صندلی داغ سری دوازدهم

[khaleghezey]

با سلام خدمت دو شرکت کننده عزیز امیدوارم دیر نکرده باشم

سوال ها برای دو کاربر مشترکه

1- اگر در عرض یکروز چندین اتفاق ناخوشایند براتون بیافته (تصادف، آتشسوزی خانه، مریض شدن عزیزتون و ....) آیا تعبیر خاصی از این همه اتفاق می کنید؟ چه تعبیری؟ و چه تدبیری میاندیشید؟

یکی چشمم زده نیست جذاب هستم و تودلبرو دشمن زیاد دارم تدبیر که میگی چیه؟!!! هیچی میشینم با خانومم حرف میزنیم ببینیم چه خاکی به سرمون بریزیم بدبخت شدم رفت کل زندگیم رفته همه سرمایه ام رفته هرچی جمع کرده بودم پودر شده رفته روی هوا شما میگی چه تدبیری می اندیشی؟!!! چقدرم لفظ قلم صحبت میکنید بانو

2- اگر شما به نظرتون کاری انسانی و عقلانی بیاد اما ضرورت زندگیتان نباشد اما همسرتون (با فرض اینکه همسر دارید ) بی دلیل با اون مخالفت کنه آیا اون کار رو انجام می دهید؟

من سعی میکنم با همسرم صحبت کنم تا راضی بشه اگر همسرم راضی باشه انجامش میدم البته اگه کمک به همنوع باشه تا حخد معقولش همسرم همفکر خودمه ولی کلا نظرش برام خیلی مهمه (مهدیه سادات الان 2سال و نیمشه !!!) در مورد جمله فرض کنید همسر دارید نوشتم!

3- اگر به عقب بر گردید اول با ذکر اولویت سه کار ی(یا تصمیمی) که انجام نمی دادید (نمی گرفتید) و سپس سه کار (یا تصمیمی) که انجام می دادید (می گرفتید) را نام ببرید.

1.درسمو میخوندم میرفتم دانشگاه
2.توی زمینه شغلیم حساب کتابم رو نگه میداشتم(بزرگترین حسرت زندگیم واقعا حیف شد وگرنه الان وضع مالی اینقدر خبو بود توپم تکونم نمیداد)حیف شد
3.توی سن کمتر میرفتم دنبال خانومم البته اونموقع دیگه خانومم نبود مخشو میزدم باهاش دوست میشدم زودتر میگرفتمش!!گرچه از این چادری محجبه ها بودش اینو جفتمون قبول داریم بعضی وقتها هم بخاطرش همدیگه رو میزنیم

تصمیماتی که نباید میگرفتم:

1.اینکه توی مجردی وارد روابط دوستی با جنس مخالف نمیشدم
2.توی سن کمتر وقتی شغل زدم کله خر بازی در نمیاوردم و حسابدار میگرفتم بار یخودم اعتمادنمیکردم به دیگران و نسیه نمیدادم
3.خونه خوبی خریدیم ولی خدایی خیلی هم بخاطرش حرص خوردیم البته همسرم بیشتر ایکاش خونه مستقل میخریدم



4- در زندگیتان بزرگترین مانع شما در برابر انجام اعمال مخاطره آمیز چیست؟

خوب منطقی فکر کردنم و یکم هم ترسو(یا با احتیاط رفتار کردنم)ولی خودم تصور میکنم این شغلی که میخوام بزنم خودش یه ریسکه و از ریسک کردن عاقلانه خوشم میاد هیجانم داره)

سپاس از سوالهایی که پرسیدید

[khaleghezey]

سلام...

وقتتون بخیر ؛

اونطور که معلومه دو مهمون روی صندلی داغ هستند...

آقای خاله قزی این هم سؤالات من از شما:



1- بزرگترین درسی که از زندگیتون گرفتید؟

زندگی کن از زندگیت لذت ببر و اجازه بده دیگران هم زندگی کنن و جوری رفتار کن و حرف بزن که به دیگران آسیبی وارد نشه

2- چیزی که داشتید و قدرش رو ندونستید؟

موقعیت خوب و درامد خوب وقتی شغلمو اول بار توی سن پایینتر زدم ((البته حسرت نمیخورم خیلی شاید اونموقع حکمت خدا این بود حداقلش اینه با همسرم آشنا نمیشدم شاید دیگه ))

3- زندگی از نگاه شما؟

واسه من که خوبه شل بگیری شله و سفت و سخت بگیری سخت میگذره زندگی کن لذت ببر مهربان باش عاشق باش دوست داشته باش سپاسگزار باش از دیگران توقع نداشته باش و قدر نزدیکانت را بدان و همینطور آدم باش این آدم باش رو بخودم میگم سوء تفاهم نشه

4- با چه معیاری متوجه میشوید که یک شخص خوب است ؟ ( در کل چه رفتاری را در کسی ببینید متوجه خوب بودن او می شوید؟)

این سوالت عالیه مهمترینش در مورد دیگران چقدر و چجوری حرف میزنه چقدر اخلاقیات رو رعایت میکنه.من تیو زندگیم اخلاقیات برام مهمه و سعی میکنم رعایت کنم گرچه لنگ میزنم و از خودم راضی نیست ولی شوراختانه میبینم توی این جامعه من جزو آدم های سطح بالا از این نظر هستم و واقعا هم برای خودم و هم برای جامعه متاسفم!!
این نوشته نه تعریف از خودم بود نه ریا کاری فقط دوست دارم جامعه اخلاقمدارتری داشته باشیم همین و بس

