به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 مرداد 99 [ 14:47]
    تاریخ عضویت
    1399-3-06
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    2,106
    سطح
    27
    Points: 2,106, Level: 27
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خانومم شدیدا فحاش و شکاک است - نمیدونم ادامه بدم یا طلاق بگیرم!

    سلام دوستان عرض ادب.
    آقایی 27 ساله هستم که حدود 2 ساله ازدواج کردم و 6 ماهه که زیر سقف هستیم و بچه هم نداریم.
    اولا اینکه میدونم تو هر دعوای زن و شوهری، هر دو طرف مقصرن و منم اشتباهاتی داشتم. اما میخوام وضعیتی که الان درگیرش هستم رو عرض کنم خدمتتون.

    خانوم بنده تو مواقع دعوا شدیدا فحاش و توهینگر هست. رکیک ترین الفاظی که فکرش رو بکنید که شرم دارم اینجا بیان کنم. اول از خودم شروع میکنه و بعد به پدر و مادر و اعتقادم و قومیت و... میرسه. توی دعواها با تمام وجود فریاد میزنه و جیغ میکشه، صاحب خونه دو سه بار مارو جواب کرد که با شرمندگی و... پشیمونش کردم که بتونم تا آخر سال بمونم.
    تقریبا نسبت به هر شخصی بدبین هست. حتی کسایی که اولین بار میبینتشون. خدا نکنه شروع کنه پشت سر کسی حرف زدن، منم باید حتما به اون طرف فحش بدم تا راضی بشه. حتی بارها مجبورم کرده به مادر و پدرم فحش بدم تا جیغ و داد نکنه. (با اینکه بعدش باز کار خودشو انجام داده)

    شکاک هست. شک الکی و بدبینی بیجا به محل کارم داره، بارها و بارها گوشیم رو چک کرده و با اینکه هیچوقت چیزی پیدا نکرده بازم ادامه داده این کارو. دیروز رفت اسم چندتا مخاطب و همکارم رو از گوشیم حذف کرد.

    2 ساله ازدواج کردیم، اما هنوز اسم آدمایی که قبلا باهاشون دوست بوده تو خونه ما هست. بارها گفتم دوست ندارم اسم پسرایی که الان نیستن رو بیاری، اما میگه "بابا اونا که چیزی نیست و دیگه رفتن" و ادامه داده. مثلا فلانی تو فلان چیز از تو بهتر بود!

    سرتون رو درد نیارم، مشکل اصلی من باهاش فحاشی بسیار رکیک و خشم کنترل نشدنیش هست. بارها از سرکار با میگرن اومدم خونه، شروع کرده بدون مقدمه پشت سر خانوادم حرف زدن و نذاشته من بخوابم یا دراز بکشم. بعدش هم که گفتم "ای بابا سرم درد میکنه بذار واسه یه موقع دیگه" گفته باز تا حرف خانوادت شد سرت درد گرفتی ک... و شروع کرد به فحش دادن و منم چندبار از کوره در رفتم و درگیری فیزیکی هم داشتیم.

    بارها به طلاق فکر کردم، اما از حسای بدی که میگن بعدش میاد واهمه دارم. نمیدونم چه کنم؟! مشاوره هم رفتیم بی فایده بوده، بزرگای فامیل هم یه بار وساطت کردن اتفاقی نیفتاده

    ببخشید طولانی شد، دلم پر بود
    ویرایش توسط yusefnabavi : یکشنبه 25 خرداد 99 در ساعت 12:39

  2. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام

    در مورد بددهانی همسرتون؛

    * یکی از مهمترین مسائل در مواجهه با چنین موقعیت هایی عدم مقابله به مثله، چون فرد درگیر هست و مقابله به مثل فقط اوضاع رو وخیم تر خواهد کرد.
    عدم مقابله به مثل یعنی انتخاب سکوت و آرامش و بررسی بدور از تنش مسئله با همسر در زمان دیگر .

    * مطلب بعدی از بین بردن زمینه های ایجاد ناراحتی و بددهنی هست. باید سعی کنید علل رو شناسایی کنید، مثلا بعضی افراد تمایل دارند شب ها بعد از صرف شام در اتاقی با نور کم دراز بکشن و موسیقی ملایم گوش کنن ... روشن کردن لامپ، سر و صدا و بر هم زدن آرامش باعث ناراحتی اون شخص خواهد شد.

