به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 26 از 44 نخستنخست ... 6161718192021222324252627282930313233343536 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 251 تا 260 , از مجموع 439
  1. #251
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    سلام
    نماز روزه هاتون قبول :)
    خوابم نمیبره اومدم همدردی!
    دیگه یادگار بیدار خوابی های شبانه این دو ترم گذشته است! میگم دبدم جمع زنونه است گفتم بک خاطره از دوران امتحاناتم بگم براتون! اگه مرد داشت نمیگفتم سرافکنده اتون نمیکردم

    چند وقت پیش منو خواهرم امتحان داشتیم، داشتیم درس میخوندیم، چشمتون روز بد نشینه، یهو خواهر پرید رو مبل گفت یک جانور سیاه رنگ دراز روی پرده اتاقته

    هیچی دیگه منم ندیده اول پریدم روی مبل بعدم به خواهر کوچیکترم میگفتم من که ندیدم تو دیدی برو جلو ببین چیه!
    خواهرمم میگفت من بهت نشون میدم تو برو.
    دیگه از من انکار و از خواهرم اصرار و ....
    تا اینکه گفتیم اینطوری نمیشه بیا بریم پیش مامان، حالا وسایلمون هم روی زمین پخش و پلا بود.
    گفتم خب باشه تو نگهبانی بده من جزوه هامو جمع کنم بعد بریم اخه خودش کتاباش دستش بود.

    بعد دوتایی کمی فکر کردیم، دیدیم خب اینو چکار کنیم میره تو اتاقامون بعد خوابمون نمیبره! دو تایی در اتاقا هم بستیم! از سالن نره تو اتاقا!
    بعد باز من گفتم نه اینطوری نمیشه بریم به مامان بگیم بکشش!

    دیگه خواهرم رفتن و مامانمم صدا زدن، مامان اولش که نیومدن، و به شیر زنی تشویقمون کردن! بعدش با اصرار زیاد اومدن، وقتیم اومدن با خواهرم پرده و تکون دادن، مارمولکه تا افتاد من دیدمش آنچنان جیغی زدم که جفتشون برگشتن منو نگا کردن که رو مبل واستاده بودم.

    هرچی میگم خب چرا منو نگاه میکنید مارمولکه!!! اونجاست! دست به کمر به من نگا میکنند!
    نمیدونم چرا هروقت جیغ میزنم بمن بد نگا نمیکنند خدایی دست خودم نیست غیر ارادیه!!!!!


    دیگه هیچی دیگه من از اون بالا مامان و خواهرم و راهنمایی میکردم اون دو تا هم دنبال آقا مارمولکه!

    دیگه بعد از تلاش های بسیار زیاد مادر، مادر موفق نشد، تا اینکه پدرم اومدن، تا اومدن گفتم بابااااااااا مارمولک اومده چکار کنیم!

    بابای خسته ما هم به تیم تجسس مارمولک گیری اضافه شدن یهو نمیدونم چی شد مامانم پریدن گفتن دستم بهش خورد وای وای و از تیم اومدن بیرون.
    دیگه نهایت بابام دیدن من که بیخیال نمیشم الکی کفش و یک جا زدن گفتن مرد برو خیالت راحت گفتم جنازه اشو نشونم بدین ورگرنه پایین بیا نیستم.

    دیگه بابام کل خونه و بهم ریختن تا پیداش کنن یهو خواهر کوچیکم گفتن دیدمش اونجاست، بابام یهو خواستن بزننش منم همزمان جیغ زدم نههههههههههههه نکشینش دیگه دیر شده بود کشتنش :(

    خب گناه داشت مینداختنش بیرون حداقل! :(دلم سوخت واسش.

    ولی در نهایت مقصر داستان، قهرمان داستان یعنی پدر بنده شدن!
    منم بجای تشکر از بابا گفتم بابا با خودشون و با اون جعبه بزرگی که از باغ آوردن، این مارمولکه و هم آوردن! حالا هرچی بابای طفلکم میگفتن بابا باغ مارمولک نداره سم پاشی کردم من باور نکردیم!


