به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 48
  1. #21
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ويولت نمایش پست ها
    ،فكر ميكردم راهنمايي كه شما ميكنيد صرفا در راستاي حفظ زندگي به هر قيمتي نباشه .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    اتفاقا همين هم نگفت گفت تقاضاي پول هم از من نكن!معلوم بود يه مشت حرف رو فقط رديف كرده آزمايش كنه ) !


    دو تا سوال دارم.
    ۱- طبق جمله ای اول در نقل قولی که از شما آوردم، سوالم اینه که اگر حفظ این زندگی به چه قیمتی باشه، ترجیح میدید حفظش نکنید و جدا بشید.

    (حدس میزنم پاسختون همچین چیزی باشه :« به قیمت از دست رفتن آرامشم»
    ولی آرامش کلمه ای کلی است. اگر پاسختون چنین جمله ای است، لطفا در ادامه اش کاملا واضح و موردی بفرمایید که آرامشتان در چه چیزهایی است و با چه چیزهایی احساس آرامش میکنید؟... البته جواب این سوال رو هم امیدوارم با کلمات و جملات کلی و عام ندهید و اشاره دقیق به چیزهایی که ارامش زندگیتون رو در گرو آنها میبینید داشته باشید)

    ۲- طبق بحش دوم از نقل قولی که از شما گرفتم، سوالم این هست که آیا واضح پرسبدید که اگر قرار نیست کار کنم و استقلال مالی داشته باشم و هم قرار نیست از تو تقاضای پول کنم، پس پیشنهاد و راهکارت برای رفع نیازهای مادی من دقیقا و مشخصا چی هست؟
    .
    .
    .
    .
    ضمنا یک نکته دیگه هم به ذهنم میرسه. شما در پستهاتون فقط میاید تعریف میکنید چی شده. و میرید تا تعریف کردن بعدی.

    حالا من که مشاور نیستم. ولی اگر اینجا یا با مشاور حضوریتون مشورت میکنید، لازم هست قبل از هر اقدام صلاح و مشورت کنید و بعد اقدام کنید.
    اینکه به نوعی خودسرانه و بدون مشورت با مشاورانتون اقدامی انجام بدید و بعد فقط بیاید اتفاقات رو تعریف کنید، کار مشاور را هم سخت میکنید. و یه جورایی مشاور رو هم بازی میدید .

    و اگر هم که انچه خودتان فکر میکنید و انجام میدهید رو قبول دارید و زیر بار یه مدت دقیقا طبق نظر مشاورانتون عمل کردن نمیخواید برید، خب این اسمش مشاوره گرفتن نیست.

    ویرایش توسط Pooh : جمعه 14 شهریور 99 در ساعت 12:04

  2. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    wisdom (چهارشنبه 26 شهریور 99)

  3. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 09:13]
    تاریخ عضویت
    1399-5-06
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,439
    سطح
    47
    Points: 5,439, Level: 47
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 423 در 177 پست

    Rep Power
    46
    Array
    یه مدت کار را بذار کنار و به شوهرت و خانواده ات بیشتر برس . بعد یه مدت ببین چی میشه . نتیجه میده یا نه .
    حفظ کار خوبه ولی نباید هدف اصلی شما باشه .کار برای مرداست . هدف اصلی تو حفظ زندگیت و توسعه زندگیت باشه و برای این حفظ زندگی اگه از کارت هم گذشتی خوب باید بگذری .
    اگه پیش شوهر غر میزنی کمترش کن ، کم تر پیش شوهر غر بزن . مردها زن های غر غُرو براشو ن جذابیت نداره . اگه غر نمی زنی که هیچی خوبه . یه مدت با این فرمان برو ببین چی میشه .
    اگه به فکر طلاقی فرض کن الان طلاق گرفتی ، تو فکرت و تو کاغذ یه برنامه ریزی بنویس ببین چی میشه . چه مشکلاتی هست و نیست .
    هر طلاقی بد نیست . برای اینکه بری بهشت باید از جهنم بیای بیرون . اصلا شاید بعد طلاق بهشتی هم نباشه ولی ماندن در زندگی داغون هم خوب نیست و از درون داغونت میکنه ویران میشی . این آخرین راه هست و راه پیشنهادی خودم هم نیست . چون کامل خودت و زندگیت را نمی شناسم . ولی یکی از راه هاست و شاید برای بعضی ها کاربرد داشته باشه .
    شاید یه مردی خیلی بد باشه پیش زنش . .ولی اون زنه باز نیاز جنسی و یا محبت خیلی کم را از همسرش تامین می کنه و اون زنه راضیه و می سازه .
    مسیرت را انتخاب کن .
    ویرایش توسط Niagara : سه شنبه 18 شهریور 99 در ساعت 09:09

  4. 2 کاربر از پست مفید Niagara تشکرکرده اند .

