*پشت صحنه صندلی داغ سری پانزدهم*

[مدیرهمدردی]

با سلام
ببخشید بنده نرسیدم به همه سوالات جواب بدهم. چون بیشتر محتوایی و متعدد بود. هرچه خلاصه کردم بازهم طولانی شد.
از دوستانی که نرسیدم پاسخ بدهم عذرخواهی می کنم. البته اگر راهی وجود دارد که 1 یا دو روز وقتم را تمدید کنند. انشاء الله به آن دوستان هم پاسخ می دهم.
با تشکر

[طنین باران]

با سلام
ببخشید بنده نرسیدم به همه سوالات جواب بدهم. چون بیشتر محتوایی و متعدد بود. هرچه خلاصه کردم بازهم طولانی شد.
از دوستانی که نرسیدم پاسخ بدهم عذرخواهی می کنم. البته اگر راهی وجود دارد که 1 یا دو روز وقتم را تمدید کنند. انشاء الله به آن دوستان هم پاسخ می دهم.
با تشکر

سلام وقت بخیر تا چهارم تیر اگر مشکلی ندارید میتونید پاسخ بدید .

پ.ن: دوستان تاریخ رو دوباره عوض میکنم

[paiize]

به به عجب صندلی داغی شد،صندلی مدیر!!!
دست همگی درد نکنه
خیلی استفاده کردیم،مخصوصا از سوالای خوب آقا امین تشکر میکنم که ماروهم به چالش کشید! هنوز هم که پیگیر!امیدوارم جواب بدن
آقای مدیر عااااالی بودید

طنین جان خوبی صندلی داغ همینه دیگه!انشاالله مشاوره بعدی باشه تا دوره بعدی صندلی داغ

آقاامین شک نکنید ننه گرما نفرین تون کرد!
!پیر وفرتوت!!!!
دفعه بعد ۴تا لاستیک پنچر بشه تو گرما به امید خدا

[فرزانه 123]

سلام همگی خسته نباشید.

ممنون از مدیر محترم بابت وقتی که گذاشتن و پاسخ های مفید و طولانی که نوشتن

[سحر بهاری]

ممنون فرزانه عزیز، بچه ها این جواب سیاهچاله خیلی جالبه شما هم بخونین. خب حالا جوابا رو با هم ببینیم.

۱. آفرین درسته

۲.
_ این روزها این حقیقت بیشتر درک میشود که ممکن است آنچه انتظار نداریم پیش بیاید، در همین حین دچار رنج میشویم ، چون باید از انتظارات غیر واقعی خود دست بکشیم و تمرین پذیرش کنیم.

_ زیبا زندگی کنیم و هزینه این زیبا زیستن کشف رنج های زندگی است، را مسئولانه و سربلندانه بپذیریم .

۳.
عودم چو نبود چوب بید آوردم
روی سیه و موی سپید آوردم

چون خود گفتی که ناامیدی کفرست
فرمان تو بردم و امید آوردم


۴. آره همون سیاهچاله منظورمه.

زمان دیر میگذره. مثلا اگر دو تا برادر دو قلو باشن و یکی اطراف سیاهچاله باشه و یکی روی زمین، برای اونی که اطراف سیاهچاله اس زمان خیلی کند میگذره. اما برای اونی که رو زمین هست چند سال گذشته.
کند شدن زمان واقعیه به صورتی که توی افق رویداد سیاهچاله عملا زمان متوقف میشه و کش میاد، اینجوری میشه به آینده رفت!

البته این یه سفر فرضی هست. چون جاذبه اطراف سیاهچاله انقدر زیاده که اگر کسی اطرافش بره تا ذرات زیر اتمی، بدنش از هم جدا میشه!⁦⊙﹏⊙⁩

۵. درسته و اینکه نتیجه رعایت قانون احترام بخودمون، حفظ نظم، رعایت حقوق دیگران، برقراری آرامش و در نهایت سبب پیشرفت جمعی هست.

[gholam1234]

انصافی این قسمت رو میبینم یاد کنکور سال ۸۳ و اون آزمونهای مزخرف گزینه ۲‌ میفتم ������

[سحر بهاری]

چاره ای نیست منم شرکت بدید

خانم طنین، آقا امین رو هم به لیست اضافه کنین و اینکه نوبت شرکت کننده بعدی فردا هست؟ چون من یکم مشغله دارم

[لاله123]

5- بله. انتخاب شغل و رشته و تحصیل و محل زندگی و اینا رو همین مسیر رو میرفتم. ولی در مورد انتخاب همسر نمی دونم. مطمئن نیستم. شاید اصلا ازدواج نمی کردم. باید بیشتر بهش فکر کنم.

ممنون فرزانه از پاسخ هات - خیلی قشنگ جواب دادی و آموزنده بود برام . در مورد سئوال 5 چقدر خوب که خیلی از مسیرها را درست رفتی و گفتی باز هم برگردی همون را میری . چیزی که در بالا نوشتی رو با فردی مطرح کردم اون هم همین حرف را زد و تو ازدواجش مطمئن نبود و یا حداقل فعلا براش روشن نشده بود . می گفتش شاید بعضی از مسائل بعدا روشن بشه و بگیم اون مورد در اون موقع و در اون زمان و با توجه به اطلاعات و شرایطمون تصمیم درستی گرفتیم . فرزانه شاید بشی 70 80 ساله با 10 ، 20 تا نوه و نتیجه ، بگی خوب بود این هم و همین مسیر را می رفتم

[فرزانه 123]

ممنون فرزانه از پاسخ هات - خیلی قشنگ جواب دادی و آموزنده بود برام . در مورد سئوال 5 چقدر خوب که خیلی از مسیرها را درست رفتی و گفتی باز هم برگردی همون را میری . چیزی که در بالا نوشتی رو با فردی مطرح کردم اون هم همین حرف را زد و تو ازدواجش مطمئن نبود و یا حداقل فعلا براش روشن نشده بود . می گفتش شاید بعضی از مسائل بعدا روشن بشه و بگیم اون مورد در اون موقع و در اون زمان و با توجه به اطلاعات و شرایطمون تصمیم درستی گرفتیم . فرزانه شاید بشی 70 80 ساله با 10 ، 20 تا نوه و نتیجه ، بگی خوب بود این هم و همین مسیر را می رفتم

خوشحالم که راضی بودی از جوابایی که دادم.
راستش در مورد ازدواج شاید دلیلش مشکلاتی بوده که این مدت داشتم و سختی هایی که کشیدم بود. شایدم لازم بود . نمی دونم. ولی اگه رابطه ام با همسرم خوب بمونه وپیشرفت کنه شاید همین سال آینده به این نتیجه برسم که در مورد ازدواج هم تصمیم درستی گرفتم. بالاخره خاطرات بد پاک میشن. منم سعی می کنم فراموش کنم. مهم آینده هست.

[فرزانه 123]

دوستان از همتون بابت سوالاتتون ممنونم.
خیلی خوش گذشت روی صندلی داغ. واقعا داغ بود ولی :))))
منم گویا عضو کوشا شدم. تبریک به خودم