مهم خوب زندگی کردنه ، نه ادای خوب زندگی کردن .... حالا با پول یا بی پول.
تشکرشده 80 در 36 پست
مهم خوب زندگی کردنه ، نه ادای خوب زندگی کردن .... حالا با پول یا بی پول.
خداوندا! دستم را گرفته اي ... مگذار دستت را رها كنم ...
فرشته مهربان (شنبه 13 تیر 94)
تشکرشده 197 در 64 پست
نمیخوام بگم حسادت بده چون زیاد در موردش گفته شده و مطلب هم زیاد پیدا میشه ...
نمیخوام بگم خود نمایی بده، چون در این مورد هم زیاد مطلب گفته شده ...
نمیخوام بگم پولدارها هم مشکل دارن چون به هر حال هیچ آدمی بی مشکل نمیشه و به قول معروف هر که بامش بیش برفش بیشتر...
نمیخوام بگم پولدار بودن بده چون پول هم مثل هر چیز دیگه نحوه بدست آوردن و نحوه مصرف کردنش خوبی یا بدیش رو مشخص می کنه...
فقط اومدم بپرسم شما به جز حسادت ورزیدن و نگاه کردن به پروفایل پولدارها، تا حالا برای پول دار شدن چیکار کردی؟
من بهت میگم:
اول مشخص کن چقدر میخوای پول داشته باشی. بعد ببین چطوری میخوای بدستش بیاری.
هزار تا روش اثبات شده برای پولدار شدن هست:
بابات پولدار باشه، یه بابا بزرگ پول دار داشته باشی، یه خاله یا عمه پیر داشته باشی که تنها وارثش تو باشی، یه تکه زمین از قدیم ها داشته باشی یه هو یه سری بزنی ببینی شده چند میلیارد، یه همسر پولدار گیرت بیاد، قرعه کشی بانک برنده بشی، سهام عرضه اولیه بخری و نوسان گیری کنی و ... خب شما این شرایط را ندارین
بالا رفتن از خونه مردم، دستبرد زدن به بانک، اختلاس، احتکار، گرون فروشی، کم فروشی، برده داری به شیوه نوین (کارخونه بزنی و در شرایطی که حداقل حقوق 712000 تومن هست و حق مسکن 40000 تومن! تازه از سر و ته این حداقل حقوق هم بزنی و ماهی 280 حقوق بدی به یه دختر 16 ساله برای 8 ساعت کار اونم وقتی که هم توی بخش بسته بندی کار می کنه، هم باید برای رئیس غذا بپزه، هم باید ظرف و ظروف غذای برادر رئیس رو بشوره، هم تمیز کردن بخش اداری با اونه، بعد هم سر اذان بری مسجد شهرک صنعتی نماز اول وقت و به جماعت بخونی (به چشم دیدم که میگم ها)؛ یا نرخ تورم 13-14 درصد اعلام بشه!! و افزایش حقوق بر مبنای این نرخ اعلامی انجام بشه ولی نرخ سود تسهیلات و سپرده بانکی فقط یک درصد کم بشه و روی 21 و 19 درصد بمونه)... گویا الحمدلله به این بخش هم دسترسی ندارین
البته روش اول و دوم به هیچ وجه مورد تایید نیست اما متاسفانه توی کشور ما به پولدار ها به همین چشم نگاه می کنن. یعنی فکر می کنن از روش اول یا روش دوم به پول رسیده اند. اما غافل از اینکه یه روش سومی هم هست!
حالا میریم سراغ روش سوم : توی همین دنیا کم نیستن کسایی که از صفر شروع کردن و به بالا بالاها رسیدن. خیلی هاشون زندگیشون فیلم شده، خیلی ها کتاب شده... پیشنهاد میکنم اگه اهل فیلم یا کتاب هستین اول چند مدل از این فیلم و کتاب ها رو ببینید. برای مثال کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست که فکر میکنم دانلود رایگانش توی نت باشه. یعنی به جای اینکه به تصاویر زندگی پولدارها نگاه کنید و حسرت بخورید، به دنبال سرگذشت اونا باشید. باور کنید الکی نیست وقتی رئیس فلان کارخانه بزرگ کشور میگه از قبر شویی در بچگی شروع کرده و حالا به اینجا رسیده...