5- موقع دعا کردن اولین چیزی که به ذهنتون میرسه چیه؟

ظهور امام زمان گرچه لایق این نیستم که این دع از دهنم خارج بشه چون خودم با اخلاقام جلوگیری میکنم از ظهور
البته توی مجردی روزه میگرفتم تقریبا دوسالی هرروز یا یکروز در میان دعا میکردم خدا یه همسر خوب بهم بده که خدارو شکری داد(فقط مهریه اش زیاده انصافا)

6- به نظر شما جذابیت یک شخص به چه عواملی بستگی داره؟

خوشتیپ بودنش(نه تیپ انچنانی رعایت مسائل اولیه) کج و کوله لباس نپوشیده باشه همین حدش خوبه.درست راه بره خوب حرف بزنه زیاد حرف نزنه توی حرف ها نپره اطلاعات عمومیش خوب باشه مغرور نباشه و خاکی باشه از همه مهمتر خودش باشه این برام مهمه حتی اگه خیلی خودمونی هم نشیم ولی بخاطر شخصیتش براش احترام قائلم

7- تو این دوره زمونه چی بیشتر از همه کمرنگ شده؟

اخلاقیات بصورت کلی یک جمله ای که عاشقشم شدددددددددددددید از امام صادق توی حیاط حرم امام رضا(ع) خوندیم با همسرم یک گوشه هم نوشته بود در صورتی که جزو بهترین و کارایی ترین احادیثی هست که تا حالا شنیدم:
فامیل خوب کسیه که آسیبش به فامیلش نرسه!! اصلا این جمله بقول خودمونی گفتی خداااااااست! اصلا جمله ایه برای خودش عالیه واقعا عالیه خیلی خوشم اومد

8- دلتون میخواد چجور زندگی داشته باشید؟

همین زندگی فقط یک پول قلمبه مثلا چند میلیارد داشته باشم بزارم بانک بعدش برم ایرانگردی کل کشور رو بگردیم با همسرم اینو خیلی دوست دارم ایشالله تا سن 40 سالگی بتونم به این ارزوم برسم بعدشم به همنوعم کمک کنم در حد توانم بیشتر از حالا

9- وقتی دلتنگ و غمگین هستید چی آرومتون میکنه؟

میرم روی سکو قلیون میکشم یا به دوستم زنگ میزنم باهم میریم میشینیم چرت و پرت میگم یکم حرف میزنم آروم میشم بعدشم میام با همسرم حرف میزنم از من شنونده بهتریه خوشم میاد ازش خوب بلده کنار آدم حضور داشته باشه


10- چرا آدم دلتنگ میشه ؟

نمیدونم ولی فکر میکنم نیاز و احتیاج باعثش میشه که از خودخواهی سرچشمه میگیره بعضی وقتها هم یه موقعیت هایی پیش میاد یاد خاطرات میوفتی و دلت میگیره.
ولی اگه منظورت روزهای جمعه هستش یا بصورت علمی بخوام بگم اینه که واقعا هم درسته ما ایرانی ها کار کردن رو بلدیم ولی خوب تفریح کردن و خرج کردن رو بلد نیستیم.وقتی بهش فکر میکنم یمبینم درست میگن مثلا من وقتی میرم یکجایی میشینم کل کل میکنم بهم حال میده دیگه یادم میره دلتنگی

11-توصیه به مجرد های تالار؟

اول سنت بره حداقل بالای 25 + بری خدمت و یک شغل درست برای خودت دست و پا کنی + مقالات سایت رو کامل بخونی خیلی کامل بخونی معیارهات درست باشه+ توی انتخابت هم خیلی زیاد دقت کن خیلی

واسه خانوم ها:اینقدر حساس نباشید شوووهر برای خودش خوبی هایی داره و بدی هایی هم داره بلاخره تجربه و چالشیه برای خودش هرچی حساستر بدتر احساسات بیشتر کار کنید روی سیاست های زنانه کار کنید مجسمه بودن خیلی خیلی مهمه قلق شوهرت رو بدست بیار مردها رو بشناس و بعضی وقتها با عرض معذرت اینو میگم قصدم بی احترامی خدایی نکرده ینست ببخشید کور و کر و خر بودن خیلی جاها بدرد میخوره مخصوصا در برخورد با قوم الظالمین و دارو دسته شون


12- کسی رو تو زندگیتون دارید که راحت باهاش دردو دل کنید؟
با همسرم درد و دل میکنم بعضی وقتها هم غر داشته باشم با دوستام یکی دونفر هستند


13- سخن و جمله ای که دوستش دارید....

