باسلام و ممنون از پاسخ تمامی کاربران
آقای امید خداروشکر که همسرتون زندگیشو دوست داره و به زندگیش کمک میکنه
بله متاسفانه من توی تایپیک قبلیم نوشته بودم دوست دارم دوباره بهش خیانت کنم منظورم از خیانت این بود که
چون شوهر سابقم منو طلاق نمیدادن مجبور شدم وانمود کنم هم به شوهر سابقم هم به خانوادم
که بله من دارم خیانت میکنم که طلاقم بدن ولی خوب این کارو نکردم حداقل به شوهر دومم نه نبوده .
و متاسفانه دلیل طلاق من بیماری شوهرم بنود چون دوستش داشتم و عاشقانه پرستیدمش ...
همه کاری کردم واسش ...
اگه دلیل طلاقم بیماریش بود 8 سال بخ پاش نبودم و همه جوره و توی بدترین شرایط همپاش باشم ولی دیگه جایی نتونستم تحمل کنم که متاسفانه بهم خیانت شد بار اول بعد از بدنیا اومدن بچه اولم بود که خوب وقتی فهمیدم بهم قول داد دیگه تکرار نشه و چون من باردار بودم بهم خیانت کرده اونم با دختر 13 ساله ...
ولی بار دوم شد و بار سوم و دیگه جایی شد که منو میفرستاد خونه پدرم به بهانه اینکه بچه ها اذیت نمیکنن و آرامشش گرفته میشه و فهمیدم خونه رو به دوستاش میداده و وقتی هم بهش میگفتم میگفت من نمیتونم به دوستام بگم نه (حتی اگه تورو هم ازم بخوان نمیتونم بگم نه )
و تا جایی که دوستی که خودش هم زن داشت دوست داشت با من دوست بشه و
اونم شب نمییومد خونه و به بهانه اینکه دوستم میاد بهت سر بزنه دوستشو میفرستاد خونه که دوستش با من تنها شه ... ( البته بگم منم خداوکلیه هیچ وقت حتی با اون آقا حرفم نزدم چه برسه به دوستی )
و وقتی هم میگفتم آدم باش من نمیخوام طلاق بگیرم میخوام زندگی کنم فقط آدم باش انقدر کثافت بازی نکن ( و متاسفانه واسم ثابت شد که اواخر هم شیشه مصرف داشت )
جوابم میداد که حالا طلاق بگیر ببینم چه تغییری توی زندگی من میشه من خلبانم تو بدبخت میشی نه من ...
(متاسفانه نمیخواستم موضوع مصرف شیشه و خیانت رو بگم )...
...
- - - Updated - - -
و البته بگم و قتی ازدواج کردم با شوهرم حتی یک دوست دختر هم نداشت و اصلا معنی دخترو تجربه نکرده بود و کلا با یک آقای روحانی زندگی کرده بود و یک پسر هم سن خودش
که بعد از طلاق تازه فهمیدم با اون پسر هم سن خودش رابطه جنسی داشته که اصلا طرف دختری نرفته بوده ....
علاقه مندی ها (Bookmarks)