اومد؟الان چطورن؟

۳_اگه بری خواستگاری چه نقطه ضعفی داری که ازگفتنش معذبی یادوس نداری متوجه بشن؟

۴_اگه بعدازدواجت یه شب بخوابی اتاقی که پدر زن آیندت خوابیده یا اون بیاد اتاق تو تاصبح خروپف کنه ولی مجبورباشی همون اتاق بخوابی چکارمیکنی؟اگه پدرخودت هم خروپف کنه چکارمیکنی(راستشو بگو)

۵_اگه شب خواستگاری همه چی جفت وجور بشه تو هم دوس داشته باشی دختره روبگیری،بعدش سکه ی زیادی بگن وهیچ کس هم اعتراض نکنه؟تو چکارمیکنی؟

قبول میکنی

پیامک میدی به خواهرت میگی یه کاری کنه

دستپاچه میشی چای رو داغ داغ میخوری

بوووم! صورتت قرمزمیشه

ویندوزت میپره ولی با آرامش میگی نه

۶_اگه شب خواستگاری دخترسینی چای واقعا داغ رو بریزه روپات چکارمیکنی

همونجا بلند میگی سووووختم

آرامشت روبزورحفظ میکنی میری راهرویی جای کسی نباشه اونجابالاوپایین میپری

بزورمیخندی ولی تو دلت گریه میکنی

میگی برای سلامتی خودتون یه صلوات بلند بفرستید،حین صلوات راحت داد
میزنی

۷_قدیما بیشترازپدرت کتک خوردی یامادرت ،سخت ترینش سرچی بوده

۸_خدمت رفتی؟چه دسته گلی اونجابه آب دادی؟اضافه خوردی ولی ببخشنش؟

[میشل]

خبر نداری بندهٔ خدا! من بدون وی‌پی‌ان نمی‌تونم سایت رو باز کنم. تازه سرور آمریکا هم جواب نمی‌ده. با سرور انگلیس می‌شه سایت رو باز کرد. اگه با سایت isup.me هم چک کنید، می‌گه که سرور همدردی مشکل داره! یاهو هم همینو می‌گه!
یعنی واقعا چرا؟

تو خبر نداری بنده ی خدا.... تحقیقات محرمانس، فعلا در این حد میتونم بهت بگم که نتایج تحقیقات ثانویه فرضیه تسخیر شدنت توسط فضایی ها رو تقویت کرده... تحقیقات محلی نشون دادن مسئله به ترور همدردی و برهم زدن نظم آزمون کارشناسی ارشد محدود نبوده، و بازجویی از هم محلیات پرده از جنایات شنیع تری برداشته...

تعداد شاکیان پرونده هم روز به روز در حال افزایشه... بخاطر خسارت هایی که به همدردی زدی، سازمان سنجش بخاطر اختلال در نظم آزمون، داوطلبان ارشد بخاطر هزینه ای که بابت کنسل بلیطهاشون متحمل شدن... و غیره و غیره و غیره... در این بین لیست آمریکایی ها از همه بلند بالاتر بوده و از ترور کندی تاااااااا حادثه 11 سپتامبر رو شامل میشه...

راستی جلسه آمریکا و انگلیس پشت درهای بسته برگزار شد، من خودم هم نفهمیدم دلیل اون توافقشون (درمورد سرور) چی بوده...

مسافرزمان باور کن تیم مدیریت صندلی داغ خیلی سعی کرد موضوع رو بین خودمون نگهداره، اما متاسفانه موفقیتی حاصل نشد... همشم تقصیر فرهنگ بود، اگه مسئولیت سانحه صندلی رو برعهده می گرفت، مشکل همینجا حل شده بود...

حیف شد پسر خوبی بودی........

حالا تا نیومدن سروقتت، به این سوالا هم جواب بده...

(1) می تونی وجود خدا رو برام اثبات کنی؟

(2) آخرین باری که خیلی خیلی خیلی شاد بودی و آخرین باری که خیلی خیلی خیلی ناراحت بودی کی بوده؟ دلیلش؟

(3) اگه قرار بود خودت اسم خودتو انتخاب کنی، جای اسم الانت چی می ذاشتی؟

(4) یه نامه کوتاه برای خدا بنویس.

