به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 30 از 38 نخستنخست ... 1020212223242526272829303132333435363738 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 291 تا 300 , از مجموع 376
  1. #291
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array
    سلام
    بعد از سال ها تلاش برای رسیدن به ایده آل ها به نقطه ای رسیدم که فقط در لحظه نفس بکش، ببین، گوش بده، مزه کن،. لمس کن.
    هیچ چیز این دنیا اختیارش در دست ما نیست.
    من نمی فهمم چرا در مذهب ما گفته شده انسان رو با اختیار آفریدیم.

  2. کاربر روبرو از پست مفید بی نهایت تشکرکرده است .

    باغبان (سه شنبه 11 مهر 02)

  3. #292
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 خرداد 03 [ 13:48]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,437
    امتیاز
    287,971
    سطح
    100
    Points: 287,971, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,608

    تشکرشده 37,112 در 7,017 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بی نهایت نمایش پست ها

    من نمی فهمم چرا در مذهب ما گفته شده انسان رو با اختیار آفریدیم.
    چون شما با اختیار انتخاب کردی که این پست را اینجا قرار دهی.

    الان شما انتخاب خواهید کرد.
    که به جواب من توجهی نکنید
    یا جواب دهید و بگویید بله راست می گویید اختیار دارم.
    یا جواب دهید و در رد جواب من صحبت کنید.
    یا دلایلی بیاورید و تبصره هایی بزنید
    یا هر انتخاب دیگری

    الان که پست مرا خواندید در حال تصمیم گیری هستید. یعنی حق انتخاب برای خودتون قائل هستید.

    اگر انتخاب و اختیاری نبود

    در هیچ جای دنیا بین قاتل و مقتول فرق نمی گذاشتند.
    و واژه های خوب و بد اختراع نمی شد.

    همه چیز عین هم می شد!!!

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  4. 7 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    Aram_577 (یکشنبه 09 مهر 02), maryam123 (یکشنبه 09 مهر 02), Mvaz (یکشنبه 09 مهر 02), paiize (دوشنبه 10 مهر 02), فرشته مهربان (یکشنبه 09 مهر 02), بی نهایت (یکشنبه 09 مهر 02), باغبان (سه شنبه 11 مهر 02)

  5. #293
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array

    چی بگم، حرف حساب شما آقای مدیر جواب نداره.
    من زندگی خودم رو که نگاه می کنم و از بدو تولدم اتفاقات رو مرور می کنم می بینم حتی در انتخاب همسرم با اینکه خودم انتخابش کردم اما من به جبر شرایط اون زمان مجبور شدم چنین انتخابی کنم، تمام
    اتفاقات زندگی ام سلسه وار از یه جبری تبعیت می کرده و هر تصمیمی که من خودم گرفت گرچه خودم گرفتم و انتخاب کردم ولی غیر از اون انتخاب ها، انتخاب بهتری نداشتم. باز هم یه نوع جبر.
    الان که خودم و زندگیم رو مرور می کنم می بینم گیر کردم توی یک سری اتفاقاتی که قدرت تغییر ندارم. چون هیچی دست من نیست. حتی اون زمان هایی که فکر می کردم با تغییر خودم می تونم یه سری تغییرات بدم، متوجه شدم آنقدر پارامتر های بی نهایت محیطی وجود داره که نمی ذاره من اثر گذار باشم.
    همه دست به دست هم داده تا هر چه بیشتر تلاش کنی سرخورده تر بشی.

