ازدواج با دختر روس

[سینای تنها]

به نظر یکم شتاب زده داری تصمیم میگیری، صرف ۲ هفته دیدار که دلیل بر ازدواج نمیشه،من راستش بیشتر از اون خانم تعجب کردم که چطور در این مدت زمان کوتاه به این نتیجه رسیده که از شما خواستگاری کنه؟
ازدواج های احساسی و سریع تو ایران بیشتر باب هست ولی خارج از کشور مخصوصا دخترها خیلی بیشتر حواسشون هست و دقت بیشتری میکنند برای ازدواج.

خب تا اینجا تو یک پسری هستی که از سنتهای خانواده فراری شدی و فرار رو بر قرار ترجیح دادی و دقیقا پیشنهاد این خانم ازین جهت خیلی برات خوشاینده، ولی من نمیدونم که چطور اینقدر به انعطاف خودت مطمئنی؟ ازدواج در حالت عادی و در ایران هم خیلی نیاز به بررسی از همه نظر داره چه برسه به ازدواج دو فرد از دو کشور مختلف با فرهنگ و افکار و عقاید و رسوم مختلف. مسئله که فقط حجابش نیست شاید حجابش پیش پا افتاده ترین مسئله باشه و مسائل دیگه مثل فرهنگ و عقاید و باورها و ... خیلی خیلی مهمتره.

ولی در مورد سوال اصلی تاپیکت اینه که پدر و مادرت هیچوقت نمی تونند به همچبن عروسی رضایت بدن مگر اینکه که در عمل انجام شده قرار بگیرند که امکانش خیلی زیاده که باعث ناراحتی عمیق اونها بشی.
پس بهتره که کم کم در مورد این مسئله باهاشون صحبت کنی و مثلا مهاجرت رو اول بهانه کنی و بگی که تصمیم قاطعت رو برای مهاجرت گرفتی و پله پله ذهنشون رو آماده کنی و بعد در مرحله بعد براشون توضیح بدی که با دختر خانمی آشنا شدی که بهش علاقمند شدی و ادامه حرفها رو بگی.

البته من هنوز فکر میکنم که شما هیجانزده هستی و داری بی گدار به آب میزنی، مثلا من برام هنوز سواله که شما چه ویژگی خاصی داری که یک دختر روسی در این مدت زمان کوتاه اینقدر سریع به شما پیشنهاد ازدواج داده؟

