به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15

موضوع: خیانت زنم

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 خرداد 97 [ 03:47]
    تاریخ عضویت
    1397-3-01
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    46
    سطح
    1
    Points: 46, Level: 1
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 20.0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خیانت زنم

    با سلام خدمت همه دوستان
    خلاصه بگم
    ما حدود 5 ساله ازدواج کردیم و خیلی هم همدیگرو دوست داریم.
    خانومم23 سالش هست و 11 سال از من کوچیکتر هست اینم بگم که ازدواجمون کاملا سنتی و پایبند تمام اصول و اعتقادات بوده. واقعیتش خانومم خیلی دوست داشت بره سرکار ولی من با این قضیه مخالفت میکردم تا اینکه اینقدر گفت تا کوتاه اومدم و گذاشتم بره ی مدرسه غیر انتفاعی و یک یا دو تا کلاس ابتدایی تدریس کنه.
    خانومم برای استخدام باید ی مصاحبه با سوپروایزر مدرسه که یک پسر متاهل 27 الی 30 ساله بود انجام می داد. بعد از مصاحبه به سرعت سرکار رفت و حتی بلافاصله دوتا کلاس دانشگاه در یک دانشکده که سوپروایزره مدرسه، استاد اونجا بود، بهشون داده شد.
    بعد از دو ماه سرکار رفتن، یک روز به من گفت که مدرسه می خواهد یک سیم کارت سازمانی به تمامی پرسنل و معلمها بدهد و به یک گوشی احتیاج دارد.
    که در نهایت براش فراهم کردم. بعد از مدتی رفتارش خیلی سرد شده بود و احساس میکردم خیلی داریم از هم دور می شویم و تمام ذهن و مشغلش مدرسه و دانش آموزها بودند.
    یک روز به صورت کاملا اتفاقی، گوشی سازمانی رو درون کیفش دیدم و به صورت نامحسوس بررسیش کردم و یکدفعه متوجه شدم پیامهای عاطفی و عاشقانه با سوپروایزر مدرسه رد و بدل کردن.
    خیلی ناراحت شدم و دنیا رو سرم خراب شد.
    بعد گوشی رو برداشتم و بهش گفتم، اولش انکار کرد ولی بعد از کلی تهدید به ارتباطشون اعتراف کرد.
    تنها کسی که از موضوع خبر داره و خودش هم نمیدونه مادرش هست.
    تا مرز سکته رفتم و کارم به اورژانس و بیمارستان رسید
    سه شبانه روز نخوابیدم و هیچی نخوردم
    نمیدونم چکار کنم؟؟؟
    با خانومم رفتم جلوی در دانشگاه و گفتم فقط میخوام با این مردتیکه حرف بزنم
    بعد از کلاس سوپروایزره که استاد دانشگاه هم هست، کمین کردم و بعد از خروج از دانشگاه با ی لوله آب که دستم بود بهش حمله کردم و تا تونستم تا حد مرگ زدمش
    و شیشه های ماشینشو آوردم پایین

    الانم دنبال پیدا کردن خانومش هستم که یکساله با این مردتیکه ازدواج کرده و میخوام همه چی رو به خانومش بگم؟؟
    زندگی منو نابود کرد
    به خانومم گفتم طلاقت میدم
    دو سه روزی فرستادمش خونه باباش اینا
    الانم خیلی پشیمونه
    نمیدونم چکار کنم
    توی یک برزخ گیر افتادم؟؟
    لطفا کمکم کنید
    البته ناگفته نماند یکبار هم در زمان عقد با یک پسر ارتباط داشت که اون سری هم متوجه شدم و زدم به حساب نادانیش؟؟/
    الان و نمیدونم چکار کنم
    ما هنوز بچه نداریم
    میترسم ببخشمش و دوباره تکرار کنه؟؟؟/
    میترسم ... بعدا که بچه بیاد وسط برای جدا شدن خیلی دیر بشه؟؟؟/

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 خرداد 97 [ 03:47]
    تاریخ عضویت
    1397-3-01
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    46
    سطح
    1
    Points: 46, Level: 1
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 20.0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    قبل از اینکه سراغش برم متوجه شدم که 5 میلیون تومان از خانومم قرض گرفته
    که بهش پیام دادم و بلافاصله به حسابم واریز کرد. و از خطای سر زدش، از من خیلی عذرخواهی کرد!!!!
    اینم بگم که قبل از فهمیدن من، خانومم برای رفتن به یک سمینار در شهر تبریز خیلی پافشاری میکرد
    من مخالفت میکردم و همش بهم میگفت که تو مانع پیشرفت منی؟؟ تا تحریکم کنه و قبول کنم؟؟/
    البته واقعی یا دروغ بودن سمینارو نمیدونم ؟؟؟؟؟

