به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 اردیبهشت 96 [ 09:30]
    تاریخ عضویت
    1393-6-29
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    1,969
    سطح
    26
    Points: 1,969, Level: 26
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 10 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اختلاف فرهنگ خانوادها

    سلام و ارادت
    سه سال از اولین لحظات آشنایه سنتی با همسرم میگذره,
    شک ندارم که ایشون همونی بود که سالهای سال خلا وجودش رو تو زندگیم داشتم.
    از باهم بودن و کنار هم بودن لذت میبریم مشکلات زندگی رو کم وبیش با هم مرتفع میکنیم.
    اختلاف و دعواهایی هم داشتیم و بوده که سعی تو ی مرتفع کردنش داشتم.
    برم سر اصل مطلب
    مشکل از زمانی شروع شد که با خانمم در مورد رفتار عجیب دوتاخواهران به اختلاف خوردیم .
    وقتی با همسرم توی خانه ی پدری یا خواهرانم هستم خواهرانم علی رقم وجود همسرم توی جمع مهمونی بدون دلیل و خصومته ریشه داری باهم جمع میشن و میرن تو یه اطاق اجتماع میکنن.هیچوقتم از خانم بنده درخواست باهم بودن تواین جمع ها رو نمیکنن حتی مادرم هم به جمع خودشون میبرن که این امر از نظره من که عضوی از اون خونه هستم هم کاره غیر اجتماعی زشتی در حضور میهمانان هست.اوایل سعی میکردم خانمم رو دلداری بدم اما تقریبا این مسیله خیلی زیاد پیش میاد و موجبات آذار همسرم رو فراهم کرده.
    باید عرض کنم که این عمل خواهرانم به تایید خانمم اصلا از روی خصومت نیست و حتی تو بعضی از موارد خیلی با خانمم خوبن و میگن و میخندن حسای خوبی دارن.
    اما یه تایمایی که کمم نیست با توجه به این که یه صبح تا شبم با هم بودن خواهرانم رو عرض میکنم اما باز این عمل رو انجام میدن .
    در حال حاظر که دارم این متنو تهیه میکنیم باهمسرم رابطه ام خوبه اما میخوام این مسیله رو بادرایت تمام و کمترین خسارت حل کنم.
    چندبار غیر مستقیم و با شوخی وخنده که اونجا چ خبره و بیاید بیرون مطرح کردم اما مقطعی جواب داد و سری بعد دوباره همسرم پس از گذشت اندکی از زمان کنار بنده و مجموعه آقایان تنها ماند.
    ضمنا باید بگم که خانواده همسرم بشدت مبادی آداب اجتماعی هستن و سعی میکنن این مسایل کوچک اجتمایی رم رعایت کنند اما خانواده ی بنده زیاد توی این زمینه های جزیی و اجتماعی قوی نیستن واصلا امره مهمی نمیدونن این عمل رو بطوری تو موارد مشابه با میهمانان دیگه هم همین کارو میکنن و توی جمع اون ها وارد نمیشن.
    ممنون میشم از دوستان آگاه یا متخصص که بنده رو راهنمایی کنن

  2. 3 کاربر از پست مفید reza62 تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (دوشنبه 21 تیر 95), نازنین2010 (دوشنبه 21 تیر 95), شیدا. (دوشنبه 21 تیر 95)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    سلام دوست من

    آقا رضا خیلی خوبه که به این موضوع آگاه هستی و سعی داری نسبت به حل آن اقدام کنی.

    خانوم ها، معمولا این دسته از مسایل و رفتار ها براشون فراموش نا شدنی است. یک روزی، یک جایی بالاخره همسرت زبون میاد و دست به مقایسه ای هر چند کوچک با خانواده خودش می زنه. ( البته به خصوصیات اخلاقی همسره شما هم مربوطه)


    مهمترین مسئله که برای خانوم ها وجود داره، اینه که بدونن نظر شوهرشون در اون زمینه چیه و آیا آقای شوهر ناراحتی خانوم براش مهم هست یا نه.
    تا اینجا کار شما یه مرد مطلوب هستی. چون به موضوع آگاه شدی و با خانومت هم نظری.