ما بیشتر از یک سال و نیم در فضای مجازی با هم در ارتباط بودیم. هفته ای چندبار تصویری با هم صحبت می کردیم. هر بار چند ساعت. در مورد خیلی چیزها صحبت کردیم و حرفامون رو زدیم. من اول دودل بودم. اما بعدا متوجه شدم برداشت ما از دخترهای خارجی با واقعیت ها متفاوت هست. قبلا هم گفتم ما فکر می کنیم اونجا ملت همش تو رستوران غذا می خورن و یه سره میرن کاباره. اما زنان روش خیلی هاشون کدبانو هستند. بحث آشپزی براشون خیلی مهم هست.
در مورد ازدواج در خارج از کشور چند نوع ازدواج هست. نوع اول که ازدواج رسمی هست و برای طلاق هم باید دادگاه رفت و اموال و دارایی ها نصف میشه. نوع دوم ازدواج ثبت میشه اما برای جدایی نیاز به حکم دادگاه نیست و طرفین هر وقت بخوان می تونن جدا شن. فقط جداییشون رو باید به دولت اعلام کنن. اگه بچه داشته بباشند دادگاه وارد عمل میشه و در موردش تصمیم میگیره. بحث نصف اموال هم مطرح نسیت. ازدواج ما از نوع دوم هست. بعضی ها هم که کلا بدون ازدواج زندگی می کنن.
در مورد عقاید خودم قبلا هم گفتم که بحث پوشش برام مهم نیست. من خودم مهمانی مختلط می رم با دخترا دست میدم و بعضا هم با دخترا می رقصم. اینجا همه فکر می کنن این مسایل آخرش به رابطه جنسی ختم میشه. اما باور کنید که اینطوری نیست. اینجا چون بعضی از افراد عقده ای شدن این طوری فکر می کنن. برای ارضای عقده هاشون هم میان بحث چند همسری و صیغه رو مطرح می کنن که به نظرم فرقی با تجارات جنسی نداره.
من چندسال قبل داشتم برای مهاجرت به کانادا اقدام می کردم. نیاز به گواهی تمکن مالی داشتم. اون زمان تازه رفته بودم سر کار و پول کافی نداشتم. پدرم هم با این که پول داشت اما بهم قرض نداد به خاطر عقاید خودش. الان که وضعم بهتر شده خودم می خواستم اقدام کنم که با ایشون آشنا شدم. سایتی که با ایشون آشنا شدم یک سایت چند ملیتی بود. در مورد زندگی مشترک قبل از سفرم صحبت کرده بودیم و گرنه من هم می دونم که اونجا دخترا با پسرا گرم می گیرن و این لزوما به معنای ازدواج نیست. این که چرا من رو انتخاب کرده خودش اقرار کرد که برای ازدواج به این آژانس همسریابی مراجعه کرده و اونها هم ایمیل و آی دی یه سری افراد رو بهش دادند. اونم به یه سریشون ایمیل زده و منم یکیشون بودم. منم جواب دادم. من همون اول هم گفتم که ایرانی هستم و انتظار داشتم بلاکم کنه. اما نکرد. در مورد خیلی چیزها صحبت کرد. همون اوایل خودش در مود سلیقه هاش صحبت کرد و مستقیم به من گفت که انتظار داره من هم جواب همه سوالاش رو به صراحت بدم. من هم جواب دادم. در مورد تفاوت های فرهنگی و محدودیت های اینجا صحبت کردیم. نظر خودم رو پرسید و من هم گفتم که چون از محدودیت ها خسته شدم میخوام مهاجرت کنم. خلاصه خیلی حرف زدیم. اما رابطه فیزیکیمون کم بوده. خودم برنامم اینه برم یکی دو سالی باهش زندگی کنم ببینم. اینطوری شناخت بیشتری بدست میاریم اگه مشکلی نبود ادامه می دیم. بهتر از اینه که تو ایران پیر شم یا با کسی ازدواج کنم که بهش علاقه ندارم.

[Telegramid_TrueMotion]

یک زمانی همدردی می اومدیم مکانی بود تا مشکلاتمون بگیم یا بشنویم اگه میتونیم راهنمایی بکنیم ... الان شده اینجا واسه یه تعداد ادم معلوم الحال بیان کردن داستان های باورنکردنی و دور دنیا در 80 روز...
خلاصه اینکه این داستانی که شما تعریف کردین من باور نمی کنم، می فرمایین ایشون شاغلن و صبح تا شب سرکار و لابد شب ها با شما اسکایپ و چت می کردن، ایشون اینقدر منظم و موجه هستن چطور تو کشور خودشون فکر ازدواج نبودن و چطور شما که زبان فرانسوی و انگلیسی لابد بلدین سایت همسریابی رو از سایت زبان انگلیسی قادر به تفکیک نیستید؟؟؟؟؟؟؟
من بیام همدردی بعد 2 سال بگم فکر می کردم فیسبوک هست نگو همدردی بود!

[سینای تنها]

یک زمانی همدردی می اومدیم مکانی بود تا مشکلاتمون بگیم یا بشنویم اگه میتونیم راهنمایی بکنیم ... الان شده اینجا واسه یه تعداد ادم معلوم الحال بیان کردن داستان های باورنکردنی و دور دنیا در 80 روز...
خلاصه اینکه این داستانی که شما تعریف کردین من باور نمی کنم، می فرمایین ایشون شاغلن و صبح تا شب سرکار و لابد شب ها با شما اسکایپ و چت می کردن، ایشون اینقدر منظم و موجه هستن چطور تو کشور خودشون فکر ازدواج نبودن و چطور شما که زبان فرانسوی و انگلیسی لابد بلدین سایت همسریابی رو از سایت زبان انگلیسی قادر به تفکیک نیستید؟؟؟؟؟؟؟
من بیام همدردی بعد 2 سال بگم فکر می کردم فیسبوک هست نگو همدردی بود!

