دوستان ما هر کدام از ظن خودشتون ، یار صاحب تاپیک شدن و در هر پست البته مطالب مفیدی هم بود
اینکه وضعیت و روحیات صاحب تاپیک و همسرش ، به کدامیک از داستان های ما بیشتر میخوره ، خود ایشون باید درک کنه و انتخاب کنه . ممکنه نسخه ی خانم سحر ، جواب بسیار خوبی بده و نسخه ی بنده جواب نده . شاید هم بر عکس بشه چون نتیجه ی نهایی به وضعیت خاصی که آدم های داستان دارن بستگی داره
در مورد خودم قطعا ضعف های زیادی داشتم و دارم . کیه که ضعف نداشته باشه ! ولی به نظر شما واکنش های خانم من یا خانوداش ، مناسب بوده ؟ نمیخام این بحث رو زیاد ادامه بدیم ولی بدونید که من ابتدای زندگی یک خونه توی تهران خریدم و به نام برادر همسرم کردم . من رو شب از خونه خودم بیرون کردن و بعد از اینکه مجدد به زندگی برگشتیم هم هرگز اون خونه به من پس داده نشد . رفتارهای اونا فوق العاده زشت بوده و چنین زشت کاری هایی از تصور یک انسان معمولی خارج هست . همچنان هم خانواده خانم من و هم خودش میگن هر کاری کردیم کم کردیم و بجا بوده . به نظر شما در این شرایط «گذشت» دقیقا چه معنایی داره ؟ به نظر شما شرایط داستان من مثل شماست ؟ فکر کنم برای هر موقعیت خاص ، یک راه حل خاص لازم میشه . الان هم دوست ما باید دقیقا ببینه که در موقعیت ایشون ، چه چیزی جواب میده و همون رو پیروی کنه . البته ریسک هم همیشه وجود داره .
دوست مون فرمودن : هرکس دیگم بجای زنتون بود با این تفکرات شما سر به بیابون میذاشت
نمیگم مخالفم یا موافق ولی این رو که خوندم خنده ام گرفت . برداشت شما از بنده ، برام جالب بود و لبخند رو به من هدیه داد . من از اینکه جلوی بچه دعوا بکنیم ، متنفر بودم ولی همسرم همین رو اهرم فشار کرد . یک دفعه که خواب بودم ، بچه رو بغل کرد و پرید روی من ! تصور کنید این فجایع چقدر روح و روان یک بچه رو نابود میکنه . خانوم من خودش درگیری ها رو شروع میکنه ، حتی درگیری های فیزیکی . حالا به نظر شما من چقدر بد رفتارم که یک زن ، بچه ی خودش رو هم نابود میکنه ؟ با همه اینا من نمیخام از خودم دفاع تمام قد کنم . اصلا شاید شما درست میگید و این واکنش های خانم من و خانوادش بجا و منصفانه هست . . .
علاقه مندی ها (Bookmarks)