    حال اگر برای رفع این موضوع اقدام کنی به یک مرد ایده آل تبدیل میشی.

    -------------------------

    دوست من تمام سعی شما باید این باشه که این قضیه رو دو قطبی نکنی. اگر این موضوع دو قطبی بشه، اولین کسی که بین این دو قطب له میشه شما هستی.

    در قدم اوم خانومت باید بفهمه که شما با رفتار خانواده ات موافق نیستی و هر وقت این اتفاق افتاد بیشتر هوای خانومت رو در اون جمع داشته باش.

    در قدم دوم باید با خانومت صحبت کنی که بفهمه شرایط فرهنگ خانواده شما اینه و تغییر انسان ها دست ما نیست هر چند که تلاشت رو برای بهبود اوضاع خواهی نمود. و بعد به خانومت از گذشته ها بگو و موارد مشابه تا متوجه بشه که این کار آنها، ریشه در خصومت نداره.

    در قدم سوم همین راهی که شما رفتی و در جمع به شوخی با خواهر و مادرت صحبت کردی خیلی خوبه.
    اگر با مادرت یا یکی از خواهرانت صمیمی هستی، موضوع رو مطرح کن و سعی کن این جوری مطرح کنی که برای شخصیت و شان خانواده ما این رفتار ها خوب نیست و در انتها بگی همسر من از این کار ها ناراحت میشه.

    در انتها هم سعی کن بسپاری به زمان تا قضیه رو حل کنه. اگر فکر میکنی صمیمیت بیشتر خانومت با خواهرات کمک کننده است، برنامه های دورهمی بیشتر بگذار. مثلا براشون استخر در نظر بگیر یا کلاس ورزش و پیکنیک و .....
    اگر هم احساس کردی از هم دافعه دارن، از هم دورشون نگه دار.

    مدیر شما هستی دوست من.


  4. 5 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    Eram (سه شنبه 22 تیر 95), نیکیا (سه شنبه 22 تیر 95), هلیاجون (چهارشنبه 23 تیر 95), بارن (دوشنبه 21 تیر 95), سرشار (سه شنبه 22 تیر 95)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 اردیبهشت 96 [ 09:30]
    تاریخ عضویت
    1393-6-29
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    1,969
    سطح
    26
    Points: 1,969, Level: 26
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 10 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز ممنون از توجه و راهنمایتون.
    باید به عرضتون برسونم که.
    خانمم از این امر بشدت ناراحته و ناراحتیش رو هر دفعه بهم ابراز میکنه و درخواست داره که موضوابرازحل کنم و این امر تبدیل به دغدغه شدید ذهنیش شده.
    حتی یه بار خواست مقابله به مثل کنه و یه حرکت بی توجهی که عبارت بود از سرگرمی و مشغولیت خاص تو مهمونی رو اجرا کنه که اون شب بشدت باهم سر این مقابله بمثل بحثمون شد و چندروز باهم تنش داشتم.
    یه مثله دیگه این هست که خواهرام آدمای زود رنجی هستن و سریع موضع منفی میگیرن.تمام ترس من از مطرح کردن مستقیم این امر اینه که با گفتنش باعث کدورت بین خواهرام با خانمم بشم که شاید اوضاع رو بدتر از قبل کنه.
    باید به عرضتون برسونم بجر توی این امر توی این سه سال هیچ اصطکاک یا بحث و حرف و حدیثی بینشون نبود.در واقع نه خواهرام اهل آزار و اذیت کلامی و از این قبیل اختلافات بودن نه شان و شخصیت خانمم به این سمت و سو هست.اینه که میترسم با یه تذکر نابجا به خواهرام ذهنیتشون رو بهم بزنم.

