به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 66
  1. #41
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 مرداد 95 [ 23:35]
    تاریخ عضویت
    1393-1-12
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    2,977
    سطح
    33
    Points: 2,977, Level: 33
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 220 در 65 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یه جمله معروفی هست که میگه آدم خواب رو میشه بیدار کرد ولی کسی
    رو که خودش رو به خواب زده هرگز نمیشه بیدار کرد و شما مصداق کاملی هستی از ادمیکه خودش رو به خواب زده

    پاسخ های تالار همیاری اونقدر جامع بودن که اگر من زودتر دیده بودم هرگز به خودم اجازه مداخله نمیدادم

    هدفم از بیان تجربه شخصیم درست وسط تاپیک شما چیزی نبود جز یه راهنمایی خواهرانه و لحن تندم تلاشی در جهت بیدار کردنت که ظاهرا کارساز نبود
    یادم نیست کی بود که گفت گل رز بدی به ما !!!! با مزه بود خیلی :))))

  2. 2 کاربر از پست مفید شمیم بهار تشکرکرده اند .

    zzzz (یکشنبه 17 خرداد 94), شیدا. (جمعه 15 خرداد 94)

  3. #42
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 27 تیر 94 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    322
    امتیاز
    6,682
    سطح
    53
    Points: 6,682, Level: 53
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 99.9%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class31 days registered5000 Experience Points
    تشکرها
    354

    تشکرشده 728 در 228 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ساناز جان من بهت حسودیم شد بچه های اینجا چقده دوست دارن !!همه شون به بهترین نحو ممکن راهنماییت کردند مخصوصا پست های فرشته جون عالی هستند...ببین من از عزت نفس و اعتماد به نفس پایینی برخوردارم (البته دارم تمرین می کنم)
    می خوام بگم وقتی یکی مخالفم حرف می زنه و حرف حق هم هست من در مقابلش گارد می گیرم همه ش می خوام خودمو اثبات کنم و بگم من اصلا مشکلی ندارم و این دیگران هستند که مشکل دارند (البته بازم در حال تمرینم)
    باور کن همین که وارد بحث با کاربرا نشی و سعه صدر داشته باشی بهترین تمرین هست...
    تمامی پست ها رو با دید مثبت بخون هر عزیزی واست تایپ می کنه کلی وقت و انرژیش رو واست می گذاره و دوست داره واقعا نتیجه بگیری
    کسی بیاد ارت تعریف کنه بگه تو خوبی و پاکی دردی ازت دوا نمی کنه گلم
    یه نکته بگم : نری تو تاپیکام ازم عیب و ایراد بگیری!!

    - - - Updated - - -

    لبخند جان !! خوش اومدی گلم

  4. 5 کاربر از پست مفید بانوى مهر تشکرکرده اند .

    :)لبخند (شنبه 16 خرداد 94), tanhaeii (جمعه 15 خرداد 94), zzzz (جمعه 15 خرداد 94), اعجاز عشق (شنبه 16 خرداد 94), شیدا. (جمعه 15 خرداد 94)

  5. #43
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 20:51]
    تاریخ عضویت
    1394-1-26
    نوشته ها
    249
    امتیاز
    2,867
    سطح
    32
    Points: 2,867, Level: 32
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 327 در 165 پست