گذشته رو چال کن توی باغچه حیاط منزلت.مجسمه بودن رو هم یاد بگیر


*** امیدوارم در تمامی لحظات زندگیتون موفق و پیروز باشید***

خدایی من فکر میکنم داری پایان نامه خودت رو تکمیل میکنی اینو از همه ثابت پرسیدی
ولی بازم سپاس خوب بود سوالاتش

[khaleghezey]

سلام
سؤال‌های بنده مشترک هستند و خوشحال می‌شوم که هم خانم بی‌نهایت و هم آقای خاله‌قزی پاسخ بدهند. فقط از رو دست هم تقلب نکنید…

۱- احوالتون خوبه؟

کووووووووکم کوووووووکم کووووووووووووکم عالی خدارو شکری همه چی خوبه به امید روزهای بهتر البته عاشق برنامه شب کوک ساعت 11 شب شبکه نسیم


۲- در زمان‌های دور،‌ یک بنده خدایی روی نقطه‌ای از زمین علامتی کشید و گفت: این نقطه، مرکز جهان است! مردم پرسیدند: روی چه حسابی می‌گویی؟! پاسخ داد: اگر قبول ندارید، متر بردارید و اندازه بگیرید! خوب طبعا کسی نتوانست آن ادعا را نقض کند.
آیا چون این ادعا نقض نشده، باید آن را بپذیریم؟

من بیشتر به این فکر میکنم قرمه سبزی مادر خانومم ترش هستش یا نه آخه من عاشق قرمه سبزی هاشم وقتی ترش میهش یکمقدار من قبول میکنم صددرصد درست میگفت اون بنده خدا


۳- یک بنده خدای دیگری آمد و گفت تمام کلاغ‌ها سیاه هستند! مردم پرسیدند: روی چه حسابی می‌گویی؟! پاسخ داد، من و همکارانم به مناطق زیادی سر زدیم و تعداد زیادی کلاغ را مورد مطالعه قرار دادیم. همه‌شان سیاه‌ بودند. پس تمام کلاغ‌ها سیاه هستند.
آیا چون این ادعا نقض نشده، باید آن را بپذیریم؟

اینم قبول میکنم


۴- تفاوت ثابت‌قدم بودن و کله‌شقی چیست؟

ثابت قدمی با عقل و فهم و شعور میاد و هدفمند میری جلو چون هدف داری چون آیندتو میبینی چون سبک و سنگین کردی و شمورت گرفتی و بعد مدتها فکر کردن میخوای انجامش بدی.
ولی کله خر بازی در آوردن میری جلو با شدتم یمری ولی یکهو از یکجایی به بعد میبینی یکم سخت میشه میکشی کنار و سرعتت کم میشه.
مهمتر از پیشرفت سریع امتداد داشتنه بنظر من

۵- اگر اسم عقاب رو عوض کرده و گاو بنامیم، آیا می‌توانیم بگوییم گاوها پرواز می‌کنند؟

سوال بعدی

۶- سه جعبه مشابه داریم. هر یک از جعبه‌ها دو محفظه دارند. برای هر محفظه درب تعبیه شده. در هر یک از محفظه‌های جعبه اول، یک کیوی قرار دارد. در هر یک از محفظه‌های جعبه دوم سیب قرار دارد. در یکی از محفظه‌های جعبه سوم سیب و در محفظه دیگر، کیوی قرار دارد.
این جعبه‌ها را جلوی شما می‌گذارند. شما درب یک محفظه از یکی از جعبه‌ها را باز می‌کنید و می‌بینید در آن محفظه سیب است. احتمال این‌که میوه موجود در محفظه دیگرِ آن جعبه سیب باشد، چقدر است؟

سوال بعدی خوردنی باشه هرچی باشه مهم نیست سیب یا کیوی ولی من کیوی روب یشتر دوست دارم

۷- مزایا و معایب زندگی در روستا؟

زندگی توی روستا خوبه و خوش میگذره هوای خوب آدم های خوب کلا خوبه با اینکه محیط کوچیکه و یکم حرف ها زود میپیچه و البته تیو شمالی که ما هستیم شوربختانه مصرف مواد زیادتره تیو روستاها چون زمان اونجا دیر سپری میشه مثل شهرها نیست مثل برق و باد بگذره


۸- “بچه‌های مسجد” عموما چجوری هستند؟ ترجیحا سه چهار خط توضیح دهید.

ما که میرفتیم مسجد بچه بودیم خوب بود زندگی میکردیم و خوش بودیم ولی خیلی وقته از اون روزها فاصله گرفته شده مسجد دیگه مثل قدیم ینست الان خیلی سخت میتونم خودمو قانع کنم حتی برای محرم ها هم برم مسجد حتی برای شام دو پرس خوردنش!!چون واقعا چیزی بهم اضافه نمیکنه فقط دلم خوشه خانومم دوست دارم و شامش تبرکه همین و بس!فقط البته یکم وزنم زیاد میشه.قبلا خوب بودن ولی الان با سرعت یمره طرف تفکرات متحجرانه خیلی خوشم نمیاد سعی میکنم زا افرادی که همش صلوات میفرستن و دم از دین و خدا پیغمبر میزنم فاصله بگیرم چون بنفعمه.بچه های سن کم هم برای کسری خدمت میرن مسجد کلا ارزشها نسبت به قبل عوض شده


۹- بین این‌ها انتخاب کنید. می‌توانید به هر بخش، گزینه‌های دیگری هم اضافه کنید (فقط بگنجه‌ )
- دونالد ترامپ یا هیلاری کلینتون؟

برنی سندرز بیشتر دوسش دارم گرچه یکجورایی لمپن هستش و مثل یک بنده خدایی که قبلا توی ایران بود! ولی هیلاری زیاد خوشم نمیاد ازش باراک اوباما یکچیز دیگه ای بود واقعا.
ترامپ یک احمق میلیاردی بیش نیست آمریکایی ها کلا مردمانی ساده داره که چیز یاز سیاست نمیدونن الان بپرسی خیلی از وزیراشون رو نیمشناسن اصلا!!بعدشم بقول یک دوست عزیز 80تا85% مردمشون عامی هستند و زیاد توی سیاست وارد نمیشن.بیشتر فکر میکنم مثل داعش که هیجان داشت اینم همینطوریه البته اینم باید اعتراف کنم واقعا همسر زیبایی داره!!!
روی هم سندرز باشه برای ایران و جهان بهتره البته این روسیه احمق رو باید بعضی وقتها جلوش وایساد شاخ نشه از نظر اقتصادی اوباما نابودشون کرد اینش عالی بود.گرچه دوقطبی بودن هم لازمه ولی کلا روسیه و چین ضعیف برای جهان بهترن

