سلام
جای چند خط واسه من دارید؟
کلا زندگی مشترک خوبه، مثلا اون موقع که بطری خالی دوغ رو می بینی که برای بار هزارم روی کابینت ولو شده و بهت لبخند میزنه، یا اون لحظه ای که اجاق گازی که به زحمت تمیزش کردی با یک عبارت عاشقانه ساده " امروز خودم غذا درست می کنم" از همسرت، در معرض فناروی میبینی. یا اون قسمتی که هی از خودت می پرسی چطور شد که اینطور شد؟! قائدتا نباید اینطور می شد! بعد یادت میاد تصمیمات بیست و چهار سالگی رو نباید با تجربه و اطلاعات 32 سالگی بسنجی...
البته خیلی خوبیهای دیگه هم داره، مثلا اون جایی که برای بار هزارم میگی بریم بیرون و اون حوصلهش نمیشه و حاضره هر باجی بده و از این فرصت کمال بهره برداری رو میکنی
و یا اون قسمتش که برای چندمین بار، دعوت مهمونی سالیانه استادت رو با شرمندگی رد میکنی، برای اینکه همسرت احساس خوبی تو اون جمع نداره. خوبه دیگه اینا همش عاشقانه نیست؟! حالا یکی از اون سمت یکی از این سمت.
آره داشتم میگفتم، زندگی مشترک خیلی خوبه، مثلا وقتی روی یونیت دندونپزشکی نشستی و دلت میخواد دکترو بزنی و خیالت جمعه یکی هست که بعدش تحویلت میگیره تا غرهای متوالیت رو تا دو روز بعد بشنوه. زیادتر از اون البته در حیطه اختیارت مادر آدمه و خب انتظاری هم نیست.
حالا دیگه براتون نگم که روز به روز اوضاع اقتصادی وحشتناکتر میشه و هی به خودت میگی "خوبه اگه غرق شیم دو تایی غرق میشیم " اینم باز خودش قوت قلب بزرگیه و از دیگر مزایای زندگی مشترک!
حالا دیگه اون قسمت " نریم خونه عموت، بریم پیش عمهام اینا" رو فاکتور گرفتم، خیلی دوز عشقولانه پست نره بالا.
میدونید چی میگم دیگه! زندگی مشترک همینه. یکی تصمیم میگیره، دوتایی تاوان میدید! خوبه دوست دارم!
مراقب خودمون باشیم!
هر چیز که در جُستن آنی، آنی
مولانا
علاقه مندی ها (Bookmarks)