  6. کاربر روبرو از پست مفید reza62 تشکرکرده است .

    mohamad.reza164 (سه شنبه 22 تیر 95)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام
    خواهرها و مادرتون سه ساله دارن این حرکت بسیاااار زشت و وحشتناک رو انجام میدن شما میترسید از گل نازکتر بهشون بگید که مبادا یکم ناراحت بشن... اونوقت خانومتون بعد از سه سال خواسته یه رفتار شبیه رفتار خواهراتون انجام بده شما به شدت باهاش بحث کردید و چند روز هم تنش داشتید؟؟؟؟؟؟؟؟ واعجبا....
    آقای محترم خانومتون یه فرشته است ..
    خانومتون داره داغون میشه... اوضاع خیلی بدتر از اون چیزیه که شما فکر میکنید... منتظر غرش ناگهانی و دور از ذهن خانومتون باشید چون سه ساله که دارید مجبورش میکنید این بی احترامی وحشتناک رو تحمل کنه که هیچ زنی تحملش نمیکنه
    هر چه زودتر به خانواده تون تذکر بدید و اگر جراتش رو ندارید خانومتون رو توی رفت و آمد و رفتارهاش با خانواده تون آزاد بزارید وگرنه...

  8. 4 کاربر از پست مفید نیکیا تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (سه شنبه 22 تیر 95), نازنین2010 (پنجشنبه 24 تیر 95), بارن (سه شنبه 22 تیر 95), سرشار (سه شنبه 22 تیر 95)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 اردیبهشت 96 [ 09:30]
    تاریخ عضویت
    1393-6-29
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    1,969
    سطح
    26
    Points: 1,969, Level: 26
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 10 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حرفه نگفته رو همیشه میشه زد.
    نگرانیه من از ناراحتی خواهرام نیست. نگرانه نوع واکنش و مواجه خواهران با خانمم, با مطرح کردن این امر هست کا اسباب تیره تر شدن رابطه شون نشم.

    دوستان خوشحال میشم نظرات سازندتون رو در اختیارم بذارید.

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 04 خرداد 03 [ 23:25]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    779
    امتیاز
    24,332
    سطح
    94
    Points: 24,332, Level: 94
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,325

    تشکرشده 1,636 در 592 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    به نظر بنده این متلب از طرف خانوم شما مطرح بشه به خود اونا بهتره.چون این وسط دو نفر دیگه با هم اختلاف سلیقه دارن حالا شما که خودتو دخالت بدی بدتر میشه. دو طرف عاقلند و بالغ. میانجی گری شما عیب هایی داره:
    -اول اینکه اگه بحث ادامه پیدا کنه شما شاید نتونی مقاومت کنی و ناخواسته طرف یکی رو بگیرری و کدورت ایجاد بشه.چون هر دو طرف روی نظرات شما شدیدا حساسن.

    -دوم اینکه خانوم شما در دفعات بعدی توقع براش پیش نمیاد که شمارو بفرسته جلو و خودش وارد عمل میشه.

    حالا شما هم در همین حدی که گفتی بهشون خوب عمل کردی همینو ادامه بده...توی جمع به شوخی بگو اونجا چه خبره؟ ما رو راه نمیدین و... یا با همسر دوتایی برید بگین اینجا چه خبره؟بعد همسرت بگه اجازه هست منم بیام پیش شما بشینم؟

    دو طرف روی شما حساس هستند ،از طرفی موضوع اونقدر ها هم سخت و مهم نیست که شما وارد بشی. پس با سیاست عمل کنید.

  11. 2 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (سه شنبه 22 تیر 95), سرشار (سه شنبه 22 تیر 95)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام جناب اصلاقضیه حادی نیست فقط و فقط لازمه شما در شرایط مناسب با لحن محترمانه اما جدی بگین اصلا کارشون قشنگ نیست بگین اگه قرار باهم جمع بشین تو اتاق باهم حرف بزنین پس چرا بقیه رودعوت میکنین خودتون رو بذارین جای مهمونا ایا خوشتون میاد جایی برین دیگران این کار رو بکنن
    اگر گفتن حتما زنت گفته بگو من از طرف خودم دارم صحبت میکنم
    و الان توخلوت خودمونیم و دیگران اینجا نیستن و بگین اگر میخاین به این کارتون ادامه بدین خوب پس فکر کنم دیگه زمان کمتری رو تو مهمونی باشیم
    شما باید بدونین همیشهاز طرف خودتون انتقاد کنین تا خانومتون خراب نشه

