به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 مرداد 97 [ 22:29]
    تاریخ عضویت
    1397-5-16
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    36
    سطح
    1
    Points: 36, Level: 1
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    کمک میخوام، من یک زن شیفته هستم(محبت بی تناسب نسبت به همسرم دارم)

    مدت زیادی هست که نیاز شدیدی به کمک احساس میکنم
    مشکلم از حدود دو سال پیش شروع شد(نوروز95)، مدام گریه میکردم، تخلیه انرژی شده بودم حتی توانایی کارکردن نداشتم
    حدود 5سال از تاریخ عقدم میگذشت ولی هنوز عروسی نگرفته بودیم(به خاطر مشکلات مالی)
    مدام اطرافیان سوال میپرسیدن کی عروسی میگیری؟چند ساله نامزدی و من هربار یه بهونه میاوردم!
    یکسال بود مشغول بکار شده بودم و فوق العاده تحت فشار محیط و فشارکاری، از کارم هم ناراضی بودم.
    هیچ تفریحی نداشتم،مسافرت نمیرفتم، نامزدم هم خودش رو غرق کارش کرده بود و حتی روزهای تعطیل هم سرکار میرفت(هنوز هم همینطوره)کاری که نتیجه ش حتی نصف درآمد من نیست!
    بعد از اون تا الان روز به روز بدتر شدم تا جایی که سال قبل همین موقع ها بود که یهو متوجه شدم هیچ حسی ندارم، بله دقیقا فهمیدم که فقط زنده م و نفس میکشم و هیچ چیز نه ناراحتم میکنه و نه خوشحال
    از اون به بعد دیگه کمتر پیش میاد گریه کنم و فقط مثل یک مرده متحرک دارم زندگی میکنم
    از سی تا نشونه افسردگی 28 تا رو دارم و اون 2مورد یعنی خودکشی و توهم و هذیان هنوز به سراغم نیومده
    از اون موقع(یعنی شروع عدم احساس به چیزی یا کسی) فهمیدم نیاز به کمک دارم
    خواستم پیش مشاور برم ولی همسرم قبول نمیکنه!
    چند ماه پیش بدون گرفتن جشن عروسی یه خونه رهن کردیم و اومدیم سرزندگی!!!و بازهم شنیدن حرف بقیه!!!
    ***حالا چرا من شیفته هستم؟!
    همین مسایل افسردگی و یه موضوع دیگه که بعدا اشاره میکنم(که بدجوری منو شکست) باعث شد شروع کنم و کتابهای خودشناسی و روانشناسی بخونم
    از میون این کتابها چند وقت پیش کتابی خوندم به نام زنان شیفته(روانشناسی محبت بی تناسب) کتابی فوق العاده که دیدم رو نسبت به زندگیم عوض کرد(با اینکه تا حدودی میدونستم اینجوری هستم)
    من قبل عقدم هفت سال با همسرم آشنا بودم
    از روز اول شیفته ش شدم یا به قولی عاشق با اینکه میدونستم اشتباهه!با هم توی دانشگاه آشنا شده بودیم.من از اون لحظه بود که شروع به تغییر کردم...هیچکدوم از دوستانم و حتی اطرافیان موافق این رابطه نبودند و...(دانشجوی فوق دیپلم ادبیات و کاملا بی پول،سربازی نرفته و بدون آینده ،سیگاری و سربه هوا بود،بدون قید و بند فقط اهل دختربازی نبود و خیلی متفکر و عاقل به نظر میرسید!)
    به خاطرش و به خواستش ،دوستانم رو ترک کردم، مثل اون شدم یعنیب دیگه پای قولم نمیموندم،قسط های وام دانشجویی عقب میوفتاد، وام میگرفتم یا از خانوادم پول میگرفتم تا بتونم اونو راضی نگه دارم و ولخرجی میکردم،سرکلاس درس نمیرفتم و تمام وقتم رو با اون بودم
    با اون بودم و به خواستش عمل میکردم تا دوستم داشته باشه،تا ترکم نکنه چون نمیخواستم تنها بشم،اون اولین مرد زندگیم بود و منم کاملا وابسته ش شدم
    منی که همه بهش اعتماد و اعتقاد داشتن حالا همچین آدمی شدم!دوسال طرح رفتم،کار کردمَ و با پولش طلا و ماشین خریدم ولی...
    ماشینمو فروختم،طلاهام رو فروختم تا بتونم به اون بدم،تا اون بتونه کاری شروع کنه و به قول خودم براش شخصیت سازی کنم
    وام میگرفتم و بهش میدادم حتی بعد عقد طلاهای مادرم رو براش فروختم تا احساس بی پولی و حقارت نکنه، آخه تا وقتی که پول داره حالش خوبه وگرنه...
    بعد عقد هم همین موضوع ادامه داشت مثل قبل بهش پول میدادم تا برای خودم و خودش خرج کنه تا شخصیش زیر سوال نره،تا حالش خوب باشه...،الان بعد 5سال از کارکردن شبانه روزی هیچی تو حسابم ندارم!منی که ماهی 3میلیون درامد دارم!حتی یک میلیون هم در حسابم ندارم!!!نمیدونم واقعا اشتباه کردم یا کارم درست بوده
    ولی طبق گفته های کتاب من تمام موارد یک زن شیفته رو دارم که براتون مینویسم
    حالا بعد12سال که ازین رابطه میگذره قصد دارم بهتر بشم، میخوام از این افسردگی و این وضع نجات پیدا کنم
    اینم اضافه کنم همسرم مرد خوبیه و تمام تلاشش رو میکنه که درامدش رو بالا ببره،خیانت نمیکنه و دست بزن هم نداره ولی فوق العاده ولخرجه،هیچ حساب و کتابی تو کاراش نداره و ...
    نیاز به کمک و راهنمایی دارم
    آیا کسی تجربه مشابه من داشته؟واقعا احساس حماقت میکنم!!
    ویرایش توسط sara86 : سه شنبه 16 مرداد 97 در ساعت 10:55

