نوشته اصلی توسط
میشل
یادم رفت بگم،
خوبه که نوه های دیگه رو هم به سر زدن بهشون ترغیب کنی. مادر بزرگت خونواده بزرگی داره. اگه هفته ای یک نفر بهش سر بزنه، یا برای یک روز ببردش پارک یا خرید یا تئاتر و... (البته بعد از کرونا) یا تو دور همی ها دعوتش کنید یا هر از گاهی یه شب مهمون یکی از نوه ها باشه، تنها نمی مونه، چه خونه سالمندان باشه، چه با پرستار زندگی کنه.
در واقع به نظرم چیزیکه مهم تر از محل زندگیشونه، اینه که همچنان عضوی از خونواده باشه. این رو حتی خودت یک نفر هم می تونی تا حد خوبی محقق کنی. با سر زدن بهش، دعوت کردنش به مهمونی ها، نگهداشتنش تو حافظه بقیه، ترغیب کردن دیگران. و خلاصه اینکه این فضای تلخ رو می تونی شاد و عادی کنی. این حس منفی و احساس گناه و استیصالی که همه توی دلشون دارن و باعث فاصله گرفتنشون از مادربزرگت می شه رو می تونی با کارهای کوچیک به تدریج از بین ببری. و به خودش هم این حس رو بدی که زندگی کردن در یه پانسیون یا با پرستار، به معنی طرد شدن از خونواده و تنهایی و مورد ستم واقع شدن نیست و این وضعیت هم می تونه عادی باشه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)