براساس نظریه کارل یونگ انسان ها دوجنسیتی هستند. یونگ معتقد بود همه مردان وزنان واجد صفات یکدیگرهستند. براین اساس یک مرد در وجود خودجنبه های زنانه دارد و یک زن نیزجنبه های مردانه را در وجودش دارد. جنبه زنانه مرد را آنیما و جنبه مردانه زنان را آنیموس می نامند. به دلیل وجود آنیما در مردان است که گاه میبینیم مردی مانند یک مادر از فرزندان خود مراقبت میکند و احساس دلسوزی دارد و به خاطر وجود آنیموس در زنان است که گاهی میبینیم زنان رفتارهای مردانه ای مانند رقابت جویی دارند و یا می توانند وظایف مردانه ای را در اجتماع انجام دهند. هر چقدر جنبه های آنیما در وجود مردان بیشتر باشد رفتارهای زنانه تری از آنها میبینیم و هر چقدر آنیموس در وجود زنی قدرتمند تر باشد رفتارهای مردانه تری از او دیده می شود.
براساس نظریه آنیما و آنیموس جنبه های رفتاری زنان را به 4 دسته تقسیم میکنند.هر زنی این 4 دسته را در طول زندگی خودتجربه میکند. اما ممکن است یک یا دو مورد در وجود زنی غالب باشد. زن ها نیاز دارند برای اینکه بتوانند این چرخه شخصیت را در وجود خود سامان بدهند تمام جنبه های زنانه را در خود رشد بدهند وگرنه به نوعی از زنانگی خود دور خواهند شد.
1-زن آمازون(زن امروزی ) : با توجه به صنعتی شدن جهان، زن ها بیشترین جنبه ای که در خودپرورش داده اند زن آمازون است. زن آمازون یک زن پرتکاپو و استقلال طلب است. زنی که حرفش را به راحتی میزند. این زن قوی و قلدر است. این زن، زن صنعت و تجارت است. او یک مدیر ورهبر خوب است و بار هر مسئولیتی را به دوش میکشد. اصطلاح این گونه زنان "خودم یه پا مرد هستم" است. اگر به مردی بگوید این کار را برای من انجام بده و مرد بگوید فعلا نمی توانم انجام دهم، زن آمازون صبر نمیکند و میگوید: خودم انجام میدهم .خودم یه پا مرد هستم. اگر درکنار مردی باشد که از او قدرتمندتر باشد بعد از مدتی میگوید آقا بالاسر نخواستم چرا که او خود یک رهبر است و اگر درکنار مردی پایین تر از خودش باشد نیز به دلیل بالاتر بودن خودش نمیتواند سازش داشته باشد. به صورت کلی زن آمازون در کنار مرد زیاد نمی تواند دوام بیاورد چون خودش رهبر است و نمیتواند بپذیرد مردی به امر و نهی کند. زن آمازون، مردها را می ترساند. استقلال و برخورد ستیزهجویانه زنان، در مردان احساس عجز و ناتوانی به وجود میآورد. اشتیاق مرد به ادامه رابطه، وقتی صادقانه و خالصانه احساس نکند که زن به او نیازمند است، رو به زوال میگذارد.
زنی که فقط مردانگی خود را زندگی کند، کم کم از هویت اصلی خود فاصله می گیرد.
2-زن مادر :زنی مهربان، پر ازعشق ،عاطفه و محبت. این زن وقتی در کنار کسی است تمام تلاشش را میکند که به او خدمات بدهد و کمک کند.وقتی غذا میخورد به نفع شوهر و بچه کنار میکشد. به همه کمک میکند و برای همه دلسوز است. او نه تنها فرزندانش را بزرگ میکند، بلکه سایرین و خویشاوندان، دوستان مؤنث و همسر خود را هم میپرورد. این زن محبت میکند ولی انتظار محبت ندارد درنتیجه محبت او به وظیفه تبدیل می شود.
جزئی از نقش زنانه زن این است که مرد را میپرورد، او را حمایت و تشویق میکند تا رشد یابد .زمانیکه جنبه مادری به حد افراط برسد مرد را خفیف و خوار کرده و مادام العمر او را پسر بچه وحشتزده و فاقد اعتماد به نفس نگه میدارد. نگران بودن ، بخشیدنِ افراطی و مادری کردن بیش از حد، مرد را کلافه می کند.
هشدار به زنان مادر: یادتان باشد لطف مکرر به حق مسلم تبدیل خواهد شد. اگر برای مردتان مادری کنید حس او نسبت به شما نیز به حس مادری تبدیل خواهد شد.