- اپل یا سامسونگ؟

نوکیا 1100

- دل یا قلوه؟

آخ آخ آخ ایشالله جیگرکی کبابی زدم همتون دعوتین اومدین استان گلستان شهر گرگان مدیونید مغازه ام سر نزنید!! جیگر البته چون تهرانی ها و بقیه جاها نصفه یمزنن و سوسولیه حداقل 10 تا 15 تا سیخ کمتر راه نداره جون تو!!توی گرگان واسه خوردن جگر ملت صف وایمیستن

- کتاب فیزیکی یا ای‌بوک (eBook)؟

جفتش مزخرفه فقط زنگ ورزش یا زنگ بیکاری.

- گوگل کروم یا موزیلا فایرفاکس؟

موزیلا سالاره
- کنون یا نیکون؟

کنون عکس خوب میگیره نیکون فیلم بهتر میگیره روی هم بخوای بگیری نیکونب هتره ولی برای فیلم برداری سونی یکچیز دیگست البته کیفیت عکسش به کنون و نیکون نمیرسه

- بی‌سیم یا باسیم؟!

تو گوشیش رو مجانی بده هرچی بود مهم نیست ولی تلفن باسیم بهتره اتاق مهدیه سادات گذاشتیم یک هواش سرده تنوع میشه لرز میزنیم یکم حال میده خخخخخخ

- کله‌ پاچه یا رست ‌بیف؟

کله پاچه رو سوسولا میگن فدات شم اصلش اینه کلپچ!!

۱۰- تا حدی از بنده شناخت دارید. سؤالاتی که پرسیدم، چقدر به روحیاتی که از من سراغ داشتید، نزدیک است؟

کلا بچه بدی نیستی خوبی فهمیده ای باشعوری از نظر مدیریتی و دانش شاید به مدیر نرسی ولی خودمونی تر سهیتی یعنی خاکی تر یانعطاف پذیرتری مدیرم خوبه ها ولی مجبوره تیو قالب خودش باشه وقتی از قالب میاد بیرون باحالتر میشه.ولی روی هم رفته مثل بابابزرگها هستش مدیر از اون مسجدیها و قدیمی ها تصورم در مورد شما اینه که از نظر سیاسی و اجتماعی معتدل به طرف امروزی باشی.

۱۱- سؤالاتی که پرسیدم، چقدر به روحیات شما نزدیک بود؟

بجز اون سوالات که جواب دادم بعدی بقیش خوب بود خوش اومد ولی کلا یکم وقت گیر بود

متشکرم،
موفق باشید.

سپاس استاد

زحمت کشیدید و بنده رو قابل دونستید و سوال پرسیدید

[khaleghezey]

سلام به همه دوستان خوب همدردی

وای چه ذوقی کردم منم میتونم تو این تاپیک باشم همش میگفتم الان مثل تاپیک حال و احوال یاران
من نمیتونم چیزی بنویسم.

خب...از اقای خاله قزی عزیز سوالایی دارم ممنون میشم جواب بدین خواهش میکنم بانو بپرسید

درود بر پدر مهربان تالار سپاس از تعریفتون خیلی به دلم نشست خدایی

اقای خاله قزی چرا خاله قزی؟ وجه تسمیه خاله قزی رو میخوام. از اولی ک اومدم همدردی بی جواب مونده!!!

نه بابا جواب دادم همینطوری چندین ساله ساید بیشتر از 10 ساله چه تیو یاهو چه بقیه جاها خاله قزی اسم مستعارم تیو اینترنت هستش یا golpesar یکبار دومادمون گفتش خاله قزی منم گذاشتم خاله قزی دیگه روم موند اصلا هم نمیدونستم به زبان اذری میشه دخترخاله!!! ولی بهش عادت کردم و دوست ندارم عوضش کنم

اولین باری ک خانومتونو دیدید و در واقع اولین باری ک دل باختید کی بود؟ توصیف کامل لطفا اگه میشه

والا مرده شورش رو ببرن اول اون منو دید توی بانک همیشه هم باهاش کل کل دارم چرا نیومد جلو بهم پیشنهاد ازدواج بده بره بگیرمش!! توی خواستگاری دیدمش یکهویی خواهرهام جمع شدن برام یه دختر پیدا کنن منم مغازه بودم یهو زنگ زدن بیا این آدرس منم سریع رفتم در مغازه رو بستم و اونجا رسیدم با یه لباس کاموایی مشکی یقه گرد و شلوار معمولی تا رسیدم گفتم:سلام سلام سلام همیشو ادامو در میاره بعدشم رفتم نشستم روبروم یک خانوم دقیقا مثل خانوم ناظم ها و مدیرها با مانتو مشکی و مقنعه خاکستری خدایی همون اول حساب دستم اومد و ازش ترسیدم!!ولی موقع حرف زدن خبو بود خوش خنده بود منم یکم دلقک بازی در میارودم

