نوشته اصلی توسط
سحر بهاری
سلام
در مورد بددهانی همسرتون؛
* یکی از مهمترین مسائل در مواجهه با چنین موقعیت هایی عدم مقابله به مثله، چون فرد درگیر هست و مقابله به مثل فقط اوضاع رو وخیم تر خواهد کرد.
عدم مقابله به مثل یعنی انتخاب سکوت و آرامش و بررسی بدور از تنش مسئله با همسر در زمان دیگر .
* مطلب بعدی از بین بردن زمینه های ایجاد ناراحتی و بددهنی هست. باید سعی کنید علل رو شناسایی کنید، مثلا بعضی افراد تمایل دارند شب ها بعد از صرف شام در اتاقی با نور کم دراز بکشن و موسیقی ملایم گوش کنن ... روشن کردن لامپ، سر و صدا و بر هم زدن آرامش باعث ناراحتی اون شخص خواهد شد.
* رفتارها و گفتارهای مثبت ایشون رو با تشویق و برجسته کردن تقویت کنین.
* نحوه ی تعامل صحیح با همسرتون رو یاد بگیرین تا بتونید به شیوه منطقی و قابل قبول درخواست های خودتون رو بیان کنین ( مثل پرهیز از بیان کلمات یا جملات منفی و آزار دهنده )
* سعی کنید به دغدغه ها، نیازها و نگرانی های همسرتون توجه کنید و اینکار با همدلی، گوش دادن به حرف ها و در نهایت شناسایی علاقه مندی ها و موارد مهم امکان پذیر هست. پیدا کردن راه هایی برای محبت، درک و حمایت از همسر اثر مثبتی بر رابطه ی شما خواهد گذاشت . در نظر داشته باشین یکی از مهم ترین علل اصلی پرخاشگری، ناکامی در تامین نیازها هست.
* امتیازهای بددهانی رو شناسایی و قطع کنین. مثلا بددهانی میکنه که شما تسلیم یک خواسته بشین! پرخاشگری یک نوع کنترل کردن دیگران هست.
* سعی کنین تا جایی که امکان پذیر هست رفتار و گفتار درستی داشته باشین و با افرادی اینچنین ارتباط برقرار کنین و اگر دور و بر شما افراد فحاش با پرخاشگر هستن ارتباطتتون رو کمرنگ کنین.
* در زمان های مناسب و آرام با همسرتون درباره تأثیرات منفی بددهانی صحبت کنین، اینجا مهم هست که شما نه انفعال رو انتخاب میکنید و نه پرخاش رو ، بلکه تبادل نظر صمیمانه رو بهترین راه تشخیص میدین.
دلایل فحاشی ناکامی ، الگوهای غلط، اجتماع، فقدان مهارت گفتگو، مسائل روانشناختی و ... هم هست.
برای شک همسرتون هم مواردی رو اشاره میکنم؛
* حالت تدافعی یا تلافی جویانه نداشته باشین.
* بسترهای ایجاد شک رو از بین ببرین. ( حدود ارتباطات، تعلل در پاسخگویی، دیر آمدن، زود رفتن، خاموش کردن گوشی و ... )
* طبق مطلب قبل که بیان کردم در فضای صمیمی گفتگو کنین و بیشتر شنونده باشین تا با دنیای درونیش آشنا بشین و خواسته و نیازهاش رو شناسایی کنین.
* به احساساتش پاسح بدین، پیامی، چشمی، تلفنی، اینترنتی و ... اجازه بدین اون احیاس امنیت براش ایجاد بشه و فکر نکنه که شما رو از دست خواهد داد.
* اعتماد سازی کنین.
چند سؤال دارم ؛
۱. همسرتون چند ساله هستن؟
۲. دوران آشنایی و عقد متوجه این مسائل بودین؟
۳. آبا کسی در خانواده ی ایشان الگوهای چنین رفتارهایی هست یا خیانتی اتفاق افتاده؟
۴. شما از روابط قبلی ایشان مطلع بودین؟ بر سر چه مسائلی از اونها صحبت میکنن؟
من انشالله موارد جدیدی به ذهنم برسه براتون قرار میدم
سلام و تشکر از وقتی که برای پاسخ گذاشتید.
توصیه شما درباره عدم مقابله به مثل رو من چندباری امتحان کردم اما جواب نمیده و باید نظر بدم. یعنی با جملاتی مثل "چرا چیزی نمیگی" یا "تا حرف خانوادت شد لال شدی" و... مواجه میشم. وقتی هم که تلاش میکنم جملات آرومی رو بگم که بهش حق بدم معمولا میگه "نه، این اون جمله ای نیست که باید بگی" و توی اون شرایط تنشی که ایجاد میشه واقعا نمیدونم باید چیکار کنم.
در مورد شک هم من هیچکدوم از مواردی که گفتید رو ندارم، هیچوقت نشده پیامشو دیر جواب بدم یا معلوم نباشه کجام! گوشیم همیشه در دسترسه و حتی قفل هم نداره! (حقیقتش برام زور داره منی که یه عمر بخاطر اعتقادات نسبتا مذهبیم تابوی بزرگی توی چشم چرونی و خیانت تو ذهنم دارم، اینطوری یه سره به این کار متهم بشم)
در مورد سوالایی که پرسیدید:
1. خانمم یک سال از من بزرگتره 28 ساله
2.بله دوران آشنایی متوجه روحیه عصبیش بودم و فحش به مادرم اولین بار تو دوران نامزدی اتفاق افتاد که من تقریبا اون دفعه سه فاز از سرم پرید و اصلا انتظار این حرکت رو نداشتم. (ولی صحبت کردیم و قرارشد به تدریج بهتر شه که نشد)
3. بله توی خانوادشون چندبار شاهد سر و صدای زیاد بودم. اوایل نمیدونستم اما بعدا دیدم که حتی مادرشون هم با پدرش گاهی خیلی بد صحبت میکنه طوری که من اون وسط خجالت زده میشم. در واقع پدرشون توی خونه احترام پدرانه و بزرگ منشی رو نداره.
4. بله در جریان روابط هم بودیم. اما قرار گذاشته بودیم که بعد از ازدواج گذشته هامون بره زیر خاک.
معمولا وقتی یه دعوایی میشه و مثلا من یه کاری میکنم که از نظرش اشتباهه، سریع میگه اون فلانی مثل تو نبود.
البته همون فلانی کسی بود که هربار گوشیش رو میگشت یه اثر از خیانت توش پیدا میکرد.
وقتی این آدم رو با من مقایسه میکنه واقعا احساس بدی پیدا میکنم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)