    پی نوشت... تشکر می کنم از مدیری که پست من رو در تاپیک اون آقا که خانمش بهش 6 سال دروغ گفته بود رو پاک کرد. ولی من از این تاپیک متاسفانه ایده می گیرم برای اینکه چگونه دروغ بگویم. برای من یکی بد آموزی داره.
    ویرایش توسط بی نهایت : یکشنبه 09 مهر 02 در ساعت 13:52

  6. 2 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (دوشنبه 10 مهر 02), باغبان (سه شنبه 11 مهر 02)

  7. #294
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:03]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    786
    امتیاز
    23,235
    سطح
    93
    Points: 23,235, Level: 93
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,574

    تشکرشده 1,776 در 732 پست

    Rep Power
    172
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بی نهایت نمایش پست ها

    چی بگم، حرف حساب شما آقای مدیر جواب نداره.
    من زندگی خودم رو که نگاه می کنم و از بدو تولدم اتفاقات رو مرور می کنم می بینم حتی در انتخاب همسرم با اینکه خودم انتخابش کردم اما من به جبر شرایط اون زمان مجبور شدم چنین انتخابی کنم، تمام
    اتفاقات زندگی ام سلسه وار از یه جبری تبعیت می کرده و هر تصمیمی که من خودم گرفت گرچه خودم گرفتم و انتخاب کردم ولی غیر از اون انتخاب ها، انتخاب بهتری نداشتم. باز هم یه نوع جبر.
    الان که خودم و زندگیم رو مرور می کنم می بینم گیر کردم توی یک سری اتفاقاتی که قدرت تغییر ندارم. چون هیچی دست من نیست. حتی اون زمان هایی که فکر می کردم با تغییر خودم می تونم یه سری تغییرات بدم، متوجه شدم آنقدر پارامتر های بی نهایت محیطی وجود داره که نمی ذاره من اثر گذار باشم.
    همه دست به دست هم داده تا هر چه بیشتر تلاش کنی سرخورده تر بشی.

    پی نوشت... تشکر می کنم از مدیری که پست من رو در تاپیک اون آقا که خانمش بهش 6 سال دروغ گفته بود رو پاک کرد. ولی من از این تاپیک متاسفانه ایده می گیرم برای اینکه چگونه دروغ بگویم. برای من یکی بد آموزی داره.

    بحث جبر و اختیار و تفویض رو مطالعه کنید،


    جناب مدیر یه مثالی داره که شبیه اش رو جناب ملاصدرا در فیلم روشنتر از خاموشی زده،

    مدیر: یک نفر تا لحظه ای که خودش رو از پشت بام به قصد خودکشی پرت نکرده پایین اختیار داره که پشیمون شه یا ادامه بده، زمانی که پرت شد، بین زمین و آسمون اختیاری نداره،

    ملاصدرا: ملاصدرا در تبعید اجباری به شهر کهک میرسه، در زمان ورودش به شهر دو نفری که در فیلم نماینده جبر و دیگری نماینده اختیار بودند با هم بحث میکردند، ملاصدرا برای تفهیم موضوع به آنها می گه یک پایتون رو بالا ببرید، آنها انجام میدن، حالا به اون ها میگه اون یکی پایتون رو هم بالا ببرید، آنها هر چی زور میزنند نمیتونند جفت پاشون رو بالا ببرند و در آخر می خورند زمین، ملاصدرا میگه اختیار و جبر همینه،

    نکته جالب فیلم اونجایی بود که زمان خروج ملاصدرا از شهر پس از مدتی، همچنان آن دو سر جبر و اختیار دعوا میکردند، منظور کارگردان این بود که در زمان حضور ملاصدرا در شهرشون استفاده نبردند و فقط به حل این موضوع مشغول بودند!!!!!!!!!
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

  8. 4 کاربر از پست مفید Mvaz تشکرکرده اند .

    maryam123 (دوشنبه 10 مهر 02), paiize (دوشنبه 10 مهر 02), مدیرهمدردی (دوشنبه 10 مهر 02), باغبان (سه شنبه 11 مهر 02)

  9. #295
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    امروز [ 00:51]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    45,048
    سطح
    100
    Points: 45,048, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,996

