صبر در ارتباط با دیگران بسیار مهم است؛ ولی درباره خُلقوخوی نامناسب دیگران و ناسازگاری آنها چه باید کرد؟
مولوی صبر را کیمیایی میداند که غمهای انسان را دفع میکند و موجبات رشد روحی انسان و کسب تجربه و دریافت مراتب روحانی را برای انسان فراهم میآورد.
از نظر مولوی با بالارفتن ظرفیت وجودی انسان، صبر بر نامرادیها جای خود را به رضای از آنها میدهد همچنین در عرفان اسلامی، یکی از لوازم باورمندی به جمال افعالی خداوند رضایت از مردم است .
تحمل نامرادیها و رنجها ازسوی مردم و تسلط بر نفس و هیجانات یکی از بهترین راهها برای نزدیکشدن به خداوند است؛ تا آنجا که سالک با این صبر به مظهر لطف و رحمت خداوند بر مردم تبدیل میشود.
این نوع صبر، یعنی صبر بر ناملایمات ایجادشده ازسوی دیگران در قرآن کریم بسیار توصیه شده است .
وَاصْبرْ عَلَى مَا یقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِیلًا/ وَلَنَصْبرَنَّ عَلَى مَا آذَیتُمُونَا»
و در برابر آنچه میگویند شکیبا باش و بهطرزی شایسته از آنان دوری گزین/ البته بر آزار و ستمهای شما صبر خواهیم کرد
در سیرة پیامبر ص و روایات اسلامی نیز این نوع صبر بسیار مشاهده میشود .
در آیه فوق چند تا مطلب مهم میشه فهمید :
-ياد خدا، بريدن از ديگران و توكّل بر خدا، زمينه صبر در برابر ناملايمات است
-خداوند پیامبرش را دلداری می دهد
-مهلت دادن از سنت الهی ست .
-اول باید صبر کرد سپس هجر - صبر مقدم تر هست .
-بعضی موقع ها شده در مهارت های ارتباطی یه مشکلی برامون پیش میاد و سریع به فکر حذف کردن و جنگ با طرف هستیم و صبر را امتحان و تمرین نمی کنیم .
-اعراض و كنارهگيرى از مخالفان، به معناى متاركه دائمى و دست برداشتن از هدف نيست، بلكه نوعى تاكتيك موقت در مراحل تبليغ است .
این نوع صبر در عرفان با «صبر میانفردی» در روانشناسی مثبتگرا تطبیقپذیر است که تأثیر بسیاری بر رضایتمندی انسان در زندگی دارد.
کنشهای دیگران مانند مقدَّرات در اختیار ما نیستند؛ اما پاسخ به آنها در اختیار ماست.
قضا و مقدَّرات الهی غیرارادی است و رضایت به آنها ، با رضا به اخلاق نامطلوب دیگران که امری اختیاری است تفاوت دارد؛
ولی در رضایتمندی در عرفان اسلامی، کانون توجه در موقعیتهای بیرونی نیست؛ بلکه در نوع واکنش هیجانی ما به این موقعیتهاست؛
صبر و حلم در این موقعیتها برای انسان راهگشاست.
مولوی با ارائه مهارتهای هیجانی مانند صبر و حلم بهدنبال تعلیم ثبات هیجانی و حفظ رضایتمندی در زندگی به مخاطبان خود هست...
درواقع او کنترل واکنشهای هیجانی نامطلوب را با ابزار صبر میانفردی به مخاطب تعلیم میدهد.
مولانا معتقد است انسان میتواند رضایتمندی خود را از زندگی با وجود دستوپنجه نرمکردن با مشکلات حفظ کند و تباینی بین مشکلات و نامرادیها و رضایتمندی نمیبیند.
روانشناسان مثبتگرا نیز مانند مولوی به کنترل هیجان خشم و بروز صبر در روابط میانفردی توصیه میکنند.
از نظر آنان، خشم ناسازگارترین حالت روحی و گمراهکنندهترین احساس منفی است که بسیاری از انسانها از کنترل آن عاجز هستند.
تایس (Tice) برونریزی خشم و تخلیه هیجانی را بهعنوان راهی برای آرامش در این روابط ، مردود می داند.
بر اساس روایات متواتر اسلامی، یکی از ابتلائات حتمی مؤمنین در زندگی دنیوی که افزایش درجات ایمانی آنها را به دنبال دارد، آزمایش در برابر تحمل آزار و اذیت دیگران است.