    Rep Power
    50
    Array
    سلام.ساناز یادته اولین تاپیکت همه باهات مهربون بودن قصد داشتن بگن اون پسر به دردت نمیخوره وهمه با ارامش باهات رفتار میکردند یادت باشه من اولین کسی بودم که باهات تندی کردم وگفتم تو عزت نفس نداری وچرا فکر میکنی دخترای دیگه پاک نیستن و...حتی اونجا نفرای بعد من بازهم مهربان وصبور بودن وحتی بهت گفتن به حرف من توجه نکن لابد من یه مشکلی دارم حالا چیشده که تمام کسایی که تاپیک اول باهات صبر میکردن الان تند شدند وباتو تویه کل کل افتادن میدونی رفتارت تا حدودی شبیه کاربر(من تنها) هست تاپیک هاشو بخون اون هم رفتاری تقریبا مثل توداشت مشکلش اخر حل کرد خدارو شکر ولی این وسط کلی توهین بهش شد وکلی توهین کرد یه جمله هست میگه:
    وقتی حق با ماست دلیلی برای عصبانی شدن نداریم و وقتی حق با مانیست اجازه عصبانی شدن نداریم
    مهم نیست اینجا حق با تو یا نه مهم اینه هرکسی
    اینجا شخصیت داره وتو از پشت یه کامپیوتر توی فضای مجازی نمیتونی دیکتاتور باشی وحتی اگر نظر همه مارو هم عوض کنی بازم تغییری تو دنیا پیش نمیاد بعضی ها اروم هستن مثل اسمان ابی تو بهش توهین کردی وشاید دلش رو هم شکستی درحالی که اون بار اول چیزی به تو نگفت وفقط قصدش کمک به تو واروم کردن جو تاپیک بود ولی تو بهش پرخاش کردی فکر کن یه بالرین یه شمیشیر تو دستش بگیره وبچرخه تو اینکارو کردی همه رو خواستی بکشی ودقت به حرفاشون نکردی بعضی ها هم کمی تند تر ورک گو تر هستند مثل شیدا جون یا شمیم بهار عزیز اونا خواستن با حرفاشون بزنن تو گوشت تا به خودت بیای تو هنوز هدفت رو از ایجاد تاپیک مشخص نکردی یا دمبال تایید وتوجه وتعریف هستی که باید توی همیاری میموندی هر چند به نظرم مدیر اونجا فرد کوته نظریه که حیایه فرد عادی رو با حیای بزرگان مقایسه کرده اما اگر هم دنبال توجه نبودی ودنبال جایی بودی که اشتباهاتت بهت گوشزد شه که توی همدردی میتونستی بهش برسی اما تو اینم نمیخوای درسته شاید اعضای همیاری با صبر وشکیبایی وارامش وروی خوش باتو صحبت کردند ولی ایا نتیجه داشت؟ایا مشکل تو حل شد؟نه
    تو دنبال امنیتی و این امنیت توی مورد قبول واقع شدن از طرف دیگران میبینی اما اینو بدون هر کسی حق داره مارو دوست نداشته باشه حتی مادرمون حق این احساس رو داره متولد چه ماهی هستی؟شهریور؟
    تو از مورد انتقاد واقع شدن میترسی البته همه تا حدودی از اینکه مورد انتقاد باشن بدشون میاد اما تو جدا از بد اومدن میترسی ودر مقابلش هول میکنی اگر کسی گفت دماغ زشتی داری میترسی که داره مقبولیتم کم میشه وهمونطور که گفتی کمالگرایی ونمیخوای چیزی کم داشته باشی اما بجای حل مشکل دماغت ویا قبول این نقص جزیی سعی در تخریب طرفت میکنی چون وقتی اون ازت انتقاد میکنه حس میکنی تورو از خودش اورده پایین تر تو میبینی تو این دماغ رو داری وتا وقتی هست نمیتونی خودت ببری بالا پس اونو میکشی پایین تر تا باز خودت بالاتر از اون باشی واسه همینه که سریع میگی:هوی تو خودتم هیچی نداری پس دماغ تو که انقدر ضایعست چیه تو با این پوست ولب زشتت در حداین نیستی از دماغ من خورده بگیری و...
    دوم تویه این توهم هستی که دیگران با تو مشکل دارند ممکنه تورو ازار بدن وبه تو حسودی میکنند توی این توهم که بقیه مدام به تو توهین میکنند وقصد نابودیتو دارند اگر کسی داره به کنایه حرفی رو میزنه سریع میگی اره داره راجب من میگه منظورش منم که برای این مشکل باید پیش روانپزشک بری چون ممکنه کم کم به پارانویید دچار بشی البته من تو این زمینه اطلاعات ندارم
    کاربر بلو فرند شما مرد هستین؟البته من مطالب قبلیتونو نخوندم اگه جایی بهش اشاره کردین عذر میخوام
    وخانم اجاز عشق وکاربر باغبان اینجا هرکس یک وضیفه داره ویک حق همه وضیفه دارند سعی کنند به روشی مشکل مراجع رو حل کنند ونهایت در تایید یا عدم تایید سایر کاربرا فقط یه کلمه بگن موافقم یا نیستم واز طرفی هر کسی حق دفاع از خودش رو داره دقبال هر توهینی که بهش میشه وخودش بهتر میدونه که چه مطلبی رو در جواب چه شخصی برای دفاع از خودش بگه اگر شیدا وشمیم بهار حرفی مخالف روش شما در کمک به ساناز زدند به شما مربوط نیست هم ساناز بلده چطوره از خودش دفاع کنه وهم این دوستان بلدن بحثشون رو با ساناز ادامه بدن
    شماهم نظرات خودتونو راجب ساناز بگید نه بقیه چون اینطوری ساناز متوجه مشکلش نمیشه اینجا تاپیک سانازه وفقط مشکلات ساناز باید حل شه
    اما اخرین حرفم برای این پست ساناز عزیزم دیدی توی خیابون تصادف میشه سریع دوطرف پیاده میشن وبدون هیچ حرفی یهو دهنشون باز میکنن ومیگن مردتیکه............... اگر اینا اول خرفشون فقط یه سلام بگن میبینن دیگه نمیتونن بگن هوی مردایکه.......وقتی اومدی واین نظرات رو خوندی اگه خونت به جوش اومد
    حرص خوردی وگفتی چیییی چطور میتونه اینو بگه وکلمه اول نوشتی بزار اول جواب فلانی بدم یا نوشتی خانم....یا اقای....وشروع کردی ایراداشو گفتن سریع پاکش کن کامپوتر خاموش کن واز کنارش پاشو برو یه چایی برای خودت بریز تویه جای اروم کم کم بخور یه دفتر مداد بزار کنارت اگه خواستی روش خط خطی کن اروم میشی بعد نیم ساعت دوباره بیا اگه اروم بودی که هیچ نبودی دوباره تکرارش کن هرچند اگه الان به خودم نگی تو دیگه حرف نزن :)

