به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 8 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 91
  1. #71
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 تیر 01 [ 00:19]
    تاریخ عضویت
    1399-1-15
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    2,547
    سطح
    30
    Points: 2,547, Level: 30
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 37 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط setare21 نمایش پست ها
    مشکل فقط خشونت نیست
    ب شدت دچار نشخواار فکری و تحلیل کردن رفتار دیگران به منفی ترین حالت ممکنه که برام غیر قابل تحمله
    و جز خانوادش هییییچ احدی رو قبول نداره
    اصلا نمی دونم درمان میشه یا نه
    با تووجه به اینکه خانوادش هیچ حمایتی نمی کنن ازش و ممکنه اصلا بهش بگن الکی نرو دکتر پول اصافه خرج کن تو ک مشکلی نداری.
    اره خشونت رو شاید بشه با کنترل رفتار دو طرف حل کرد ولی منشا اون این درگیری فکری و وسواس فکریه که مسایل رو رها نمی کنه و کش میده تا دعوا بشه
    منم توی یک مسئله دو بار سه بار تحمل می کنم و باش حرف میزنم ولی براش حل نمیشهههه باز فردا شروع می کننننه تا منو مجبور به عدرخواهی کنه به خاطر اشتباهی ک مرتکب نشدم

    "
    نشخواار فکری
    " با دو تا الف! معلومه دل پری از ایشون دارید :)

    -اینکه ایشون واقعا نشخوار فکری داره یا شما تصور میکنید ایشون داره (در واقعیت نداره) رو یک روانشناس خبره باید تشخیص بده نه شما!

    در مورد دوست و آشنایان هم این فکر دارید؟ به نظر شما در دوستان شما (تعداد کمی از اونها نه همه) هم این حالت نشخوار فکری وجود داره؟

    شما ادم زود رنجی هستید؟

    -"و جز خانوادش هییییچ احدی رو قبول نداره" اکثر ادمها اینجوری هستند

    -"
    خانوادش هیچ حمایتی نمی کنن ازش" رفتار خانواده ایشون به ایشون ربطی نداره. ممکنه خانواده هر کسی این کار یا بدترشو بکنه و دلیل بد بودن فرد نیست.

    ممکنه یک مورد کامل با جزئیات در مورد

    "
    مسایل رو رها نمی کنه و کش میده تا دعوا بشه منم توی یک مسئله دو بار سه بار تحمل می کنم و باش حرف میزنم ولی براش حل نمیشهههه باز فردا شروع می کننننه تا منو مجبور به عدرخواهی کنه به خاطر اشتباهی ک مرتکب نشدم"

    بگید؟ مثلا موضوع چی بوده. دو سه بار ایشون چه عملی انجام میده که شما تحمل میکنید. با ایشون چه حرف میزنید و با چه لحنی میگید؟ چرا با غذر خواهی شما موضوع تموم میشه؟

    من حرفای ایشون نشنیدم و یه مقدار مبهم هست موضوع و تا مثال واقعی نگید نمیشه خیلی نظر درستی داد.


  2. #72
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 مهر 02 [ 14:39]
    تاریخ عضویت
    1399-12-12
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    2,540
    سطح
    30
    Points: 2,540, Level: 30
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    0

    تشکرشده 23 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Behrang نمایش پست ها
    "
    نشخواار فکری
    " با دو تا الف! معلومه دل پری از ایشون دارید :)

    -اینکه ایشون واقعا نشخوار فکری داره یا شما تصور میکنید ایشون داره (در واقعیت نداره) رو یک روانشناس خبره باید تشخیص بده نه شما!

    در مورد دوست و آشنایان هم این فکر دارید؟ به نظر شما در دوستان شما (تعداد کمی از اونها نه همه) هم این حالت نشخوار فکری وجود داره؟

    شما ادم زود رنجی هستید؟

    -"و جز خانوادش هییییچ احدی رو قبول نداره" اکثر ادمها اینجوری هستند

    -"
    خانوادش هیچ حمایتی نمی کنن ازش" رفتار خانواده ایشون به ایشون ربطی نداره. ممکنه خانواده هر کسی این کار یا بدترشو بکنه و دلیل بد بودن فرد نیست.

