سلام. من دو هفتس با شوهرم قهر کردم و خونه پدریم هستم. ب خاطر اینکه بهش اعتراض کردم مرتب از من نخواد برا خانوادش غذا ببرم و اجازه دخالت نده و ی کم از بی خیالی و بی مسیولیتی دست برداره با هم مشاجره و کتک کاری داشتیم در حضور بچه شش ماهمون. خانوادشم فقط از اون دفاع میکنن. و مدام دخالت میکنن و اون فقط سکوت میکنه. مادرش علنا میگه طلاقش بده بچه هم بگیر تا برات بزرگ کنم.ازش خواستم خونه مستقل بگیره و بیاد مشاوره. ولی اینکارو نمیکنه.
حاضر نیست هیچ تلاش یا تغییزی بکنه . میگه چون من تک پسرم باید کنار خانوادم باشم. و چون ب نظر من شرایطت خوبه تو اون خونه تو هم باید اعتراض نکنی و بسازی. چون اعتراض میکنی بداخلاقی و مادر خوبی نیستی وگرنه ب خاطر بچت منو تحمل میکردی میگه بی ادبی بی حیا. چون با وجود همه بیشعوریای خانواده من و هشت تا خواهرم ب رابطه باهاشون ادامه نمیدی روابط اجتماعیت ضعیفه! من خ برا بهبود روابطمون تلاش کردم اما فایده نداره. هیچ کدوم از توقعات من از زندگی زناشوییم برآورده نشده. احساس شکست و سرخوردگی دارم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)