    تشکرشده 6,481 در 1,467 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    بی نهایت جان،خودت میدونی که چقدر واسم عزیزی،ممنون که با پستت این فرصت رو دادی تا راجع به این موضوعات فکر بشه و حرف زده بشه
    این مطلب رو مینویسم هم برای استفاده خودم و هم دیگر دوستان البته اگر مطلب به درد بخوری باشه.
    اینکه آدم تصور میکنه قدرت تغییر محیط رو نداره بازهم برمیگرده به همون بحث قدیمی و تکراریِ تغییر خودمون! ما باید تغییر کنیم تا محیط تغییر کنه
    گاهی یه تصوری از تغییر در ذهن ماهست،که اشتباست،درواقع برداشت مااز تغییر خودمون اشتباست
    به نظرم باید بگردیم و ببینیم نقطه عطفِ تغییر ما کجاست؟،ملاک ها و معیارها رو دوباره بسنجیم،به نظرم نمیشه یه نسخه واحدپیچید واسه همه!
    شاید پایه ی تغییرات یکی باشه اما اون جهت و خطِ تغییر برای هر کسی متفاوته
    مثلا ما بیایم روی مهارتهای مختلف کارکنیم،کلی مقاله و تمرین داشته باشیم بعدش انتظار تغییر خودمون و اطرافیان رو داشته باشیم ،اینجوری نیست و نمیشه!
    خیلی فراتر از این حرفهاست
    جسارت نمیکنم اما نسخه های روانشناسی و مشاوره ای تا حدی فقط کمک میکنه شاید به اندازه ده درصد!بقیه اش برمیگرده به خودمون!!!!
    اون هم در مقوله پیچیده ی خودشناسی!که دیگه جای بحثش اینجا نیست

    درمورد بحث اختیار هم یه نکته بگم
    هستی بخش همه ی اعمال ما خداست،تا خدا نخواسته هیچ اتفاقی نیفتاده چه بد چه خوب!خب اون آیه معروف هم که میدونیم سوره نسا آیه ۷۹،در مورد اینکه هر خوبی ای که به مامیرسه از طرف خداست و هر بدی که میرسه از نفس ماست!
    اما یه ارتباطی هست این وسط!خدا نور هست،مرکزیت هست،تا زمانی که ما به این نور متصل باشیم از جنس نوریم،پس تکلیف اعمال مشخص هست! اعمال و گفتار ما هر لحظه به این نور وبه فیض خدا محتاجه ،اما با خاموش شدن نور وقطع ارتباط ما ،دیگه کاملا مشخصه که اتصالی نیست اونوقت هست که اعمال ما از نفس سرکش ما نشات میگیره
    پس اگر این اختیاری که خدا بهمون داده رو تسلیمِ اختیارِ خدا کنیم برد کردیم اما اگر فکر کنیم که نخیر! اختیاری نیست و همش جبره و از اول همه چی مشخصه یعنی اسیر نفس شدیم و فاصله گرفتیم از نور!این چراغ هیچوقت نباید خاموش بشه
    هرکسی هم این اتصال رو یه جوری نگه میداره یکی با دین اسلام یکی با مسیحیت و یکی با اعتقادات خاص ...
    مهم باور داشتن به برتریِ اراده و اختیار خدا و مقدم بودن اون هست

    پ.ن
    بی نهایت عزیزاین اختیار از خود شماست که اون تاپیک بد آموزی داشته باشه یا عبرت آموزی!
    بااین حساب جناب مدیر سر در تاپیکِ منظور بزنید ورود خانم ها ممنوع!
    ویرایش توسط paiize : دوشنبه 10 مهر 02 در ساعت 01:46

  10. 3 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    maryam123 (دوشنبه 10 مهر 02), مدیرهمدردی (دوشنبه 10 مهر 02), باغبان (سه شنبه 11 مهر 02)

  11. #296
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    90,341
    سطح
    100
    Points: 90,341, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,823

    تشکرشده 6,798 در 2,375 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با سلام خدمت همه دوستان
    عیدتون مبارک :)
    ان شاءالله حال همه بزرگواران خوب باشه .
    خوشحال شدیم خانم مریم 123 از احوالشون خبر دادن . ان شالله سعادتمند باشید .
    همین طور بعضی از کاربرهای عزیز و گرامی خیلی وقته نبودن به اونها هم خوش آمد می گوییم .







