شب بيرون موندن همسرم با دوستاش
سلام دوستان
من و همسرم خيلى خيلى باهم اختلاف داريم، تو زمينه مالى، خانوادگى، تفريح و هرچى ك فكرشو كنين.
٢٥ سالشه و من ٢٣ سال، ٥ ساله ازدواج كرديم، الان يه سال خونمم، تو اين يه سال يه خاطره خوب ندارم، از روزى ك اومدم خونه م ما بحث داريم سر اينكه ميگه من ميخوام با دوستام شب برم فلان جا بخوابم و تو برو خونه بابات بخواب، از راه محبتم وارد شدم فايده نداره، از راه دعوام فايده نداره، از راه بى تفاوتيم... كلا سر يه ماه از يه شب نشينى ك ميگذره بحث ما شروع ميشه ك منو كردى تو زندون و ميخوام با دوستام باشم... دوستاشم همه محرد و همه كاره...
خيلى سعى كردم با دوستاى مناهلش رفت و امد كنيم، ي رفتارايى كرد باهاشون ك رفتن ديگه م نيومدن اينورا.
كسى ميدونه رفتار درست الان چيه؟! خوزم فك ميكنم درست اينه ديگه هيچ بحثى نكنم فقط بگم من جايى نميرم، تو برو، اخه اگه نرم خونه بابام بخوابم منو تنها نميذاره، فقط يه هفته اى قهر ميكنه
خيلى خيلى دارم ب جدايى فك ميكنم،
يا راهي خواهم يافت
يا راهي خواهم ساخت
ویرایش توسط Somebody20 : یکشنبه 01 اسفند 95 در ساعت 15:39
علاقه مندی ها (Bookmarks)