با سلام
من تازه عضو شده ام و مثل خیلی از شما ها هم تجربیاتی دارم و هم نیاز به کمک تک تکتون.
قبل از نوشتن این تاپیک خیلی از تاپیک ها و نظرات دوستان رو خوندم به نظر جمع خوب و دوستانه ای اینجا دور هم جمع شده اند و امیدوارم حضور من در کنار این حلقه همدردی رو به گرمی بپذیرید.
قبل از اینکه مشکل یا مشکلاتم رو بگم بهتر میدونم کمی از خودم بگم:
بنده 38 سال رو 5ماهی میشه که پشت سر گذاشتم و تا الان دوبار ازدواج کردم.
بار اول سال82 بود و سال 86 بعد از 4سال به درخواست همسرم توافقی جدا شدیم، فرزندی ندارم که اگر داشتم هرگز به ازدواج دائم مجدد فکر نمیکردم.
اگر دلایل طلاق ازدواج اولم براتون سوال باشه خیلی تیتر وار میتونم بگم: کم تجربگی و تند مزاجی من، درخواست های خارج از توان من از سوی همسرم و مشکلات مالی، دروغگویی های همسرم و عدم پایبندی های اخلاقی متعارف، خسته شدن هر دو از دعواها و نزاع های گاه و بیگاه.
بعد از طلاق درهای بیشتری از رحمت الهی بر من باز شد و توی همه زمینه ها موفقیت های خیلی خوبی داشتم و حتی موفق شدم یک خونه خوب یک جایی توی این تهرون شلوغ بخرم، توی دانشگاه درس بدم، توی محل کار هم از موقعیت شغلی خوب و ثابتی برخوردار بشم. ولی علی رغم همه این موفقیت ها انگار توی انتخاب شریک زندگی هم من و هم پدر و مادر خدابیامورزم نقطه ضعف اساسی داشتیم!!!
...
همسر الانم 30 سال سن داره، سال 88 باهم آشنا شدیم و اون سال 90 رفت خارج برای ادامه تحصیل، سال 93 ازدواج کردیم ولی الان تقاضای طلاق داره چون فکر میکنه که توی خارج آینده بهتری در انتظارش هست.
حالا من از همگی سوال دارم و خواهش میکنم که به من کمک کنید که
طلاقش بدم که بره به آینده پر رویاش برسه و من در آستانه 40 سالگی دومین طلاق رو توی شناسنامه ام ثبت کنم؟ یا با انواع ساز خودش و خانواده اش برقصم که این زندگی ادامه پیدا کنه؟
لطفا نظراتتون رو بنویسید تا به من درمونده کمک کنید
ممنون
علاقه مندی ها (Bookmarks)