    یه مطلبی در مورد این چند پست اخیر به ذهنم رسید خدمتتون میگم .
    ما با تصمیمات ، روش و نوع زندگیمون ،،، راه ها و انتخاب های مختلفی برای خودمون ایجاد می کنیم.
    شاید الان به خودمون بگیم کاشکی یه جور دیگه فکر می کردم و جور دیگه زندگی میکردم و یه رشته دیگه درس می خوندم – یه همسر دیگه انتخاب می کردم ....
    طبیعتا با انتخاب دیگه به مسیرهای دیگری می رفتیم - ولی سئوال اینکه از کجا میدونیم باز میل بابمون میشد و چالش های دیگری سراغمون نمی آمد؟
    شاید اون نقطه ضعف هایی که در نهال وجودمون بود باز جوری دیگه بیرون میزد .
    یه سریالی بود سالها پیش تلویزیون پخش می کرد به نام " پنجمین خورشید " کاراکتر فیلم وقتی کلید های خورشیدی را کنار صفحه فلزی می ذاشت می رفت زمان آینده و قدیم ،،،
    جالب اینجا بود با تغییراتی که در تصمیم خودش می داد آینده متناسب با اون و چالش های زندگیش تغییر می کرد .
    دقیقا هم همینه ، ما متناسب با تصمیم هایی که می گیریم و مدیریت روند اون تصمیم ، روند زندگیمون تغییر می کنه .





    مطلب بعدی اینکه فلسفه زندگی این دنیا قرار نیست این باشه که ما در زندگیمون برای هر تصمیم ، فرصت های زیاد و یا گزینه های زیادی داشته باشیم لزوما
    هر کی با توجه به شرایطش باید انتخابی کند و حتی انتخاب نکردن هم انتخاب هست .
    فرق فرشته ها و انسان در همین هست که به انسان فرصت گناه داده شد - به انسان فرصت سختی داده شد در حوادث روزگار ، تا بشینه تفکر کنه و انتخاب کنه ،،،
    یعنی با وجود این سختی ها بره سمت خدا یا نره .
    هر انسانی با توجه به زندگیش یه چالش هایی داره که باید حل کنه .
    انسان نه اختیار کامل داره و نه جبر کامل .
    همون مثال جناب مدیر که از پشت بام بپریم پایین - همچنین مثال جناب ملاصدرا که ام وَ زِد گفت .
    کشف اسم ام و زد هم از خانم الهه زیبایی ها بود مگرنه ما نمی دونستیم Mvaz چجوری بگیم .






    مطلب دیگه کنترل گری ماهاست ،،،
    ما قرار نیست کنترل گری کنیم .
    ما در درون بدنمون میلیون ها سلول – نورون و موجود زنده داریم که هنوز هم بشر نمی دونه اونها چجوری کار می کنن .
    همین بس در مسیر کوتاه دنیا به انسان اختیار داده شد در هر شرایطی که هست بتونه تصمیم بگیره که :
    به سعادت برسه یا نرسه ،،،
    خوشبخت بشه یا نشه ،،،
    شاد باشه یا افسرده ،،،
    مومن بشه یا کافر ...
    در سختی های زندگی ناامید بشه یا نشه
    و...