مؤمنین در برابر این آزارها به صبر و انتقامنگرفتن سفارش شدهاند...
یار بد نیکوست بهر صبر را / که گشاید صبرکردن صدر را
مولوی پایبندی به صبر میانفردی را آزمایشی ثابت و عمومی برای همۀ انسانها و سبب رسیدن آنها به مقامات بالای عرفانی و ایمانی میداند.
او آرامش حقیقی را فقط در نزد خداوند میداند و جهان مادی را جهانی آمیخته با ناگواریها معرفی میکند.
مولانا تجربۀ آزار و اذیت شدن ازسوی مردم را سنّتی الهی و اجتنابناپذیر برای سالکان میداند.
در روایتی از جامعالصغیر آمده است که «لَوْ کَانَ اَلْمؤمنُ فِی حَجَرْضَبٍ لَقَیضَ اَللَّهُ لَهُ مَنْ یؤْذِیهِ»
(اگر مؤمن در لانة سوسمار هم برود، خدا حتماً کسی را برای آزار او مأمور میکند
مولوی که صبر بر این آزارها را نشانه ایمان، و بیصبری را نشانه کفر میداند، از این دست روایات در شعر خود بسیار استفاده میکند:
هیچ کُنجی بی دَد ُ بی دام نیست / جُز به خلوتگاه حق آرام نیست
وَالله ار سوراخ موشی در روی / مبتلای گربه چنگالی شوی
صبر از ایمان بیابد سَر کُلَه / حَیثُ لا صَبرَ فَلا ایمان لَه
از نظر مولانا زندگی دنیوی و بهویژه عمل بر مبنای ارزشها، با سختیها و نامرادیها و آزارهایی ازسوی مردم همراه است که منطبق با شرایط این عالم است و انسان باید خود را برای آنها آماده کند؛
چنانکه حتی انبیای پیشین نیز آن را تجربه کردهاند و بر آن صبر کردهاند...
چونی ای عیسیّ عیسیدَم ز رنج / که نبود اندر جهان بی مار گنج
چونی ای عیسی ز دیدار جُهود / چونی ای یوسف ز مکّار و حَسود
مولوی با ایجاد شکاف بین ارزیابی شناختی و هیجان منفی بهدنبال دستیابی به راه حلی برای کنترل هیجانهای منفی در هنگام بروز موقعیتهای نامطلوب است.
او رضایتمندی را مشروط به موقعیت بیرونی نمیکند؛ بلکه با توجیه موقعیتهای دشوار بیرونی، از بار منفی هیجانی آنها میکاهد.
مولانا روبهروشدن با مار (نامرادیها) را امری ناگزیر برای خواهان گنج (سالک) میداند.
از نظر او انسان با تحمل تلخیِ آزار دیگران میتواند نفس خود را به آرایههای اخلاقیای مثل شرح صدر زینت دهد.
مولوی با آموزش تابآوری و کنترل هیجانات منفی در روابط انسانی، راههای حذف موانع افزایش رضایتمندی را به مخاطبان خود آموزش میدهد.
هیجان رضایت از زندگی مربوطبه گذشته است و گذشته نیز در ضمیر ما با تفسیر و خاطرهها و افکار به یاد میماند...
پس اگر با صبر، واکنش هیجانی منفی در موقعیتهای نامطلوب از انسان صادر نشود و درباره آن موقعیتها تفاسیر و ارزیابیهای امیدوارکننده و رشددهنده در سطح شناختی انسان شکل بگیرد،
ممکن است آن موقعیتها حتی بهعنوان یک خاطره مثبت از موفقیت شخصی در کنترل هیجانات در حافظه ما ثبت شود و افزایش رضایتمندی از زندگی را برای ما به ارمغان آورد.
مولوی با ارزیابی امیدوارکننده و سودمند از آزار دیگران و توصیه به صبر و حذف واکنش هیجان منفی به این نوع موقعیتها بهصورت خودکار، زمینه ایجاد نارضایتمندی در وجود انسان را نسبتبه نامرادیها در روابط انسانی مسدود میکند و باعث میشود که افراد با یادآوری خاطرات مربوطبه این موقعیتهای نامطلوب، از موفقیت خود در کنترل هیجانات و شرح صدر خود احساس رضایتمندی کنند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)