    * رفتارها و گفتارهای مثبت ایشون رو با تشویق و برجسته کردن تقویت کنین.

    * نحوه ی تعامل صحیح با همسرتون رو یاد بگیرین تا بتونید به شیوه منطقی و قابل قبول درخواست های خودتون رو بیان کنین ( مثل پرهیز از بیان کلمات یا جملات منفی و آزار دهنده )

    * سعی کنید به دغدغه ها، نیازها و نگرانی های همسرتون توجه کنید و اینکار با همدلی، گوش دادن به حرف ها و در نهایت شناسایی علاقه مندی ها و موارد مهم امکان پذیر هست. پیدا کردن راه هایی برای محبت، درک و حمایت از همسر اثر مثبتی بر رابطه ی شما خواهد گذاشت . در نظر داشته باشین یکی از مهم ترین علل اصلی پرخاشگری، ناکامی در تامین نیازها هست.

    * امتیازهای بددهانی رو شناسایی و قطع کنین. مثلا بددهانی میکنه که شما تسلیم یک خواسته بشین! پرخاشگری یک نوع کنترل کردن دیگران هست.

    * سعی کنین تا جایی که امکان پذیر هست رفتار و گفتار درستی داشته باشین و با افرادی اینچنین ارتباط برقرار کنین و اگر دور و بر شما افراد فحاش با پرخاشگر هستن ارتباطتتون رو کمرنگ کنین.

    * در زمان های مناسب و آرام با همسرتون درباره تأثیرات منفی بددهانی صحبت کنین، اینجا مهم هست که شما نه انفعال رو انتخاب میکنید و نه پرخاش رو ، بلکه تبادل نظر صمیمانه رو بهترین راه تشخیص میدین.

    دلایل فحاشی ناکامی ، الگوهای غلط، اجتماع، فقدان مهارت گفتگو، مسائل روانشناختی و ... هم هست.


    برای شک همسرتون هم مواردی رو اشاره میکنم؛

    * حالت تدافعی یا تلافی جویانه نداشته باشین.

    * بسترهای ایجاد شک رو از بین ببرین. ( حدود ارتباطات، تعلل در پاسخگویی، دیر آمدن، زود رفتن، خاموش کردن گوشی و ... )

    * طبق مطلب قبل که بیان کردم در فضای صمیمی گفتگو کنین و بیشتر شنونده باشین تا با دنیای درونیش آشنا بشین و خواسته و نیازهاش رو شناسایی کنین.

    * به احساساتش پاسح بدین، پیامی، چشمی، تلفنی، اینترنتی و ... اجازه بدین اون احیاس امنیت براش ایجاد بشه و فکر نکنه که شما رو از دست خواهد داد.

    * اعتماد سازی کنین.

    چند سؤال دارم ؛

    ۱. همسرتون چند ساله هستن؟

    ۲. دوران آشنایی و عقد متوجه این مسائل بودین؟

    ۳. آبا کسی در خانواده ی ایشان الگوهای چنین رفتارهایی هست یا خیانتی اتفاق افتاده؟

    ۴. شما از روابط قبلی ایشان مطلع بودین؟ بر سر چه مسائلی از اونها صحبت میکنن؟


    من انشالله موارد جدیدی به ذهنم برسه براتون قرار میدم





  3. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    yusefnabavi (یکشنبه 25 خرداد 99)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 مرداد 99 [ 14:47]
    تاریخ عضویت
    1399-3-06
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    2,106
    سطح
    27
    Points: 2,106, Level: 27
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سحر بهاری نمایش پست ها
    سلام

    در مورد بددهانی همسرتون؛

    * یکی از مهمترین مسائل در مواجهه با چنین موقعیت هایی عدم مقابله به مثله، چون فرد درگیر هست و مقابله به مثل فقط اوضاع رو وخیم تر خواهد کرد.
    عدم مقابله به مثل یعنی انتخاب سکوت و آرامش و بررسی بدور از تنش مسئله با همسر در زمان دیگر .