هنوزم به همون اندازه روزهای اول ایشونو دوست دارید؟

آره چون هم احساسی هستم هم یاد گرفته بودمب صورت خودکار همسرمو دوست داشته باشم الان بیشتر چون بهم مهدیه سادات رو داده و این واقعا عالیه البته قبلا گل رز واسش زیاد میگرفتم دوران عقد بود و داغ بودم و جاهل البته گل بعدا شد 5 تومان دیگه نگرفتم از توی فلکه میکندم الان بیشتر دوسش دارم دستپختشم خدایی بهتر شده از قبل

کنار خانومتون نشستید و خیره شدید به صورتشون، از خودتون میپرسید ایا واقعا راضی هستید؟یا فقط احساس راحتی میکنید؟ایا واقعا با فرد دیگری خوشبخت تر نمیشدید؟ایا واقعا ایشون همان نیمه گمشده شما هستند؟(این یکی رو از کتاب ایا تو همان گمگشته ام هستی تقلب کردم)

آره اینو بعضی وقتها میگم خیلی پررو هستم خدایی هسمر به این خوبی و خانومی ولی بعضی وقتها میگم تو میتونستی هر دختری رو خوشبخت کنی و حیف دخترها یه شوهر مثل تو ندارن!!اینو چندبار به خانومم گفتم
من عاشق اینم مخصوصا وقتی بازیگر زن خارجی کامرون دیار آنجلینا جولی کاترین زتاجونز یا کیم کاردیشان بازی کنن جلوی تلویزیون دراز بکشم با زیر پیرنی و شلوارک ماماندوز و ریشم که داشته باشم خودمو بخوارونم و بگم:خدایی حیف شدم اینا باید زنم میشدن انصافا عاشق این صحنه و دیالوگشم
راستی تو دوران تحصیل تقلب میکردین؟ یا به دوستاتون یواشکی جواب هارو میرسوندین؟چند دفعه لو رفتین؟

آره تقلب میکردم دبستان یادمه یکبار سرگروه بودیم من میخوندم و جواب ها رو میرسوندم یادمه دیگه آخراش اونا نمیخوندن و فقط من میخوندم و براشون جوابها رو توی کاغذ مینوشتم!!
راهنمایی تقلب زیر میز کردیم پشت سریمون لو داد!! یک معلمی داشتیم یمرفت از کلاس بیرون و میگفت من بهتون اطمینان دارم تقلب نمیکنیم ماهم نامردی نمیکردیم و تقلب میکردیم
توی دبیرستان غیرانتفاعی هم که کلا جوابها رو داشتیم
راستی اینم یادم رفت توی فنی حرفه ای رفتیم اونم جوابها رو داده بود فقط دوساعت اخر خوندم فکر کن شما تستی بود اینقدر تنبل بودم دیگه سوالها رو هم نمیخوندم فقط تست های صفحه رو جوابش چیه حفظ کرده بودم!!!
با اینهمه تقلب بزور دیپلم گرفتم البته اونم نرفتم بپرسم واقعا گرفتم یا نه چون 150 تومان بدهکار بودم!!!!!
فکر کن نابغه ای هستم برای خودم

اگر با خانومتون به اختلاف نظری برسید چطوری حلش میکنید؟

متعادل میکنیم من کلا یکم سرعتم زیاده و خانومم منطقی تره ولی از یکطرف هم توی بحث کردنا من صبرم زیاده انصافا دارم شبیه مجسمه یمشم از بس گفتم!! بالای 90% رضایت من خودم اگرذم موافق نباشم زیاد همسرم دوست داره میگم چشم مهدیه ساداتم یاد گرفته میگم چشم بابایی!! کلا روش دشت خالی رو دوست دارم زن و شوهر بهتره یاد بگیرن کنار هم باشه با همه نقاط مثبت و ضعف و توافق و اختلافی که دارن! وقتی علاقه و محبت و احترام و ازخودگذشتگی باشه تیو زندگی اختلافات کمتربار منفی بخودشون میگیرن

تو خونه کی حرف اولو میزنه؟

من: میگم چشم
البته صدام بلندتره ها ولی کلا اخرش میبینم حرف خانومم شده چجوری نمیدونم!!!
البته اینم بگم خانومم چون میخواد خرم کنه من هروقت میگم زن ذلیلم میگه نه تو اصلا زن ذلیل نیستی!!!!

اگه تو اینده وقتی ایشالا مهدیه سادات خانوم دم بخت شد و بعد ی شازده ای رو انتخاب کرد ک
180درجه با غلام مد نظر شما فرق داشت چی کار میکنید؟

شبیه مامانشه منطقیه مثل خودم احساساتیه 180% بستگی داره چی باشه من اخلاق طرف مقابل برام خیلی مهمه همینطور خانومم اینو نمیتونم کوتاه بیام اصلا و ابدا حتی یکذره توی بقیش من یکی انعطاف دارم

اگه خدایی نکرده خدایی نکرده بازم خدایی نکرده دیدید این غلام شما دلبندتونو اذیت میکنه، چطوری ادبش میکنید؟ مثل بزرگ اقا میبندینش به درخت و خونین و مالین و ....؟