بعد که سخت کوشی و تلاش و نا امید نشدن توی بحران های این افراد را مشاهده کردید، و به این نتیجه رسیدید که شما هم توان تحمل این ناملایمات را دارید، برگردید به دنیای واقعی خودتون. ببینید در چه زمینه هایی استعداد دارید. ببینید اطراف شما چه فرصت هایی هست. از علم کمک بگیرید. قرار نیست شما مخترع باشید و چیز جدیدی بیارید. هر چند اگه اولین باشید سختی کارتون چند برابر، اما در عوض موفقیتتون تضمین شده است. اما به هر حال درست هم نیست که سراغ کاری برید که توی جامعه شما پری لیوانش از نیمه گذشته...
حالا میرسیم به یه بخش مهم تر:
قرار نیست برای هر کاری که میخواهید شروع کنید پول زیادی داشته باشید. قراره با هیچ شروع کنید. اصلا در این صورت هست که کار شما ارزشمند هست. یادمه یه بار سر کلاس بازاریابی و صادرات استادمون پرسید چقدر پول نیاز دارید تا بتونید برای خودتون یه کسب و کار راه بندازید. ما هم که همه با توجه به رشتمون فکرمون تو تاسیس کارخونه بود و به تازگی هم برای واحد طراحی صنعتی و طراحی کارخانه طرح توجیهی نوشته بودیم شروع کردیم به قیمت دادن، قیمت هایی که یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان (سال 87) حداقلش بود! استادمون نگاه عاقل اندر سفیهی بهمون انداخت، یه کم مکث کرد، یه نفس عمیق کشید و گفت بذارید یه جور دیگه سوالم رو بپرسم: اگه صد و پنجاه هزار تومن داشته باشید چه کسب و کاری میتونید باهاش راه بندازید؟ این بار دیگه نوبت ما بود که اون مدلی استادمون رو نگاه کنیم و این بار فقط یکی از پسرا گفت من میتونم یه موتور گازی دست دوم بگیرم برم پیک موتوری کار کنم
استادمون گفت من کسایی رو میشناسم که با یک دهم این مقدار هفت هشت ده سال پیش تونستن یه کسب و کار برای خودشون راه اندازی کنن. یه سری جوون دانشجو که یه سایت فروش گل طراحی کردن. اون هم برای زمانی که توی ایران معدود بودن افرادی که میدونستن اینترنت چیه! و دولت مردان بعد از یه دوره جر و بحث چند ساله هنوز مردد بودن از این که آیا اصلا رواج اینترنت در کشور کار درستی هست یا نه! پس برای کی سایت زدن؟ برای ایرانیان خارج از کشور! بله اونایی که از کشورشون دورن اما دوست دارن برای عزیزان خودشون هدیه بفرستن. چه هدیه ای قشنگ تر از گل؟! دریافت پول هم که به صورت دلار! صحتش رو نمیدونم اما استاد گفت انقدر پول درآوردن که 300 میلیون تومن به زلزله زدگان بم کمک کردن!!
این حرف منو خیلی به فکر فرو برد. البته برای راه اندازی یه کسب و کار جز فکر خیلی موارد دیگه هم دخیله. که مهمترینش توانایی لیدر بودنه. اگه محکم نباشی، اگه به همه چیز فکر نکنی زود از میدان رقابت خارج میشی... باید بتونی از ده مورد مشکلی که برات پیش میاد حداقل 7 موردش را از قبل پیش بینی و خنثی کنی... ، نباید به دستمزد کمی که بهت میدن قانع باشی و چیزی که از همه اینها مهم تره، علی رغم نوع نگاه شما به زندگی (گفتید به مذهب اعتقادی ندارید) آیه اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ و آیه إنَّ اللّهَ یَرْزُقُ مَن یَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ هست، پس از خدا هم بخواهید که شما رو به خواسته اتون برسونه ولی در عین حال همه مسیرهای درست در راه رسیدن به خواسته و بعد از رسیدن به خواسته را پیش پاتون قرار بده.
در نهایت اگه به نتیجه نرسیدین، یا از همین حالا فکر میکنید نمیتونید به نتیجه برسید، از پست های خوبی که بقیه گذاشتن استفاده کنید و خوشبختی را در داشته هاتون ببینید نه آرزوهای محال.
اگه فرصت کنم، و اگه فرشته مهربان این پست را حذف نکنه (ممکنه بگه اینجا تالار مشاوره و همدردی هست نه آموزش پولدار شدن در هفتاد روز! یا به دلیل صحبت های سیاسی یا بدون بیان دلیل مثل پستی که از تاپیک خواستگارها میرن و پشت سرشون را نگاه نمی کنند حذف شد...) شاید در مورد کسب و کار خودم هم گفتم...