    ممکنه یک مورد کامل با جزئیات در مورد

    "
    مسایل رو رها نمی کنه و کش میده تا دعوا بشه منم توی یک مسئله دو بار سه بار تحمل می کنم و باش حرف میزنم ولی براش حل نمیشهههه باز فردا شروع می کننننه تا منو مجبور به عدرخواهی کنه به خاطر اشتباهی ک مرتکب نشدم"

    بگید؟ مثلا موضوع چی بوده. دو سه بار ایشون چه عملی انجام میده که شما تحمل میکنید. با ایشون چه حرف میزنید و با چه لحنی میگید؟ چرا با غذر خواهی شما موضوع تموم میشه؟

    من حرفای ایشون نشنیدم و یه مقدار مبهم هست موضوع و تا مثال واقعی نگید نمیشه خیلی نظر درستی داد.

    ببینین مثلا یه یکی از فامیلای مادرش فوت کرده بوده و پدر مادرم زنگ نزدن تسلیت بگن اصلا خبر نداشتن و اون توقع زیادی داره از دیگران
    به من گله کرد من گفتم نمی دونستن این موصوع رو سه ساعت داشت تحلیل می کرد و میگفت تو مقصر بودی که بشون نگفتی و اینکه فامیل نزدیکشونم نبود
    من گفتم باشه من میگم بت زنگ بزنن باشه من مقصر بودم
    و تموم شد
    باز فررا با اوقات تلخ از سرکار اومد و بهونه می گرفت و باز این مسئله رو گفت که چرا تو نگفتی بشون
    اصلا با صحبت مشکلاتش حل نمیشه ک نمیشه فقط با کوتاه اومد و عدرخواهی کرد چندین بار

    یا یک بار دیگه هم سر بلند بودن صدای گوشی اخر شب من بش گفتم کمترش کن و دوبار گفتم او لج کرد و بیشتر کرد با اینکه من باهاش کل کل نکردم و گرفتم خوابیدم
    باز فردا هم باهاش تماس گرفتم و حالشو پرسیدم باز اومد خونه با اوقات تلخ شروع کرد و دعوایی راه افتاد ک نگو و نپرس
    میگفت تو چرا دلجویی نکردی از من به خاطر کارت
    چه دلجویی اخه من بش گفتم کم کن مگه توهین کردم بش؟

    این کارا منطقیه؟؟؟؟

  3. #73
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 تیر 01 [ 00:19]
    تاریخ عضویت
    1399-1-15
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    2,547
    سطح
    30
    Points: 2,547, Level: 30
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 37 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط setare21 نمایش پست ها
    ببینین مثلا یه یکی از فامیلای مادرش فوت کرده بوده و پدر مادرم زنگ نزدن تسلیت بگن اصلا خبر نداشتن و اون توقع زیادی داره از دیگران
    به من گله کرد من گفتم نمی دونستن این موصوع رو سه ساعت داشت تحلیل می کرد و میگفت تو مقصر بودی که بشون نگفتی و اینکه فامیل نزدیکشونم نبود
    من گفتم باشه من میگم بت زنگ بزنن باشه من مقصر بودم
    و تموم شد
    باز فررا با اوقات تلخ از سرکار اومد و بهونه می گرفت و باز این مسئله رو گفت که چرا تو نگفتی بشون
    اصلا با صحبت مشکلاتش حل نمیشه ک نمیشه فقط با کوتاه اومد و عدرخواهی کرد چندین بار

    یا یک بار دیگه هم سر بلند بودن صدای گوشی اخر شب من بش گفتم کمترش کن و دوبار گفتم او لج کرد و بیشتر کرد با اینکه من باهاش کل کل نکردم و گرفتم خوابیدم
    باز فردا هم باهاش تماس گرفتم و حالشو پرسیدم باز اومد خونه با اوقات تلخ شروع کرد و دعوایی راه افتاد ک نگو و نپرس
    میگفت تو چرا دلجویی نکردی از من به خاطر کارت
    چه دلجویی اخه من بش گفتم کم کن مگه توهین کردم بش؟

    این کارا منطقیه؟؟؟؟


    برای من شکی باقی نموند که همسر شما خصوصیاتی که در ادامه میگم داره (اگر این خصوصیات نداره بگید).

    همسر شما احساساتی هست. ادم خیال پردازی و احتمالا رمانتیک هست و قطعا شما کاملا متوجه این حالت ایشون شدید.

    به نظرم ظاهر کاملا آرسته و خاصی داره و در اجتماع آدم خوش خلق و در خونه سخت گیر هست.

    ادم خوش سلیقه ای هست و شاید کمی گوشه گیر باشه (شما برای همین فکر میکنید فقط به خانوادش وابسته هست)

    بر اساس موارد بالا ایشون فکر میکنه شما کامل درکش نمکنید و شما این رفتار ایشون به نشخوااار فکری مرتبط مکنید!