    - - - Updated - - -

    من برای خانومم همه کاری کردم، مالی، عاطفی، احساسی
    حتی یک روز بدون اون جایی نرفتم
    در تمام مناسبتها براش هدیه گرفتم حتی همین روز معلمی که گذشت...
    نمیدونم چرا با من اینکارو کرد
    نمیدونم
    نمیدونم
    نمیدونم

    - - - Updated - - -

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 خرداد 99 [ 18:46]
    تاریخ عضویت
    1397-2-08
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    2,714
    سطح
    31
    Points: 2,714, Level: 31
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 130 در 77 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام وقتی بچه ندارین طلاق بده تموم بشه بره
    چون رابطه عاطفی بوده با طرف و داشته بازیت میداده طرف جفتشون هم متاهل بودن
    اگه فرضا اون پسره مجرد بود ادم می گفت اون مقصره ولی دوطرف متاهل هستن حقش هست

  4. کاربر روبرو از پست مفید Telegramid_TrueMotion تشکرکرده است .

    Ye_Doost (سه شنبه 01 خرداد 97)

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    سلام

    مشکل شما رو نمیشه کسی از دور و بدون شناخت نظر بده. ولی درحد توان کمک فکری می کنیم. بقیه اش رو با کمک مشاور خانواده، خودتون تصمیم بگیرید.

    * اول اینکه در این مرحله با هیچ کسی درباره این موضوع صحبت نکنید. کمترین ضررش اینه که اگر خدا بخواد و راه حلی برای حل مشکل تون پیدا بشه، توی ذهن و زبان دیگران باقی می مونید.
    * دوم هر مدرکی بدست تون میرسه رو نگهداری کنید.
    * حتما رفت و آمدهاشون رو محدود و کنترل کنید.
    * اجازه ندید بیرون منزل شاغل باشند.
    * ارتباطات دنیای واقعی و مجازی شون رو کنترل کنید. بدون بی احترامی یا جوری که ضررش بیشتر از نفعش باشه و روانی بشه. (خیلی مهم)

    * ارتباطات قبلی و فعلی خانم تان در چه سطحی بوده؟ کلامی؟ ...؟
    * خصوصیات روحی همسرتون چگونه است؟ آیا به علت ساده گی و خامی فریب میخوره و جذب میشه؟ روحیه بچه گانه و زودباوری داره؟ به طمع مسائل مادی (پول، قیافه ...) است؟ کلا (خدای ناکرده) اهل ارتباطات غیر اخلاقی است و مسائل اخلاقی و خانواده براش کم اهمیت هستند؟
    * رابطه بین خودتون چطور بوده؟ از دید همسرتون. فعلا مهم نیست که شما چه کارها براشون کرده اید. مهم اینه که ایشون شما رو ازنظر وضعیت ظاهری تان، احساسی و رفتاری (در منزل و خارج منزل) چطور می بینند و چقدر براشون جذابیت دارید.به عبارت دیگه ایشون در شما کمبودهائی می بینند که باعث بشه جذب غریبه ها بشند؟ (درست یا غلط بودن افکار ایشون برای مرحله بعد)

    بسته به جواب ها واکنش ها و برخوردهای تان باید متفاوت باشد. کسی که کم ظرفیت، یا بی اراده و یا ساده است ولی ذاتا اهل خیانت نیست رو میشه حفظ کرد. میشه براش محدودیت هائی گذاشت که برای خودش و دیگران ایجاد مشکل نکنه. ولی کسی ذاتش خراب باشه رو نمیشه کاریش کرد. باید ازش جدا شد.
    این سوال ها رو قاعدتا باید خودتون بتونید جواب بدید. اگر بعضی مسائل روحی شان رو شک دارید مشاور خانواده و روان شناس می تونند کمک تون کنند.

  6. 3 کاربر از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده اند .