یک سوال پرسیدی جوابش راحت نیست من سعی میکنم حق طلاق رو برای دخترم بگیرم حتما عاقل بارش آوردیم میتونه منطقی تصمیم بگیره بعدشم خودش باید تصمیم بگیره اگه به من باشه میزنم سیاه و کبودش میکنم ولی نتیجه مهمه ببینی برای دخترت چی صلاحه اگه بخواد زندگی کنه باید اتمام حجت جدی بشه اگرم نه واقعا نخواد تا قرون اخر مهریه رو از حلقومش میکشم بیرون بهترین وکیل رو براش میگیرم.البته این بعنوان فقط یک پدر جواب دادم وگرنه عاقلانه اش اینه برن پیش مشاور ولی در هر صورت دیگه مثل قدیم بهش نگاه نمیکنم الانم کسی بخواد دست روش بلند کنه یا بی احترامی بکنه من بخودم مشکلی ندارم یکی فحشمم بده و کتک کاری بشه شاید بعدا حل بشه ولی برای همسرم و مخصوصا مهدیه سادات هرکی باشه روش یه خط قرمز میکشم هرکی بود مهم نیتس البته بشرطی که مهدیه سادات مقصر نباشه

ی نصیحت پدرانه برای مجردین تالار از اونهایی ک به مهدیه سادات خانوم میخواید بگید ایشالا تو اینده

تالار همدردی رو بچسبید دودستی ولش نکنید انعطاف پذیر باشید یاد بگیر وقتی یکفردی بهت چیزی یاد میده یا کاری برات میکنه ازش تشکر کنی موقع یاد گرفتم دقیقا سعی کن مثل یک کودک هفت ساله کلاس اولی باشه که هیچی بلد نیست

((اینار و دارم بخودم میگم اول جسارت نکردم دوستان رو راهنمایی کنم))

ممنونم و در اخر ارزو میکنم همیشه کنار عزیزانتون شاد وسلامت زندگی کنید

سلامت باشید همچنین شما بانو

[khaleghezey]

سلام آقای خاله قزی

اگر دقت می کردید سوالهای من برای دو شرکت کننده بود. اما حالا شما لطف کنید هم اون سوالها رو جواب بدید و هم این سوالها:

انتخاب کنید:

1- طرفداری از همسر یا دخترتون در بحث مادر ودختر؟

طرفدار همسمر و ولی مهدیه سادات دختره و یکچیز دیگست خدایی ولی اصلا دخالت نمیکنم فقط دعواش میکنه ماماشمیاد طرف من بغلش میکنم واقعا راست میگن برای یک پدر دختر یکچیز دیگست!

2- قرمه سبزی یا پلو ماهی؟

قرمه سبزی مادر خانومم سالاره


3- یک شب بی شام خوابیدن یا خسته کردن همسر برای پختن شام؟

صددرصد اولی نهایت نون پنیر سبزی یا کره و مربا یا عسل یا تخم مرغ هرچی باشه به همسرم فشار نمیارم چندبار شاید ندانسته فراموش کرده باشم ولی همیشه رعایت میکنم چون حق التدریسه بعضی وقتها واقعا خسته میشه بجز اون همسرمه کلفتم که نیست

4- بررسی یک اختلاف اخیر زندگی مشترک روز عید و یا بیرون رفتن و خوش گذرونی در همون روز؟

هرچی خانومم بگه ولی معمولا خونه ایم بعد میریم خونه مادرخانومم بعدش باخواههرام چون میرن خونه خانواده شوهرشون هماهنگ میکنیم باهم یمریم و من بدبخت هم مثل همیشه باید پیاده بشم البته اینم بگم خداروشکر مهدیه سادات اومد یکمقدار پول برمیگرده
5- همراهی کردن ودنبال دخترتون بودن برای ادامه تحصیلش و یا دادن استقلال به دخترتون برای هر تصمیمی که بگیره؟

هرچی خودش دوست داره ولی از الان شده مثل خانوم مدی رو ناظم ها کنترلگر فکر کنم خودش تا فوق یا phd بخونه جنمشو داره وگرنه من دوست بره آشپزی یک غذاخوری بزرگ بزنم همسرم و دخترم سرآشپز باشن و منم مدیرش عاشقشم لامصب اگه بشه چی میشه

6- تبدیل ماشینتون به مدل بالاتر و یا اضافه کردن یک وسیله منزل (مثل فرش)؟

من تصدیق ندارم خانومم داره دوست داره ماشین بگیریم چون نداریم و جزو الویت های اولمونه ماشین که نظر خانوممه و فرش هم که توی منزله و باید همسرم نظر بده کلا توی اینجور مسائل من فقط یک مشورت و نظر کوچیک میدم


7- انتخاب هدفهای کوتاه مدت بر اساس اهداف بلند مدت و یا انطباق اهداف بلند مدت بر اهداف کوتاه مدت؟

خدایی نفهمیدم چی گفتی ولی کلا هدف های شغلیم

1.زدن جگرکی و کبابی که عیده ایشالله
خانومم بره کلاس های آشپزی ایرانی و خارجی و بعدش زدن غذاخوری بزرگ

عاشقشم و در آخر رفتن دانشگاه و رشته روانشناسی

سپاس سوالات خوبی بود

[khaleghezey]

ببخشید اقای خاله قزی هول شدم تاش یادم رفت
لطفا زحمت اینها رم بکشید

تا حالا شده تو تربیت فرزند نظرتون درست عکس نظر خانومتون باشه؟چه موردی؟ چی کار کردید؟

آره بعضی وقتها کار خاصی نکردم فقط مهدیه سادات رو بغلش کردم همین بیشتر سعی میکنم با همسرم هماهنگ باشم حتی موافق نباشم فقط به همسرم توضیح میدم ولی دخالت نمیکنم.
البته اینم بگم چند بار من و مهدیه سادات دوتایی رفتیم بیرون گردش و پارک خانومم راضی نبود و دو دفعه اش سرما خورد تقریبا