(5) جسارت رو چی تعبیر می کنی؟

(6) غذاهای مورد علاقت چیان؟ و چیا رو خوب می پذی؟

(7) شدید ترین دعوای عمرت؟

(8) جمله های زیر رو کامل کن:

مسافرزمان میخواهد...
مسافرزمان نمی تواند...
مسافرزمان برای...
مسافرزمان دور از...
دل مسافرزمان...
غرور مسافرزمان...

(9) چرا بدبینی و سوء ذن در افراد بوجود میاد؟

(10) تا چه حد درون افراد رو میتونی ببینی؟

(11) دوست داشتی دختر بودی؟

(12) بزرگترین لذت و سرگرمی زندگیت چیه؟

(13) دوست یعنی چی؟ یه دوست چه ویژگی هایی باید داشته باشه؟

(14) چی میشه که به یه نفر میگیم دیوونه؟

چون ممکنه دیگه فرصت نداشته باشی، 4 تا اضافه پرسیدم...

[فرشته اردیبهشت]

سلام اقای مسافر زمان خان

خوبین؟ سلامتین؟

قبلا خیلی سوال داشتم ازت چرا یادم نیستن؟امان از ذهن بی سوال!پوکیده

چرا همه بهت اینقدررررررر ارااااااااااادت دارن؟چرا دوست دارن؟

قبول داری بعضی چیزا جبرن تو زندگی؟چه دلیلی داره؟یا نه انسان فول اختیاره؟

چی شما رو حرص میده و عصبی میکنه؟

زیباترین زیباترین و زیباترین صحنه ای که به عمرت دیدی چی بوده؟

من کنکورم خوب بود(خب مثلا دیگه ) شما چی؟

فقط تا کیفمو از امانتداری بگیرم کل سرو وضعمو بهم ریختن از بس این ادما .... انگشت یکیشون رفت تو چشم بیچارم ...چرا اندر خم موندیم؟ علتش چیه که مردم چیزای ساده مثل صف وایسادنو بلد نیستن ؟ سبد کالا که پروزه ای بودا!به قتل و کشتار کشیده شد. ای خدا ؟!!!

برا اینکه عجول نباشم و مثل سنجاقک این ور و اونور نپرم چه باید بکنم؟(خب استادی دیگه باید یادم بدی)

تالار همدردی همون مدینه فاضله است عایا؟

چرا بعضیا خاب نمیبینن؟(من میبینما اونم چی فیلم سینمایی یبار تیتراژشم دیدم )

چی بهت انگیزه ی زندگی میده؟ چی واقعا شارژت میکنه؟

پارک که میری الاکلنگ میری(درست نوشتم؟)ترن؟ سورتمه؟ تاب؟ یا نه میشینی کنج درخت و چای میخوری؟

زیباترین ایه قران که برات نازل شده؟

بزرگترین خراب کاری که کردی؟

راستی شما چند سالتونه؟

چه موسیقی گوش میدین؟کدوم خاننده؟

بنظرت اعضای تالار تا چه حد به نوشته هاشون نزدیکن؟ صاف و صادق ترین عضو کیه؟

سرگرمیت چیه؟

چرا تو ایران وقتی پیام گیر فعال میشه میترسن و گوشی رو میذارن؟

چند تا دوست صمیمی دارین؟

چند ساعت از یه روزت بیکاری؟

دنیا چه رنگیه؟

فرهنگ کدوم کشور دنیا رو میپسندی؟ یه توضیح مرسی

ممنون از پاسخ ها

امیدوارم نفر اول کنکور باشی البته نه از اخرا.

[مسافر زمان]

سلام

ببخشید که با تاخیر پاسخ می‌دم.

سلام مجدد مسافر زمان
سلام آقا امین

۱_زمین لرزه شدیدی که ماههای پیش توی سراوان اومدچه ارتباطی به شما داشت؟
نه ارتباطی نداشت.
این مشکلات سریالی برای همدردی رو هم به خاطر روی صندلی نشستنم نمی‌دونم. مشکلات همدردی می‌تونه دلایل مختلفی داشته باشه.

۲_تاحالا چند نفرو نفرین کردی؟چه بلایی به سرشون اومد؟الان چطورن؟
دوران کودکی شاید، اما الان مدت‌هاست که هیچ کسی رو نفرین نکردم.

