سلام خدمت همه کاربران محترم. من سی ساله و مجرد هستم. حدود ده روز است که هر ساعت از شبانه روز که می خوابم رویایی تکراری می بینم. یعنی مضمونش همان است فقط شخصیت هایش عوض می شود. البته چند شخصیت ثابت هستند و الان کاملا می دانم که هستند و چه خصوصیاتی دارند.
من در خواب جوان هایی را می بینم که توسط پدر خود یا به دلیل اشتباه پدر به شدت مجروح شده اند. فضایی که می بینم اتاقی نیمه تاریک و خنک یک بیمارستان است. مجروحی روی تخت در میان ملافه هایی کاملا سفید و تمیز خوابانده شده است. جراحت هایی متعدد و کشنده به او وارد شده است. اما به خوبی تحت مراقبت و درمان است. چندین بار جراحی شده است تا زنده بماند. سرش و چشمانش باند پیچی شده است و توان حرکتی چندانی ندارد. همه سعی می کنند به او رسیدگی و محبت کنند تا به اندوهش غلبه کند و به ادامه درمانی سخت و طولانی رضایت دهد. اگرچه بهبودی کامل نخواهد یافت.
در یک رویا هم زنی کلاهبردار را می بینم که یکی از مالباخته ها از او به سختی انتقام گرفته است و شکنجه اش کرده است. همسرش را هم که متهم اصلی بوده است به قتل رسانده است. اما فرزند زن سالم متولد شده است. زن عذاب وجدان دارد و گریه می کند. بازپرسی کنار تخت او نشسته است . از او می پرسد چه کسی او را شکنجه کرده و همسرش را به قتل رسانده است. زن خود را مستحق مجازات می داند و از پاسخ طفره می رود. اما بازپرس با جدیت می گوید شاکی حق چنین کاری را نداشته است و مجازات را دادگاه تعیین می کند. پس او را معرفی کن.
باورش برای خودم هم سخت است اما دائما چنین رویاهایی تکرار می شود.
علاقه مندی ها (Bookmarks)