    * مطلب بعدی از بین بردن زمینه های ایجاد ناراحتی و بددهنی هست. باید سعی کنید علل رو شناسایی کنید، مثلا بعضی افراد تمایل دارند شب ها بعد از صرف شام در اتاقی با نور کم دراز بکشن و موسیقی ملایم گوش کنن ... روشن کردن لامپ، سر و صدا و بر هم زدن آرامش باعث ناراحتی اون شخص خواهد شد.

    * رفتارها و گفتارهای مثبت ایشون رو با تشویق و برجسته کردن تقویت کنین.

    * نحوه ی تعامل صحیح با همسرتون رو یاد بگیرین تا بتونید به شیوه منطقی و قابل قبول درخواست های خودتون رو بیان کنین ( مثل پرهیز از بیان کلمات یا جملات منفی و آزار دهنده )

    * سعی کنید به دغدغه ها، نیازها و نگرانی های همسرتون توجه کنید و اینکار با همدلی، گوش دادن به حرف ها و در نهایت شناسایی علاقه مندی ها و موارد مهم امکان پذیر هست. پیدا کردن راه هایی برای محبت، درک و حمایت از همسر اثر مثبتی بر رابطه ی شما خواهد گذاشت . در نظر داشته باشین یکی از مهم ترین علل اصلی پرخاشگری، ناکامی در تامین نیازها هست.

    * امتیازهای بددهانی رو شناسایی و قطع کنین. مثلا بددهانی میکنه که شما تسلیم یک خواسته بشین! پرخاشگری یک نوع کنترل کردن دیگران هست.

    * سعی کنین تا جایی که امکان پذیر هست رفتار و گفتار درستی داشته باشین و با افرادی اینچنین ارتباط برقرار کنین و اگر دور و بر شما افراد فحاش با پرخاشگر هستن ارتباطتتون رو کمرنگ کنین.

    * در زمان های مناسب و آرام با همسرتون درباره تأثیرات منفی بددهانی صحبت کنین، اینجا مهم هست که شما نه انفعال رو انتخاب میکنید و نه پرخاش رو ، بلکه تبادل نظر صمیمانه رو بهترین راه تشخیص میدین.

    دلایل فحاشی ناکامی ، الگوهای غلط، اجتماع، فقدان مهارت گفتگو، مسائل روانشناختی و ... هم هست.


    برای شک همسرتون هم مواردی رو اشاره میکنم؛

    * حالت تدافعی یا تلافی جویانه نداشته باشین.

    * بسترهای ایجاد شک رو از بین ببرین. ( حدود ارتباطات، تعلل در پاسخگویی، دیر آمدن، زود رفتن، خاموش کردن گوشی و ... )

    * طبق مطلب قبل که بیان کردم در فضای صمیمی گفتگو کنین و بیشتر شنونده باشین تا با دنیای درونیش آشنا بشین و خواسته و نیازهاش رو شناسایی کنین.

    * به احساساتش پاسح بدین، پیامی، چشمی، تلفنی، اینترنتی و ... اجازه بدین اون احیاس امنیت براش ایجاد بشه و فکر نکنه که شما رو از دست خواهد داد.

    * اعتماد سازی کنین.

    چند سؤال دارم ؛

    ۱. همسرتون چند ساله هستن؟

    ۲. دوران آشنایی و عقد متوجه این مسائل بودین؟

    ۳. آبا کسی در خانواده ی ایشان الگوهای چنین رفتارهایی هست یا خیانتی اتفاق افتاده؟

    ۴. شما از روابط قبلی ایشان مطلع بودین؟ بر سر چه مسائلی از اونها صحبت میکنن؟


    من انشالله موارد جدیدی به ذهنم برسه براتون قرار میدم




    سلام و تشکر از وقتی که برای پاسخ گذاشتید.

    توصیه شما درباره
    عدم مقابله به مثل رو من چندباری امتحان کردم اما جواب نمیده و باید نظر بدم. یعنی با جملاتی مثل "چرا چیزی نمیگی" یا "تا حرف خانوادت شد لال شدی" و... مواجه میشم. وقتی هم که تلاش میکنم جملات آرومی رو بگم که بهش حق بدم معمولا میگه "نه، این اون جمله ای نیست که باید بگی" و توی اون شرایط تنشی که ایجاد میشه واقعا نمیدونم باید چیکار کنم.