    ويولت (یکشنبه 09 آذر 99), wisdom (چهارشنبه 26 شهریور 99)

  5. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 آذر 02 [ 13:37]
    تاریخ عضویت
    1393-2-30
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    8,980
    سطح
    63
    Points: 8,980, Level: 63
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 336 در 126 پست

    Rep Power
    43
    Array
    سلام خانم ویولت. شوهر شما در تهران چه کاری دارد؟ با درآمدی که دارد چه جور زندگی ای می تواند فراهم کند ؟ بهتر از زندگی در شهر خودتان یا سطح پایین تر یا در همان سطح ؟ چقدر احتمال حفظ این شغل با همین شرایط برای سه سال آینده وجود دارد؟ آیا ممکن است آمدن به تهران باعث تضعیف اقتصادی یا حتی ورشکستگی و از دست رفتن سرمایه خانواده شما شود؟ یا اینکه احتمال رشد و شکوفایی مالی شما بیشتر است.

    آیا در تهران دوست و آشنا یا قوم و خویشی دارید یا قرار است فقط شما و همسرتان باشید؟ به جز شغل همسرتان چه حمایت قطعی اقتصادی در زندگی شما وجود دارد مثلا حساب پس انداز یا بیمه یا ملک یا ... دارید ؟ تا چه اندازه با زندگی در این کلان شهر آشنا هستید ؟ شوهر شما در چه محله ای خانه می گیرد و آن محله از نظر فرهنگی امنیتی اقتصادی و... چگونه است ؟ بعد از مهاجرت به تهران با چه مشکلاتی روبه رو می شوید ؟ و آیا با توجه به شرایط جسمی و بیماری ای که سال ها با آن درگیر بوده اید توان این کار را دارید ؟ ممکن است بیماری شما بهتر یا بدتر شود؟ حالا اگر شما یا همسر شما گرفتار هر بیماری ای شود چه کسی می تواند از شما حمایت کند ؟شرایطی را که بیماری کرونا به وجود آورده را به همه اینها اضافه کنید که دوران ما را به پیش از کرونا و پس از کرونا بخش کرده است. شرایط اقتصادی و اجتماعی بی سابقه.

    این سوال ها در مورد همسر شما هم مصداق پیدا می کند. او در شرایط جدید چه تغییری ممکن است بکند؟ به دور از محیط و خانواده و فامیلی و دوستانی که همیشه با آنها بوده است و تحت تاثیر آنها قرار داشته آیا بهتر می شود یا ممکن است اشتباهی از او سر بزند ؟ آیا می تواند با شرایط در تهران زندگی کند یا دچار مشکل می شود؟ آیا ممکن است شما دو نفر نتوانید درد غربت را تحمل کنید و اصلا تا به حال شرایط غربت را چشیده اید؟ آیا ممکن است با رفتن شما دو نفر والدین شما و همسرتان آسیب ببینند و دچار مشکل شوند؟
    ویولت جان اینها فقط چند سوالی بود که به ذهن من رسیده است. اما خود شما می توانید سوالات دقیق تری برای خودتان طرح کنید. من فکر می کنم تمرکز بر همسرتان نباید شما را از امور پایه ای و اساسی دیگرکه سرنوشت یک خانواده را رغم می زند غافل کند.

  6. 2 کاربر از پست مفید پرنیان یاسی تشکرکرده اند .