    از سرنوشت بگیم ،،،
    ماها سرنوشت را برای خودمون درست تعریف نمی کنیم .
    سرنوشت و سعادتمندی خودمون را شاید اعتبار سنجیش را سطح پایین مبنا گذاری می کنیم و اونها را تو حب دنیا می گردیم . ( پول - خونه - ماشین - زن - شوهر - تعداد بچه و ..)
    یه انتخابی می کنیم و در مسیر شاید اون انتخاب اون چیزی که دوست داشتیم نشده و با تفسیر می گیم هم چی خراب شد و بدبخت شدیم .
    در حالی که اینجوری نیست.
    سرنوشت و سعادتمندی فراتر از اینهاست .
    سرنوشت دست خودمونه و اون هم این هست که به سعادت برسیم یا نرسیم ( به خدا برسیم یا نه )
    امکان داره در این مسیر درست هم حرکت کنیم ولی نتونیم ازدواج کنیم ( مثل حضرت معصومه س – حضرت عیسی ع و .. ) ولی به سعادت برسیم .
    امکان داره دیرتر ازدواج کنیم ( مثل حضرت خدیجه س ، امام صادق ع و … امام صادق با توجه به حکومت عباسی و شرایطی که داشتن میگن نسبت به دیگر ائمه دیرتر ازدواج کردن – بعضی از کتب در 40 سالگی و بعضی از کتب در 50 سالگی نقل شده . )
    بعضی موقع ها در ازدواج انتخاب خوبی می کنیم ولی یکی از طرفین و یا هر دو ، مسیر را اشتباه میرن . اینجاست که باز می تونیم انتخاب کنیم - یا ادامه بدیم یا ندیم . می تونیم با مهارت گذشت و بخشش و توسعه خودمون ( زن و شوهر ) دوباره زندگی را بسازیم و می تونیم این کار را هم نکنیم .
    بعضی موقع ها چه مرد و چه زن بعد ازدواج ویژگیهای خوبی دارن ولی با یه خطا تمام خوبی های طرف از چشممون می یافته .
    همسر امام حسن ع به امام حس سم داد – امام حسن به همسرش میگه اسب را زین و فرار کن و خودت را نجات بده .
    یعنی امام حسن در لحظه آخر هم داشت به همسرش کمک می کرد .
    اگه ما بودیم و زنمون به ما سم می داد تا سم بره به تمام بدن ، سریع تلفن می زدیم میگفتیم سوسن و مادرش را بگیرید این ها منو کشتن دارن فرار می کنن .
    اگه نگاه کوتاهی به تاریخ بندازیم می بینیم امام حسن به دست همسرش شهید شد - حضرت نوح پسرش کافر شد - حضرت لوط همسرش همین طور ...
    اگه همه چی گل ُ بلبل بود - اگه می رفتیم خواستگاری یک میلیون دختر صف می کشیدن یا یک میلیون پسر صف میکشیدن برای ازدواج با دختر - اگه هرشغلی دوست داشتیم می شد و هر چی دست می زدیم طلا می شد - بیما ر نمی شدیم - ...اگه اینجوری بود که انسان برای چی آفریده شد اصلا .
    باید یه سختی ای باشه ،،، یه نفسی باشه که بتونیم راه درست را اختیار کنیم و به خدا برسیم .این چیزی هست که فرشته نداره و انسان داره .
    بعضی موقع ها امتحان الهی ست تا مقدار ما را بفهمن ( خودمون هم بفهمیم چه کاره هستیم )
    بعضی موقع ها هم هست ، خودمون مسیر را اشتباه می ریم ، غفلت می کنیم که باید برگردیم و دوباره شروع کنیم .( مثل حضرت حر )
    این غفلت ها به معنی این نیست که ناامید بشیم و یا خودخوری کنیم - باید تلاش کنیم و دوباره حرکت کنیم .