    الان که فکرشو میکنم میبینم طفلک مردا، این همه تلاش میکنند بعد از آخر مقصر میشند.دلم برای بابام سوخت! با اون همه مشقت زیاد و خستگی پیداش کردن بعدم مقصر شدن.:(
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  2. 4 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (یکشنبه 31 خرداد 94), m.reza91 (یکشنبه 31 خرداد 94), terme00 (شنبه 20 تیر 94), بی نهایت (یکشنبه 31 خرداد 94)

  3. #252
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 27 تیر 94 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    322
    امتیاز
    6,682
    سطح
    53
    Points: 6,682, Level: 53
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 99.9%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class31 days registered5000 Experience Points
    تشکرها
    354

    تشکرشده 728 در 228 پست

    Rep Power
    0
    Array


    - - - Updated - - -



    - - - Updated - - -



    - - - Updated - - -



    - - - Updated - - -



    - - - Updated - - -

    ها ها ها ها من شیطان بیدم !!!!
    آخی !! نازی دلتون می خواد ؟! اذان نزدیکه :)
    تو نت چرخی می زدم چشمم به اینا افتاد

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    سلام

    بانوی مهر ببینم چقدر دوام میاری این آواتارت را عوض نکنی ... یادته قرار بود که تغییر را از همین جا شروع کنی ؟

    دلم میخواد بگم می بینم در تلاش و مبارزه ای برای تغییر و این خیلی خوبه . تاپیکی دارم با عنوان تغییر چرا سخته اگر عنوانش درست یادم باشه برو بخون .... خیلی خوب داری پیش میری فقط صبور باش برای ثبات .....

    این حالتت که ناراحتم را انتخاب کرده ای تغییر بده به سپاسگزارم و مناجات شاکرین را در این ایام ماه رمضان زیاد بخوان

    سلام فرشته جونم
    من کلانی بی خیال تغییر آواتار شدم بعدش شما فرمودید من رو حرف شما حرف نمی زنم...ممنونم که راهنماییم می کنید
    خـــــــیلی دوستون دارم
    ویرایش توسط بانوى مهر : یکشنبه 31 خرداد 94 در ساعت 19:43

  4. 2 کاربر از پست مفید بانوى مهر تشکرکرده اند .

    فرشته اردیبهشت (جمعه 12 تیر 94), بی نهایت (یکشنبه 31 خرداد 94)

  5. #253
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 27 تیر 94 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    322
    امتیاز
    6,682
    سطح
    53
    Points: 6,682, Level: 53
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 99.9%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class31 days registered5000 Experience Points
    تشکرها
    354

    تشکرشده 728 در 228 پست

    Rep Power
    0
    Array
    الآنه همه خوابیدید ؟! کیف می کنید دیگه
    من هر شب بعد اذان صبح می خوابم سرم درد می کنه
    راستی سحری چی دارید ؟!من عدس پلو پختم به قول همسرم (ساچمه پلا) به زبون محلی
    سایت نوعروس انقدر باحاله از آشپزی شون عکس می گیرند می فرستند تو سایت
    من خوابم میاد

  6. کاربر روبرو از پست مفید بانوى مهر تشکرکرده است .

    فرشته اردیبهشت (جمعه 12 تیر 94)

  7. #254
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 27 تیر 94 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    322
    امتیاز
    6,682
    سطح
    53
    Points: 6,682, Level: 53
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 99.9%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class31 days registered5000 Experience Points
    تشکرها
    354

    تشکرشده 728 در 228 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چرا من انقدر همدردی رو دوست دارم
    آقا چه وضعشه صدا و سیما نمی گه بعضیا ظرفیت ندارند ؟!
    همسرم می خواست عشقشو بهم ثابت کنه رفت لب پنجره گفت بانوى مهر ! من بندازم خودمو ؟!