    در مورد شک هم من هیچکدوم از مواردی که گفتید رو ندارم، هیچوقت نشده پیامشو دیر جواب بدم یا معلوم نباشه کجام! گوشیم همیشه در دسترسه و حتی قفل هم نداره! (حقیقتش برام زور داره منی که یه عمر بخاطر اعتقادات نسبتا مذهبیم تابوی بزرگی توی چشم چرونی و خیانت تو ذهنم دارم، اینطوری یه سره به این کار متهم بشم)

    در مورد سوالایی که پرسیدید:
    1. خانمم یک سال از من بزرگتره 28 ساله

    2.بله دوران آشنایی متوجه روحیه عصبیش بودم و فحش به مادرم اولین بار تو دوران نامزدی اتفاق افتاد که من تقریبا اون دفعه سه فاز از سرم پرید و اصلا انتظار این حرکت رو نداشتم. (ولی صحبت کردیم و قرارشد به تدریج بهتر شه که نشد)

    3. بله توی خانوادشون چندبار شاهد سر و صدای زیاد بودم. اوایل نمیدونستم اما بعدا دیدم که حتی مادرشون هم با پدرش گاهی خیلی بد صحبت میکنه طوری که من اون وسط خجالت زده میشم. در واقع پدرشون توی خونه احترام پدرانه و بزرگ منشی رو نداره.

    4. بله در جریان روابط هم بودیم. اما قرار گذاشته بودیم که بعد از ازدواج گذشته هامون بره زیر خاک.
    معمولا وقتی یه دعوایی میشه و مثلا من یه کاری میکنم که از نظرش اشتباهه، سریع میگه اون فلانی مثل تو نبود.
    البته همون فلانی کسی بود که هربار گوشیش رو میگشت یه اثر از خیانت توش پیدا میکرد.
    وقتی این آدم رو با من مقایسه میکنه واقعا احساس بدی پیدا میکنم.


  5. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    خواهش میکنم، متشکرم

    بخش مهمی از مشکلاتی که امروز گریبانگیر رابطه ی شماست میتونست در همان دوران آشنایی بررسی بشه و در همون دوران تصمیمات بهتری بگیرید.
    زنگ خطرهایی که دیدید ولی جدی نگرفتید ... مثل پرخاش، فحاشی‌ روابط قبل از ازدواج و تحقیق ناکافی درباره شرایط خانوادگی و ...
    نقل قول نوشته اصلی توسط yusefnabavi نمایش پست ها
    وقتی هم که تلاش میکنم جملات آرومی رو بگم که بهش حق بدم معمولا میگه "نه، این اون جمله ای نیست که باید بگی".
    در مورد عدم مقابله به مثل مطلبی که مهم هست اینه شما نباید واکنشی در برابر طرف مقابل داشته باشین و نباید بهش حق بدید! در واقع شما نه منفعل باشید و نه پرخاشگر ... بلکه با جرأتمندی در زمانی که آرامش برقرار هست موضوع رو بررسی کنید. اگر بهش حق بدین یعنی همون امتیازی که میخواد از پرخاشگری بگیره رو بهش تقدیم میکنین.

    نیاز زیادی به گفتگو دارید و باید درباره انتظارات، توقعات، نیازها و ... با هم صحبت کنین، در این صحبت های انتقادهای سازنده رو بپذیرین و بیشتر بشنوین.
    همسرتون هم حتما نیاز دارن از کمک های تخصصی بهره مند بشن، این بهره مندی مسلتزم صبر و پیشروی شما از روی دستور العمل هاست .
    طلاق آخرین گزینه هست.






  6. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    yusefnabavi (دوشنبه 26 خرداد 99), بالهای صداقت (چهارشنبه 12 شهریور 99)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 مرداد 99 [ 14:47]
    تاریخ عضویت
    1399-3-06
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    2,106
    سطح
    27
    Points: 2,106, Level: 27
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از وقتی که گذاشتید. امیدوارم بتونم قضیه رو مدیریت کنم. حتما بازم از راهنماییاتون استفاده میکنم

  8. کاربر روبرو از پست مفید yusefnabavi تشکرکرده است .