۳_اگه بری خواستگاری چه نقطه ضعفی داری که ازگفتنش معذبی یادوس نداری متوجه بشن؟
گاهی اوقات، آدم کار اشتباهی می‌کنه و بعد از مدتی، هیچ آسیبی از اون کار در وجودش حس نمی‌کنه. به نظرم این چیزها باید ناگفته بمونن. اگر قرار باشه که این مسائل گفته بشن، مثنوی هفتاد من می‌شه!
اما اگه آسیب رفتار نادرست گذشته، هنوز در وجود آدم باشه، فکر می‌کنم یا باید در مورد رفتار اشتباه قبل توضیح بدیم، یا به نحوی اثرات بدی که همچنان بر وجودمون مونده رو توضیح بدیم.
هنگام خواستگاری، مطمئنا گفتن از اینجور مسائل، سخت و عذاب‌آوره.

۴_اگه بعدازدواجت یه شب بخوابی اتاقی که پدر زن آیندت خوابیده یا اون بیاد اتاق تو تاصبح خروپف کنه ولی مجبورباشی همون اتاق بخوابی چکارمیکنی؟اگه پدرخودت هم خروپف کنه چکارمیکنی(راستشو بگو)
اگر از این صداگیرها داشته باشم، می‌کنم تو گوشم!

۵_اگه شب خواستگاری همه چی جفت وجور بشه تو هم دوس داشته باشی دختره روبگیری،بعدش سکه ی زیادی بگن وهیچ کس هم اعتراض نکنه؟تو چکارمیکنی؟

قبول میکنی

پیامک میدی به خواهرت میگی یه کاری کنه

دستپاچه میشی چای رو داغ داغ میخوری

بوووم! صورتت قرمزمیشه

ویندوزت میپره ولی با آرامش میگی نه
من احتمالا در دوران شناخت، با خود دختر در مورد مهریه صحبت می‌کنم! یعنی احتمال اینکه اتفاقی که گفتید بیوفته، خیلی پایینه.
از نظر من، طلب کردن یه مهریهٔ غیرمنطقی و زیاد، فقط به معنای این نیست که داماد باید پول بیشتری بده. انتخاب مهریهٔ زیاد، سرنخ (حتی سر طناب!) برای خیلی چیزهاست.
علاوه بر این، من معتقدم که مهریه باید داده بشه. هر چه زودتر بهتر. به همین دلیل، ترجیح می‌دم مهریه چیزی باشه که به راحتی قابل دادن باشه. و با مهریه‌ای که نتونم بدم، مخالفم.


۶_اگه شب خواستگاری دخترسینی چای واقعا داغ رو بریزه روپات چکارمیکنی

همونجا بلند میگی سووووختم

آرامشت روبزورحفظ میکنی میری راهرویی جای کسی نباشه اونجابالاوپایین میپری

بزورمیخندی ولی تو دلت گریه میکنی

میگی برای سلامتی خودتون یه صلوات بلند بفرستید،حین صلوات راحت داد
میزنی
تفاوتی با سوختن در شرایط دیگه نداره. واکنش ما به چیزهای بسیار داغ، غیر ارادی هست.

۷_قدیما بیشترازپدرت کتک خوردی یامادرت ،سخت ترینش سرچی بوده
مادرم که اهل زدن و اینجور چیزا نبود. اما چوب پدر گرامی چند دفعه‌ای بر سرمان خورد!
کتک سخت هم هیچ‌وقت نخوردم.

۸_خدمت رفتی؟چه دسته گلی اونجابه آب دادی؟اضافه خوردی ولی ببخشنش؟
متاسفانه این توفیق رو نداشته‌ام و شاید هیچ وقت این توفیق رو بدست نیارم.

ممنونم آقا امین

تو خبر نداری بنده ی خدا.... تحقیقات محرمانس، فعلا در این حد میتونم بهت بگم که نتایج تحقیقات ثانویه فرضیه تسخیر شدنت توسط فضایی ها رو تقویت کرده... تحقیقات محلی نشون دادن مسئله به ترور همدردی و برهم زدن نظم آزمون کارشناسی ارشد محدود نبوده، و بازجویی از هم محلیات پرده از جنایات شنیع تری برداشته...

تعداد شاکیان پرونده هم روز به روز در حال افزایشه... بخاطر خسارت هایی که به همدردی زدی، سازمان سنجش بخاطر اختلال در نظم آزمون، داوطلبان ارشد بخاطر هزینه ای که بابت کنسل بلیطهاشون متحمل شدن... و غیره و غیره و غیره... در این بین لیست آمریکایی ها از همه بلند بالاتر بوده و از ترور کندی تاااااااا حادثه 11 سپتامبر رو شامل میشه...