    Amir A (چهارشنبه 02 خرداد 97), kobar (سه شنبه 01 خرداد 97), sia518 (جمعه 04 خرداد 97)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 خرداد 99 [ 18:46]
    تاریخ عضویت
    1397-2-08
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    2,714
    سطح
    31
    Points: 2,714, Level: 31
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 130 در 77 پست

    Rep Power
    26
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ye_Doost نمایش پست ها
    سلام

    مشکل شما رو نمیشه کسی از دور و بدون شناخت نظر بده. ولی درحد توان کمک فکری می کنیم. بقیه اش رو با کمک مشاور خانواده، خودتون تصمیم بگیرید.

    * اول اینکه در این مرحله با هیچ کسی درباره این موضوع صحبت نکنید. کمترین ضررش اینه که اگر خدا بخواد و راه حلی برای حل مشکل تون پیدا بشه، توی ذهن و زبان دیگران باقی می مونید.
    * دوم هر مدرکی بدست تون میرسه رو نگهداری کنید.
    * حتما رفت و آمدهاشون رو محدود و کنترل کنید.
    * اجازه ندید بیرون منزل شاغل باشند.
    * ارتباطات دنیای واقعی و مجازی شون رو کنترل کنید. بدون بی احترامی یا جوری که ضررش بیشتر از نفعش باشه و روانی بشه. (خیلی مهم)

    * ارتباطات قبلی و فعلی خانم تان در چه سطحی بوده؟ کلامی؟ ...؟
    * خصوصیات روحی همسرتون چگونه است؟ آیا به علت ساده گی و خامی فریب میخوره و جذب میشه؟ روحیه بچه گانه و زودباوری داره؟ به طمع مسائل مادی (پول، قیافه ...) است؟ کلا (خدای ناکرده) اهل ارتباطات غیر اخلاقی است و مسائل اخلاقی و خانواده براش کم اهمیت هستند؟
    * رابطه بین خودتون چطور بوده؟ از دید همسرتون. فعلا مهم نیست که شما چه کارها براشون کرده اید. مهم اینه که ایشون شما رو ازنظر وضعیت ظاهری تان، احساسی و رفتاری (در منزل و خارج منزل) چطور می بینند و چقدر براشون جذابیت دارید.به عبارت دیگه ایشون در شما کمبودهائی می بینند که باعث بشه جذب غریبه ها بشند؟ (درست یا غلط بودن افکار ایشون برای مرحله بعد)

    بسته به جواب ها واکنش ها و برخوردهای تان باید متفاوت باشد. کسی که کم ظرفیت، یا بی اراده و یا ساده است ولی ذاتا اهل خیانت نیست رو میشه حفظ کرد. میشه براش محدودیت هائی گذاشت که برای خودش و دیگران ایجاد مشکل نکنه. ولی کسی ذاتش خراب باشه رو نمیشه کاریش کرد. باید ازش جدا شد.
    این سوال ها رو قاعدتا باید خودتون بتونید جواب بدید. اگر بعضی مسائل روحی شان رو شک دارید مشاور خانواده و روان شناس می تونند کمک تون کنند.

    شدنی نیست ایشون که نمی تونه ایشون بندازه تو قفس یا زیر نظر دوربین امنیتی کنترلش کنه

    من 3 دلیل دارم که ایشون طلاق بده طرف رو بهتره:
    1- ایشون ادعا داره از هر جهت عاشق خانمش بوده و کم کسری نزاشته برای زنش به عشق و احترام به حقوقش ازاد گزاشته زنش رو که حقوق حداقلی داشته باشه ولی اون فرد بازیش داده خانمش دقت کنین بازیش داده
    2- ایشون ادعا داره اون طرف هم متاهل بوده یعنی زن ایشون میدونسته اون اقا که داره بهش پالس عشقی میده متاهل هست! این خیلی وضعیت رو بدتر می کنه نشون میده طرف حتی به هم نو خودش هم رحم نکرده بلکه حالا مشکل جنسی داره یا عاطفی خودش درگیر یه مرد متاهل دیگه کرده و حتی می خواسته بره تبریز به بهانه فلان!!!
    3- ایشون بچه نداره و لزومی نداره این خانم رو دوباره بهش وقت و فرصت بده راحت خلاص طلاق بگیره

  8. 2 کاربر از پست مفید Telegramid_TrueMotion تشکرکرده اند .