  6. 3 کاربر از پست مفید دختر جوان تشکرکرده اند .

    zzzz (جمعه 15 خرداد 94), اعجاز عشق (شنبه 16 خرداد 94), شیدا. (جمعه 15 خرداد 94)

  7. #44
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-2-06
    نوشته ها
    339
    امتیاز
    15,253
    سطح
    79
    Points: 15,253, Level: 79
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    700

    تشکرشده 557 در 227 پست

    Rep Power
    70
    Array
    خیلی جالبه تاعضوشدید اومدید توتایپیک من
    مشکوک میزنی ههه

    سلام لبخندجان من فرزند وسط هستم نه بچه اخر
    اشتباه نکن بدلیل محبت زیاد پدرم و وابستگی زیادی که بهم داره حتی خواستگار راه نمیده چطور و از کجامیگی که من بهم توجه نمیشه؟؟؟
    اتفاقا مسولیت پذیرم هستم
    در رابطه با نام کاربریم بزار یذره بخندم خخخخخخخخخخ ههههههههه دستت درد نکنه واقعاپیشنهادخوبی بود ازدرسام افتاده بودم
    کاربرلبخند کسیکه میاد تایپیکم پست میزاره وایرادمیگیره ازمن خب من باید بدونم که برچی اومده تالار؟مشکلش چیبوده؟ ایاخودش واقعا اجرا کرده شخصیت خودش چجوری بوده ؟شما کاربراییکه میان تالارو که مشاوره بگیرن و با یه روان شناس مقایسه میکنید؟ این کاربرا خودشون مشکل دارن
    مثلا همون کاربر من میدونم. همینجا جوابشو میدم کسیکه روانشناسی خونده تکنیکهای افزایش اعتمادبنفسو میدونه حتی به دیگران مشاوره میده که اعتماد بنفسشون زیاد شه بعد متوجه میشیدکه خودش دماغشو عمل کرده میگه واس خودم کردم نه دیگران خب چه بدتر اگه واس دیگران میکردی که خوب بود این ینی عدم اعتمادبنفس چجوری میشه بحرفای این مشاور اعتمادکرد؟
    مثلا یه روحانی به مردم میگه نماز روزه از بهشتوجهنم میگه ولی متوجه میشیدکه خودش نمازنمیخونه ایا دیگه پای منبرش پای صحبتاش میشینید؟؟؟؟
    از علمش کم نشده اما باعث عدم اعتماد دیگران شده
    اگه واس زیبایی باشه وگرنه واس پولیپ نمیگم
    در رابطه باصحبتای بقیه هم من همیاری همیاری نکردم گفتم لااقل اینکه توهین نکردن بهم
    راستی ازکجامعلوم صحبتای شماها درست باشه؟ چون همه نظرشون باهم یکی هست؟
    در رابطه با قیاس حیاکه گفتی بزرگان ما پیامبران امامان معصومین اینها معصوم هستن خدا ذاتن اینهارو معصوم خلق کرده اما من انسانم شیطان هرلحظه درحال وسوسه کردنه قیاسش اینه که حتی حیای منم بهتربوده میدونی چرا؟چون حضرت یوسف که عاشق زلیخا نبود و بخاطرخدا رفت سمت در اما من عاشق اون پسربودمو رفتم سمت در بگزریم الان باز میگید من دارم از خودم میگما ...
    من نگفتم بامن خوب و مهربون صحبت کنید گفتم توهین نکنید
    هنوزم دارم بخاطر اون شکست عذاب میکشم
    خانم اعجاز عشق و باغبان فکرمیکنم باغبان خانم باشه نه اقا دختر جوان راست میگه من همرو یه تنه حریفم خخخخ
    یه سوال میپرسم اگه کسی به شماتوهین کنه ازخودتون دفاع نمیکنید؟ هرکی از خودش دفاع کرد اعتمادبنفسو عزت نفس نداره؟اشتباه نکنید پست اول این تایپیک درجواب پستای بچها تو تایپیک قبلی بود اول اونا شرو کردن من متولد ماه مهرم
    درضمن من بینیم مشکلی نداره بلکه خیلیم قشنگه