    - شما در مواجهه با ایشون چیکار باید بکنید:

    در برخورد با ایشون احساسات خودتون بروز بدید و خیلی جدی نباشید (به نظرم شما احساساتتون پنهان میکنید و ادم جدی هستید)

    علت اینکه بحث بعد از چند روز دوباره مطرح میکنه اینه که ایشون شما رو ادم همدلی نمیبینه.

  4. #74
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    68
    Array
    چرا پدر شما دنبال گرفتن حق طلاق هست ؟

    معلومه که خودش و خانوادش در مورد پیشنهاد پدر شما همکاری نمیکنند و شما باید ماه ها بلا تکلیف بمونی تادر آخر پدرت از پیشنهادش کوتاه بیاد

    اصلا هم صحیح نیست که خانواده اش را وارد این ماجرا میکنید. خانوادش قطعا از پسرشون حمایت می کنند و این وسط احترام ها مخصوصا احترام به شما از بین میره و حرفایی بهت میزنن و نقاط ضعفت را گوش زد میکنند


    وقتی شما دوسش داری و از طرفی ایشون خواهان برگشت شماست ضمن اینکه خانوادش هم دخالتی ندارن بهتر بود پدر شما با سیاست تر و منطقی تر رفتار میکرد


    به نظر میاد شما اینجایی تا گزارش کار بدی و در واقع تصمیم گیرنده نیستی
    ویرایش توسط نازنین2010 : یکشنبه 01 فروردین 00 در ساعت 14:36

  5. #75
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 مهر 02 [ 14:39]
    تاریخ عضویت
    1399-12-12
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    2,540
    سطح
    30
    Points: 2,540, Level: 30
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    0

    تشکرشده 23 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنین2010 نمایش پست ها
    چرا پدر شما دنبال گرفتن حق طلاق هست ؟

    معلومه که خودش و خانوادش در مورد پیشنهاد پدر شما همکاری نمیکنند و شما باید ماه ها بلا تکلیف بمونی تادر آخر پدرت از پیشنهادش کوتاه بیاد

    اصلا هم صحیح نیست که خانواده اش را وارد این ماجرا میکنید. خانوادش قطعا از پسرشون حمایت می کنند و این وسط احترام ها مخصوصا احترام به شما از بین میره و حرفایی بهت میزنن و نقاط ضعفت را گوش زد میکنند


    وقتی شما دوسش داری و از طرفی ایشون خواهان برگشت شماست ضمن اینکه خانوادش هم دخالتی ندارن بهتر بود پدر شما با سیاست تر و منطقی تر رفتار میکرد


    به نظر میاد شما اینجایی تا گزارش کار بدی و در واقع تصمیم گیرنده نیستی
    به دلیل اینکه چندین باز کتک زده و می ترسن باز هم با رفتن من تو اون خونه تکرار بشه و اسیب جدی تری ببینم
    جدا از خانوادم من خودمم خیلی می ترسم که برگردم و دوباره همون بشه
    چون خیلییی به زیر جزییات همه چی دخالت می کنه و همین اخلاقش باعث دعوا می شه
    حتی من با مادرش صحبت می کنیم یا نظرمو میخواد من بگم مادرش ناراحت نمیشه ولی اون دست جلو میندازه ک چرا اینجوری گفتی و ناراحتی پیش میاره
    مشکلات ریزی ک میگم شاید برای ادم ها قابل حل و ساده باشه ولی در زندگی وقتی هیچ چیزی رو گذشت نکنه و تمام جزییات رو بخواد بگه و منو مجبور کنه با او همسو بشم یا عذر خواهی کنم دیگه ارامشی نمی مونه و هر روز تنش بیشتر میشه
    من ب پدرم گفتم ک دنبال حق طلاق و اینا نباشه
    حتی در مورد تعهد محضری هم پرسیدم از چند وکیل
    گفتن چییزی رو اصلاح نمی کنه حتی رسمیتی نداره
    و باید حق طلاق رو بگیری که من با توجه ب اینکه ادم های سنتی هستند اینکار رو نمی تونن بپذیرن حتی در مورد روانشناس هم من به خانواده م گفتم که شما چیزی نگین اگر او اومد حرف بزنه
    که من بهش بگم که ب صورت محرمانه من و تو فقط می دونم
    در عیر این صورت همکاری نمی کنه
    من وقتی با چشم کبود اومدم خونه بابام ب بابام حق میدم که بترسه از جون من یا بخواد ی محکم کاری کنه ک خیالش راحت شه
    الان احساسی ک بهش دارم بیشتر حس ترحمه تا دوست داشتن
    خیلی دوستش داشتم ولی خیلی اذیت کرد منو

