به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array
    دختر خوب برای همیناست که میگم تو خونه نمون ... خیلی دلیلا داره یکیش حرفای مادرته ... اما بیشترش مربوط به تو میشه و روحیه خودت ...

    میدونی من به این اعتقاد رسیدم که هر کس برآیند مثلا 5 شخص اطرافشه اینجور که مال تو پیداست دو نفرشون تو خونواده خودته

    سه نفر دیگه رو تو انتخاب کن (وزنشون سنگین تر =تاثیرشون بیشتر باشه ) سه الگوی خوب هرچه بیشتر تو همین وضعیت میمونی بیشتر شبیه تر میشی...

    میخوام بهت نشونه بدم : یکی دوتا میتونه مجازی باشه -مثلا یه شخصیت خوب موفق زندگی نامشو بخون الگوش کن کارایی که میکرده بکن -قرارم نیست به همون موفقیت اون تو اون زمینه برسی ...زمینه و علاقه خودتو جایگزین کن ... آدم برای استارت زندگی خوب به محرک نیاز داره.

    میخوای شروع کنی گلم ؟ میخوای یه ماموریت بریم باهم کیف داره ها

    سردرگم نباش، همه چی حل میشه

    اول فکرتو از همه دل مشغولی هات بردار و برای دو روز هر اتفاقی افتاد ذهنتو آشفته نکنو بجاش اینکارو بکن(فقط این یک کار) :

    شروع کن به بررسی تو 2 روز اون شخصیت رو قطعی انتخاب کن و اسمشو همین جا بهم بگو

    منم قول میدم که ادامه بدم میگم برات بعدش چکار کنی...

    پس تا بعد

    - - - Updated - - -

    راستی تو این دو روز اگه همون حرفا برات تکرار شد همون لحظه اون روش گوشارو گرفتن رو اجرا کن سریع ! کمتر بشنوی کمتر فکرتو نارحت میکنه .

  2. 2 کاربر از پست مفید یاس پاییزی تشکرکرده اند .

    shabnam22 (سه شنبه 27 مرداد 94), zzzz (جمعه 30 مرداد 94)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 16:52]
    تاریخ عضویت
    1393-9-02
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    1,526
    سطح
    22
    Points: 1,526, Level: 22
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 36.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    69

    تشکرشده 37 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام .من فکر کنم اون شخصی که مناسب بود رو انتخاب کردم
    ولی گاه میشه اسمش رو اینجا نگم. چون این شخص رو من همیشه ازش تو صفحات مجازی و غیر مجازی حرف زدم
    راستی با این شخص که از مشاهیرر هست چندسال یکی دوسال پیش از طریق یک برنامه تلویزیونی اشناششدم

    حالا چه کار کنم؟

    راستی یه سوال متفرقه من امروز یه اسپری بدن خریدم پوش یکم تنده. هی دلم میخواد برم عوضش کنم .موندم فکر میکنم همچین بویی رو ادمای الان انتخاب نمیکنن و مال ادمای بی کلاسه.اخه من زیاد اهل عطر و ادکلن نیستم برخلاف یکسری وسایل دیگه خیلی پول خرج میکنم.حالا نظرتون چیه .از همین استفاده کنم خوبه الان خیلیا از عطرای تند استفاده میکنن یا بیشتر ملایم؟

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 16:52]
    تاریخ عضویت
    1393-9-02
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    1,526
    سطح
    22
    Points: 1,526, Level: 22
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 36.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    69

    تشکرشده 37 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام یاس. از من ناراحت شدی؟ قرار نبود تاپیک رو ادامه بدیم؟
    اخه من کمی حواسم سرجاش نیست نمیدونم شاید حرفی زدم خوشتون نیومده

  5. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array
    نه گلم ...

    راستش حرفت منو به فکر انداخت که کی رو انتخاب کردی نمیتونی اسمشو بگی اینجا ... گفتم شاید یجور دیگه برداشت کردی حرفمو ....

    اسمشو لازم داشتم برای ادامه دادن از مشاهیر باشه اشکالی نداره گفتنش...
    ویرایش توسط یاس پاییزی : جمعه 30 مرداد 94 در ساعت 20:56

  6. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 16:52]
    تاریخ عضویت
    1393-9-02
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    1,526
    سطح
    22
    Points: 1,526, Level: 22
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 36.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    69

    تشکرشده 37 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط یاس پاییزی نمایش پست ها
    نه گلم ...

    راستش حرفت منو به فکر انداخت که کی رو انتخاب کردی نمیتونی اسمشو بگی اینجا ... گفتم شاید یجور دیگه برداشت کردی حرفمو ....

    اسمشو لازم داشتم برای ادامه دادن از مشاهیر باشه اشکالی نداره گفتنش...