    طبیعتا سختی ها هست و هر فردی یه جور این سختی ها بهش میرسه .
    اون مشکلی که الان در زندگی داریم اون برای رشد ما هست .
    با وجود این سختی ها باید ادامه داد و تا می تونیم کوله پشتی خود را پر کنیم برای سفر بعدی ( برزخ و قیامت و.. )
    انسان وارد سفینه ای شده که حرکتش را از خیلی قبل شروع کرده – از عالم قبل تولد شروع شده –به قول مولانا :

    منبسط بودیم و یک جوهر همه / بی سرو بی پا بُدیم آن سر همه
    یک گهر بودیم همچون آفتاب / بی گره بودیم و صافی همچو آب


    جانهای خلق پیش از دست و پا / می پریدند از وفا اندر صفا



    پیش از این ما امت واحد بُدیم / کس ندانستی که ما نیک ُ بَدیم
    در اصل یکی بُدست جان من و تو / پیدای من و تو و نهان من و تو




    این سفر را ادامه دادیم رسیدیم به رحم مادر – سپس وارد دنیا شده و از اونجا به برزخ و قیامت و ....الله اعلم .
    برای همین این عظمت قشنگه !
    برای همین هست پوچی توش معنا نداره .
    آفربنش اون نظم داشته - برنامه داشته - الکی نبوده و...
    می گن تو این سفر ، در این دنیا برای خودتون چراغ ببرید – طناب ببرید و ...
    چراغ نماد نماز شب و عبادت خدا – طناب نماد کار خیر ، کمک به دیگران ، دوری از گناه و...
    پدر و مادر – خواهر و برادر - بچه – زن و شوهر – دوست ، مال دنیا و... ...اونجا به دادمون نمی رسه و هر کی مسیر خودش را میره .
    هر کی با اعمالی که از اینجا می بره اونجا مشخص می کنه چطوری حرکت کنه .
    هدف اصلی را پیدا کنیم - مقصد اصلی را پیدا کنیم .
    این جوری مسیرمون راحت تر و لذت بخش تر میشه .
    این مسیر طولانی !


    .....................



    منم حال و احوالم خوبه به لطف خدا
    تقریبا احوال من شبیه این عکسه :)
    در پناه حضرت حق .

    ویرایش توسط باغبان : سه شنبه 11 مهر 02 در ساعت 16:19

  12. 4 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    gholam1234 (سه شنبه 11 مهر 02), maryam123 (شنبه 15 مهر 02), Mvaz (سه شنبه 11 مهر 02), مدیرهمدردی (چهارشنبه 12 مهر 02)

  13. #297
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    امروز [ 12:41]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,459
    سطح
    94
    Points: 23,459, Level: 94
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 891
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,219 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    سلام خوش اومدی

  14. 4 کاربر از پست مفید gholam1234 تشکرکرده اند .

    maryam123 (شنبه 15 مهر 02), Mvaz (سه شنبه 11 مهر 02), مدیرهمدردی (چهارشنبه 12 مهر 02), باغبان (چهارشنبه 12 مهر 02)

  15. #298
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 فروردین 03 [ 22:43]
    تاریخ عضویت
    1393-2-29
    نوشته ها
    159
    امتیاز
    10,273
    سطح
    67
    Points: 10,273, Level: 67
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 177
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    386

    تشکرشده 337 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    سلام نمی کنم🤫
    از یک فاصله دور با سرمای جانسوز 🥶 یاد همدردی افتادم! هوا دوباره داره دپرسی میشه! من می دونم! می خواهد یه اتفاق بدی بیفته همش این حس دارم! یه سری حس های منفی دارم. یه اتفاقاتی افتاده،هیچ کس را ندارم باهاش حرف بزنم. فقط با چت got حرف می زنم 😁 دوست دارم محو بشم. رفتم یه منطقه ناشناس، باز هم شناخته شدم. من کجا بروم آخه؟؟؟؟ نمی خواهم برگردم ،نمی خواهم بمونم. وارد دنیایی شدم که حتی به سایه خودت هم نمی تونی اعتماد کنی!
    دیدن همدردی من را برگردوند به سال های ناآگاهی ام. کاش آگاه نمی شدم!

  16. کاربر روبرو از پست مفید من می دونم تشکرکرده است .