دلبندتون ازادانه خودش راهشو انتخاب میکنه یا طبق نظر خانواده پیش میره؟
مثلا نوع حجابشو ؟دلتون میخواد محجبه باشه یا نه؟دقیقا چه حجابی؟

خودش باید انتخاب کنه من زور رو قبول ندارم اینو از همدردی یاد گرفتم واقعا زور جواب نمیده پدر و مادر بودن سخته باید خودت اول آدم باشی بچه ات دقیقا میشه فتوکپی خودت!!نمنه اش نامرد این دختره بخاطر کباب همچین پنجول کشید صورتم و گذاشته بودمش رو شونه هام از اون بال جفتلک مینداخت من حجاب رو دوست دارم با حیا باشه شیطون باشه ولی قدر خودشو بدونه چادری و مانتویی فرقی نمیکنه سنگین باشه چادر یهم باشه اصلا و ابدا خوشم نمیاد موهاش بیرونب اشه یا آرایش کنه مثل بعضی ها که ارواح....... عمه شون فکر میکنن چادری هستند ولی مثل عروس آرایش میکنن و با رژ لب جیغ چادر حرمت داره حالم از اینجور تیپ ها بهم میخوره از نظر من با مانتو کوتاه بیاد و جلوباز باشه و موهاش بیرون یک تار موی گندیدش به اینجور دخترهای مسخره و مزخرف شرف داره. همسرم و مادرخانوم و خواهر خانومم و خواهرام چادری هستند دیگه انتخاب با خودشه




اگه وایستاد تو روتون زل زد تو چشاتون ک من این لباسو میپوشم ک شما هم اصلا ندارید تو خانواده همچین چیزی چی کار میکنید؟

لجبازی نمیکنم چون جواب نمیده ولی واقعا ناراحت میشم نمیتونم هم نشون ندم و خودم رو خوشحال و راضی نشان بدم

اخریش قول میدم اخریش باشه
از اون باباهای هستید ک خواستگار اومد بگید به کس کسونش نمیدم به همه نشونش نمیدم به راه دورش نمیدم و الی اخر...

اولا هرچی خواستید سوال بپرسید خوشحالم میشم و سریع هم جواب میدم دیروز هم نتونستم چون خانومم کلاساش زیاد بود منم تنبل رفتم و استراحت کردم

بنظر من باید به یک سنی رسیده باشه که خوب و بد رو بفهمه فهمیده و عاقل باشه بخوام مثال بزنم مثل مصباح الهدی یا بانو شیدا اینجوری باشه بنظرم وقت شوهر دادنشه وگرنه بعنوان یک پدر من اگه سنم زیاد باشه و یکجورایی مثلا جادو بشه سنم بره بالا 60 یا هفتاد ولی هنوز نیروی جوانی رو داشته باشم خودم نوکریشو میکنم و صدسال سیاه شوووهرش نمیدم حیف نیست تازه وقتی به سنی رسیده که میشه ازش لذت برد بدیش دست یکی که از راه رسیده ببرتش و معلوم نیست چی میخواد بشه!!دردسرش برای توب اشه و سودش به یکی دیگه برسه مثل باغبون درختی که اینهمه زحمت میکشه و میوه وقتی رسیده یکی میاد میکنه و میبرتش!!! البته رویا با واقعیت تفاوت داره

با سپاس فراوان

سوالاتون خوب بود سپاس

[باغبان]

سلام


خاله قزی عزیز ، ما در وقت اضافه سوم صندلی داغ سری 12 هستیم !!

خواهشا تا امشب و یا حداکثر تا صبح فردا سئوالات باقی مانده را پاسخ بدید ، که خدایی نکرده ، جفا نکنیم در حق دوستانی که نتوانستیم در خدمتتشون باشیم !!!!!

با تشکر
باغبان .

[باغبان]

سلام و عرض ادب ، خدمت ، همه دوستان


خسته نباشید
سری دوازدهم صندلی داغ هم به پایان رسید – از این رو یه گزارش آخر کار بدیم :


تاپیک در ابتدا در انجمن سرگرمی بود و از رو همه عزیزان نمی توانستند شرکت کنند
با لطف مدیران محترم تالار ، تاپیک به انجمن اعتقادی منتقل شد که همه دوستان بتونند شرکت کنند .


ما سعی کردیم تاپیک را با نظر سنجی جلو ببریم و از نظرات استفاده کنیم - در اوایل تاپیک ما سیستم مدیریت پویا را پیشنهاد دادیم

که هر عزیزی بعد از صندلی داغش – مدیر صندلی داغ نفر بعدی باشه

بنابر دلایل این طرح پذیرفته نشد - سعی کردیم با کمک دوستان لیستی تهیه کنیم و بر اون اساس جلو بریم -که باعث شد در کنار این تاپیک ، تاپیک در حاشیه ( صندای داغ سری 12 ) هم ایجاد کنیم .


سیاست ایجاد تاپیک در حاشیه این بود که پروتوتایپ و نقشه ایجاد کار در تاپیک دیگری باشه و این تاپیک فقط مکانی برای شرکت کنندگان و سئوال دهنده ها باشه

از این رو از خانم فرشته اردیبهشت تشکر ویژه می کنم .