در واقع به همین دلیل هست که مدت هاست به مهاجرت فکر می کنم. عده ای بدون اطلاع کافی شروع به اظهار نظر و اتهام زنی نسبت به سایرین می کنند. وظیفه من قانع کردن حضرتعالی نیست. من سوالی رو مطرح کردم و کسی هم شما رو مجبور به پاسخگویی نکرده. اما در مورد مسایلی که اطلاع کافی ندارین اطهار فضل نکنید. اولا که اون سایت فرانسوی زبان بود. زمانی که من از اون استفاده می کردم تازه یادگیری فرانسه رو شروع کرده بودم و تسلط کافی نداشتم. به همین جهت متوجه نبودم که یک سایت همسریابی هست. می تونم با عکس و ایمیل ثابت کنم که حرفام واقعیت داره. اما دلیلی نداره که وقتم رو صرف متقاعد کردن افرادی کنم که از سر حسادت یا عقده گشایی شروع به اتهام زنی می کنند. محض اطلاع من سابقه پژوهشی نسبتا خوبی دارم و مدت هاست با دانشگاه های خارج از کشور مراوده دارم. مثل اون افرادی نیستم که اینجا به زمین و زمان بد و بیراه می گن و می رن اون طرف تو رستوران ظرف می شورن. وقتی رزومه پژوهشی مناسبی و چندین مقاله در ژورنال های بین المللی داشته باشی خارجی ها هم می فهمن که مزاحم نیستی. من لینک رزومم تو لینک دین رو تو اون سایت گذاشته بودم و اون خانوم هم رزومم رو دیده بود و فهمیده بود که تو فضای مجاری ول نمی گردم. حالا اینجا می ری می گی از فلان دانشگاه خارجی پذیرش گرفتم یه عده که خودشون نمی تونن برن میان تهمت می زنن که دروغ میگی و این حرفا. ممنون که ایرانی بودن خودتون رو ثابت کردین. ایرانی های زیادی هستند که همسر خارجی دارند و بعضی هاشون تو همین سایت درخواست راهنمایی دارند. اگه مجردی و کسی تو ایران کسی بهت زن نمیده حق نداری به بقیه تهمت بزنی. ممنون که بهم یادآوری کردین موندنم در این خراب شده بزرگترین اشتباه زندگیم بود. ممون که ایرانی بودن خودتون رو ثابت کردین. من از این سایت می رم و دیگه نیازی به راهنمایی ایرانی جماعت ندارم.

[بامداد روشنایی]

سلام


داداش به نظرم همون مسیری که خودت داری میری ، بهترین مسیره . اگه واقعا هم قصد مهاجرت داری و هم قصد ازدواج با اون خانم را ، خانوادت رو توی عمل انجام شده قرار بده و مجبورشون کن که به انتخاب تو احترام بذارن .

در ضمن اینجا کسی به شما حسادت نمیکنه ! اگه میبینی بعضیا قصد دارن صحبت هات رو دروغ جلوه بدن ، واسه اینه که دروغ زیاد شنیدن . وگرنه قصد بدی ندارن . وقتی از هر ده نفر ، ۹ نفر دروغگو هستن ، باید به اون یه نفر هم شک کرد . مگه اینکه خلافش ثابت بشه . شما هم وقتی خودت رو در معرض قضاوت دیگران قرار دادی ، باید آستانه تحملت رو افزایش بدی . البته منم با متهم کردن دیگران بدون اطلاع و آگاهی مخالفم .

راستی این دختر خانم تک دختر هستن ؟ خواهر یا دختر خاله مجردی ندارن احیانا ؟

[wisdom]

یک زمانی همدردی می اومدیم مکانی بود تا مشکلاتمون بگیم یا بشنویم اگه میتونیم راهنمایی بکنیم ... الان شده اینجا واسه یه تعداد ادم معلوم الحال بیان کردن داستان های باورنکردنی و دور دنیا در 80 روز...
خلاصه اینکه این داستانی که شما تعریف کردین من باور نمی کنم، می فرمایین ایشون شاغلن و صبح تا شب سرکار و لابد شب ها با شما اسکایپ و چت می کردن، ایشون اینقدر منظم و موجه هستن چطور تو کشور خودشون فکر ازدواج نبودن و چطور شما که زبان فرانسوی و انگلیسی لابد بلدین سایت همسریابی رو از سایت زبان انگلیسی قادر به تفکیک نیستید؟؟؟؟؟؟؟
من بیام همدردی بعد 2 سال بگم فکر می کردم فیسبوک هست نگو همدردی بود!

