سلام دوستان عزیز
قبل از اینکه چیزی بگم میخام از همه دوستانی که میان و صادقانه نظر میدن و وقت میذارن تا مشکل یکی از هم وطناشون در آن سوی کشور که نه میشناسنش و نه اون رو دیدن حل بشه و چقدر خوبه این تالار که شده سنگ صبوره خیلی از ما خانما.
دوستان دیروز بعداز ظهر من بهمراه دخترم خونه مادرم بود و شوهرم هم تنها خونه بود وقتی که برگشتم دیدم که شوهرم توی حمامه و اون روغن مخصوصی که حین رابطه ازش استفاده میکنیم روی میزه و جعبه دستمال کاغذی و گوشیش که کنار اونا بود و یه نگاه همینطوری به گوشیش پر از پیامای اینستا چون گوشیش فقط با اثر انگشت خودش باز میشه نمیتونستم برم توش خیلی دگرگون شدم کل خونه رو گشتم اما اثری از اینکه کسی توی خونه اومده باشه ندیدم اینم بگم که من حس کارآگاهی ام عالیه و زود مچ طرفو میگیرم و برعکس شوهرم که تو مخفی کاری اصلا وارد نیست تا 99درصد حدس میزدم که خودارضایی کرده و احساس میکنم که قبلا هم اینکار و کرده خیلی بهم ریخته شدم و اصلا توی صورتش نگاه نمیکردم چون حالم داشت ازش بهم میخورد. هر چی بهم گفت چی شده چرا اینطوری شدی اتفاقی افتاده گفتم نه هیچی نشده فقط یه چیزایی ازارم میده نمیتونم تغییرشون بدم نه میتونم کاری کنم فقط باید بپذیرمشون و این پذیرش خیلی سخته. اونم ناراحت شد و خوابید.
قبل ازینکه این حرفارو بش بزنم وقتی که داشتم شام رو آماده میکردم از عمد گفتم که اون روغنی رو که استفاده کردی رو بزار سر جاش لطفا یهو چشمش که به رو غن افتاد مث آدمی که یهو یادش افتاده باشه با کمی تغییر رنگ چهره که من 99درصد اطمینان داشتم دروغ میگه گفت من استفاده نکردم و بردش سر جاش منم گفتم منم استفاده نکردم. حالا نمیدونم متوجه شد ک من میدونم یا نه
دوستان الان بشدت از شوهرم متنفرم و دوستش ندارم و دوست ندارم باش حرف بزنم و اون هم از این رفتار من بدش میاد
دوستان لطفا بگین چکار کنم و زفتار درست و منطقی چیه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)