حال و احوال یاران همدردی (12)

[آی تک]

فکور عزیز سلام

از صمیم قلب تسلیت عرض میکنم.غم خیلی بزرگیه.برای روح پدر عزیز آرامش و برای شما و خونواده محترم آرزوی صبر و سلامتی دارم.

مارو در غم خودتون شریک بدونید.

[طنین باران]

سلام . ای تک جان حالتون خوبه؟ چه خبرا


----------

سلام من هم تسلیت میگم خانم فکور‌ خدا به شما صبر بده برای پدر گرامی ‌تون پنج ‌مرتبه سوره ملک می‌خونم خداوند رحمت شون کنه

[آی تک]

سلام به همه دوستان.
مرسی طنین جان.شما خوبی؟
خبر که چی بگم.انقد پروسه طلاق طولانیه که حالا حالاها طول میکشه. از اون ور اون همسر نامرد برای اینکه من خسته بشم شروع کرده به تهمت زدن به من و کار زشتی رو که در حق من کرده داره به من نسبت میده. هر چند سعی میکنم برام مهم نباشه چون حسابم پاکه.

اون اوایل حال روحیم خوب نبود اما بعدش بهتر شدم.اما الان بازم روحیه ام افت کرده.

دیروز بعد از چندین ماه به یکی از دوستهای صمیمی ام زنگ زدم تا حال مادرش که سرطان داره رو بپرسم یکم دلم گرفته بود مثلا خواستم باهاش درد دل کنم متوجه شدم این بنده خدا خودش با دو تا بچه داره از همسرش جدا میشه.جالبه که روحیه اش خیلی خوب بود میگفت آی تک بیخیال غصه نخور من که آینده رو خیلی روشن می بینم.میگفت اون نامرد همسرم مثل من از کجا میخواد پیدا کنه اون ضرر کرد و این حرفها.

احساس کردم چقد من ضعیفم.شایدم آستانه تحمل و ظرفیت آدم هاست که با هم فرق داره.


چقد پاییز غم انگیزه حال آدمو بدتر میکنه

فکر کنم رسما حرفهای بی سر و ته زدم

[ammin]

سلام

چقدر پاییز رو از اون اول مهر تا آخر آذر دوست دارم. اصلا انگار ژنتیکی عاشق این فصلم. تاثیری که از روزهای پاییز میگیرم چیزی شبیه شهود قلبیه.انگار توی پاییز ساخته میشم.

موسیقی، کتاب. هنر، صحبت کردن و فکر کردن قدم زدن همه توی پاییز یه وزن دیگه پیدا میکنه

[طنین باران]

سلام آی تک جان ممنون که از حالتون گفتین . ان شاءالله خداوند به شما صبر و قوت بده تا بتونید این مسیر رو به راحتی طی کنید . براتون دعا می کنم به آرامش برسید و آینده ای خوب و درخشان و عالی داشته باشید

[حیاط خلوت]

سلام به همه دوستان.
مرسی طنین جان.شما خوبی؟
خبر که چی بگم.انقد پروسه طلاق طولانیه که حالا حالاها طول میکشه. از اون ور اون همسر نامرد برای اینکه من خسته بشم شروع کرده به تهمت زدن به من و کار زشتی رو که در حق من کرده داره به من نسبت میده. هر چند سعی میکنم برام مهم نباشه چون حسابم پاکه.

اون اوایل حال روحیم خوب نبود اما بعدش بهتر شدم.اما الان بازم روحیه ام افت کرده.

دیروز بعد از چندین ماه به یکی از دوستهای صمیمی ام زنگ زدم تا حال مادرش که سرطان داره رو بپرسم یکم دلم گرفته بود مثلا خواستم باهاش درد دل کنم متوجه شدم این بنده خدا خودش با دو تا بچه داره از همسرش جدا میشه.جالبه که روحیه اش خیلی خوب بود میگفت آی تک بیخیال غصه نخور من که آینده رو خیلی روشن می بینم.میگفت اون نامرد همسرم مثل من از کجا میخواد پیدا کنه اون ضرر کرد و این حرفها.

احساس کردم چقد من ضعیفم.شایدم آستانه تحمل و ظرفیت آدم هاست که با هم فرق داره.