    ويولت (یکشنبه 09 آذر 99), wisdom (چهارشنبه 26 شهریور 99)

  7. #24
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    البته دوستان محترم در نظر داشته باشن سؤالاتی که به ذهن گسیل میشن و برای ایشان قرار داده شده، پاسخ برای هر کدام از اونها بسته به شرایط درونی و بیرونی فرد متفاوت خواهد بود. حالا اگر فرد آسیب دیده ای رو در برابر این پرسش های متنوع قرار بدیم بدیهی هست که او دچار اضطراب، وسواس و ... شده و نمیتونه تصمیم درستی بگیره.

    بهتر هست خانوم ویولت مدتی آزمایشی با همسرشون ( طبق شروط ) زندگی کنن و در نهایت تصمیم به ادامه یا جدایی بگیرن. ایشان طبق پرسش و پاسخ ها فعلا در شرایطی نیستن که جدا بشن و مطمئنا پس از تصمیمات جدا کننده مجددا به چرخه ی بلاتکلیفی باز خواهند گشت و متحمل آسیب های بیشتری خواهند بود .
    یکی از شرایط همسرشون مراجعه ایشان به مشاور بود که بنده استقبال میکنم، چون در هر صورت نیاز به آموختن مهارت هایی دارن و برای ایشون چه در زندگی مشترک ، چه بعد از جدایی حائز اهمیت هست
    اگر ما بعد از این کار متوجه تغییری در این زندگی نشدیم مجددا کمک خواهیم کرد.

    ویرایش توسط سحر بهاری : سه شنبه 18 شهریور 99 در ساعت 19:31

  8. 3 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    ويولت (یکشنبه 09 آذر 99), wisdom (چهارشنبه 26 شهریور 99), اورانوس1399 (یکشنبه 23 شهریور 99)

  9. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اسفند 99 [ 13:30]
    تاریخ عضویت
    1399-1-25
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    3,200
    سطح
    34
    Points: 3,200, Level: 34
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    60

    تشکرشده 40 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مدتي هست كه اينجا نبودم پست عزيزان رو خوندم عده اي راهكار داده بودن و عده اي سوالهاي جالبي پرسيدن ممنون از همتون ،روزهاي زيادي گذشته امشب اومدم بنويسم ولي حوصله نوشتن ندارم خيلي زياده و نمدونم چطور احساس پشت اين افكار رو بيارم رو كاغذ رفتار همسر من واقعا عجيب غريب از آخرين بار كه با هم بشت تلفن حرف زديم يكماه ميگذره چون من ديكه تمايلي به درست كردن رابطه به تنهايي ندارم اونم زنگ نميزنه هر چي ميگذره تحملم كمتر ميشه ،خستم از اين تنهايى من با تمام بي احترامي و دل شكستن ها هنوز دلم تنگ ميشه ولي اون نامرد چي؟
    دو سه بار تو اين مدت اومد و رفتار متضاد داشت جوري كه من كه با خودم سنگامو وا كنده بودم پشيمون شدم اومد گفت دوست دارم! اما تهش دوباره گفت تو عوض نميشي! آخرين بار كه اومد غذاش رو ديزاين كردم ناهار شام همه چي اوكي بهونه گرفت ظرف من رو ديزاين كردي واسه خودت رو نكردي!و يه عالمه ايراد رديف كرد و گفت ما تفاهم نداريم
    تو رابطه جنسي ايراد ميگيره ميگه بوسيدن اين شكلي نيست تو يه جور ميبوسي لذتش از بين ميره يا حرفاي كه آدم رو ناراحت ميكنه ...اخرش گفتم تصميمت رو بگير انقدر نمايش نده طلاق ميخواي بدي بده ادامه ميخواي بديم بايد دو نفره باشه
    بچه ها نمدونم واقعا چي كنم از يه طرف حس ميكنم داره در حقم نامردي ميكنه از يه طرف قهر و رفتارهاي پسرونه از يه طرف من احمق منتظرشم نشون نميدم ولي تهش ميگم اون زنگ ميزنه ولي نزده يه ماهه فكر ميكنين تجربه سكس ديگه داشته نه؟آخه من اينطور فكر ميكنم و حالم بد ميشه ازش نمدونه با خودش چند چنده چرا گفت دوسم داره ولي اذيتم ميكنه
    من متاسفم به سهم خودم از خراب كردن اين رابطه ولي او چي ؟اصلا خودش رو نميبينه ،خيلي امشب بي تابم خسته ام كه هي زندگيم رو مثل فيلم سينمايي از رو پرده نگاه ميكنم نمدونم چرا اون قسمتاش كه شوهرم خوبه انقدر دوره سه سال اول زندگيم بود بعد اون همش دور شديم از هم ولي حتي من اون موقع هم دست و پا زدم ولي دستم رو نگرفت همش قهر كرد دورتر شدم مهم نبود الان هم كه اينه وضع ،به نظرتون درست ميشه ؟انقدر گند خورده حرمتا شكسته رفته نقاط ضعف زندگيمون رو به همه گفته مامانش باباش داييش دوستامون ديگه چي مونده؟؟من كه همش اشك ميريزم كه چرا ،حداقل جدام ميخواد بشه مردو مردونه باشه