  8. کاربر روبرو از پست مفید zzzz تشکرکرده است .

    :)لبخند (شنبه 16 خرداد 94)

  9. #45
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 27 مهر 98 [ 15:02]
    تاریخ عضویت
    1393-11-10
    نوشته ها
    204
    امتیاز
    8,629
    سطح
    62
    Points: 8,629, Level: 62
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    136

    تشکرشده 130 در 60 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام ساناز جون
    باز من اومدم. ساناز میشه خواهش کنم اینقد دنبال اینکه از بقیه ایراد بگیری نباشی؟
    "مثلا همون کاربر من میدونم. همینجا جوابشو میدم کسیکه روانشناسی خونده تکنیکهای افزایش اعتمادبنفسو میدونه حتی به دیگران
    مشاوره
    میده که اعتماد بنفسشون زیاد شه بعد متوجه میشیدکه خودش دماغشو عمل کرده میگه واس خودم کردم نه دیگران خب چه بدتر اگه واس دیگران میکردی که خوب بود این ینی عدم اعتمادبنفس چجوری میشه بحرفای این مشاور اعتمادکرد؟
    مثلا یه روحانی به مردم میگه نماز روزه از بهشتوجهنم میگه ولی متوجه میشیدکه خودش نمازنمیخونه ایا دیگه پای منبرش پای صحبتاش میشینید؟؟؟؟ "
    درسته رطب خورده منع رطب نمی کنه اما فک نمیکنی یکم بی انصافیه که اینجوری برداشت کنی؟؟؟ وقتی شما اومدی به تاپیک من و اونقد قشنگو منطقی راهنمایی کردی باید می گفتم چرا خودت رعایت نکردی؟؟؟ ساناز جان همه اینجا قصدشون راهنماییه هر کس در حد اطلاعات خودش هیچکس دلش بحث وجدل نمی خواد. شما رابطتو 1 شکست میدونی اما دیدتو عوض کن هم به رابطه ای که تموم شد و هم به نظر بچه ها. بد نیست 3 شنبه ها برنامه سیمای خانواده حرفای دکتر ناظری رو گوش کنی برنامه هایی که درمورد عزت نفسه میتونی از نت بگیری اونوقت متوجه میشی عزت نفس این نیس در مقابل حرفایی که طبق میلت نیس جبهه بگیری اون کاربریم که میگی به هر دلیلی دماغ عمل کرده به منو شما ربطی نداره و این عزت نفسشم زیر سوال نمیبره خیلی داری بد دربارش حرف می زنی.
    ضمنا دکتر عزیزی اصلا حیای شما رو با یوسف مقایسه نکرد و حرفشون بیشتر به معنی زیبایی تاکید داشت و به شما گفت دیدتو درباره زیبایی عوض کن، هرچند وقتی درباره آینده شما با اون آقا گفت شما بهش پریدی که من میخوام بدبخت بشم شما چرا اینقد چسبیدین به بدبختی من!!!! و بازم ایشون از شما عذر خواهی کردن. دیدی ساناز جان شما حتی حرفای ایشونم قبول نکردی! حتی شما روز اولی که اومدین اینجا گفتین بچه های همیاری همش تاپیکامو قفل میکردن منم بهت گفتم اگه روند اونجا رو تو این تالارم پیش بگیری همون اتفاق میفته!
    1 روزی منم مثل شما بودم با اعتماد به نفس شدیدا ضعیف حرف حقو از هیچکس قبول نمیکردم اونقدرم باهوش بودم که طوری در نهایت ادب طرفمو قانع می کردم که بخاطر انتقادش ازم معذرت میخواست!!! اما یه روز دیدم فقط این وسط خودمو گول می زنم درسته همه منو به عنوان 1 آدم خوب میشناختن اما ارزش نداشت من سر خودم کلاه گذاشته بودم!!