  13. 5 کاربر از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (سه شنبه 22 تیر 95), نیکیا (سه شنبه 22 تیر 95), هلیاجون (چهارشنبه 23 تیر 95), بارن (سه شنبه 22 تیر 95), سرشار (سه شنبه 22 تیر 95)

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام..
    درسته که حرف نگفته رو همیشه میشه زد اما نذارید انقدر دیر بشه که خانومتون به خاطر فشار عصبی و خودخوری زیاد ناشی از تنهایی و عدم درک شما ناراحتی معده و سردرد مزمن و پیری زودرس و هزارتا بیماری دیگه بگیره...
    شما حتی نمیتونید ده درصد از ناراحتی خانومتون رو درک کنید چون اونا خانواده تون هستند و زشتی رفتارشون رو به هر حال کمتر میبینید...
    منم نگفتم برید با خواهرهاتون دعوا و کتک کاری کنید اما باید اونا ابتدا محترمانه و دوستانه متوجه زشتی رفتارشون بکنید... و اگر ادامه دادند شما پشت خانومتون وایسید و روابط رو کمتر کنید... اگر مدام آدمها رو ببخشیم این فرصت رو ازشون میگیریم که یاد بگیرن هر اشتباهی یه تاوانی داره...
    فکر کنم دچار پدیده انتقال متقابل شدم که از آفات مشاوره است.. چون دلم خیلی برای خانومتون سوخت
    ویرایش توسط نیکیا : سه شنبه 22 تیر 95 در ساعت 19:27 دلیل: غلط املایی

  15. 2 کاربر از پست مفید نیکیا تشکرکرده اند .

    بارن (سه شنبه 22 تیر 95), سرشار (سه شنبه 22 تیر 95)

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 تیر 98 [ 21:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    7,418
    سطح
    57
    Points: 7,418, Level: 57
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    808

    تشکرشده 404 در 138 پست

    Rep Power
    44
    Array
    سلام به همه دوستان خوب همدردی

    این طور که من شنیدم مرد در بهبود روابط همسرش با خانواده اش (در اینجا منظور از خانواده، خواهر و مادر می باشد. و شامل پدر و برادر نمی شود. چون عروس از اول به طور خودکار با انها خوب است!!!!نمی دونم چرا؟) . نقش به سزایی دارد.


    من موافقم که با خانوادتون مطرح کنید اما....اصلا اصلا بروز ندهید که خانم تان ناراحتند یا ایشان شما را برای گلایه فرستاده اند....فقط بفرمایید که به خاطر شان خانواده خودتان می گویید و....

    باید طوری مسئله را محترمانه و به دور از کنایه و طعنه مطرح کنید که خانواده توی لاک دفاعی نروند!!!یعنی خواسته یا ناخواسته مجبور به دفاع از خویش نباشند....

    خصوصا زمانی مطرح کنید که این رفتار را با بقیه هم انجام می دهند....
    1. ایا همسرتون تا حالا تلاشی کردن که وارد جمع انان بشوند؟

    2. عکس العمل خانوادتون؟ پذیرای ایشان شده اند یا به محض ورود همسرتان حرفشان تمام شده؟؟؟؟

    قرار گرفتن در اینموقعیت برای هیچ کس خوشایند نیست ولی اگر چاره ای نبود راه حل اخر این است که با همان جمع اقایان و علی الخصوص با شما ....همسرتان چنان گرم گفتگو و خنده شود که حای خالی کسی حس نشود.