    - - - Updated - - -

  10. #26
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام به شما

    خانوم ویولت باید برای ما بنویسین این توصیه هایی که شد رو چقدر بهش عمل کردین؟

    ابن سؤالیه باید از خودتون هم بپرسین و بعد ببینین چقدر موفق بودین.

    من حوصله ندارم ... این جمله ای نیست ما از شما بخوایم بخونیم. یه مسئله ای که برای افرادی مثل شما مهمه ( پیگیری مکرر ، عمل به توصیه ها، در نظر گرفتن زمان، گزارش و در نهایت بررسی توسط متخصص یا افراد صاحب صلاحیت ) هست.

    اگر به توصیه ها عمل کردین، بفرمایین کدوم توصیه بود و چه واکنشی همسرتون نشون دادن؟


  11. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Pooh (شنبه 15 آذر 99)

  12. #27
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 دی 01 [ 17:36]
    تاریخ عضویت
    1393-3-15
    نوشته ها
    430
    امتیاز
    13,817
    سطح
    76
    Points: 13,817, Level: 76
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    833

    تشکرشده 422 در 187 پست

    Rep Power
    64
    Array
    با ارزش بوزش از همه دوستان تالار، مرسى ازينكه خيلى روزها منو اروم كردين

    اما متاسفانه بايد بگم اين تالار يه چيزو به هيچكس ياد نميده، اونم اينه كه پاشو زندگيتو دس بگير و براى خودت برو جلو،
    انقد به نگه داشتن چيزى كه درست نيس، خرابه، نميخوادت، اصرار نكن. زندگى ايعاد ديگه هم داره، مناسفانه اينحا فقط ياد ميگيرم عمر و حووننيمونو بذاريم رو چيزى ك درس بشو نيس، نميدونم چرا

    منكر اروم شدن و حساى خوبى ك خيلى وقتا اينجا دريافت كردم نميشم، اما فك ميكنم به شدت سنتى اينجا مشاوره داده ميشه، گاهى حس ميكنم همه ما مهره اى شديم كه امار طلاقو بياريم پايين واستون

    وقتى نميشه، نميشه.من بعد ١٠ سال ميفهمم، ايشون بعد ٢ سال، اون بكى ٥ سال،
    لطفا راه حلاى قشنگترى ارايه بدين، تنها زندگى كردن انقد ترس داره؟

  13. 3 کاربر از پست مفید Somebody20 تشکرکرده اند .

    Pooh (چهارشنبه 22 بهمن 99), ويولت (چهارشنبه 12 آذر 99), اثر راشومون (دوشنبه 10 آذر 99)

  14. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 03:07]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    12,870
    سطح
    74
    Points: 12,870, Level: 74
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,421

    تشکرشده 552 در 189 پست

    Rep Power
    55
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Somebody20 نمایش پست ها
    با ارزش بوزش از همه دوستان تالار، مرسى ازينكه خيلى روزها منو اروم كردين

    اما متاسفانه بايد بگم اين تالار يه چيزو به هيچكس ياد نميده، اونم اينه كه پاشو زندگيتو دس بگير و براى خودت برو جلو،
    انقد به نگه داشتن چيزى كه درست نيس، خرابه، نميخوادت، اصرار نكن. زندگى ايعاد ديگه هم داره، مناسفانه اينحا فقط ياد ميگيرم عمر و حووننيمونو بذاريم رو چيزى ك درس بشو نيس، نميدونم چرا