    خیلی سخت بود اما عوض شدم واقعا وحشتناک بود وقتی کسی ازم انتقاد میکرد و من میتونستم قانعش کنم با سکوت و تشکر جواب بدم اما کم کم آروم شدم
    یه جورایی شبیه گذشته منی اما من الان دید بقیه عذابم نمیده مهم اینه با هر انتقاد بزرگ شدم به خودم فرصت شنیدن دادم اگه انتقاد بجا بود باعث پیشرفتم میشد اگرم نبود ازش رد میشدم
    رک بگم گاهی از جوابات به بقیه شدیدا عصبی میشم خیلی داری بد جلو میری گاهی خیلی بی احترامی میکنی بی مشکل خداس و لا غیر. مگه مشاورا مشکل ندارن؟مگه آدم نیستن؟ مهم نیس کسی که داره راهنماییت میکنه کیه مهم اینه اگه اون راهنمایی و یا حتی انتقاد به نفعته باعث پیشرفتت بشه. به نظر من به حرف درست همه میشه اعتماد کرد.مثلا اگه کسی که اعتیاد داره به من بگه اعتیاد بده نمیگم پس چرا خودت رفتی طرفش اتفاقا بر عکس می گم اون آدم با تمام وجودش بدی اعتیادو درک کرده و الان داره راهنماییم میکنه پس حرفشو قبول میکنم! موضعتو و دیدتو نسبت به همه چی حتی فحش عوض کن " ازکوزه همان برون تراود که در اوست" هرکسی رفتارش برگرفته از ذاتشه، کسی قصد توهین نداره هرچیم گفتن عکس العمل رفتار خودت بود اما تا توهین نکردی و بد حرف نزدی توهین نشنیدی، همه از خودشون دفاع میکنن اما نه اینقد تند. هرچند هرچقدم دفاع کنی مهم آخرشه که آیا جلو خودت سربلندی یا نه!
    وارد شدن اون آقا به زندگیت بزرگترین شانس زندگیت بود چون داری خودتو میشناسی اما بازم بستگی به تو داره که چطوری برخورد کنی
    امیدوارم بتونی با خودت کنار بیای وقتی همه دارن هم صدا 1 انتقاد می کنن بد نیس یکم بهش فکر کنیم چون حتی اگه انتقاد به جا نباشه چیزی از دست ندادیم 1 لحظه فک کن شاید بقیه درست میگن! برات آرزوی بهترینا رو دارم یا حق


  10. 3 کاربر از پست مفید tanhaeii تشکرکرده اند .

    من می دونم (جمعه 15 خرداد 94), اعجاز عشق (شنبه 16 خرداد 94), شیدا. (جمعه 15 خرداد 94)

  11. #46
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 08:07]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    90,893
    سطح
    100
    Points: 90,893, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,844

    تشکرشده 6,831 در 2,389 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام بر ، پرندگان مهاجر




    کاربر zzzz :

    ما در سایت همدری : هم میتوانیم ، از پست ها تشکر کنیم ، هم like کنیم ، و هم هردو
    و هم میتوانیم ، بعد از مدتی پاک کنیم ! البته باعث شد دیگران بد برداشت کنند – حتی شما !
    اگر زنده بودم ! یه روز می یام دلیل این کار به شما میگویم ( همدردی )


    امروز کار جالبی کردی ....ممنونم . ( البته می دونم گل رز گرونه ) !

