ممنونم خادم رضا گرامی بابت وقتی که هر بار برام میزاری و نظراتت رو میگی
دخترم دو و نیم ساله هست و تا ۱۸ سال راه زیادی در پیش هست و از آنجایی که میگن کمترین آسیب به کودکان طلاق در سن زیر ۳ سال میرسه
و من میترسم برگردم به زندگی دوباره و نتونم تحمل کنم رفتار دیکتاتوری و کنترل گری و کینه جویانه اش رو و دخترم با سن بالاتر آسیب بیشتری بخوره
نکته بعدی که در صحبت هاتون بود اینکه بهش بگم"" هر چی نظر تو هست""
متاسفانه همیشه تو این هفت سال نظر ایشون پیش رفته و هر جایی خلاف نظرش دادم بحث و دعوا شده ولی در آخر بازم نظر ایشون اجرا شده و این رو حق مسلم خودش میدونه!! و جاهایی هم که حوصله بحث نداشتم از اول گفتم هر کاری به نظرت درسته انجام بده فقط بزار آرامش داشته باشم که متاسفانه هیچ وقت هم نتونستم به آرامش برسم و تازه محکوم میشدم به خونسردی و بی تفاوتی و بی رگ بودن!!!!!!!!!!
((در حالی که در پست قبلم اکثر افراد به من گفتن رفتار منفعلانه داشتی و این باعث شده رفتار های منفی شوهرت بیشتر بشه...))
یعنی این هفت سال من کوتاه اومدم و انعطاف به خرج دادم که زندگیمون ادامه پیدا کرد و در این ۳ ماه آخر که روی موضع خودم موندم و کمی اقتدار به خرج دادم زندگیم تا مرز جدایی پیش رفته!!!!
واقعا احساس میکنم دیگه توان پا گذاشتن روی نظر و خواسته های خودم رو فقط به قیمت ادامه دادن زندگی مشترکم ندارم... آخه تا کی!!! احساس پوچی دارم! احساس مفید نبودن! انفعالی که مطمئنم بعده ها هم از سمت همسرم به دخترم القا میشد!
علاقه مندی ها (Bookmarks)