هر وقت به " چرایی" علت این خیانت پی بردید، اونوقت میتونین بررسی کنین که آیا بمانم یا نه.
راه یافتن چرایی این خیانت پرسش های مکرر از همسرت و ایجاد تنش نیست بلکه طبق مواردی که قبل تر گفتم و گفتند باید اصولی ( با کمک مشاور ) ریشه یابی کنین و واقعا لازمش هم برقراری آرامش هست.
از طرفی شما باید به روانشناس مراجعه کنین، شاید مشکلی رو روانشناس ریشه یابی کنه که خودتون ازش غافل بودین و از همون جا ضربه خوردین.
هر وقت جواب درست براتون محرز شد، پس یکسری پرسش ها از خودتون حق تصمیمی گیری دارین؛
۱. آیا واقعا هنوز هم همسرم رو دوست دارم؟
۲. آیا در زندگی مشترک تا قبل از این اتفاق بعنوان یک زن، احساس خوشبختی میکردم؟ ( از نظر محبت، رفاه و ... )
۳. آیا بعد از طلاق میتونم ضمانت بدم خوشحال زندگی میکنم؟
۴. آیا به همسرم وابستگی دارم ؟ ( روانی و مالی )
۵. آیا میتونم شرایط مطلقه بودن رو با توجه به فرهنگ جامعه بپذیرم؟
۶. آیا در صورت طلاق میتونم مستقل باشم یا در صورت برگشت پیش والدین، میتونم در خانه ی پدری استقلال داشته باشم؟
۷. آیا میتونم فرزندم رو از نظر روانی و مالی بتنهایی حمایت کنم؟
۸. آیا من بعنوان یک انسان عیبی ، خطایی، گناهی ... در زندگی نداشتم؟
۹. آیا زندگی مجردی رو میتونم بپذیرم؟
۱۰. آیا میتونم ضمانت بدم در زندگی بعدی موفق باشم و همین مسائل یا بدتر از این اتفاق نیافتد؟
۱۱. آیا هنوزم میتونم آدم های مهم زندگیم رو ببخشم و یه فرصت بهشون بدم ؟
و ...
علاقه مندی ها (Bookmarks)