البته این اواخر تاپیک در حاشیه به انجمن خارج از دسترس کم رنگ ها منتقل شد ( چون واقعا داشت میرفت به حاشیه )

لیست را شروع کردیم و با لطف خداوند و همکاری بسیار خوب دوستان تاپیک را به سرانجام رساندیم .

........................


تشکر می کنم اول از تمام دوستان خوبم در تالار همدردی ، دوستانی که شرکت کردند و نکردند – دوستانی که فقط سئوال پرسیدند – عزیزانی که خوانده بودند چه روشن و چه خاموش – تشکر می کنم .

تشکر می کنم از دوستانی که برای بهتر شدن مسیر، انتقاد کردند و ما را هدایت کردند .

تشکر می کنم از مدیران محترم تالار ( اگر ایرادی بود که هست ، به بزرگیتون ببخشید )

تشکر می کنم از مدیران تاپیک ( آقایان خاله قزی - mohamad.reza164 ) که در هدایت تاپیک کمک کردند ( ممنون )


......................


اگر سئوالی پرسیده شد که خدایی نکرده باعث ناراحتی شد .......حلال کنید .

از دوستانی که نتوانستیم در خدمتشون باشیم معذرت می خوایم .

امیدوارم همیشه شاد و سربلند باشید .


این گل از طرف من به تمام دوستان :







بگیریدش ،براتون شانس میاره .


.................................................

یک یادگاری روی دیوار همدردی بنویسید

My Allah

praise is for Thee for that which Thou
.decided upon and resolved in the matter of Thy friends

.................................................. .



و در آخر با جمله دوست عزیزم آقای ام رضا 91 صندلی داغ دوازدهم را را به پایان می رسانیم :

به پایان آمد این دفتر ، حکایت همچنان باقیست.

یا حق

[khaleghezey]

من فقط یکچیزی بگم اینوسط عذاب وجدان دارم

زحمت اصلی به گردن باغبان عزیز و آقا mohamad.reza164 گل بودش بنده بصورت کلی در نقش مدیر بودم(همون هویچ خودمون)

ایشالله چندوقت دیگه سری بعدی رو یمزنیم این سری خیلی خوب و پویا بود فقط جای محمد93 واقعا خالی بود ایشالله سری های بعدی برمیگرده

[miss seven]

سلام وقتتون بخیر...

مدتیه وقتی میام تالار میبینم این تاپیک بالا نیست ... چقدر خوب میشد اگه ادامه پیدا میکرد..

خیلی ناراحتم که اوایل در صندلی داغ بعضی از اعضا نتونستم شرکت کنم

همینجا تشکر میکنم از اعضای محترمی که مدیریت این بخش رو به خوبی انجام دادند ( آقای

باغبان... آقای محمدرضا... آقای خاله قزی)

صندلی داغ رو دوست داشتم اکثر سؤالاتم از بیشتر دوستانی که جلوس کرده بودند ثابت بود

چون برام مهم بودند ، دوست داشتم بدونم بزرگترین درسی که از زندگیشون گرفتن چیه؟ ...بعدا

همه ی این پاسخ ها رو باز برای خودم مرور و بهشون فکر میکنم .



آقای باغبان یه چند تا سؤال از من پرسیدید که دوست داشتم بدونم چه نکته ای را در بر داشتند..


2 ) از این سه جونور محترم ؛ کدام یک را حاضرید در دستانتان بگیرید و نوازش کنید :

(سوسک – موش – مارمولک )




2.1 ) اگر اغراق داشته باشیم و مثلا فرض کنیم حیوانات هم به ما می تونستند حرف بزنند به سئوالات پاسخ بدید : ( واکنش شما )


* یه مارمولک از کنار شما رد میشه و بهترین دوست شما را مسخره میکنه :

* یه موش می یاد پیش شما میگه : بیا با هم پنیر بخوریم :

* یه کروکودیل می یاد و به شما مگه بیا با هم دردو دل کنیم :

* یه رویاه می یاد میگه زود به من بگو مرغ و خروس و خرگوش کجا گیر بیارم ؟ خواهش میکنم ؟ بدجوری گشنمه ؟
* داری از کوچه رد میشه ، یه مورچه می یا ی میگه ، این دونه برنج خیلی سنگینه ! میشه کمکم کنی ؟ مرسی

************************************************** ***********************

امکانش هست در پایان سؤالاتم را از آقای باغبان هم بپرسم چون در صندلی داغشون نتونستم شرکت کنم...

1- بزرگترین درسی که از زندگیتون گرفتید؟
2- چیزی که داشتید و قدرش رو ندونستید؟
3- زندگی از نگاه شما؟
4- با چه معیاری متوجه میشوید که یک شخص خوب است ؟ ( در کل چه رفتاری را در کسی ببینید متوجه خوب بودن او می شوید؟)
5- موقع دعا کردن اولین چیزی که به ذهنتون میرسه چیه؟
6- به نظر شما جذابیت یک شخص به چه عواملی بستگی داره؟
7- تو این دوره زمونه چی بیشتر از همه کمرنگ شده؟
8- دلتون میخواد چجور زندگی داشته باشید؟
9- وقتی دلتنگ و غمگین هستید چی آرومتون میکنه؟
10- چرا آدم دلتنگ میشه ؟
11-توصیه به مجرد های تالار؟
12- کسی رو تو زندگیتون دارید که راحت باهاش دردو دل کنید؟
13- سخن و جمله ای که دوستش دارید....


« امید.وارم عاقبت بخیر باشید »