آیت الله مجتهدی تهرانی : شکر نعمت
یکی از اولیاء خدا شب می رود به منزل به همسرشون می گن شام بیارید بخوریم
همسرشون می گن هیجی نداریم بخوریم
اون موقع ها مثل الان نبود یحچال و فریزر و برنج و .. قوت هر روز رو همون روز باید تهیه می کردند.
ولی خدا به همسرش می گه پس روغن بیار چراغ رو روشن کنیم که همسرشون می گن روغن هم نداریم .
خوش ترین شب های آن ولی خدا همون شب بود و تا صبح خدا رو شکر می کردند که خدایا من چه کاری کردم چه کار خوبی کردم که در یک شب دو نعمت به من دادی اینکه یکی سفرم را بدون نون کردی و یکی چراغم رو بی روغن کردی.
یعنی نداری رو هم چون از طرف خدا صلاح می دونسته که امشب نون نداشته باشه وچراغ هم نداشته باشه را نعمت می دونسته و تا صبح شکر خدا رو می کرده.
حالا ما اگر شام کباب داشتیم خدا رو شکر می کنیم اگر برق داشته باشیم خدا رو شکر می کنیم ولی اگر شام نداشته باشیم کلی غر به خدا می زنیم. اگر برق بره زنگ می زنیم اداره برق که این برق پس کی می یاد طلبکاریم چرا برق رفته.
یکی از اوصاف متقین همینه که در نداری هم خوشن و خدا رو شکر می گن.
هر دم که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی****************چون درد سرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیایی
تا وضعمون خوبه می گیم خدا وقتی اوضاعمون بد شد خدا رو فراموش می کنیم.
در خطبه همام که در اوصاف متقین هست امیرالمومنین می فرمایند :متقین یکی از صفاتشون این هست که موقعی که وضعشون خوب نیست خدا رو شکر می کنند و این را از ناحیه خدا می دونند ، لذا هیچ ناراحتی ندارند ، هیچ از خدا گله ندارند ، میگن صلاح من این بوده.
==================
جضرت زینب چرا بعد از واقعه کربلا فرمودند : جز زیبایی چیزی ندیدم .
آنچه حضرت زینب در مقابل طعنه وطنز دشمنان نسبت به این حادثه بیان داشتند ، بیشتر آرزوی برادرش امام حسین (ع) بود که در طلیعه این سفر آرزو و اظهار امیدواری کرده بود که آنچه
پیش می آید و آنچه اراده خداست خیر برای او و یارانش هست چه به صورت فتح چه به شکل شهادت .
این جمله نشون دهنده تجلی کمال آدم ، تجلی رضا به قضا ، رسم الخط حق و باطل ، تبلور فتح ناب ، حرکت در مسیر مشیت خدا و ... می باشد.
====================
دوستی دارم که فرزند ناخلفی داشت که سالها کل زندگی شون تحت ااشعاء رفتارهای این فرزندشون بود ، فرزندی که روی پدر و مادر دست بلند کرده بود ، به اعتیاد رو آورده بود ، یک ازدواج ناموفق علی رغم مخالفت خانواده در کارنامه اش به ثبت رسونده بود ، یک محیط متشنج و پر استرس به وجود آورده بود .
توی گوشی دوستم اسم فرزندش را ذخیره کرده بود : م.بهترین فرزندم .
می گفت م. در تمام این سال ها موجب شد من به خدا نزدیک تر بشم و از این بابت از همه بچه هام بیشتر دوستش دارم.
==============================
و در آخر یک جمله از سعدی :
منت خدای را عزّ و جلّ که طاعتش موجب قربت است و به شکراندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو میرود ممدّ حیات است و چون برمیآید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب.
از دست و زبان که برآید ******** کز عهدة شکرش به درآید
علاقه مندی ها (Bookmarks)