راستی جلسه آمریکا و انگلیس پشت درهای بسته برگزار شد، من خودم هم نفهمیدم دلیل اون توافقشون (درمورد سرور) چی بوده...

مسافرزمان باور کن تیم مدیریت صندلی داغ خیلی سعی کرد موضوع رو بین خودمون نگهداره، اما متاسفانه موفقیتی حاصل نشد... همشم تقصیر فرهنگ بود، اگه مسئولیت سانحه صندلی رو برعهده می گرفت، مشکل همینجا حل شده بود...

حیف شد پسر خوبی بودی........

این خندهٔ بالایی برای من بودا!

حالا تا نیومدن سروقتت، به این سوالا هم جواب بده...

(1) می تونی وجود خدا رو برام اثبات کنی؟
فکر می‌کنم که به خوبی می‌تونم. اما:
اثبات وجود خدا مثل اثبات یه قضیهٔ ریاضی نیست. این‌طور نیست که خدا رو مشکوک بگیریم و چند تا اصل بچینیم و به وجود خدا برسیم. خدایی که با این طریق بشناسیم و تعقلش کنیم، خدای واقعی نیست.
شما چند نفر رو می‌شناسید که خداوند رو به این روش شناخته باشند و در برابرش خضوع کرده باشند؟
فقط یک سری مفاهیم انتزاعی سر هم می‌شه و … .

اگه منظور شما از اثبات، چیزی مثل اثبات یه قضیهٔ ریاضی هست، من چیزی ندارم و همانطور که گفتم (و خیلیهاش رو نگفتم) اصلا از مبنا مخالفش هستم.

(2) آخرین باری که خیلی خیلی خیلی شاد بودی و آخرین باری که خیلی خیلی خیلی ناراحت بودی کی بوده؟ دلیلش؟
آخرین باری که خیلی خیلی شاد بودم: دو هفتهٔ قبل! که در تاپیک حال و احوال همدردی در موردش نوشتم. همون باز کردن قرآن. دلیلش رو هم نوشتم.
آخرین باری که خیلی خیلی ناراحت بودم: دو هفتهٔ قبل! که در تاپیک حال و احوال همدردی هم نوشتم. همون چیزی که باعث شد قرآن رو باز کنم!

(3) اگه قرار بود خودت اسم خودتو انتخاب کنی، جای اسم الانت چی می ذاشتی؟
من اسم فعلیم رو بی‌نهایت دوست دارم. حاضر به عوض کردنش هم نیستم.

(4) یه نامه کوتاه برای خدا بنویس.
خدایا شکرت.

(5) جسارت رو چی تعبیر می کنی؟
والا من خیلی ادبیاتم خوب نیست. اما فکر کنم که جسارت هم مفهوم خوب داره و هم بد. گاهی اوقات به معنای شجاعت استفاده می‌شه. و گاهی اوقات هم به معنای خارج شدن از حریم.
درست فکر می‌کنم؟


(6) غذاهای مورد علاقت چیان؟ و چیا رو خوب می پذی؟
غذاهای کبابی، خورش قورمه‌سبزی + تعداد دیگری از خورش‌ها، انواع سبزی‌پلو و … (فکر کنم همینقدر بس باشه! )

(7) شدید ترین دعوای عمرت؟
اوه اوه. اصلا دوست ندارم در این مورد بگم.
البته این دعوایی که نمی‌خوام ازش بگم، از نوع بحث شدید بود ولی خیلی سخت گذشت…

(8) جمله های زیر رو کامل کن:

مسافرزمان میخواهد بخوابد!
مسافرزمان نمی تواند چشم‌هایش را باز نگه دارد.
خوب دیگه شوخی بسه!
مسافرزمان برای رسیدن به آنچه می‌خواد، تمام تلاشش را می‌کند.
مسافرزمان دور از اتاقش هست!
آخه چه جواب دیگه‌ای می‌تونستم بدم؟!

دل مسافرزمان به آینده روشنه.
غرور مسافرزمان مدت‌هاست که بیکار شده.

(9) چرا بدبینی و سوء ظن در افراد بوجود میاد؟
مشکل روانی خود فرد، تحریک گفتاری یا رفتاری اطرافیان.
دومیه خیلی شایع‌تره!

(10) تا چه حد درون افراد رو میتونی ببینی؟
من درون خودم رو هم نمی‌تونم ببینم

(11) دوست داشتی دختر بودی؟
نه

(12) بزرگترین لذت و سرگرمی زندگیت چیه؟
بزرگترین لذت: نمی‌گم.
سرگرمی: در دوران مختلف متفاوت بوده.