    Happy.girl.69 (سه شنبه 01 خرداد 97), mehrdad_m (چهارشنبه 02 خرداد 97)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 98 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1396-6-04
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    4,103
    سطح
    40
    Points: 4,103, Level: 40
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger Second Class
    تشکرها
    244

    تشکرشده 259 در 139 پست

    Rep Power
    40
    Array
    به نظر من که هیچ ببخششی وجود نداره ، تمام کاراشون با برنامه ریزی بود ، سیمکارت و گوشی و ...........کسی که میتونه انقد هوشمندانه خیانت کنه واقعا نمیشه گفت از رو سادگی بوده.
    و از همه بدتر اینکه رابطه عاطفی بوده ، نه یه بازیگوشی ساده.
    زندگی کردن با همچین آدمی هیچ ارزشی نداره.
    برید خدارو هزار بار شکر کنید که گوشیش رو دیدین.
    واقعا خدا دوستون داشت.

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 خرداد 97 [ 03:47]
    تاریخ عضویت
    1397-3-01
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    46
    سطح
    1
    Points: 46, Level: 1
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 20.0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    ممنونم از پاسختان
    ۱. به جز مادر خودش با کسی صحبت نکردم.
    زنم نمیدونه مادرش از موضوع اطلاع داره

    مادرشو آوردم خونمون که جلوی خودش بگم ولی منو برد تو اتاق خواب و به پاهام افتاد، التماسم کرد، که به مادرش هیچی نگم‌.
    من خرم که مثل همیشه کوتاه اومدم و بهش گفتم باشه نمیگم.
    ولی چون بار این موضوع رو نمیتونستم تنهایی به دوش بکشم قبلش به مادرش گفته بودم.
    ۲.ارتباط قبلی که مطمئن هستم کلامی بوده ولی این ارتباط رو نمیدونم چون تو کیفش ی بار، کاندوم پیدا کردم.
    و ازش پرسیدم تو کیفت این چکار میکنه گفت از زمان مسافرتمون تو کیفش مونده، تقریبا دو هفته پیش رفته بودیم مسافرت شیراز.
    ۳. اوایل، روحیه ساده و خوش باوری داشت ولی رفته رفته با توصیه ها و نصیحتهای من بهتر شد.
    از ی خانواده معمولی و مذهبی هستند. خانواده شون که ی خواهر کوچکتر و مادر و پدر هست
    منو خیلی دوست دارن
    اگه باباش بفهمه مطمئن هستم که دخترشو میکشه!
    به نظرم کلا با پسرا خیلی رابطه اش گرمتر میشه از برادر کوچک من بگیر که یکسال از خانومم بزرگتره تا پسرخاله هام و ... شوخی زیاد میکنه
    تازه با توجه به تذکرهای من که در تنهایی بهش گفتم.
    به نظر خودم ذاتا خراب نیست ولی اگه شرایط براش مهیا باشه پتانسیل خیانت رو داره.
    خانومم تا قبل از سر کار رفتنش تا سر کوچه میخواست بره منو در جریان میزاشت و حتی زمانی که در منزل میخواست بخوابه بهم اطلاع میداد که نگران نشم. البته این موضوع کاملا متقابل بوده.

    دو سه سال اول زندگی خیلیییییییییی گرم و صمیمی بوده به حدی که شبها سرشو روی دستم میزاشت و میخوابید من هم تا صبح دستمم که بی حس میشد
    تکون نمیدادم که بیدار نشه
    ولی بعد ی مقدار سر بعضی اختلافات بچه گانه
    ی مقدار رابطمون سرد شد بدین معنی که مثل اون گرمای دو سه سال اول زندگی نبود.

    من و خانومم گوشیهامون دائم در اختیار هم بود و هر دومون رمز گوشی همرو میدونستیم.

    خودش بارها بهم گفته بود هر چیزی رو میتونم ببخشم الا خیانت.
    ولی نمیدونم چرا اینکارو با من کرد.
    به خدا از لحاظ مادی و خرید و وسایل زندگی هیچ چیز براش کم نزاشتم.
    الانم بهش میگم سه راه داری
    به اختیار خودت انتخاب کن:
    ۱. طلاق توافقی بدون آبروریزی = بخشیدن مهریه
    ۲. طلاق با درگیری و آبروریزی = گرفتن مهریه
    ۳. ادامه زندگی= تعهد محضری مبنی بر بخشیدن مهریه، دادن حق طلاق بدون هیچ قید و شرطی، تعهد نرفتن و درخواست ندادن به رفتن سرکار یا دانشگآه

    خودش ۳ رو انتخاب کرده البته هنوز نرفتیم محضر.
    ضمنا اینم بگم که توی این جریان خانومم به قصد خودکشی کلی قرص خورد که اگه نرسیده بودم الان همه چیز تموم شده بود.