    منكر اروم شدن و حساى خوبى ك خيلى وقتا اينجا دريافت كردم نميشم، اما فك ميكنم به شدت سنتى اينجا مشاوره داده ميشه، گاهى حس ميكنم همه ما مهره اى شديم كه امار طلاقو بياريم پايين واستون

    وقتى نميشه، نميشه.من بعد ١٠ سال ميفهمم، ايشون بعد ٢ سال، اون بكى ٥ سال،
    لطفا راه حلاى قشنگترى ارايه بدين، تنها زندگى كردن انقد ترس داره؟
    بعد از مدتها اومدم سری به تالار بزنم که این پست شما رو دیدم.
    بسیار عالی و دقیق نوشتین. الان که نوشته شما رو خوندم ناخوداگاه به این فکر افتادم که با این شدت و حدتی که در رسانه های دولتی و تحلیل های خبری کشور ما از طلاق تابو ساخته میشه کاملا قابل پیش بینی هست که انقدر مردم سنتی جامعه هم از طلاق وحشت داشته باشن و مشاورهای شاغل و مجوز دار هم به قول شما فقط وظیفه خودشونو تشویق به تحمل و وقت و عمر نامحدود صرف کردن برای قابل تحمل کردن زجرها و سختیهای زندگی های مشترک بعضی خانواده ها می دونن. تا اونجا که یادمه ارسالهاتون در سالهای حضورتون در همدردی همیشه همینطور مفید و مختصر و منطقی بوده.
    امیدوارم مدیران تالار کمی روی این پست شما فکر کنن.
    و آرزو دارم بقیه مشاوران خانواده که در سطح کشور فعالیت دارن هم کم کم طرز فکرشون رو کمی تغییر بدن و بین تحمل مشکلات طاقت فرسای زندگی های مشترک و طلاق اولویت رو در هر شرایطی به تحمل مشکلات ندن. عمر و جوانی آدمها خیلی ارزش بیشتری داره از اینکه برای سرپا نگه داشتن یه خانواده که به اشتباه تشکیل شده هدر داده بشه.
    شاید این توصیه به تحمل و تغییر برای فردی در سن بالای 50 سال که دیگه تو سراشیبی زندگی هست و فرصتی برای شروع دوباره نداره منطقی تر باشه تا فردی که هنوز خیلی فرصتها براش امکان داره پیش بیاد که از زندگی «لذت» ببره نه اینکه از ترس مواجه شدن احتمالی با یک شکست دیگه برای همیشه در «شکست فعلی» دست و پا بزنه.
    کاملا واضح هست و قابل تحقیق که در هر کشوری که آمار طلاق نسبت به تعداد ازدواج بالاتر هست سطح زندگی و رفاه و شاخص شاد زیستن مردم هم بالاتر هست و آمار طلاق در سنتی ترین کشورها که در شاخص شادی در قعر جدولهای رده بندی هستن به شدت پایین و نزدیک صفر، در این کشورهای مدرن، کسی هم نگران وضعیت فرزندان طلاق نیست چون خیلی از مردم این کشورها فرزند طلاق هستن ولی همین مردم، چنین جوامع دلپذیری رو تشکیل دادن و از طرفی دیگه در عصری نیستیم که تربیت فرزندان خیلی وابسته به ارتباط گرم والدینشون باشه...
    از کشورهای گروه اول میشه کشورهای اسکلندیناوی و شمال اروپا رو نام برد و از گروه دوم امثال افغانستان و بنگلادش و جنوب صحرای بزرگ آفریقا. حتی این شاخص توسعه یافتگی در شهرهای مختلف یک کشور مثل ایران خودمون هم ارتباطش با آمار طلاق مشخص هست. الان اگر وضعیت زندگی خانمها در استان سیستان و بلوچستان و قسمتهای مرزی غرب کشور که طلاق در اونها خیلی کمتر از شهرهای بزرگ مثل تهران و شیراز هست رو با وضعیت زندگی خانمها در این شهرهای بزرگ مقایسه کنیم همه چیز مشخص میشه.
    در مورد ترس از طلاق و تشویق به ترسیدن از عواقب طلاق یاد شعر جالبی از یک شاعر عرب افتادم:
    من لایحب صعودالجبال
    یعش ابدالدهر بین الحفر
    تنها باید حقیقت را بیان کرد، نه دروغی را که حقیقی انگاشتنش خوب است.