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 مرداد 97 [ 22:29]
    تاریخ عضویت
    1397-5-16
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    36
    سطح
    1
    Points: 36, Level: 1
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عشقی که با تالم همراه باشد،عشق ناسالم است.وقتی بخش اعظم صحبت ما با دوستان نزدیکمان درباره کسی است که اورا دوستداریم،وقتی که به او،به مسایل،به افکار و به احساساتش بیش از اندازه بها میدهیم،وقتی تقریبا همه ی جملاتمان را با نام او شروع میکنیم،عشق بی تناسب داریم و شیفته هستیم.وقتی بسیاری از ویژگی ها،ارزشها و رفتارهایش را نمیپسندیم و با این حال با آنها کنار می آییمو فرض براین میگذاریم که اگر بهتر ازینکه هستیم ظاهر شویم و اگر بیشتر محبت کنیم و خودمان را علاقه مند نشان دهیم میتوانیم اورا تغییر دهیم،شیفته بی جهت هستیم و عشق بی تناسب داریم.وقتی روابط ما با او احساساتمان را خدشه دار میکند و سلامتمان را به مخاطره می اندازد قطعا عشق بی انداره میورزیم...
    هیچ زنی بر حسب اتفاق دچار مهر بی تناسب نمی شود.زندگی در این جامعه و در خانواده های ما، انگاره های قابل پیش بینی به وجود می
    اورد.
    ویژگی های زنانی که مهر بی تناسب دارند و محبت بش از حد میکنند:
    1-در خانواده ناسالم بزرگ شده اید که به نیاز هایتان بهای لازم داده نشده است
    2- از آنجایی که از محبت و توجه لازم بی بهره بوده اید،سعی میکنید که نیاز براورده نشده خودتان را با محبت کردن به دیگران و به خصوص به مردانی که به شکلی محتاج
    ان به نظر می رسند،ارضا کنید.
    3-از آنجایی که هرگز نمیتوانستید والدین خود را به اشخاص گرم و پرمحبت تبدیل کنید،سعی میکنید به همسری محبت کنید که لزوما محبت شمارا به مبت پاسخ نمیدهد.
    ...
    ویرایش توسط sara86 : سه شنبه 16 مرداد 97 در ساعت 11:18

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 مرداد 97 [ 22:29]
    تاریخ عضویت
    1397-5-16
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    36
    سطح
    1
    Points: 36, Level: 1
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    4-تحت تاثیر وحشت ترک شدن و تنها ماندن،همه تلاشتان را میکنید که رابطه شما از هم گسسته نشود
    5-برای شما زحمتی بیش از اندازه،زمانی بیش از حد طولانی و اقدامی بیش از حد گران نیست که نتوانید به همسرتان کمک کنید
    6-از آنجاییکه به کمبود محبت عادت کرده اید،برای راضی کردن دیگران بیشتر تلاش میکنید و امید به موفقیت دارید
    7-در روابط خود با همسرتان بیش از 50درصد مسِولیت،احساس گناه و سرزنش را متوجه خود می دانید
    8-حرمت نفس اندک دارید و در اعماق وجودتان خود را شایسته خوشبختی و سعادت نمی دانید.به جای آن معتقدید که حق لذت بردن از زندگی را دیگران باید به شما بدهند
    9-می خواهید هرطور شده همسرتان را کنترل کنید، مسخواهید بر روابط خود با اشخاص مسلط باشید زیرا در کودکی از احساس امنیت خاطر برخوردار نبودید. اما بر نیازی که بر کنترل بر دیگران دارید نقاب می زنید و خود را زنی که میخواهد به همسرش کمک کند و کاری در حق او انجام دهد معرفی میکنید
    10-در روابط خود با دیگران به جای توجه به واقعیت های موجود به آنچه می توانست وجود داشته باشد و به عبارت دیگر به رویا و خیال توجه میکنید.
    11-شما معتاد به تالم احساسی هستید
    12-شما به لحاظ احساسی مستعد گرفتار شدن به مواد اعتیادآور هستید
    ممکن است به بعضی از غذاها و به خصوص به غذاهای شیرین علاقه مند شوید
    13-به نیازهای دیگران توجه میکنید و میخواهید هرطور شده این نیازها را برطرف سازید.در این شرایط فرصتی برای رسیدگی به نیازهای خودتان باقی نمی ماند.فراموش میکنید که در قبال خودتان نیز مسئولیتهایی دارید
    14-تحت تاثیر روابط ناپایدار با دیگران ممکن است زمینه را برای افسرده شدن خود مهیا سازید
    15-شما به مردهای مهربان،با ثبات، قابل اعتماد و علاقه مند به شما جلب نمی شوید.به نظرتان می رسد مردهایی با این ویژگی ملال انگیز هستند




    ***من تقریبا همه این ویژگی ها رو دارم.این زنها به مردهایی جذب میشن که به هردلیل مطابق میل شون رفتار نمیکنن و برایشون حضور اساسی ندارن!
    ***چندین بار تا مرز طلاق پیش رفتم ولی پشیمونم کرده
    هر روز که از خواب بلند میشم توی اینترنت دنبال خونه اجاره ای میگردم که از این وضع خودمو خلاص کنم ولی توانش رو ندارم و بازهم فردا و روزهای بعد...
    واقعا نیاز به کمک دارم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.