- - - Updated - - -
نمیخوام بگم حسادت بده چون زیاد در موردش گفته شده و مطلب هم زیاد پیدا میشه ...
نمیخوام بگم خود نمایی بده، چون در این مورد هم زیاد مطلب گفته شده ...
نمیخوام بگم پولدارها هم مشکل دارن چون به هر حال هیچ آدمی بی مشکل نمیشه و به قول معروف هر که بامش بیش برفش بیشتر...
نمیخوام بگم پولدار بودن بده چون پول هم مثل هر چیز دیگه نحوه بدست آوردن و نحوه مصرف کردنش خوبی یا بدیش رو مشخص می کنه...
فقط اومدم بپرسم شما به جز حسادت ورزیدن و نگاه کردن به پروفایل پولدارها، تا حالا برای پول دار شدن چیکار کردی؟
من بهت میگم:
اول مشخص کن چقدر میخوای پول داشته باشی. بعد ببین چطوری میخوای بدستش بیاری.
هزار تا روش اثبات شده برای پولدار شدن هست:
بابات پولدار باشه، یه بابا بزرگ پول دار داشته باشی، یه خاله یا عمه پیر داشته باشی که تنها وارثش تو باشی، یه تکه زمین از قدیم ها داشته باشی یه هو یه سری بزنی ببینی شده چند میلیارد، یه همسر پولدار گیرت بیاد، قرعه کشی بانک برنده بشی، سهام عرضه اولیه بخری و نوسان گیری کنی و ... خب شما این شرایط را ندارین
بالا رفتن از خونه مردم، دستبرد زدن به بانک، اختلاس، احتکار، گرون فروشی، کم فروشی، برده داری به شیوه نوین (کارخونه بزنی و در شرایطی که حداقل حقوق 712000 تومن هست و حق مسکن 40000 تومن! تازه از سر و ته این حداقل حقوق هم بزنی و ماهی 280 حقوق بدی به یه دختر 16 ساله برای 8 ساعت کار اونم وقتی که هم توی بخش بسته بندی کار می کنه، هم باید برای رئیس غذا بپزه، هم باید ظرف و ظروف غذای برادر رئیس رو بشوره، هم تمیز کردن بخش اداری با اونه، بعد هم سر اذان بری مسجد شهرک صنعتی نماز اول وقت و به جماعت بخونی (به چشم دیدم که میگم ها)؛ یا نرخ تورم 13-14 درصد اعلام بشه!! و افزایش حقوق بر مبنای این نرخ اعلامی انجام بشه ولی نرخ سود تسهیلات و سپرده بانکی فقط یک درصد کم بشه و روی 21 و 19 درصد بمونه)... گویا الحمدلله به این بخش هم دسترسی ندارین
البته روش اول و دوم به هیچ وجه مورد تایید نیست اما متاسفانه توی کشور ما به پولدار ها به همین چشم نگاه می کنن. یعنی فکر می کنن از روش اول یا روش دوم به پول رسیده اند. اما غافل از اینکه یه روش سومی هم هست!
حالا میریم سراغ روش سوم : توی همین دنیا کم نیستن کسایی که از صفر شروع کردن و به بالا بالاها رسیدن. خیلی هاشون زندگیشون فیلم شده، خیلی ها کتاب شده... پیشنهاد میکنم اگه اهل فیلم یا کتاب هستین اول چند مدل از این فیلم و کتاب ها رو ببینید. برای مثال کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست که فکر میکنم دانلود رایگانش توی نت باشه. یعنی به جای اینکه به تصاویر زندگی پولدارها نگاه کنید و حسرت بخورید، به دنبال سرگذشت اونا باشید. باور کنید الکی نیست وقتی رئیس فلان کارخانه بزرگ کشور میگه از قبر شویی در بچگی شروع کرده و حالا به اینجا رسیده...
بعد که سخت کوشی و تلاش و نا امید نشدن توی بحران های این افراد را مشاهده کردید، و به این نتیجه رسیدید که شما هم توان تحمل این ناملایمات را دارید، برگردید به دنیای واقعی خودتون. ببینید در چه زمینه هایی استعداد دارید. ببینید اطراف شما چه فرصت هایی هست. از علم کمک بگیرید. قرار نیست شما مخترع باشید و چیز جدیدی بیارید. هر چند اگه اولین باشید سختی کارتون چند برابر، اما در عوض موفقیتتون تضمین شده است. اما به هر حال درست هم نیست که سراغ کاری برید که توی جامعه شما پری لیوانش از نیمه گذشته...