    کاش فرصت بود تا دونه دونه تعریف کنم که سر ی چیزای چرتی دعوا راه انداخته
    سر اینکه اسکاچ کجا باشه سطل اشغال کجا باشه
    این چیزا تو هر خونه ای به عهده زنه و مردا خودشو دخالت نمیدن
    ایشون خواهان برگشت هست ولی با دست پس میزنه با پا پیش میکشه
    مرد و مردونه نمیاد مشکلو حل کنه و شفاف حرف بزنه

  6. #76
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 06 شهریور 00 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1393-3-20
    نوشته ها
    188
    امتیاز
    9,113
    سطح
    64
    Points: 9,113, Level: 64
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 237
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 281 در 129 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام
    به نظر من الان که خانه را ترک کردید اگر بدون شرط و شروط برگردید اوضاع از قبل بهتر نخواهد بود، حق طلاق خوبه ولی معمولا با بخشش مهریه صورت میگیرد، آیا شما تصمیم دارید مهریه تون را ببخشید؟
    باید جلوی کتک زدن را بگیرید و حتما برای این مورد به حمایت خانواده نیاز دارید، اگر حمایت نداشته باشید براتون خیلی سخت میشه و رفتارهای همسرتان روزبه‌روز بدتر خواهد سد

  7. #77
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maadar نمایش پست ها
    سلام
    به نظر من الان که خانه را ترک کردید اگر بدون شرط و شروط برگردید اوضاع از قبل بهتر نخواهد بود، حق طلاق خوبه ولی معمولا با بخشش مهریه صورت میگیرد، آیا شما تصمیم دارید مهریه تون را ببخشید؟
    باید جلوی کتک زدن را بگیرید و حتما برای این مورد به حمایت خانواده نیاز دارید، اگر حمایت نداشته باشید براتون خیلی سخت میشه و رفتارهای همسرتان روزبه‌روز بدتر خواهد سد
    با این نظر موافقم
    اگه بدون هیچ شرط و شروط برگشت اتفاق بیفته شرایط از قبل هم بدتر و شما از قبل هم بدهکارتر میشید
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  8. #78
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 تیر 01 [ 00:19]
    تاریخ عضویت
    1399-1-15
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    2,547
    سطح
    30
    Points: 2,547, Level: 30
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 37 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فکور نمایش پست ها
    با این نظر موافقم
    اگه بدون هیچ شرط و شروط برگشت اتفاق بیفته شرایط از قبل هم بدتر و شما از قبل هم بدهکارتر میشید

    سلام.

    شما خانمای محترم چرا ایشون به راه بی حاصل راهنمایی میکنید!


    بزرگترین توافقات بین المللی دیدید که به راحتی بزرگترین سیاست مداران زیر پا میذارن!

    شرط محضری بذارن که ایشون دوباره درگیری فیزیکی نداشته باشه؟ اگر ایشون همون کار قبلی انجام قطعا دوباره همون نتیجه میبینه.

    همسر ایشون آرمانگرا هست و برای همین همه چیز دوست داره در بهترین حالت قرار بده و گفتم در منزل سختگیر هست و برای این وقتی به نظرش اسکاچ باید در محل بهتر باشه میاد و نظرشو میده و سمت دیگه قضیه اینه که ایشون هم بشدت قابلیت اینو دارن که این موضوع کوچیک رو به بحث جدی تبدیل کنند!

    ایشون اگر با لحن دوستانه و رفاقتی به همسرشون بگن من اینجوری میپسندم باشه و اسکاچ اینجا باشه من راحت تر میتونم کار کنم اون آقا هیچوقت ادمه نمیده!

    یه ذره سیاست داشته باشید!!!
    ایشون به نظرم شرط بذاره اما بگه فقط یک روز برمیگردم خونه خودم (تو خونه خودشون دوستانه میتونن موضوع حل کنن) و با هم دو نفره تو خونه شرط بذاریم اگر توافق شد میمونم اگر نشد برمیگردم. از خونه پدرشون شرط گذاشتن اشتباست!

  9. #79
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 تیر 01 [ 00:19]
    تاریخ عضویت
    1399-1-15
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    2,547
    سطح
    30
    Points: 2,547, Level: 30
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 37 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اخلاق بد مثل اعتیاد هست . با کاغذ گرفتن نمیتونید کسی ترک بدید!


