زندگیم سرد و بی روحه دیگه دارم کم میارم

[سوشیانت]

چخبر? اتفاق جدیدی نیافتاد?
امروز جمعه س راضیش کن باهاش بری بیرون. مثلا بچه ببرید شهر بازی یا پارک که فرصتی باشه گوشی ازش جدا شه بتونی حرف بزنی باهاش

[عاشق خانواده]

سلام دوستان عزیز
رنگین جان با این که دلم خیلی گرفته بود چیزی نگفتم

اقای سوشیانت برادر همراهم از شما هم ممنونم
همانطور که گفتم دیشب بچه ها نبودن دیر اومد مثل همیشه ولی من تحویلش گرفتم و بهش گفتم من تا الان خیلی اشتباه کردم و کسی نبود بهم زندگی کردن یاد بده کاش دونسته های الانم رو از مادرم یاد گرفته بودم

اونم گفت که من بهت میگفتم تو گوش نمیدادی و اگر مادرامون این چیزا رو میدونستن وضع خودشون این نبود و گفت که دوست دارم

بعد از اینکه خوابیدیم نصفه شب باز دیدم نیست گفتم مچ گیری نشه صداش زد
زدم و گفت که توی حالم ناراحت شدم ساعت 4 صبح بود از عصبانیت رفتم حمام وقتی آومدم که بخوابم اون هم اومد ناراحتیم کم شده بود بهش گفتم یه چیزی بپرسم ناراحت نمیشی گفت نه

پرسیدم نصفه شبا فقط میری پستا رو میخونی یا میچتی

گفت خیالت راحت چت نمیکنم اگر هم کردم بازم خیالت راحت

گفتم ناراحت شدی پرسیدم گفت آگه نمیپرسیدی یعنی احمق بودی


در ضمن دیشب یه پیامک به گوشی قدیمی اومد که اسم نداشت و مضمونش این بود که انصاف نیس که کسی و که دوست نداری هر روز ببینی و کسی و که دوست داری یه بارم نبینی

ازش پرسیدم یه چی دیگه بگم ولی بدون دوست دارم
گفت بگو گفتم اون اس از طرف کی بود دیشب، سریع اسم یکی از دوستاشو گفت و گفت خودم هم تعجب کردم و بهش اس دادم گفتم شما اونم خودشو معرفی کرد

ولی من باور نکردم شمارشو حفظ کردم فردا زنگ بزنم آگه خانم بود چی بگم؟
دوباره ازش پرسیدم دوستم داری گفت میخوام که دوست داشته باشم
حالا چون ازش پرسیده بودم فکر کنم ناراحت شد

از صبح که بیدار شدیم دوباره یه سره تو گوشیه بعد از صبحانه گفتم مهدی جان بسه دیگه به خاطر اینه که شبا بی خوابی میزنه به سرت گفت خوب چی کار کنم و گذاشت کنار

الانم هر دوتا گوشیشو برداشت رفت خونه مادرش دنبال بچه ها

میدونم اونجا هم همش سرش تو گوشیه

اینقدر این جمله رو گفتم خودم حالم بد شد شما که دیگه جای خود دارین

بچه ها برداشت شما چیه؟

[سوشیانت]

این که بهش گفتی در گذشته زیاد اشتباه داشتم, تا همینجا گفتنش بسه. بیشتر از این رو این مورد تاکید کنی, جسور میشه و حالت تهاجمی میگیره. این ذات آدمی هستش و خود من هم یکی زیاد جلوم کرنش کنه ممکنه حالت تهاجمی بگیرم. یعنی پررو بشم و همون رو تبدیل کنم به چماق و بزنم تو سر طرف! پس سعی کن آخرین باری باشه که بابت گذشته عذرخواهی کردی. 1 بار عذرخواهی کافیه بیشتر بشه جالب نیست.

نکته بعدی این که مطمئنی میره تو گروه?. ببین منم چنتا گروهی که تو تلگرام عضوم اوج شلوغ بازی و پست گذاشتنش تا 1 2 هست. دیگه 4 5 ملت خوابن معمولا 2 به بعد کسی پست نمیزاره. احتمالا با یه فرد خاصی تو اون ساعت چت میکنه. دلیلشو در ادامه میمبگم.