(13) دوست یعنی چی؟ یه دوست چه ویژگی هایی باید داشته باشه؟
یه دوست خوب، کسیه که آدم خوبی باشه.

(14) چی میشه که به یه نفر میگیم دیوونه؟
دیوونه در معنای مصطلح؟
الان مردم به خیلیا می‌گن دیوونه! اگر کسی اشتباهی بکنه، یا کار خاصی بکنه که دیگری علاقه نداشته باشه و … دیوونه نامیده می‌شه!

چون ممکنه دیگه فرصت نداشته باشی، 4 تا اضافه پرسیدم…
ممنونم.

سلام اقای مسافر زمان خان
سلام فرشته اردبیهشت

خوبین؟ سلامتین؟
خوبم، الحمد لله.

قبلا خیلی سوال داشتم ازت چرا یادم نیستن؟
به همون دلیل که سرور همدردی از کار افتاد

چرا همه بهت اینقدررررررر ارااااااااااادت دارن؟چرا دوست دارن؟
واقعا؟
حقیقتش من متوجه چنین چیزی نشده بودم. اگر این‌طوره، مطمئنا به خاطر لطف دوستان هست.

قبول داری بعضی چیزا جبرن تو زندگی؟چه دلیلی داره؟یا نه انسان فول اختیاره؟
بدون شک، انسان در افعالش مختاره. اما مثلا این‌که در کدام خانواده به دنیا بیاد، دست خودش نیست. تپش قلب و این‌ها هم اختیاری نیست! اما این‌ها فعل انسان نیستن که بخواد مناقض اختیار انسان باشه. *
علاوه بر این، خیلی چیزها که در زندگی اتفاق میوفته و ما فکر می‌کنیم جبری بوده، جبری نبوده. حتی اتفاقاتی که مقدر شده هم حتمی نیستن. قابل تغییرن. این‌طور نیست که چون الان مقدر شده من فردا بمیرم، حتما فردا می‌میرم…. امشب یک صدقه می‌ندازم و اگه خدا بخواد، تقدیر تغییر می‌کنه.

* این‌ مطالب توضیح می‌خواد که ابهاماتش رفع بشه. مثلا توضیح اینکه اصلا فعل ماها دقیقا چی هست؟! چون تعریف‌ها در این مورد متفاوته.

چی شما رو حرص میده و عصبی میکنه؟
خیلی چیزا. از دیدن خودخواهی‌ها واقعا ناراحت می‌شم.

زیباترین زیباترین و زیباترین صحنه ای که به عمرت دیدی چی بوده؟
یه دفعه یه خواب دیدم که خیلی زیبا بود
جدی گفتما! هنگام خواب و بعد از بیدار شدن آرامش فوق‌العاده‌ای داشتم.
اما در مورد اینکه زیباترین بوده اصلا مطمئنم نیستم.

من کنکورم خوب بود(خب مثلا دیگه ) شما چی؟
الحمدلله، برای من هم بد نبود. هرچند ممکنه نتیجهٔ نهایی اینطور نباشه.

فقط تا کیفمو از امانتداری بگیرم کل سرو وضعمو بهم ریختن از بس این ادما .... انگشت یکیشون رفت تو چشم بیچارم ...چرا اندر خم موندیم؟ علتش چیه که مردم چیزای ساده مثل صف وایسادنو بلد نیستن ؟ سبد کالا که پروزه ای بودا!به قتل و کشتار کشیده شد. ای خدا ؟!!!
والا ریشهٔ این رفتارها رو نمی‌دونم. اما فکر کنم راه درست کردنش رو می‌دونم.

برا اینکه عجول نباشم و مثل سنجاقک این ور و اونور نپرم چه باید بکنم؟(خب استادی دیگه باید یادم بدی)
صبور باشید!
بیشتر اینور و اون‌ور پریدن ما به خاطر اینه که فکر می‌کنیم که هم اینور و هم اونور ممکنه بهمون سود برسونه. اما در عمل، اکثر اوقات این‌طور نیست.
باید ریشهٔ این موضوع رو پیدا کنید که چرا هم اینور و هم اونور رو سودمند می‌دونید.

تالار همدردی همون مدینه فاضله است عایا؟
نه، نیست.