    گفتم امکان نداره خودتو بندازی اگر بندازی من اسممو عوض می کنم می گذارم شهین هشت سیلندر 
    هی می گفت بندازم ؟! من که می دونستم جرأتشو نداره گفتم آره بنداز
    بعدش آقا رفتند رو پنجره مرد گنده رفت روی پنجره واقعانی می خواست بپره تو باغچه
    دیگه من جیغ کشیدم رفتم جلوشو گرفتم
    یعنی من کشته و مرده ی اثبات عشقشم

    باغبان جان یه کمی بیا تو این باغ جات اینجا خالیست
    ویرایش توسط بانوى مهر : سه شنبه 02 تیر 94 در ساعت 18:38

  8. 5 کاربر از پست مفید بانوى مهر تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (سه شنبه 02 تیر 94), m.reza91 (چهارشنبه 03 تیر 94), morteza2487 (دوشنبه 15 تیر 94), فرشته اردیبهشت (جمعه 12 تیر 94), اعجاز عشق (سه شنبه 02 تیر 94)

  9. #255
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 27 تیر 94 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    322
    امتیاز
    6,682
    سطح
    53
    Points: 6,682, Level: 53
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 99.9%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class31 days registered5000 Experience Points
    تشکرها
    354

    تشکرشده 728 در 228 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واقعا چه بلایی سر همدردی اومده ؟!
    بعضی کاربرا مشکی هم هستند می تونند تاپیک بزنند و پست بگذارند
    خنده م گرفت خدایی...
    می گم چه جوری به تاپیک ها ستاره می دند؟! من برم به تاپیکای خودم ستاره بدم!!! :))

    دلم خیلی خیلی واسه ی شیدا تنگ شد...دل نگرونشم...کجایی شیدا؟! :( من شوخی کردم شام نمیام خونه ت فدات شم :))
    ویرایش توسط بانوى مهر : یکشنبه 14 تیر 94 در ساعت 01:26

  10. کاربر روبرو از پست مفید بانوى مهر تشکرکرده است .

    morteza2487 (دوشنبه 15 تیر 94)

  11. #256
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 27 تیر 94 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    322
    امتیاز
    6,682
    سطح
    53
    Points: 6,682, Level: 53
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 99.9%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class31 days registered5000 Experience Points
    تشکرها
    354

    تشکرشده 728 در 228 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واقعا دلم می گیره از اینکه تاپیکا رو می خونم و عمق ناراحتی کاربر رو درک می کنم اما نمی تونم کمکش کنم !!!
    کاش منم درسمو خونده بودم :)
    این همدردی منو مشتاقم کرده که روانشناس بشم :) اما حسش نیست !!
    فقط مجبورم تاپیکا رو بخونم و غصه بخورم و تنها کاری که ازم بر میاد فقط دعاست...
    خیلی کلافه می شم
    منم اگر درسمو ادامه داده بودم الآن خانوم دکتر می بودم !!
    ای شوهر جان نمی شد چند سال دیرتر میومدی ؟!

  12. کاربر روبرو از پست مفید بانوى مهر تشکرکرده است .

    parsa1400 (جمعه 19 تیر 94)

  13. #257
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    139
    Array
    سلام به اهالی باغ

    با قبول طاعات .... امید وارم توبه و دعاهای همتون نزد خدا پذیرفته بشه .....

    بانوی مهر تالار چطوره ؟؟؟؟؟؟ بهتری ؟؟؟؟؟ خدارو شکر

    به نظر من شما وقت زیادی برای یادگیری داری .... از همین الانم میتونی شروع کنی ..... تا جاییکه من مدونم دوست صمیمی و پیوسطه ای اطراف خودت نداری و بیشتر تایمتو در نت و تالار میگذرونی ........

    نیمی از همین وقت بذاری برای یاد گیری در پیام نور و یا غیره اتوماتیک دکتر میشی ....... لازمم نیست تو سر شوهرت بزنی ... ایشون که جلوی پیشرفت شما که نه ایستاده ... تازه شک ندارم خوشحالم میشه ....... برای خودتم خوبه هم سرگرم میشی هم دکتر ....