حالا میرسیم به یه بخش مهم تر:
قرار نیست برای هر کاری که میخواهید شروع کنید پول زیادی داشته باشید. قراره با هیچ شروع کنید. اصلا در این صورت هست که کار شما ارزشمند هست. یادمه یه بار سر کلاس بازاریابی و صادرات استادمون پرسید چقدر پول نیاز دارید تا بتونید برای خودتون یه کسب و کار راه بندازید. ما هم که همه با توجه به رشتمون فکرمون تو تاسیس کارخونه بود و به تازگی هم برای واحد طراحی صنعتی و طراحی کارخانه طرح توجیهی نوشته بودیم شروع کردیم به قیمت دادن، قیمت هایی که یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان (سال 87) حداقلش بود! استادمون نگاه عاقل اندر سفیهی بهمون انداخت، یه کم مکث کرد، یه نفس عمیق کشید و گفت بذارید یه جور دیگه سوالم رو بپرسم: اگه صد و پنجاه هزار تومن داشته باشید چه کسب و کاری میتونید باهاش راه بندازید؟ این بار دیگه نوبت ما بود که اون مدلی استادمون رو نگاه کنیم و این بار فقط یکی از پسرا گفت من میتونم یه موتور گازی دست دوم بگیرم برم پیک موتوری کار کنم
استادمون گفت من کسایی رو میشناسم که با یک دهم این مقدار هفت هشت ده سال پیش تونستن یه کسب و کار برای خودشون راه اندازی کنن. یه سری جوون دانشجو که یه سایت فروش گل طراحی کردن. اون هم برای زمانی که توی ایران معدود بودن افرادی که میدونستن اینترنت چیه! و دولت مردان بعد از یه دوره جر و بحث چند ساله هنوز مردد بودن از این که آیا اصلا رواج اینترنت در کشور کار درستی هست یا نه! پس برای کی سایت زدن؟ برای ایرانیان خارج از کشور! بله اونایی که از کشورشون دورن اما دوست دارن برای عزیزان خودشون هدیه بفرستن. چه هدیه ای قشنگ تر از گل؟! دریافت پول هم که به صورت دلار! صحتش رو نمیدونم اما استاد گفت انقدر پول درآوردن که 300 میلیون تومن به زلزله زدگان بم کمک کردن!!
این حرف منو خیلی به فکر فرو برد. البته برای راه اندازی یه کسب و کار جز فکر خیلی موارد دیگه هم دخیله. که مهمترینش توانایی لیدر بودنه. اگه محکم نباشی، اگه به همه چیز فکر نکنی زود از میدان رقابت خارج میشی... باید بتونی از ده مورد مشکلی که برات پیش میاد حداقل 7 موردش را از قبل پیش بینی و خنثی کنی... ، نباید به دستمزد کمی که بهت میدن قانع باشی و چیزی که از همه اینها مهم تره، علی رغم نوع نگاه شما به زندگی (گفتید به مذهب اعتقادی ندارید) آیه اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ و آیه إنَّ اللّهَ یَرْزُقُ مَن یَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ هست، پس از خدا هم بخواهید که شما رو به خواسته اتون برسونه ولی در عین حال همه مسیرهای درست در راه رسیدن به خواسته و بعد از رسیدن به خواسته را پیش پاتون قرار بده.
در نهایت اگه به نتیجه نرسیدین، یا از همین حالا فکر میکنید نمیتونید به نتیجه برسید، از پست های خوبی که بقیه گذاشتن استفاده کنید و خوشبختی را در داشته هاتون ببینید نه آرزوهای محال.
اگه فرصت کنم، و اگه فرشته مهربان این پست را حذف نکنه (ممکنه بگه اینجا تالار مشاوره و همدردی هست نه آموزش پولدار شدن در هفتاد روز! یا به دلیل صحبت های سیاسی یا بدون بیان دلیل مثل پستی که از تاپیک خواستگارها میرن و پشت سرشون را نگاه نمی کنند حذف شد...) شاید در مورد کسب و کار خودم هم گفتم...
- - - Updated - - -
----
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)