سلام وقت همگی بخیر بنده میخواستم کامنتی مشابه شما در این تاپیک بگذارم که چون در چند تاپیک‌دیگه هم گذاشته بودم گفتم احتمال انتقاد زیاد از دیگران وجود داره ولی صدرصد با شما موافقم این تاپیک فیک هستش.

[Happy.girl.69]

منم خیلی به فیک بودن بعضی تاپیکها شک میکنم همیشه.
چون چند سال پیش یادمه یکی شبیخون زده بود روانی خودش تاپیک میزد و خودش چند متر جواب میداد.
اوف چقدر درگیر خوندن تاپیکهاش بودم تا پاسی از شب.
الان یادم میاد اشکم درمیاد چقد ساده لوح بودم و چقد تحت تاثیر قرار میگرفتم.

[نیکیا]

دوستان تاپیکهای قبلی آقای سینا رو بخونید اوضاع دستتون میاد
ایشون به ما دروغ نمیگن به نظرم به خودشون دروغ میگن... یه دختری قبلا هم توی زندگیشون بود که همینجوری ازش تعریف میکردن و میگفتن فقط نمیدونن چطور به خانواده شون بگن آخرش معلوم شد اون خانوم تعادل روانی نداشته... الان هم احتمالا این خانوم جدید اونجوری که ایشون فکر میکنن نیست...
آقای سینا من توی این تالار بد و بیراه زیاد شنیدم برام چیز عجیبی نیست اینکه فکر کنی به شما یا اون دختر حسادت میکنم
اما خواهرانه بهتون میگم چشماتو باز کن، از دنیای کوچیک خودت بیا بیرون...

[Telegramid_TrueMotion]

این برادر سینای تنها به بنده توهین کردن اما همین میگم بدونن
کسی که تحصیلکرده باشه و قصد اپلی داشته باشه قطعا قدرت و اختیار تصمیم گیری بالایی داره و تونسته به احساسات و مسائل خانوادگیش در دوری از وطن فکر کنه...
پس نیاز نیست همچین شخصی بیاد از داستانی که مطرح کرده پی چاره جویی باشه.
بهترین راهکار همون مسیر ذهنی هست که داشته چون موفق بوده و بقول خودش لیاقتش از جهان سوم بالاتره
پس نمیاد با توهین و بی احترامی به دیگران که من تحصیلات مشخصی دارم و شما عوام هستین سعی در بزرگ جلوه کردن خودش بده راه رو میره و خوشبخت میشه...

پس 2 حالت داره یا سینای تنها یه سینای خیلی تنهاست که داستان پردازی کرده
یا یک فرد تحصیل کرده و باشعور که تا الان خوب رفته جلو و اینده هم با فکر و ذهن بازش موفق میشه.

[Lman]

اگه واقعا این چیزی که تعریف کردی حقیقت داشته باشه و طرف هم عین مردا کار می کنه و کار خونه هم انجام میده چرا دودلی؟ خانوادت که قرار نیست باهش ازدواج کنن. از نظر دینی هم میگن خانواده صرفا در حد نظر دادن می تونه در ازدواج دخالت کنه و اینکه دستور بده اصلا کار درستی نیست.
من جات بودم بیشتر تحقیق می کردم و حرف های بیشتری می شنیدم، اما اگه به این نتیجه می رسیدم که باید برم جلو، می رفتم و از چیزی هم نمی ترسیدم.

[دیده]

سلام
تفاوت فرهنگی باعث میشه یا تغییر کنید یا تحمل
تفاوت فرهنگی یعنی موقع فرزند پروری سکوت ودرد کشیدن
تفاوت فرهنگی یعنی زجر ...چیزی که من اون رو با تمام وجودم حس کردم
خواهش میکنم ...اشتباه نکنید ...وبه جای فرار آون چیزی که واقعا خواهان ان هستید رو از راه وروش درست پیدا کنید
حیف نیست حالا که به اینجا رسید وجوان موفقی هستید بعد از این موفقیتهایی بیشتری کسب نکنید وبه خاطر ازداوج نا آگاهانه در جا بزنید وخودتون رو دائم سرزنش کنید