نمیدونم چیکار کنم

[سحر بهاری]

ت

ایشون برگشتن منم سکوت کردم ازم خواستن من لباس میخوام بخرم برا عروسی خواهرم باخواهر مادرش رفتن تهران برگشتن حالش خوب بود تا دیروز امروز باز کم حوصله چن بار بهش گفتم چته که فقط گفتن ولم کن حوصله ندارم .من این زندگی نمیخوام
پنجشنبه وقت جلسه دوم مشاوره س این مطالب هم میخوام بازگو کنم

درود
اگر همسرتون بتنهایی با خانوادش رفته ... بهتر بود برای خرید با همسرتون میرفتید یا از مغازه های شهر خودتون با هم خرید میکردید. خلاء حضور شما بعنوان همسر به اشکال گوناگون میتونه فرصت هایی پیش بیاره که دیگران برای رابطه ی شما در شرایط مختلف نسخه بپیچند یا در موردتون قضاوت کنند و بر زندگی شما اثر بگذارند، بعلاوه باعث میشه همسرتون به چنین رفتارهایی عادت کنند و تبدیل به بحران های جدید بشه. مثل مسافرت های بدون همسر، مهمانی های بدون همسر، تصمیم گیری بدون حضور همسر و ... .
همچنین مشاوره رو ادامه بدید و مطالبی که مهم هست رو عرض کنید و به تهدید ها بی اعتنا باشید تا از راه درست و عاقلانه مشکلات حل و فصل بشن.

[پیمان.م]

ت

درود
اگر همسرتون بتنهایی با خانوادش رفته ... بهتر بود برای خرید با همسرتون میرفتید یا از مغازه های شهر خودتون با هم خرید میکردید. خلاء حضور شما بعنوان همسر به اشکال گوناگون میتونه فرصت هایی پیش بیاره که دیگران برای رابطه ی شما در شرایط مختلف نسخه بپیچند یا در موردتون قضاوت کنند و بر زندگی شما اثر بگذارند، بعلاوه باعث میشه همسرتون به چنین رفتارهایی عادت کنند و تبدیل به بحران های جدید بشه. مثل مسافرت های بدون همسر، مهمانی های بدون همسر، تصمیم گیری بدون حضور همسر و ... .
همچنین مشاوره رو ادامه بدید و مطالبی که مهم هست رو عرض کنید و به تهدید ها بی اعتنا باشید تا از راه درست و عاقلانه مشکلات حل و فصل بشن.

ایشون دوست دارن باخانوادش فقط برن بهونه ش هم اینه من جون ندارم خودش دوست نداره من باشم

[سحر بهاری]

ایشون دوست دارن باخانوادش فقط برن بهونه ش هم اینه من جون ندارم خودش دوست نداره من باشم

فعلا به مشاوره ادامه بدید و سعی کنید احساسات و هیجانات رو در درون خودتون کنترل کنید، همچنین رفتارهای جرأتمندانه بدون پرخاش و انفعال رو در پیش بگیرید.

[پیمان.م]

فعلا به مشاوره ادامه بدید و سعی کنید احساسات و هیجانات رو در درون خودتون کنترل کنید، همچنین رفتارهای جرأتمندانه بدون پرخاش و انفعال رو در پیش بگیرید.

وقت مشاوره داشتیم حتی منشی مشاور بهم زنگ زد از خانمم خواستم ساعت 5 بیاد اول گفت باشه ولی بعد 1 ساعت گفت میخوام برم خرید خواهرم گفتم چرا نمیای گفت خودت میدونی من واسه خونوادم اومدم مشاوره باراول نیومدم درستش کنم چون خراب شده
خودم حس میکنم انسانی که برازندگیش ارزش نمیزاره دیگه لیاقت هیچی نداره
منتظرم عروسی دخترخاله عروسی خواهرش تموم شه تصمیم بگیرم چون امیدی نه به این خانم هست نه به خانواده ش خودشم تکرار میکنه براخونوادم ابروشون برگشتم تو شرایط بدی الان به سر میبریم از لحاظ مالی

[سحر بهاری]

وقت مشاوره داشتیم حتی منشی مشاور بهم زنگ زد از خانمم خواستم ساعت 5 بیاد اول گفت باشه ولی بعد 1 ساعت گفت میخوام برم خرید خواهرم

سلام
شما بتنهایی این بار مسیر مشاوره رو ادامه بدید چون نیمی از این زندگی مشترک در دستان شماست.

بنظر میرسه ادامه ی رفتارهای ایشان در راستای ادامه ی اشتباهات مکرر شما در زندگی مشترک هست. قبل از همسرتون شما باید با شناسایی اشتباهات خودتون و برطرف کردن اونها به شکل جدیدی در زندگی مشترک ظاهر بشین.