    تنبلی نکن به فردا فردا هم ننداز شنبه یه آمار بگیر ثبتنام کن ...چندتا واحد که باید بگذرونی .... همین .... ذهن تو از بقیه الان آماده تره ......

    پست ها رو زیاد نخون .... تو خودت به من میگی غصه دیگران نخور اونوقت خودت نشستی به غصه ........

    من همدردی میکنم ....یه چیز دیگه .... غم پرستی برات عادت شده .... کم شنیدم از شادیهات بگی .... اینجا باغه پس از شادیهات و اتفاقات شادت بگو ......

    بانوی مهر سعی کن بعد از اونکه پست هات تموم شد و خواستی ارسال کنی تمام جملات و کلماتیکه به ناراحتی در هر شکلی میپردازه را حذف کنی .... اگه چیزی موند ارسال کن ....... سعی کن جاش در دلت در ذهنت در تالار با شادیها و خوب دیدن ها مثبت دیدنها پر کنی تا کم کم تغییر در روحیت و زندگی احساس کنی ......

    هدف باغ شادی دل های شکسته است برای اینکه به ما بفهمونه زندگی و شادی ادامه داره .... و باید عبور کرد از ناراحتی ها ..... خخخخخخخ

  14. کاربر روبرو از پست مفید parsa1400 تشکرکرده است .

    بانوى مهر (جمعه 19 تیر 94)

  15. #258
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    با سلام

    جناب پارسا

    شما همچنان بر رویه خودت پایداری ....
    من جدی میخواهم که درتاپیکهای مشاوره ای وارد نشوی بخصوص مربوط به خانمها ..... پیگیر مسائل کیت کت شدن از سوی شما یعنی هیچ توجهی به مشاوره های داده شده نداری و با اینکه بارها و بارها به شما گفته شد این روند شما غلط هست وئ آسیب زا برای خودتون و دیگران نه تنها توجه نکردید بلکه خارج از تالار ارتباط گرفتید و شدید مددکار ..... وقتایی هم پیش آمده در پایمهاتون خواستید راهنمایی شوید و قول دادید عمل کنید اما دریغ از عملگرایی .... به مشاوره حضوری نیاز دارید اگر بخواهید در آینده در زندگی مشترک زندگی با دوامی داشته باشید و همسرتون کنار شما بمونه تازه این یکی از دلایل لازم برای این هست که شما نیاز به تغییر دارید ..... بگذریم از دلایل مهم دیگر .... مراجعه به روانشناس بالینی چاره شماست





  16. 2 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    parsa1400 (جمعه 19 تیر 94), فرهنگ 27 (یکشنبه 28 تیر 94)

  17. #259
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 27 تیر 94 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    322
    امتیاز
    6,682
    سطح
    53
    Points: 6,682, Level: 53
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 99.9%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class31 days registered5000 Experience Points
    تشکرها
    354

    تشکرشده 728 در 228 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط parsa1400 نمایش پست ها
    سلام به اهالی باغ
    سلام


    با قبول طاعات .... امید وارم توبه و دعاهای همتون نزد خدا پذیرفته بشه ...

    همچنین برای شما...

    بانوی مهر تالار چطوره ؟؟؟؟؟؟ بهتری ؟؟؟؟؟ خدارو شکر

    بله خوبم...الحمدالله

    به نظر من شما وقت زیادی برای یادگیری داری .... از همین الانم میتونی شروع کنی ..... تا جاییکه من مدونم دوست صمیمی و پیوسطه ای اطراف خودت نداری و بیشتر تایمتو در نت و تالار میگذرونی .......