چرا بعضیا خواب نمیبینن؟(من میبینما اونم چی فیلم سینمایی یبار تیتراژشم دیدم )
نمی‌دونم والا. من که زیاد می‌بینم.

چی بهت انگیزه ی زندگی میده؟ چی واقعا شارژت میکنه؟
اهدافم بهم انگیزه می‌دن و شارژم می‌کنن.

پارک که میری الاکلنگ میری(درست نوشتم؟)ترن؟ سورتمه؟ تاب؟ یا نه میشینی کنج درخت و چای میخوری؟
والا من توی شهربازی‌هایی که رفتم، ترن درست و حسابی ندیدم. اما اگه باشه دوست دارم.
پارک‌های کوچیک هم که وسایلشون اکثرا برای بچه‌هاست. اگه بخوام هم نمی‌تونم سوار بشم. البته علاقه‌ای هم به وسائل کودکانه ندارم.

زیباترین ایه قران که خوندی؟
انتخاب یک آیه به عنوان زیباترین آیه، خیلی مشکله.
اما یه عنوان یک آیهٔ زیبا، همون "إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا" رو انتخاب می‌کنم.

بزرگترین خراب کاری که کردی؟
همون تصادفه.

راستی شما چند سالتونه؟
کمی کمتر از ۲۳

چه موسیقی گوش میدین؟کدوم خاننده؟
اکثرا موسیقی سنتی ایرانی.اون هم محدود به چند تا موسیقی از خواننده‌های مختلف.

بنظرت اعضای تالار تا چه حد به نوشته هاشون نزدیکن؟ صاف و صادق ترین عضو کیه؟
افراد بیشتر به سؤال‌هاشون نزدیکن تا گفته‌هاشون.

فکر می‌کردید صندلی برای ما داغه. اما خبر نداشتید بندگان خدا، برای خودتون داغ‌تر بود!


سرگرمیت چیه؟
بیشتر: وبگردی، مطالعه، گاهی اوقات: تلویزیون می‌بینم، بیرون میرم، بازی می‌کنم و …

چرا تو ایران وقتی پیام گیر فعال میشه میترسن و گوشی رو میذارن؟
چون مردم از نسیه بدشون میاد.

چند تا دوست صمیمی دارین؟
دوست صمیمی یعنی چی؟
چند تا دوست خوب دارم.

چند ساعت از یه روزت بیکاری؟
این روزها خیلی کم.

دنیا چه رنگیه؟
سبز!

فرهنگ کدوم کشور دنیا رو میپسندی؟ یه توضیح مرسی
فرهنگ تمامی جوامع رو نمی‌شناسم. اما بین جوامعی که اطلاعی ازشون دارم، نه جامعه‌ای بوده که از همه چیزشون خوشم بیاد و نه جامعه‌ای بوده که از همه چیزشون بدم بیاد.

ممنون از پاسخ ها
خواهش می‌کنم.
ممنون از شما به خاطر سؤال‌هاتون.

امیدوارم نفر اول کنکور باشی البته نه از اخرا.
متشکرم

از همهٔ دوستان متشکرم، لطف کردید.

[میشل]

*سلام*

مسافرزمان متشکرم که دعوت صندلی داغ رو قبول کردی. امیدوارم آرامشی که در این برهه از زندگیت داری، در هر مرحله عمیق تر و گسترده تر بشه.

و مهمان بعدی صندلی داغ...

مینوش جان خوش اومدی، مرسی که دعوتمونو قبول کردی و برای دوستات وقت میذاری. بفرمایید این هم صندلی شما...

یه نکته هم جهت اطلاع دوستانی که این دوره یا دوره های بعدی روی صندلی می شینن... ما که سوال می پرسیم، دلمون میخواد جوابشو بفهمیم... حالا اگه بعضی جوابا متناسب با انجمن سرگرمی باشه قشنگه، اما فقط بعضیاش... حداقل این نظر منه... من دوست دارم جوابا مفصل تر داده بشه. نه اینکه خیلی توضیحی باشه، اما از سرباز کردن هم نباشه...

راستی آقایون و خانوم های پررنگ، حضور شما در تیم جمع آوری هیزم را گرامی میداریم...
من که دیگه هرچی سوال مؤال تو جیبم بود، رو کردم...

[بی نهایت]

سلام مینوش جان

توی حال و احوال که خوب به نظر نمی رسیدی تاپیک هات رو اجمالی نگاه کردم همشون حول و حوش یک محور می گشت.