در این زمان هست که همسرتون در مقابل فردی قرار خواهد گرفت که نمیشود با زبان تهدید، توهین و ... یا رفتارهای اشتباه وی را ترساند یا مجبور به عقب نشینی و پذیرش بی چون چرا کرد.

در این زمان هست که همسرتون مجبور میشن از کالبد فرد قبلی خارج شده و نگاه منطقی تری نسبت به زندگی مشترک داشته باشن و در نهایت راهی جز همراهی شما و شنیدن سخنان شما و مشاوره نخواهند داشت.

اصرار شما بر حضور همسرتون تا زمانی که بتنهایی فارغ از هر چیز یکسری آگاهی ها و مهارت ها رو نیاموخته اید بیفایده خواهد بود. برای همین توصیه میکنم از حضور مشاوره ( درباره همین مطلب ) بهره ببرید.

[پیمان.م]

امشب باز دعوا راه انداخت من فکرامو کردم بعد عروسی طلاق میخوام مهرم میخوام بزارم اجراگفتم باشه باز بد بیراه بازم توهین به خانواده کرده واقعا نمیدونم چی بگم از یه طرف مراسما پیش رو از یه طرف بد اخلاقی مکرر الانم وسایل جم کرده میگه منو بنداز بیرون هزار تا توهین بد بیراه به من

[پیمان.م]

به پدرش زنگ م زده وسایلشو جم کرده گفت بیا دنبالم..و رفت بازم

[سحر بهاری]

امشب باز دعوا راه انداخت

سلام

دعوا بر سر چه چیز بود و از کجا شروع شد؟

به پدرش زنگ م زده وسایلشو جم کرده گفت بیا دنبالم..و رفت بازم .

شما در این مدت چه کردید؟ آیا طبق نوشته های قبل سعی کردید با کمک مشاور روی اشتباهات یا معایب احتمالی در خودتون متمرکز بشید؟

[پیمان.م]

سلام

دعوا بر سر چه چیز بود و از کجا شروع شد؟



شما در این مدت چه کردید؟ آیا طبق نوشته های قبل سعی کردید با کمک مشاور روی اشتباهات یا معایب احتمالی در خودتون متمرکز بشید؟

هیچ چیز خاصی مطرح نشد فقط بی حال حوصله بود گفت میخوام برم خونه مادرم چیزی م نگفتم
بله طبق اصول مشاور من رو اشتباهاتی که داشتم سعی کردم جبرانش کنم

[سحر بهاری]

الانم وسایل جم کرده میگه منو بنداز بیرون .

هزار تا توهین بد بیراه به من .

دعوا راه انداخت من فکرامو کردم بعد عروسی طلاق میخوام مهرم میخوام بزارم اجرا.

باز بد بیراه بازم توهین به خانواده کرده.

به پدرش زنگ م زده وسایلشو جم کرده گفت بیا دنبالم..و رفت بازم .

بنظر میرسه همسر شما بدلیل ناکافی بودن یا فقدان دلایل منطقی از تمام ظرفیت ها استفاده میکنن که شما رو برانگیخته کرده و باعث بشن دست به کار اشتباهی بزنید. در اینصورت همه چیز علیه شما خواهد بود و نمیتوانید کاری از پیش ببرید.
همانطور که دیدید وقتی از طرف شما برای بیرون انداختن یا خشونت و ... ناامید شد خودش رفت!

توصیه ی من فعلا صبر و خویشتن داری هست.
اجازه ندید این اتفاقات بر روی شما اثر منفی بگذارند و سعی کنید روی احساسات خودتون کنترل داشته باشید.

فراقم سخت می‌آید ولیکن صبر می‌باید

که گر بگریزم از سختی رفیق سست پیمانم

اما ؛

بهتر هست از تماس با همسرتون به هر طریقی خودداری کنید، ایشون اگر نیت قلبی خودش بازگشت به زندگی مشترک باشه کم کم از این رفت و آمدها خسته خواهد شد و اگر شما رو در جایگاه انفعال، پرخاش نبینه بپای میز مذاکره خواهد آمد و منطقی با شما برای بازسازی آسیب هایی که به زندگی مشترکتون وارد آمده و مواردی که مد نظر داره صحبت خواهد کرد.

اگر هم تصمیم قطعی داشته باشه شما قاعدتا نتیجه ی بدی از صبر و خویشتن داری نخواهید گرفت و این برای شما بهتر هست.

به مشاوره ادامه بدید. موفق باشین


* توصیه به والدین گرامی؛

متاسفانه دخالت های نابجای والدین در زندگی مشترک فرزندان، نتها کمکی به فرزند مورد نظر نخواهد کرد بلکه باعث خواهد شد که او در درازمدت دچار آسیب های متعددی بشه که گاهی این آسیب ها قابل جبران نیست.
لطفا بجای دخالت در زندگی مشترک فرزندانتون اونها رو تشویق به گفتگو با همسر، حفظ آرامش و ارتباط با مشاوره کنید.