سلام.من خیلی حالم بده...داشت باهام خوب میشد باز کم کم اما من باز شروع کردم به گیر دادن ...جمعه دیدمش اخمامو کشیده بودم توهم زیاد حال روحیم خوب نبود اون اومد گفت چی شده بابا 10 دقیقه دیر کردم و خلاصه باش قهر کردم و حرف نمیزدم بعد از 1 ساعت رفتم خودم سمتش آشتی کردم اما رو گوشیش پیام میومد مجبورش مکیردم باز کنه ببینم.اونم بار اخر گفت باز میکنم اما از پیش هم که رفتیم دیگه تمام میکنم باهات.از رستوران که اومدیم بیرون اومد منو برسونه تو راه میگفت و میخندید(با اینکه سوژه هایی که میگفت و میخندید باب میل من نبود )اما من باز گیر دادم که معلوم نیست که بهت پیام داده خوشحالی و اصلا گوشیت چرا تو جیبته و ... اونم رسیدیم در خونه ما شروع کرد به داد کشیدن که برو پایین دیگه نمیخوام این رابطه رو از گیر و بحث و اخلاق بدت خسته شدم.یه مدتم هست تو خودشه حال روحیش خوب نیست.خلاصه باز کارای قبلشو شروع کرد که اگه پیاده نشی پیاده میشم آبرو ریزی میکنم(آخه من شوکه شده بودم که چی شده یهو!!!)قسم خورد که میرم با کسی دیگه و باهات تمام میکنم.دیشب باز رفتم ببینمش که آروم شده باشه بدتر شده بود دااااد میکشید که دیگه برنمیگردم... تروخدا بدون در نظر گرفتن شرایط اینکه ما ازدواج نکردیم بهم بگین واقعا تقصیر از اخلاق منه؟اون داشت اروم میشد باهام میخواستم کم کم کاری کنم فکرش جدی تر بشه که اینطور شد تروخدا کمکم کنین
علاقه مندی ها (Bookmarks)