  17. 3 کاربر از پست مفید هلیاجون تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (چهارشنبه 23 تیر 95), بارن (چهارشنبه 23 تیر 95), سرشار (چهارشنبه 23 تیر 95)

  18. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 اردیبهشت 96 [ 09:30]
    تاریخ عضویت
    1393-6-29
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    1,969
    سطح
    26
    Points: 1,969, Level: 26
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 10 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بجه ها ضمن عرض تشکر از بابت راهنمایی و انرژی گذاشتناتون چنتا نکته رو عرض میکنم:
    1_بنظره خودم کار خانوادم از روی خصومت نیست و بنده همچین حسی ندارم. چون اگه خصومت بود باید نمودهای دیگه ای از جنسه رفتارهای دیگه دیده میشد.اما عملا چیزه دیگه ای مشاهده نمیشه.
    2 _بعلت مهاجرت های متوالی و رفت آمدخانوادگی بشدت کمه خانوادم تعاملات اجتماعی بسیا رکم توی خانواده ما وجود داشته که همین امر نقطه ضعف اعضا و حتی خود بنده شده که حالا همین ضعف گریبان خودن وهمسرم رو گرفت.
    3_توی دوران عقد بستگی و زندگی مشترک خواهرانم که سن وسال بنده و تجربه اجتماعیه کمتری داشتم.
    رابطه ضعیف و بشدت کم رنگی با دامادها داشتم که شاید و شاید(چون رفتارمون و رابطه ی خیلی خوبی با خواهرا توی چند سالی که نامزد بودم وزندگی مشترک داشتم بینمون بود)انتقامی نرم و ناخواسته در حاله اجرا باشه؟!؟!؟!

    بهر حال با جمع بندی ها از نکات خیلی خوب دوستان ضمن عرض تشکر میخوام با مادرم که بشدت صمیمی و خوب هستیم مسیله رو مطرح کنم واز طرف خودم بگم این نوع رفتار بشدت زشت هست و نوعی توهین محسوب میشه و تذکر جدی به خواهرا بده.

    ممنون میشم اگه نظر بدید

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط هلیاجون نمایش پست ها
    سلام به همه دوستان خوب همدردی

    این طور که من شنیدم مرد در بهبود روابط همسرش با خانواده اش (در اینجا منظور از خانواده، خواهر و مادر می باشد. و شامل پدر و برادر نمی شود. چون عروس از اول به طور خودکار با انها خوب است!!!!نمی دونم چرا؟) . نقش به سزایی دارد.


    من موافقم که با خانوادتون مطرح کنید اما....اصلا اصلا بروز ندهید که خانم تان ناراحتند یا ایشان شما را برای گلایه فرستاده اند....فقط بفرمایید که به خاطر شان خانواده خودتان می گویید و....

    باید طوری مسئله را محترمانه و به دور از کنایه و طعنه مطرح کنید که خانواده توی لاک دفاعی نروند!!!یعنی خواسته یا ناخواسته مجبور به دفاع از خویش نباشند....

    خصوصا زمانی مطرح کنید که این رفتار را با بقیه هم انجام می دهند....
    1. ایا همسرتون تا حالا تلاشی کردن که وارد جمع انان بشوند؟

    2. عکس العمل خانوادتون؟ پذیرای ایشان شده اند یا به محض ورود همسرتان حرفشان تمام شده؟؟؟؟

    قرار گرفتن در اینموقعیت برای هیچ کس خوشایند نیست ولی اگر چاره ای نبود راه حل اخر این است که با همان جمع اقایان و علی الخصوص با شما ....همسرتان چنان گرم گفتگو و خنده شود که حای خالی کسی حس نشود.
    تلاشهای کوچک و بشدت مقطعی کرده اما به گفته خودش با شکست مواجه شده
    مثلا رفته توی اطاق با اونها اما پس از گذشت زمانی برای آماده سازی شام و سفره هرکدوم به نوبت از اطاق خارج شدن.

  19. 3 کاربر از پست مفید reza62 تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (چهارشنبه 23 تیر 95), نیکیا (چهارشنبه 23 تیر 95), بارن (چهارشنبه 23 تیر 95)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:11 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.