"انصاف نیست کسی رو که دوست نداری هر روز ببینی ولی کسی رو که دوست نداری نتونی ببینیش"

نمیخوام دلتو خالی کنم ولی این اس منو برد به پارسال. یه خانومی تو فیسبوک متاسفانه شیفته من شده بود. منم بدم نیومد. ولی یهو فهمیدم شوهر داره کاتش کردم. قبل از این که رابطه شروع بشه کاتش کردم. یه بار چنین پیامی تو فیس گذاشته بود برام که شوهرمو که دوسش ندارم هر روز جلو چشممه ولی تورو که دوست دارم حتی شمارتو ندارم صداتو بشنوم!

این اس رو جدی بگیر. و حتما زنگ بزن به اون شماره. حتما زنگ بزن. یا رومی روم یا زنگی زنگ. اگه مرد باشه که اعتمادت به شوهرت بیشتر میشه و اگه نباشه دلیل این 4 صب بیدار شدنا کاملا معلوم میشه. از این برزخ بیرون میای.

خبر زنک زدنتو و نتیجه مخاطب اون اس رو به مام بگو. یکم اوضاع عیرنرماله انگار. این مورد رو سهل انگاری نکن و حتما زنگ بزن

- - - Updated - - -

یه فکری هم اومد تو سرم. اگه میترسی یا توانشو نداری به اون شماره بزنگی, شمارشو بفرست به ایمیل من , من بزنگم. Bahman.soshiant@gmail.com
البته خودت بزنی از این بابت که با گوشای خودت صدارو میشنوی و از بلاتکلیفی در میای خیلی بهتره. با این حال احتمالا ترس و دلهره جلوتو بگیره.

به هر حال تکلیف این که اس داده روشن بشه کیه, توام از این وضع برزخ مانندی که توش گیر کردی خلاص میشی

[عاشق خانواده]

مرسی اقای سوشیانت من امروز بعد از امتحانم با گوشی دوستم زنگ میزنم
میخوام مطمین شم اخه خودش دیروز هی میگفت با یه شماره دیگه به دوستم اس براش فرستادم شما، اونم نوشته من به این شماره اس نداده بودم که؟


دیروز یه کاری هم کردم بد و خوبشو نمیدونم
دیشب بعد از برگشت از خونه مامانش گفتم مهدی جان چرا هر وقت من سمتت میام گوشیشو میبندی تا دور میشم دوباره باز میکنی

اول گفت دوست دارم بعد گفت اخه همش داری چهار چشمی به من نگاه میکنی

وقتی رسیدیم خونه (صبحش بهش گفته بودم یه چیزی میخوام ازت بپرسم اما الان نه شاید یکی دو ماه دیگه برای اینکه من پشیمون نشم بعدا ازم بپرس اما خواهش میکنم الان نه، گفت باشه)

موقع خواب گیر داد که بگو گفتم نه گفت پس هیچی و.... منم قضیه شعر و گفتم، پرسیدم برای کی فرستادی من خیلی منتظر شدم برام پیام بیاد. گفت همینجوری نوشتم مگه هر چی نوشتم یعنی اینکه عمل کردم؟

اما من باور نکردم پرسیدم غیر از منو مادرت و خواهرات زن دیگه ای هم تو زندگیت هست؟ گفت هفت هشت تا، همینطوری سر بالا جواب داد

اما فعلا قضیه پیام بنزین و pv رفتنشو نگفتم

در ضمن همین خانمی که درباره بنزین گفته بود تو یه پیام دیگه به یکی گفته بود که آرزوهاتو مجسم کن تا بهش برسی شوهر منم نوشته بود من همیشه همین کارو میکنم و نوشته بود آگه ایمانتونو قوی کنید میبینید دنیا مال شماس

بعد از حرفای دیشب صبح که پا شدم دیدم اون پیامها هم پاک شده

فکر کنم شوهرم عمدا این کارو میکنه میخواد منو دیونه کنه

[آبی آسمان]