    دوست زیاد دارم ... بنا بر دلایلی ارتباطم رو باهاشون کمتر کردم...همدردی رو دوست دارم :) اگر دیدید روزی نیومدم حتما واسم فاتحه بخونید :)


    نیمی از همین وقت بذاری برای یاد گیری در پیام نور و یا غیره اتوماتیک دکتر میشی ....... لازمم نیست تو سر شوهرت بزنی ... ایشون که جلوی پیشرفت شما که نه ایستاده ... تازه شک ندارم خوشحالم میشه ....... برای خودتم خوبه هم سرگرم میشی هم دکتر

    در اینکه دکر می شم شکی نیست...چون باهوش و با استعدادم



    تنبلی نکن به فردا فردا هم ننداز شنبه یه آمار بگیر ثبتنام کن ...چندتا واحد که باید بگذرونی .... همین .... ذهن تو از بقیه الان آماده تره ......

    حقیقتش دیگه تمرکز ندارم...من تنها هدفم آرامش روح و جسمم و فرزندان زیاد هست :)


    پست ها رو زیاد نخون .... تو خودت به من میگی غصه دیگران نخور اونوقت خودت نشستی به غصه .....

    نمی تونم نخونم...خیلی کنجکاوم :)

    من همدردی میکنم ....یه چیز دیگه .... غم پرستی برات عادت شده .... کم شنیدم از شادیهات بگی .... اینجا باغه پس از شادیهات و اتفاقات شادت بگو ......

    چرا...اتفاقا من همه ش اینجا دارم می خندم

    بانوی مهر سعی کن بعد از اونکه پست هات تموم شد و خواستی ارسال کنی تمام جملات و کلماتیکه به ناراحتی در هر شکلی میپردازه را حذف کنی .... اگه چیزی موند ارسال کن ....... سعی کن جاش در دلت در ذهنت در تالار با شادیها و خوب دیدن ها مثبت دیدنها پر کنی تا کم کم تغییر در روحیت و زندگی احساس کنی ......

    هدف باغ شادی دل های شکسته است برای اینکه به ما بفهمونه زندگی و شادی ادامه داره .... و باید عبور کرد از ناراحتی ها ..... خخخخخخخ
    ممنون

  18. کاربر روبرو از پست مفید بانوى مهر تشکرکرده است .

    parsa1400 (جمعه 19 تیر 94)

  19. #260
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 اردیبهشت 03 [ 23:31]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,699
    سطح
    100
    Points: 39,699, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,254

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    اخه اینم شد تابستون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    سرده هوا گرفتست من هوای افتابی داغغغغغغغغغغغغغغغغ میخوام, میخوام بسوزونه

    همش احساس میکنم فردا اول مهره هر روز این حسو دارم فوبی مهر دارم ...


    --------------------------------------------------------


    یک دست جام باده و یک دست جعد یار>>>>>> رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
    ایشالا به زودی جعدگیسوی یار و در دست بگیری و میانه میدان باهم بزنین و بکوبین و برقصین

    پ.ن: منظور امو رضا از یار عشق به خدا و رقص استعاره از عشق بازی با خداست ویرایش نکنین

  20. 3 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    m.reza91 (دوشنبه 29 تیر 94), paiize (یکشنبه 28 تیر 94), terme00 (سه شنبه 30 تیر 94)


 
صفحه 26 از 44 نخستنخست ... 6161718192021222324252627282930313233343536 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دوستان راهنمایی بفرمایید این ازدواج به صلاح من است یا نه؟
    توسط سرشار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: پنجشنبه 12 آذر 94, 23:26
  2. باغ همدردی >>> بوستان آرامش و آلاچیق کل کل 4>>> بفرمایید
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 511
    آخرين نوشته: پنجشنبه 25 دی 93, 09:51
  3. باغ همدردی >>> بوستان آرامش و آلاچیق کل کل 3>>> بفرمایید
    توسط فرشته مهربان در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 1245
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 آبان 93, 01:17
  4. باغ همدردی >>> بوستان آرامش و تلطیف روح >>> بفرمایید
    توسط فرشته مهربان در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 595
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 فروردین 92, 03:13

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:36 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.