    باشه میگم پروفسور حسابی
    شاید سوتفاهم شده. من نگران شدم از چیزهایی که از این اقا توی فضای مجازی شیر کردم بخاطر توضیحاتی که از خودم اینجا دادم شناخته بشم فقط همین
    حالا چه کنیم که من از این گیجی دربیارم . از فکر بد بودن پدرمادرم و شرایط بدم دربیام . فکرم و ذهنم که اینقدر شلوغه رو که نمیتونه تمرکز کنه از این حالت دربیاریم
    باورت نمیشه تا حدی گیجم و حوصله ندارم و دستم به کار نمیره و نمیتونم اولویتام رو تشخیص بدم وسردر گم هستم که میترسم مغزم عیب کرده باشه خیلی دلم میخواد برم متخصص مغز و اعصاب. خدا کنه بشه برم



    خدایا مارو از شر شیطان های درون و بیرون نجات ده

  7. کاربر روبرو از پست مفید shabnam22 تشکرکرده است .

    یاس پاییزی (جمعه 30 مرداد 94)

  8. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array
    جالبه .... چه چیز پروفسور حسابی باعث شد به عنوان شخصیت الگو انتخابش کنی !؟

    به فکر و عمل ایرانی ، عشق ، هنر ، عدالت ، ارزش نهادن به علم و ... باور و اعتقاد داشت...

    با توجه به حرفات فکر کنم در مورد پروفسور حسابی اطلاعات خوبی داری ....کدوم خصلت هاشو در خودت داری ؟! خودت رو چقدر میشناسی ؟!

  9. کاربر روبرو از پست مفید یاس پاییزی تشکرکرده است .

    shabnam22 (جمعه 30 مرداد 94)

  10. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 16:52]
    تاریخ عضویت
    1393-9-02
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    1,526
    سطح
    22
    Points: 1,526, Level: 22
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 36.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    69

    تشکرشده 37 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببین من علم و عالم واقعی رو دوس دارم
    پروفسور رو انتخاب کردم یکی چون این ادم پدر علمه و میخوام شاید بشه تلنگری به خودم بزنم که از این بیخیالی و این ترسایی که تو همه چیز دارم رها بشم
    ویکی دیگه چون با سختی و تلاش به اینجا رسیده بود . من اینجور ادمها رو واقعا دوس دارم
    من خودم سختی خاصی تو زندگیم نکشیدم.امکانات خاصی هم نداشتم واقعا بعد از بچگیم که یه تعداد اسباب بازی داشتم دیگه هیچ امکانات خاصی نداشتم و هیچکی به فکرم هم نبود. خودم هم افسردگی داشتم و اصلا این دنیا برام مهم نبود.چیزی ازش نیمخواستم و کل داراییم همون چندتا نمره ای بود که میگرفتم. به هیچ چیز مادی علاقه نداشتم البته همیشه از توی کیف مامانم پول یرمیداشتم چون هیچ موقع حتی وسایل ضروری مدرسمو نمیخرید و من واقعا کمبود داشتم گاهی هم زیاد برمیداشتم کمبود داشتم باور کن من از اون زمان ها همیشه از بی کسی اشک میریختم از کارای مادرم باهام.
    برخلاف خودم ادمهایی رو میشناسم که پول نداشتن ولی ارزوش رو هم داشتن یعنی ادم دنیا بودن و افسرده هم نبودن و موفق شدن و به جایی رسیدن و من به این ادمها غبطه میخورم .ادمهایی رو میشناسم که نصف خرجیشون رو کسای دیگه میدن ولی به جایی رسیدن عزت نفس دارن یعنی اونهایی که خرجی میدن هم افتخار میکنن بهشون ولی من تو تحصیلم تو یونی مشکل خاص مالی نداشتم و چیز خاصی هم نمیخواستم ولی اینقدر تن پرور و احساس محور بودم که چندماه دیگه بیست و هفت سالم تمومه و هیچ ارزش برای خودم ندارم و یه ادم سرگردونم

    از دکتر حسابی علمش و تلاشش و اون اراده ای که تو سختی ها داشت رو خیلی دوس دارم سه چیزی که خودم ندارم

    اینم بگم درسته الانفشار و ازار بیرونی زیاد هست ولی مشکل که از خودم و نداشتن ارامش و تشخیص زندگی هم دارم. واقعا زاخودم که زندگیمو با بی فکری به باد دادم متنفرم

  11. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array
    گلم تا وقتی که از خودت متنفر باشی خودت رو دوس نداشته باشی تو زندگی دچار رکود میشی ... کمتر سرزنش کن خودتو بخاطر زمانی که گذشته تا به حال حاضر رسیدی ... زیاد درگیر سن شناسنامه ای بشی زمان پیش رو رو هم از دست میدی

    وقتی میتونی کاری برای خودت بکنی که خودت رو دوس داشته باشی (همینجور که فعلا هستی)


    -افسرده شدن در یک بازه زمانی مشکل حادی نیست! اکثرا تجربه میکنن... شده شش ماه یک سال و بیشتر...