سلام عاشق خانواده عزیزم خیلی واست ناراحتم تک تک نوشته‌ها تو درک میکنم
نمیدونم چه راهکاری بدم ولی منم اوایل که شوهرم همش سرش توگوشی بود الآن کمتره هرچند وقتی سرکار شه تمام وقت آنلاينه ولی تو خونه دیگه ميزاره کنار .اون اوايلش در مورد بچه‌ها باهاش صحبت می کردم می گفتم بچه‌ها نیاز به توجه دارن به اینکه ببريشون بیرون باهاشون بازی کنی بهشون اهمیت بدی وگرنه دچار مشکل میشن و ازمون دور میشن بعدها که بزرگ شدن هیچ اعتمادی به ما ندارن کنترلشون از دستمون می ره پس ازت میخوام بیشتر وقت بزاری تا دیر نشده از جانب بچه‌ها تحريکش کن شاید جواب داد

تموم این نشونه هایی که میگی ماله یه مرد ی که تمام حواسش به زن و بچه ش باشه نیست نمیخوام بترسونمت یا شما اینقدر حساسش کردی که عمدا اينکارو میکنه یا یه جای کار ميلنگه
آخه عزیزم خودمونیم ولی بامچ گیری و زنگ زدن به این شماره هیچی درست نمیشه و فقط خودتو سبک میکنی کامل مشخصه پیام معنيش چیه دیگه میخوای چیو ثابت کنی
عزیزم دو راه بیشتر نداری یا بی اهمیت باش نسبت به این موضوع گوشی و پیام وکلا نسبت به کارای شوهرت واینکه اصلن حساسیت نشون نده که اینجوری بهتر نتیجه می گیری حتی اگه راه اشتباهيو بره خودش سرش به سنگ میخوره کاراش پشیمون میشه به تو برمی گرده

دوم اینکه اگه دیگه تحملشو نداری یه بار برای همیشه همه قضآیا رو بهش بگو خودتو خالی کن و ازش توضیح بخواه بیشتر ازاین خودتو ناراحت نکن و استرس به خودت وارد نکن به خدا ارزششو نداره میدونم که خیلی سخته میدونم خیلی فشار روته ولی عزیزم به فکر خودت باش تا کی اینقدر حرص و جوش و خودخوری
خیلی واست نگرانم ودرکت میکنم امیدوارم موفق باشی

[عاشق خانواده]

آبي آسمان عزيزم من سر امتحان حالم بد بود عرق مرگ رو صورتم نشسته بود اصلا دستم توان نوشتن نداشت با اين که سوالارو بلد بودم اما حال نوشتن نداشتم .
بعد از امتحان با گوشي دوستم زنگ زدم خوشبختانه يه آقا جواب داد اما اصلا خوشحال نيستم.

حالم خوب نشده نکنه بايد برم پيش يه روانپزشک . بهم قرص بي خيالي بده .


شايد هم هيچي نباشه اما عمدا شوهرم داره کاري مي کنه که منو از کوره در بياره . چرا پياماشو با اون خانم که اسمش ستاره اس پاک کرد .

چرا خيلي تابلو تا من مي رم سمتش گوشيشو مي بنده و تابلوتر تا بلند مي شم از پيشش گوشيشو باز مي کنه .

خدايي بهتر شده ديروز از صبح خونه بود بهش گفتم بچه ها رو ببريم بيرون گفت پسرمون رو مي بره استخر اما صبح که شد هيچي پسرم هم انقدر گير داد اصلا اهميت نداد ولي بعد از ظهر ما رو برد سر کارش ناهار اونجا خورديم برگشتيم پسرم گير داد استخر مي گفت تنها برو . ولي بهش گفت بيا بريم پارک بدمينتون پسرم هم مي گفت استخر هي اصرار کرد که با هم بريد بدمينتون اشکالي نداره اما گوش نداد اونم تا آخر شب با من و گو.شيش موش و گربه بازي مي کرد . من گربه بودم گوشيش موش خودش هم هدايت موش رو به عهده داشت.

خدا کنه بتونم زندگيمو، حالمو ... درست کنم.

تازه ناراحت هم هستم حالا که داره شرايط کارم بهتر مي شه از اول هفته ديگه ميخوام سر کار نيام. به اميد خدا بچه ها خواهش مي کنم برام دعا کنيد .