  11. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 خرداد 01 [ 02:25]
    تاریخ عضویت
    1396-9-29
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    5,314
    سطح
    46
    Points: 5,314, Level: 46
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 144 در 79 پست

    Rep Power
    28
    Array
    مشکل اینجاست که خانم شما سن خیلی کمی داره و این حتما رو خیلی از کارایی که کرده تاثیر گذار بوده. کثیفه اما خانم های متاهل سهل انگار و خامی مثل ایشون طعمه خوبی برای مردانی مثل اون آقا!!! هستن.


    شما رنج زیادی کشیدید و می کشید اما سعی کنید این راز رو در سینه خودتون حفظ کنید. این که به مادر خانمتون گفتید اشکالی نداره و شاید مثبت هم باشه اما هیچچچچ آشنای دیگه ای رو وارد نکنید. چه با هم بمونید و چه نه.


    نمی شه گفت ایشون دوباره اشتباه خودشون رو تکرار نمی کنن یا خیر. اما زندگی مشترک صحبت یک عمر هستش و یک عمر کارآگاه بازی چیزی از وجود آدم باقی نخواهد گذاشت. شما یه روز بچه دار می شید. باید بتونید بچه تون رو که بزرگ ترین داشته تونه با خیال راحت به دست کسی بسپارید که بهش اعتماد دارید. نمی شه هر روز که بیرون از خونه هستید و هزاران مشغله دارید فکر و ذهنتون درگیر این باشه که ایشون رو کنترل کنید.

    البته ایشون باید برای جلب اعتماد دوباره شما تلاش فراوانی بکنند اما سوال اینجاست که آیا شما فکر می کنید بتونید زمانی دوباره به ایشون اعتماد کنید؟ هرچند اعتماد چیزی نیست که یک روزه به وجود بیاد مخصوصا که یک بار هم با این شدت از بین رفته باشه.

  12. کاربر روبرو از پست مفید Parastou تشکرکرده است .

    Amir A (چهارشنبه 02 خرداد 97)

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 خرداد 99 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 833 در 318 پست

    Rep Power
    58
    Array
    البته ناگفته نماند یکبار هم در زمان عقد با یک پسر ارتباط داشت که اون سری هم متوجه شدم و زدم به حساب نادانیش؟؟/ همون موقع باید کار رو تموم میکردید،کسی که توی دوران عقد همچین کاری میکنه مطمنا بعد از چندین سال زندگی هم همچین کاری رو خواهد کرد

  14. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array
    سلام
    حالا اگر یک خانمی این تاپیک را زده بود که همه می آمدند می گفتند روی خودت کار کن، ببین کجا را کم گذاشتی و ال و بل....!!!
    خیانت امری بسیار ناپسند هست چه از لحاظ اخلاقی و چه از لحاظ شرعی. فرقی نمی کنه خانم این کار را کرده باشه یا آقا.
    اما آقای محترم، ایشان همسر شماست، و الان دچار این مشکل شده است، اگر همسرتان هم خدای ناکرده سرطان می گرفت او را به این شدت تنبیه و تهدید می کردید و یا اینکه برای او نگران و ناراحت می شدید و بهش کمک می کردید و ایشان را برای درمان نزد متخصص می بردید؟

    همسر شما الان حال روحی خوبی ندارد همان طور هم که گفتید اقدام به خودکشی هم داشته است، دچار خطایی شده که باید بررسی کنید و به ایشان کمک کنید.

    به مشاور مراجعه کنید و همسرتان را در این حال تنها نگذارید. الان زمانی است که شما نقش قهرمان زندگی اش را بازی کنید. تا او را اسیر گذشت و مهربانی خودتان کنید.
    البته این حرفم این معنی را نمی دهد که نباید در این مورد باید قاطعانه و غیرتمندانه برخورد کنید چرا که ایشان ناموس شماست و شما هر کاری برای نجات ناموستان انجام خواهید داد.

  15. 2 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    Amir A (چهارشنبه 02 خرداد 97), صبا_2009 (چهارشنبه 02 خرداد 97)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.