    سحر بهاری (دوشنبه 26 خرداد 99)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 18:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,849
    سطح
    71
    Points: 11,849, Level: 71
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 201
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    من تجربه خودم در اوایل ازدواج رو بهتون میگم شاید براتون مفید بشه

    من هم از همسرم بزرگترم
    بارها این مسئله رو مادرشوهرم به روم آورده حتی ظاهر منو با پیرزنهای 60 ساله مقایسه کرده و یا مثلا گفته قرار بوده فلانی رو بگیریم یا فلانی عاشق پسرم بود ..فلانی اومده بود التماسم کرد که دخترشو بگیرم و........درحالی که ازدواجم کاملا سنتی بود مادرش منو پسندید و دخترها و خانواده های این شهر اصولا مغرورن و امکان نداره همچین کاری بکنند

    اوایل من خیلی عصبی میشدم به همسرم بارها گفتم ایشون حمایت آنچنانی نکرد
    کلا این مطالب رو جلوی همسرم نمیگفت
    من هم تا با خودم مرور میکردم حرفهاشو یا چیز جدیدی میگفت میومدم خونه همه رو جمع میکردم و به همسرم و مادرش توهین میکردم
    یا در زمان عقد که یه خطایی داشتن من تا حالا هنوز یادم نرفته ...هرچند با کمک سحربهاری و...یه هفته است دارم رو خودم کار میکنم کمی کمرنگ تر شده

    کارهمسرتون درست نیست
    ولی شما هم باید ببینید علت رفتارش چیه

    بزرگتر بودن همسرتون هم بی تاثیر نیست
    من خودم همیشه تو ناخودآگاهم اینه که همسرم منو زشت و پیر فرض می کنه

  10. 2 کاربر از پست مفید حیاط خلوت تشکرکرده اند .

    yusefnabavi (دوشنبه 26 خرداد 99), زن ایرانی (سه شنبه 27 خرداد 99)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 مرداد 99 [ 14:47]
    تاریخ عضویت
    1399-3-06
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    2,106
    سطح
    27
    Points: 2,106, Level: 27
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون "حیاط خلوت" عزیز که توی بحث شرکت کردید.
    در مورد بزرگتر بودن خانم از آقا اتفاقا بین ما هم چندبار زخم و کنایه پیش اومده. خانومم چندین بار گفته "چون بچه ای معلومه نمیتونی درست تصمیم بگیری"
    من یه جایی تو همین انجمن خوندم که پرخاشگری و فریاد خانوم ها از روی دوست داشتن و درخواست توجه هست.
    من واقعا این حرف رو قبول ندارم، این مصداق بارز دوستی خاله خرسه است!

    مگه با یه کودک 3-4 ساله طرفیم که پرخاشگری نشونه دوست داشتن باشه؟! مگه میشه هم دل طرفتو به درد بیاری و هیچ احترامی براش قائل نشی و از طرفی انتظار محبت داشته باشی؟!

    بخدا که مرد خیلی نیاز به احترام داره، چندین و چندبار جلوی خانوادش هرچی از دهنش دراومد نثارم کرد و پدر و مادرش هم نمیتونستن جلوشو بگیرن! وقتی عصبی میشه واقعا قابل کنترل نیست. چندبار شده حرفای شخصی بینمون رو که من بهش گفتم جلوی بقیه فریاد زده.
    بارها بهش گفتم من مشکلی با عصبانیتت ندارم و میدونم بعضیا شخصیت عصبی دارن و باهم درستش میکنیم. اما واقعا وقتی میری تو فاز فحش دادن نمیتونم تحمل کنم. بخدا همسایه ها بهم گفتن ما حتی وقتی صبحا دارید در مورد چایی و صبحانه حرف میزنید صداتونو میشنویم... سربسته فهمیدم تمام فحشایی که نثارم میشه رو همه میفهمن! واقعا دوست ندارم جلوی بقیه اینطوری حقیر جلوه کنم.

    من خیلی نگرانم که چند وقت دیگه جلوی بچه باهام اینطوری برخورد نشه! شما فرض کن مادر بچه به پدرش اینطوری بی احترامی کنه. اون بچه دیگه حسابی از پدر میبره؟! چه تضمینی وجود داره خود اون بچه هم وقتی بزرگ شد درشت بار پدرش نکنه؟!

  12. کاربر روبرو از پست مفید yusefnabavi تشکرکرده است .