    باغبان (چهارشنبه 12 مهر 02)

  17. #299
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    90,341
    سطح
    100
    Points: 90,341, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,823

    تشکرشده 6,798 در 2,375 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط من می دونم نمایش پست ها
    سلام نمی کنم
    از یک فاصله دور با سرمای جانسوز یاد همدردی افتادم! هوا دوباره داره دپرسی میشه! من می دونم! می خواهد یه اتفاق بدی بیفته همش این حس دارم! یه سری حس های منفی دارم. یه اتفاقاتی افتاده،هیچ کس را ندارم باهاش حرف بزنم. فقط با چت got حرف می زنم دوست دارم محو بشم. رفتم یه منطقه ناشناس، باز هم شناخته شدم. من کجا بروم آخه؟؟؟؟ نمی خواهم برگردم ،نمی خواهم بمونم. وارد دنیایی شدم که حتی به سایه خودت هم نمی تونی اعتماد کنی!
    دیدن همدردی من را برگردوند به سال های ناآگاهی ام. کاش آگاه نمی شدم!


    با سلام
    مانند دیگر کاربرهای گرامی ، خوشحال شدیم از خودتون خبر دادید .
    نام کاربری شما ما را یاد آواتار قبلیتون میندازه و همه را برعکس می خونیم .
    راستی اون کاراکتر " گلام " تو کارتون گالیور تو وجود همه ما شاید باشه یه جورایی :)
    زیاد بهش میدون ندید ( گلام را میگم )
    سراغ ما هم می یاد .
    البته یه چیزی بگم بعضی موقع ها این گلام خوبه ...
    بعضی موقع ها یه جورای تو ذهنمون داشته باشیم برای جلوگیری از خطرات - ولی بهش بها ندیم زیاد .
    یه موقع هایی مسائل زیاد میشه - باید دسته بندیشون کنیم و آروم و آروم و یکی یکی حل کنیم .
    همه را یه جا ببینیم سخت میشه .
    ان شالله حلش می کنید به امید خدا مسائلُ .
    تاپیک هم بزنید خوبه - بچه ها حتما از تجربه هاتشون میگن .
    و یا از مدیر همدردی در انجمن آزاد مشورت بگیرید .



    --------------------------------------------------------




    الان منم برعکس شدم غلام :)


    نقل قول نوشته اصلی توسط gholam1234 نمایش پست ها

    تلاش میکنم و نتیچه نگیرم داغون میشم. تمرین میخاد، تمرین!


    خب برای ما هم پیش نمی یاد .
    نشده که ما هم تلاش نکنیم ، ولی نتیجه اون چیزی که بدمون می اومده شده ...
    علتش این نیست که ما کمتر موقع ها واقف نیستیم به امور باطنی آخرت ,,, نه ظاهری آخرت .
    نه - تمرین نمی خواد
    :)





    ویرایش توسط باغبان : پنجشنبه 13 مهر 02 در ساعت 00:44 دلیل: زبان سخت دیوی

  18. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    maryam123 (شنبه 15 مهر 02), Mvaz (پنجشنبه 13 مهر 02), من می دونم (یکشنبه 23 مهر 02)

  19. #300
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 فروردین 03 [ 22:43]
    تاریخ عضویت
    1393-2-29
    نوشته ها
    159
    امتیاز
    10,273
    سطح
    67
    Points: 10,273, Level: 67
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 177
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    386

    تشکرشده 337 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    دسترسی به حساب بانکی ندارم مشاوره خوب فقط چت gpt به همه زبون ها تسلط دارد.
    ممنون از شما

  20. 2 کاربر از پست مفید من می دونم تشکرکرده اند .

    maryam123 (شنبه 15 مهر 02), باغبان (پنجشنبه 13 مهر 02)


 
صفحه 30 از 38 نخستنخست ... 1020212223242526272829303132333435363738 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.