    سردرگمی با تمرکز حل میشه...حالا اینکه تمرکز روی چی به خودت بستگی داره...



    -اون سه تا چیزی که گفتی نداری (تو شخصیت پروفسور حسابی دیدی ) - عمیقا و قلبا فکرکردی که دوس داری داشته باشی؟!

  12. کاربر روبرو از پست مفید یاس پاییزی تشکرکرده است .

    shabnam22 (شنبه 31 مرداد 94)

  13. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 16:52]
    تاریخ عضویت
    1393-9-02
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    1,526
    سطح
    22
    Points: 1,526, Level: 22
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 36.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    69

    تشکرشده 37 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من نمیگم میخوام دکتر حسابی بشم .ایشون یک نابغه با کلی صفات حسنه از جمله این سه تایی که من گفتم بودن
    من میخوام از این حال رها بشم خستگی و تنبلی و بیحالی.
    خسته شدم از این روز و شب های تکراری.از این تکیه به دیوار دادن و هیچ اتفاق خاصی نیفتادن.به طرز سریعی روزام شب میشن.تازه من تا همین چندروز پیش یکسال سنمو کم حساب کرده بودم!!
    میدونی من اصلا نمیدونم چی میخوام. هرموقع هم تصمیم میگیرم چیزی بخوام یهو چیزای دیگه هم پیدا میشن و سطح علاقم بهشون یکسانه یا من نمیتونم اولویت رو تشخیص بدم

    اون سه تاچیز هم چیزای بدی نستن که گفتم میخوام.هرشغلی تو این دنیا داشته باشی باید تلاش کنی.هرکاری بخوای بکنی باید اراده داشته باشی. علم هم چیز بدی نیست

    منظورتون از این که یک شخصیت رو انتخاب کن نفهمیدم.انتظار داشتین شخصیت انتخابیم از چه دسته ای باشه؟ یا کی باشه؟

  14. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array
    گلم وقتی یک شخصیت برای خودت به عنوان الگو انتخاب میکنی اولا این پیام رو به ذهنت میدی که هرچیزی دست یافتنی است .. اینکه بدونی انسانی توان این رو داشته به اون سطح از موفقیت برسه پس ماهم میتونیم... در نتیجه تلاش خودمون رو بیشتر میکنیم . برای همین گفتم خودت انتخاب کن چون باید اون شخص رو قبول داشته باشی...

    - وقتی میگم نگاهت به الگو باشه معنیش این نیست که دقیقا مثل اون باش ! بلکه اینکار افکار مزاحم رو ازت دور میکنه و دید درست تری میده بهت...


    - وقتی هدف و برنامه ای برای خودت قرار میدی اول علایق و توانایی هات و در کنارش هم باید انعطاف پذیری و مداومت رو لحاظ کنی ... به این صورت که وقتی شرایط کمی تغییر کرد کلا اون هدف و برنامه رو کنار نذاریم و اون انرژی و زمانی که براش گذاشتیم رو به یک باره بی خیال نشیم...



    -- مثلا میتونی تا زمانی که به نظم فکری برسی و اولویت هات برات روشن شه یه برنامه کوتاه مدت برای خودت در نظر بگیری اینکار چندین مزیت داره ... خودت بهتر از همه میدونی چی برات مناسب تره - دیگه وارد جزئیات نمیشم چون نه سنتو میدونم نه رشتتو نه علایقتو ...


    - من هم اوایل همین طور بودم تازه 25 سالگی فهمیدم چی میخوام از زندگی...هیچوقت برای شروع دیر نیست -آقایی تو دانشگاه ما بود همرشته -41 سالگی همه چیزش رو از دست داده بود- باز از نو شروع کرده بود- همراه ما درس میخوند چون برای کاری که تازه شروع کرده بود به ادامه تحصیل نیاز داشت 46 سالش بود ترم آخر ...
    وقتی ایشونو دیدم اون انگیزه لازم رو بدست آوردم چون میدیدم که پر از امید و شادی هستن با همه شکست هایی که تو زندگی داشتن خواسته یا ناخواسته...و چقدر زندگی رو میشه لذت بخش کرد با کمی تغییر

  15. کاربر روبرو از پست مفید یاس پاییزی تشکرکرده است .

    shabnam22 (شنبه 31 مرداد 94)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.