چقد پاییز غم انگیزه حال آدمو بدتر میکنه

فکر کنم رسما حرفهای بی سر و ته زدم

فقط اومدم بهت بگم پاییز حال منم بد کرده
بیست روز در جوار خاتواده بودم چقدر دور شدن ازشون سخته

[فرزانه 123]

خانم فکور عزیز من هم تسلیت میگم درگذشت پدر گرامیتون رو. انشالله روحشون قرین رحمت الهی و در آرامش باشه.

[Mvaz]

Hassan-Hassanzadeh-Amoli-2.jpg

درگذشت جناب علامه حسن زاده آملی، فقیه، حکیم، عارف ، منجم به یکی دیگه از خوبانی که در میان ما بود و ما ازش بی بهره بودیم، اضافه کرد.

روحشان قرین رحمت حق تعالی

[zolal]

سلام
خانم فکور عزیزم، از خدا میخوام بهتون صبر و آرامش عطا کنه. اگر دوست داشتید بیاید اینجا درد و دل کنید.
خدا پدر بزرگوارتون رو رحمت کنه و روحشون شاد باشه ان شاالله.
خیلی سخته اما از خدا کمک بخواهید حتما در تحمل این رنج و طی شدن این روزها یاریتون میکنه.





- - - Updated - - -

سلام

چقدر پاییز رو از اون اول مهر تا آخر آذر دوست دارم. اصلا انگار ژنتیکی عاشق این فصلم. تاثیری که از روزهای پاییز میگیرم چیزی شبیه شهود قلبیه.انگار توی پاییز ساخته میشم.

موسیقی، کتاب. هنر، صحبت کردن و فکر کردن قدم زدن همه توی پاییز یه وزن دیگه پیدا میکنه

سلام آقا امین. بله پاییز فوق العاده است بسیار زیبا و آرامش بخش. یاد زمانی افتادم که اول مهر که شروع پاییزه باید میرفتم مدرسه. من به تمام معنا از مدرسه بدم میومد بهم استرس میداد. باعث شده بود از شروع فصل پاییز هم خیلی بدم میومد.
چققدددر بده که یه آدم 12 سال از دوران طلایی زندگیش رو در محیطی مجبور به گذراندن باشه که حالشو بد میکنه.
چه روزهای قشنگ پاییزی و زمستونی و بهاری که من توی مدرسه ندیدمشون. دلم میسوزه برای اون موقع خودم و همه بچه هایی که مجبورن علی رغم میلشون برن مدرسه.
فکر میکنم اینکه ادیسون ادیسون شد یک دلیلش به خاطر مدرسه نرفتنش بوده. سیستمی که توجه کافی به بچه ها نمی کنه. نمیدونم الان چطور باشه.
امیدوارم آموزش و پرورش یه تحول اساسی کنه، طوریکه بچه ها برای مدرسه رفتن لحظه شماری کنند.

[بی نهایت]

چقدر سخته بعد از مدت ها بیای تالار و ببینی دوستانت لحظات سختی رو دارند می گذرونند، ولی تو کنارشون نبودی و نتونستی ذره ای از غم دلشون رو با همدلی و همدردی هات کم کنی.
فکور عزیز و آقا غلام، از شنیدن خبر ناگوار از دست دادن عزیزتان، قلبم به درد آمد، این خواهر کوچکتون رو در غم بزرگتون شریک بدونید.
.
.
. سلام به همه ی دوستان قدیم و جدید تالار
خیلی خیلی خیلی نیاز دارم به بودن در این محیط... ... من هم حال خوبی ندارم.
خودم رو گم کردم. ولی نه هستش ولی بهش محل نمی دم. خود مظلوم من، دارم بهش ظلم می کنم.
جلسات مشاوره رو بدون هیچ هدفی دارم دنبال می کنم، اما هنوز یه ذره امید برام مونده، و اون دعای پدر مادرمه که پشت سرمه. پدر مادری که بیمار هستند و نمی دونم چقدر دیگه می تونم در سایه ی دعا شون امیدوار باشم به اینکه بالخره می تونم با خودم دوست بشم.
.
.
.
واسه همینه که وقتی خبر پرواز پدر یا مادری رو می شنوم برام فرقی نداره که اونها پدر یا مادر من نیستند، قلبم به درد می یاد .
متوجه غم بزرگ شما دوستانم هستم، خدا بهتون صبر بده.