3-زن مادونا : یک زن خوشفکر، باتدبیر و مشورت دهنده خوب. این زن خوب فکر میکند و عکس العمل های خوبی دارد. این زن در کنار هر کسی قرار بگیرد باعث می شود آن شخص به عظمت برسد. زن مادونا کمک میکند مرد رشد کند و قله های موفقیت را فتح کند. بازتابنده و تجسم محسنات کامل زنانه از لحاظ بردبارى، وقار و وفای به عهد است. این زن در پی کسب عظمت برای خود نیست، او ترجیحاً مرد را در زندگی به سوی عظمت میکشاند و بی هیچ قید و شرطی از تلاش وی در جستجوی کسب خرسندی و موفقیت حمایت میکند. مهمترین بخش غالب مادونای زن، وفای به عهد اوست. او مرد را در ثروت یا تنگدستى، در خوشی یا ناخوشی میپذیرد.زن مادونا مثل یک نیروی محرکه عمل میکند.زنهای مادونا را مرد تحت هیچ شرایطی حذف نمیکند. زن مادونا خودش به انزوا کشیده می شوند. قانونی در زندگی مشترک وجود دارد که بیان میکند: اگر در زندگی مشترک یکی رشد کردو دیگری در مسیر رشد درجا زد خودش باعث حذف شدنش شده است. اگر مرد در حال رشد کردن است، زن باید همانگونه که به رشد او کمک میکند خودش نیز رشد کند. مرد باید ببیند همان قدرکه زن برای رشد شوهر و خانواده تلاش میکند برای رشد خودش هم تلاش میکند و وقت میگذارد. زن مادونا قوی است به شرطی که همان اندازه که برای دیگران تدبیر دارد برای خودش هم تدبیر داشته باشد.
4-زن معشوقه : یک زن شاد،خنده رو، شیرین زبان و شیرین جواب. این زن عاشق زیبایی است و با سیاست رفتار میکند و با دیالوگ های زنانه آشناست. زن های معشوقه قوی ترین زنان در جامعه هستند.و یادتان باشد که تنها 5 درصد از معشوقه بودن انرژی آفرودیت است که با فرد متولد میشود و 95 درصد جنبه معشوقه بودن اکتسابی است .زن معشوقه با شیرین زبانی خود افراد را به سمت خود جذب میکند. مردها از زنان شاد و معشوقه بسیار استقبال میکنند.معشوقه جنبه ای از وجود زن است که مردها همواره آن را ستایش میکنند و کم شدن جنبه معشوقه در زنی باعث کاهش جذابیت او نزد مرد خواهد شد. جنبه معشوقه باعث شادابی و نشاط زن میشود و بهترین نیروی درمان افسردگی زنان است.
بنابراین :
زن باید نهایتاً در طول دوره حیاتش تمام چهار جنبه روان خود را تجربه کند و در هم بیامیزد. باید به درون خویشتن خود بنگرد و آن جوانبی از شخصیتش را که هنوز نیازمند رشد است، کشف کند. و بین اینها تعادل برقرار سازد. زیرا افراط در یکی، تفریط در دیگری را به دنبال دارد
زن امروزی شدیداً به سوی جنبه آمازون شخصیتش متمایل شده است، او به سوی قدرت و در ضدیت با عشق جهتگیری کرده است. مادری را به تعویق میاندازد، با مادونا که از مد افتاده، در تماس نیست و از معشوقه فقط به قصد کامجویی جنسی استفاده میکند.
کم بودن مادونا باعث رفتارهای بچگانه می شود. تصمیمات عجولانه و بچگانه که در امتداد تفکرات بچگانه قرار دارد. زود احساساتی شدن، بی صبری، کوته فکری و... افراط در مادونا، از معشوقه می کاهد و رابطه زناشویی را دچار مشکل می کندمادونای افراطی در اصطلاح خودمانی یعنی خیلی بچه مثبت! به شدت خانم و متین و متعهد.
جنبه معشوقه زن از یکسو سبب تقویت حس آسیبپذیرى، پذیرندگی و جذابیت زنان میگردد و از سوی دیگر میل به سطوح بالایی از سرسپردگی و حمایت را در مردان بر میانگیزد. افراط در معشوقه بودن سبب می شود زن به ابزار تفریح مرد بدل گردد.
در مقابل، زنی که آمازون نداشته باشد به شخصیتی وابسته (به مرد) و بی اراده تبدیل می شود.
قوی ترین زنان در جامعه و در ارتباط با مردان، زنانی هستند که به طور همزمان جنبه "آمازون و معشوقه" و یا جنبه "مدونا و معشوقه" را در وجود خود بیش از سایر جنبه ها داشته باشند. زنانی که در اجتماع قوی و با تدبیر هستند و در روابط خود معشوقه های خوبی هستند.
منبع: zharik.ir
علاقه مندی ها (Bookmarks)