[سوشیانت]

پیشنهاد میکنم سرکارت رو ملغی نکن و برو مرخصی بدون حقوقت رو کنسل کن.
در حال حاضر اگه سر کار ن ی مدام بآید بشینی فکر و خیال کنی. برو سرکارت.

منم با آسمان آبی هم عقیده ام. یه جای کار داره میلنگه. منطق من قبول نمیکنه شوهرت تمام این مدت که سرش تو گوشیشه با یه آقا چت کنه! قطعا اون کسی که هوش و حواسشو برده آقا نیس.

راه حل دوم آسمان آبی جالبه. بترسونش. باهاش محکم برخورد کن و بگو اگه این کاراتو ادامه بدی راهمون از هم جدا میشه. اینطور شاید به خودش بیاد. البته بآید محکم و مقتدر باهاش این حرفارو بزنی

[رنگین]

احساس میکنم شوهرت داره از اذیت کردنت لذت میبره. خودش رو هم کمی برات لوس می کنه.لذت میبره که شما واسه از دست ندادنش بال بال میزنی.یه جور جلب توجه کردن .کمبود محبت داره انگار !خیلی رفتی تو نخ اش
آقای سوشینات یه زمانی شوهر منم واسه اذیت کردن من اینکارا رو انجام می داد ولی زمان نشون داد که خانمی در کار نبود.اون موقع ابن شبکه ها نبود ولی با اس مس و تلفن یواشکی پدر منو درآورد
حالا فرض میگیریم با یه خانمی ارتباط عاطفی ایجاد کرده و خودش رو گول میزنه که این یه رابطه ساده اس فقط گفت و گو و این چیزا.ولی ممکنه کار بیخ پیدا کنه.برای همین شما سنگرت رو محکم بگیر.محبت ات رو کم نکن .واسش کم نزار که جا واسه کسی خالی نکنی.حالا اگه مرخصی خیلی دوست داری بگیر.ولی پشتوانه مالی ات رو از دست نده.و اینکه ایشون به سر کار رفتن شما دیگه عادت کردن.خودتون هم عادت کردید و خود خونه نشینی ممکنه افسرده تون کنه و بیشتر روی ایشون حساس بشید.

[شیدا.]

سلام

من خیلی خوب تاپیک شما را نخوندم. گاهی بعضی پستهاتون را دیدم. احتمال این که اشتباه کنم هست.
اما به عنوان یک نظر، یه نیم نگاهی به پستم داشته باشی بد نیست.

به نظر من مردی که می خواد خیانت کنه و گرفتارش شده ( در هر حدی ) یه جورایی نمی شه بیرون کشیدش، مگر این که به خودش بیاد و خودش بخواد.

اعتماد به نفس خودتون را تقویت کنید، خودتون را شاد و مشغول و مطمئن و آروم نشون بدید و به نوعی محلش نذارید ( منظورم در همین مورد خاص تلفنها و چت کردنهاش)
لجبازی یا پیگیریهای شما پر رو ترش می کنه. ممکنه حتی جلوتر بره.
بی توجهی به این رفتارش، ممکنه حس شرمندگی و عذاب وجدانش را بیشتر کنه و حداقل جلوتر نره.

یه مقدار روی جذابیت های خودتون تمرکز کنید. یک کم هم فاصله بگیرید و مرموز تر رفتار کنید.
به دست و پاش نپیچید و امر و نهی نکنید.
همونقدر که شما متوجه موش و گربه بازیهاش هستید، ایشون هم متوجه توجه شما هست ( چی گفتم )

معمولا اکثر آقایون دست از پا درازتر برمی گردن سر خونه و زندگیشون.
رفتار شما در این مدت خیلی مهمه.


دوازده نکته درباره خیانت مردان
هشت: وقتی که مرد در وسط رابطه است معمولا راه حلی وجود ندارد.

[سوشیانت]

امیدوارم به قول رنگین همه این کارا برا عقده کمبود محبت باشه.
در کل پایگاه مالیتو از دست نده و قید کار رو نزن. خدایی نکرده اگه 1 درصد زندگیتون نشد, از نظر مالی بتونی مستقل باشی.