سلام دوستان خوبم ممنون از راهنماييهاي خوبتون
خانم شيدا واقعا خوش اومديد خيلي دلم مي خواست بگم چه عجب اما نمي گم فقط مي گم خوش اومديد
دوستان من يک کار بد ديگه کردم اينکه پريروز يعني شنبه حال خيلي بدي داشتم دلم خيلي گرفته بود شوهرم نوشته من اين شعرو براي بهترين فرد فرستادم اما ازش پرسيدم گفت نه مگه هر کاري که گفتم انجام دادم در صورتي که مي دونم انجام داده دلم خيلي خيلي خيلي گرفته بود.
رفتم خونه مادر شوهرم دخترم رو بيارم تنها بود دخترم خواب بود يه دفعه زدم زير گريه . (دخترم استثنائا اون روز خونه مادرشوهرم بود) . گفت چي شده منم گفتم مهدي دوست دختر داره اين قدر گريه کردم و اصلا حاليم نبود چه مي کنم عين ديونه ها زدم تو صورتم . همه چيزو گفتم
مادر شوهر بيچارم تعجب کرده بود ناراحت شد گفت ما اصلا از مهدي انتظار نداشتيم . بهش التماس کردم به کسي نگه خودم رو هم هي مثل ديوانه ها دعوا مي کردم که چرا گفتم چرا گفتم نبايد مي گفتم
مادر شوهرم گفت من نمي گم خيالت راحت .
اما واقعا سبک شدم ازيه طرف ناراحتم مي گم آبروي شوهرم رو پيش مامانش بردم . مطمئنم مامانش چيزي بهش نگفته/ شوهرم دو شبه تو خونه زياد تو گوشيش نيست . فکر مي کنم همه کاراش رو ديگه مخفي انجام مي ده خيلي دلم مي خواد قضيه بنزينو به روش بيارم . اما مي دونم همتون مخالفيد .
به نظرتون به دختره اس بدم بگم بنزيناتو فروختي؟ من مي خوام بخرم . ببينم به شوهرم فروخته يا نه؟
در مورد کارم هم من از شنبه هفته بعد ديگه نمي رم سر کار البته يه چند ماه بدون حقوقه مي خوام يه ذره استراحت کنم . مواظب پسرم باشم که تنها تو خونس . ايشاله بعدش هم خدا بزرگه . ولي با شما ها مشورت مي کنم
خواهش مي کنم چيزي به ذهنتون مي رسه بگين
آقاي سوشيانت اون آقايي که گفتم از همکاراش بود .مطمئنا اين کسي نيست که شبها باهاش در ارتباطه. اما اين آقا هم پرروهه . با گوشي دوستم بهش زنگ زدم و گفتم ببخشيد اشتباه گرفتم. چند دفه از اون روز هي به دوستم اس داده اشکال نداره عزيزم . يا ببخشيد شما. يا اشتباه شد .
راستي شوهر من برا خودش چند تا کار راه انداخت صبح تا ساعت شش يه جا بعد از اون هم دنبال کار خودش تو کارگاش اما اين وسطا هم يه کارايي مي کنه تلفني ابزار بخره بفروشه برا همين تو کار خونه سر سوزني به من کمک نمي کنه حتي خريد براي خونه يا بچه ها ميوه، گوشت ، لباس . ..... همه چي با منه
تازه اين برا وقتي بود که سر کار مي رفتم . مي خوام مسئوليتهايش رو بدونه و بعضي کارها رو کمک کنه . چطور بگم که ناراحت نشه بهش بر نخوره جبهه نگيره
اينطوري وقت بيرونش شايد يه کم مال ما باشه منم واقعا خستم نمي دونم چه سياستي رو در پيش بگيرم. خانمهايي که آقايونشون تو خونه کمک مي کنند يا خريدها رو انجام مي دن چه شکلي رفتار کردن؟
مي دونم تا بهش بگم مي گه من صبح تا شب نيستم خودت انجام بده
علاقه مندی ها (Bookmarks)