    "بخشی از پیام برتراند راسل برای آیندگان"

  15. #29
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام به دوستان محترم همدردی

    با نگاهی به تک تک پست های خانم ویولت در تاپیک های ایشان میشود فهمید که شرایط جدایی رو ندارند. جدایی هم مسلتزم توجه به موارد مختلفی و بررسی فرد توسط متخصص هست که نادیده گرفتن اونها تنها یک درد دیگر، بر دردهای قبلی شخص اضافه خواهد کرد.

    از آنجایی که شرایط افراد از هر نظر با هم فرق داره، علاوه ی بر اون ما باید تلاش واقعی و لازم او رو هم بسهم خودش زندگی مشترک در نظر بگیریم. اگر متوجه بشیم اون فرد به توصیه ها و نکته ها آنچنان که شایسته هست عمل نکرده و از طرفی در شرایطی نیست که جدا بشه، بهیچ عنوان نباید او رو با عباراتی مثل ترس از طلاق و ... به لبه ی پرتگاه هدایت کنیم.

    فردی که آماده ی جدایی نیست، نسبت به خودش ناآگاه هست و تلاش کافی نداشته بعد از طلاق هم محکوم به گذران یک زندگی سخت خواهد بود. اینچنین نیست که تصور کنیم اون فرد به آرامش رسیده و برعکس اون فقط دچار رنج های جدیدی شده و حتی در صورت ورود به رابطه ای جدید باز هم همان نقص ها و ناآگاهی ها و ... رو با خودش به رابطه ی جدید خواهد برد و در اون رابطه هم به یک صورت دیگر رنج خواهد کشید.
    لذا باید به باورها و برداشت های اشتباه شاخ و برگ ندیم وگرنه این زنگ خطری برای خود ما هم خواهد بود.


  16. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    tavalode arezoo (چهارشنبه 12 آذر 99), آنه ماری (سه شنبه 11 آذر 99)

  17. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 شهریور 00 [ 17:32]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    7,864
    سطح
    59
    Points: 7,864, Level: 59
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 325 در 136 پست

    Rep Power
    43
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سحر بهاری نمایش پست ها
    سلام به دوستان محترم همدردی

    با نگاهی به تک تک پست های خانم ویولت در تاپیک های ایشان میشود فهمید که شرایط جدایی رو ندارند. جدایی هم مسلتزم توجه به موارد مختلفی و بررسی فرد توسط متخصص هست که نادیده گرفتن اونها تنها یک درد دیگر، بر دردهای قبلی شخص اضافه خواهد کرد.

    از آنجایی که شرایط افراد از هر نظر با هم فرق داره، علاوه ی بر اون ما باید تلاش واقعی و لازم او رو هم بسهم خودش زندگی مشترک در نظر بگیریم. اگر متوجه بشیم اون فرد به توصیه ها و نکته ها آنچنان که شایسته هست عمل نکرده و از طرفی در شرایطی نیست که جدا بشه، بهیچ عنوان نباید او رو با عباراتی مثل ترس از طلاق و ... به لبه ی پرتگاه هدایت کنیم.

    فردی که آماده ی جدایی نیست، نسبت به خودش ناآگاه هست و تلاش کافی نداشته بعد از طلاق هم محکوم به گذران یک زندگی سخت خواهد بود. اینچنین نیست که تصور کنیم اون فرد به آرامش رسیده و برعکس اون فقط دچار رنج های جدیدی شده و حتی در صورت ورود به رابطه ای جدید باز هم همان نقص ها و ناآگاهی ها و ... رو با خودش به رابطه ی جدید خواهد برد و در اون رابطه هم به یک صورت دیگر رنج خواهد کشید.
    لذا باید به باورها و برداشت های اشتباه شاخ و برگ ندیم وگرنه این زنگ خطری برای خود ما هم خواهد بود.



  18. کاربر روبرو از پست مفید آنه ماری تشکرکرده است .

    سحر بهاری (سه شنبه 11 آذر 99)


 
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.