    باید بصورت تدریجی ایشون رفتار خودشو تغییر بده و شک ندارم رفتار همسرشونم بهتر میشه

    شوهر با تحصیلات و رفتار و اخلاق خوب و متعهد و وفادار که همه چی تموم باشه فقط باید سفارش بدید آزمایشگاه بسازه و هر ادم دیگه یه سری نقاط ضعف داره و باید پذیرفت.

    زندگی فقط سازش و توافق هست و نمیشه دو طرف سر حرف خودشون بمونن

    پیشنهاد خانمهای اینجا دقیقا قماره!!! اگر همسر ایشون برای شرط نیاد منزل پدر ایشون چی میشه:

    1- ایشون در موضع بشدت ضعیف بعد از چند ماه خودش باید برگرده
    2- حالت دیگه جدا شدن هست

    زمان حضور ایشون در منزل پدرشون داره طولانی میشه و اینم در نظر بگیرید که ایام عید رد بشه برگشت ایشون بی نهایت سخت میشه.
    ویرایش توسط Behrang : دوشنبه 02 فروردین 00 در ساعت 21:50

  10. #80
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Behrang نمایش پست ها
    اخلاق بد مثل اعتیاد هست . با کاغذ گرفتن نمیتونید کسی ترک بدید!


    باید بصورت تدریجی ایشون رفتار خودشو تغییر بده و شک ندارم رفتار همسرشونم بهتر میشه

    شوهر با تحصیلات و رفتار و اخلاق خوب و متعهد و وفادار که همه چی تموم باشه فقط باید سفارش بدید آزمایشگاه بسازه و هر ادم دیگه یه سری نقاط ضعف داره و باید پذیرفت.

    زندگی فقط سازش و توافق هست و نمیشه دو طرف سر حرف خودشون بمونن

    پیشنهاد خانمهای اینجا دقیقا قماره!!! اگر همسر ایشون برای شرط نیاد منزل پدر ایشون چی میشه:

    1- ایشون در موضع بشدت ضعیف بعد از چند ماه خودش باید برگرده
    2- حالت دیگه جدا شدن هست

    زمان حضور ایشون در منزل پدرشون داره طولانی میشه و اینم در نظر بگیرید که ایام عید رد بشه برگشت ایشون بی نهایت سخت میشه.
    با سلام
    البته اینجا فکر می کنم جای مناسبی برای بحث در مورد اختلاف نظرها نیست و اگر مدیر سایت صلاح می دونن نظر من رو حذف کنن
    خطاب به آقای بهرنگ
    یک جمله معروف هست که میگه " اگر همون مسیری رو بری که قبلا رفتی حتما همون نتیجه ای رو می گیری که قبلا گرفتی"
    مسیر پیشنهادی شما، دقیقا کاری هست که قبلا انجام شده، از موضع ضعف و با دیدگاه سازش مطلق
    نتیجه شده نتیجه فعلی

    الان برگشت به اون مسیر، اون مرد رو حق به جانب تر هم می کنه
    اینکه اینم به مطالب قبلی اضافه میشه که تو با چشم سیاه و بدن داغون رفتی خونه پدرت و بالاخره برگشتی می بینی که حق با من بوده می بینی که کاری نمی تونی بکنی و ...
    شرایطی بدتر از شرایط قبل

    شکسته شدن غرور یک مرد اصلا شرایط ایده آلی نیست ولی برای بعضی افراد چاره ای نیست باید از این غرور کم بشه. از این حق به جانبی. اگر این کار با رفتن پیش مشاور و روانپزشک و ... انجام بشه چه بهتر، اگه نشد از مسیرهای دیگه فقط برای دادن آخرین شانس به یک زندگی مشترک و نه برای اصرار به ادامه زندگی مشترک به هر قیمتی.

    من فکر می کنم شرایط یک زن مطلقه تو خونه پدرش خیلی بهتر از شرایط یک زن در زندگی با مردی هست که هر لحظه بگیردش زیر مشت و لگد. البته نظر شخصی من هست.
    و این مورد هم قطعا از فرد به فرد دیگه فرق می کنه شاید باشند خانمهایی که به هر حال بگن باید تو زندگی مشترک باشیم حتی شده از موضع ضعف حتی شده زیر مشت و لگد و تحقیر

    به هر حال دیدگاهها متفاوته
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند


 
صفحه 8 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.