سلام به همگي....
نميدونم از كجا شروع كنم.....
راستش من از دوران بچگي تا الان كه 25 سالم شده يه احساس عدم امنيت تو وجودم بوده كه
كلي مشكل و دردسر برام درست كرده...
حتي تا جايي پيش رفتم كه واسه فرار از اين حس ميخواستم با كسي ازدواج كنم كه تنها كمكش به
من همين دادن امنيت بود و با اين آگاهي ميخواست منو در گير چه زندگي بكنه....
ولي من از اون آدم بخاطر بدياش فاصله گرفتم و پيش خودم گفتم اين احساس نا امني رو به جون ميخرم ولي با اون آدم كنار نميام....
حالا نميدونم چيكار كنم.....اين ناامني انقدر در من شديده كه ميترسم دانشگاه يا سركار برم..ازدواجم
همينطور...
حتي با دوستامم ترجيح ميدم اينترنتي چت كنم تا باهاشون برم بيرون.....
باورتون نميشه ولي از اينكه از اتاقمم بيام بيرون بشينم تو پذيراييم گاهي دم مياد.....تا الان باهاش كنار اومدم....ولي ديگه طاقت ندارم.....
همه فهميدن من ميترسم ازشون.....چيكار كنم يكم اين حس كمتر بشه....خسته شدم...
علاقه مندی ها (Bookmarks)