    زن ایرانی (سه شنبه 27 خرداد 99)

  13. #8
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط yusefnabavi نمایش پست ها
    بارها بهش گفتم من مشکلی با عصبانیتت ندارم

    من خیلی نگرانم که چند وقت دیگه جلوی بچه باهام اینطوری برخورد نشه! شما فرض کن مادر بچه به پدرش اینطوری بی احترامی کنه. اون بچه دیگه حسابی از پدر میبره؟! چه تضمینی وجود داره خود اون بچه هم وقتی بزرگ شد درشت بار پدرش نکنه؟!

    دو مطلب رو لازم دیدم خدمتتون عرض کنم ؛

    ۱. این اشتباه هست که شما بگین من مشکلی با عصبانیتت ندارم، شما دو نفر باید نیازها و مشکلات هم رو بررسی کنید و جایی که میدونید یک رفتار یا گفتار آسیب زننده هست در موردش صحبت کنید. فرد مقابل شما باید متوجه اشتباهاتش باشه و شما هم نباید سرسری بگیرید و بگین من مشکلی ندارم!
    از بکاربردن چنین جملاتی پرهیز کنین و اجازه بدین زمانی که آرام هست به رفتار خودش فکر کنه و گمان نبره که رفتار من خیلی هم بد نبوده، سخنان من خیلی هم ناشایست نبوده و ...حتما حقی داشتم، حتما اذیتم کردن، حتما ....!

    ۲. لطفا تا زمانی که همسرتون از نظر روانی اصلاح نشدن و مورد تأیید متخصص قرار نگرفتن... از فکر داشتن فرزند خودداری کنید.




  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 18:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,849
    سطح
    71
    Points: 11,849, Level: 71
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 201
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    اینکه گفتن پرخاشگری نشونه درخواست توجه هست درسته
    باز هم مببینید ریشه رفتار همسرتون چیه ؟
    هر سری یه راه جدید رو امتحان کنید شاید درست شد

    من خودم دارو مصرف می کنم که ماسفانه تاثیر پرخاشگریم بیشتر میشه ولی سعی می کنم کنترلش کنم
    به همسرتون بگین تو که پرخاش می کنم چه حسی دارم و..
    براش کتاب بگیرید
    سرشو به یه کاری گرم کنید
    کلا آدم که بیکار باشه و فعالیت نداشته باشه شروع میکنه به خودخوری و افکار منفی

  15. کاربر روبرو از پست مفید حیاط خلوت تشکرکرده است .

    زن ایرانی (سه شنبه 27 خرداد 99)

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام، من هم اومدم تجربه خودم رو تو این زمینه بگم. من خیلی دختر آروم و مهربونی بودم که بعدها فهمیدم در برخورد با خانواده همسر دچار انفعال شده بودم چون بلد نبودم چطور از حق خودم دفاع کنم. متاسفانه بی احترامی های مادر همسر و جواب ندادن من باعث میشد تمام این حس های منفی روی هم جمع بشه و اوایل که نمیخواستم همسرم رو ناراحت کنم چیزی مطرح نمیکردم ولی به مرور وقتی حس های منفی زیاد شد و صبرم لبریز شد و اینکه نمیتونستم رفتار مناسبی در برخورد با بی احترامی های مادر همسر داشته باشم، همسرم رو مورد خشونت و عصبانیت خودم قرار میدادم و ایشون هم مثل شما تحمل میکرد تا جاییکه فهمیدم دیگه گنجایشش داره تمام میشه شروع کردم به رفتن به کلاس یوگا و انجام مدیتیشن، در کنارش تمرینات سپاسگزاری رو هم انجام دادم که خیلی کمکم کرد تو کنترل خشم و عصبانیتم. الان خیلی بهترم ولی شاید بازهم با توجه به موقعیتی که پیش بیاد عصبانی بشم ولی خوداگاهیم بالاتر رفته. پیشنهاد مبکنم دوستانه از همسرتون بخواین که برای فروکش کردن حس های منفی، که بیشترین ضررش به خود شخص میرسه،تمرینات سپاسگزاری و خودشناسی رو شروع کنه. توی این مسیر فقط خود شخص میتونه به خودش کمک کنه و البته صبر و دیدن تلاش شخص توسط اطرافیان و تشویق اونها.

  17. 3 کاربر از پست مفید زن ایرانی تشکرکرده اند .

    yusefnabavi (شنبه 31 خرداد 99), حیاط خلوت (پنجشنبه 29 خرداد 99)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.