1-چرا احساس رضایت نداری؟
2- اگر چطور بودی راضی بودی؟
3- برای اینکه اونی باشی که می خوای چه کارهایی باید انجام بدی؟
4- ارتباطت با خدا چطوره؟
5- چه چیزی بهت آرامش میده؟

برای شروع فکر کنم خوبه.
ممنون از پاسخ هات.

[محمدابراهیمی]

سلام دوستان خوبم تالارهمدردی قوانین صندلی داغ رعایت کنید
سوا ل در صندلی داغ باید 10 عدد با شد سوا ل بیشتر باشد مدیران تالار حذف می کند
حرف زشت و شوخی کردن در صندلی داغ ممنوع است مدیران تالار برخورد می کند نوشته حذف می شود
نوشته چت گونه در صندلی داغ ممنوع است مدیران تالار برخورد می کند نوشته حذف می کند
قوانین صندلی داغ رعایت کنید سوا ل پیشنهاد دارید به خانم میشل پیام خصوصی بدهید ممنون

[meinoush]

بی نهایت;

1-چرا احساس رضایت نداری؟ درست نمی دونم. احتمالا چون تا الان عمرم کار خاصی نکردم که بگم به یه دردی خورده بودنم. یا شاید چون از توانایی هام درست استفاده نکردم. یا چون بی دست و پام نمی تونم از خودم خوب مراقبت کنم :) احتمالا چون ارامش فکری ندارم. از اینده ام هیچ تصویر مشخصی توی ذهنم نیست.

2- اگر چطور بودی راضی بودی؟ اینم سوال سختیه... اگه یه کاری داشتم که دوسش داشتمو حس می کردم یه شکلی از خلق و تولید توشه و یه شکلی از زندگی توشه و ساعت کاریامم دست خودم بود و ادمایی که دوسشون داشتم کنارم بودن و هوا نه گرم بود نه سرد بود خوب بود تازه اوضاع احوال اطرافمم اروم بود همه چی گل و بلبل بود چند تا هد هد و پرنده خوشگلم بود نگرانی بی پولی هم نبود ظاهرمم بدون رسیدگی خوب بود عاشق هم بودم تازه اونی که عاشقش بودمم حداقلش یه خورده دوستم داشت ......... فعلا اینا. نهایتا بازم بشه گفت همون اطمینان و ارامش فکری رو می خوام که البته باید همراه با ارامش جسمی و رفاه نسبی هم باشه. یه ثبات و پختگی دایمی فکری و روحی برای زندگی. چیزی که بتونه هر روز توی وجودم عمیق تر و پخته تر بشه.

3- برای اینکه اونی باشی که می خوای چه کارهایی باید انجام بدی؟ در واقع نمی دونم چی باید باشم واسه همینم نمی تونم جواب بدم به این سوال. ولی خوب بیام شروع کنم مثلا باید از ظاهرم شروع کنم اصلاحاتی در مورد ظاهر . یکی رو دوست داشته باشم که بتونم باهاش باشم. کار و بار نسبتا رو براهی داشته باشم. رو به راه از نظر خود کار می گم وگرنه پولش در حد رفع نیاز کافیه. اونم نمی دونم واقعا چطور بشه. ...
من نمی دونم زندگی چیه هنوز. تا حالا فقط مردگی کردم. نظر درستی نمی تونم بدم.

4- ارتباطت با خدا چطوره؟ کاری با هم نداریم فکر کنم :)

5- چه چیزی بهت آرامش میده؟ چیزای کوچیک مثله افتاب ملایم صدای پرنده ارامش و سکوت نسبی یه باغ پر از گل

[محمدابراهیمی]

سلام خانم مینوش محترم سوا ل از شما
1ـ مهمترین چیزی که از همدردی یاد گرفتی
2ـ بهترین هدیه ای که تا حا لا گرفتی
3ـ چه خواننده موسیقی دوست دارید
4ـ چه رشته ورزشی دوست دارید
5ـ یک جک یا لطیفه با حا ل بگو شادمون کنید
6ـ معیار برای ازدواج چه است
7ـ یه راه برای کنترل خشم بگوید
8ـ نظرتان درباره مدیریت و همکار صندلی داغ چه است
9ـ دوست داری نفر بعد صندلی داغ چه باشد
10ـ یک جمله اموزنده به اعضا تالار هدیه بدهید

امیدوارم همیشه موفق باشید