    باید ابریشم باشی ............باید . حتی اگر طرف مقابل به صورت 100 درصد اشتباه کنه .





    کاربر zzzz :


    بچه های همدری و مدیران محترم سایت ، همراهان خوبی ، برایت خواهند بود .
    به خصوص ، کاربر لبخند - اعجاز عشق – شیدا - بانوی مهر .......(همه )
    استفاده کن ......خواهش میکنم .


    لازم نیست – حتما در دانشگاه خودت تدریس کنی – یه دانشگاه پایین تر انتخاب کن .
    کتاب بنویس – نقاشی کن - ترجمه کن .....
    وقتی سبک تر زندگی کنی ، شاد تر زندگی میکنی !

    من زیاد زمان ندارم ! ولی تا 100 سالگیم برنامه ریزی کردم .........جدی میگم .

    از شما یاد گرفتن افتخاریست .


    سال ها پیش ، در کنار دریا ، تمام غرورم را ، به مرغابی ها هدیه کردم .
    ولی اونا قبول نکردند ......مجبور شدم به دریا ها اعتماد کنم . تو ام این کار را بکن .

    به خدا زمان نداریم ........ از زمان درست استفاده کن

    راستی ، از درس خوندن ، چه خبر ...... ....


    جمله ی زیر به عنوان هدیه از باغبان قبول کن :

    فیلم ارباب حلقه ها را حتما دیدی ....درسته !
    وقتی پسرک حلقه دستش میکرد ...شیاطین اونا نمیدیند ولی حسش میکرند.

    با ذکر خدا ، حلقه را دستت کن - یواش یواش برو . با کلیدی که خدا بهت میده ، قفست را آزاد کن ... اون موقع دیگه آزادی...
    اون موقع اگر دوست داشتی ، به سمت پرند های مهاجر ، پرواز کن .... !


    قفس = وابستگی های دنیوی ( غرور – منیت - ........)
    پرندگان مهاجر = ؟


    وقتی خودمان را کسی ندانیم ..........راحت تر زندگی می کنیم .
    مسیر قشنگی در پیش داری ، و باید به موفقعیت های زیادی برسی
    ان شالله به موقعش هم ازدواج میکنی .

    در ضمن برنامه نویسان ، از تابع () rand زیاد میانه ی خوشی ندارنند . !

    بهترین ها را برایت آرزو میکنم ......بهترین ها را .
    همچنین برای تمام دوستان .
    ویرایش توسط فرشته مهربان : شنبه 16 خرداد 94 در ساعت 01:54 دلیل: حذف مواردی که خطاب به دیگران بود و غیر مشاوره ای

  12. کاربر روبرو از پست مفید باغبان تشکرکرده است .

    zzzz (جمعه 15 خرداد 94)

  13. #47
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    من میخوام نظری بدم که شاید با نظرات بقیه متفاوت باشه و خیلی از دوستان بیان بگن تو داری مراجع رو از مسیر درست مشاوره منحرف میکنی و چیزایی شبیه این ولی با اجازتون من نظرمو میگم





    با حرفایی که ساناز تا حالا زده و جوابهایی که به نظرات بقیه داده خودش رو یه دختر بی ادب،ناسزاگو،لجباز،مصر روی حرفای خودش و ...نشون داده که نیازمند مراجعه فوری به روانشناس هست(ببخش ساناز که این جوری گفتم).(مراجعه به روانشناس خیلی هم خوبه ها،ولی منظورم برداشت اشتباهمون در مورد سانازه).ولی به نظرم این جور نیست بلکه ساناز از روی پرخاش و زودرنجی یه سری حرفایی زده که مارو دچار این اشتباه کرده.




    من تصوری که از ساناز دارم اینه:یه دختر باهوش،تحصیلکرده،مهربون،حس اس و زود رنج،یکم حسود(ساناز ناراحت نشو همه ما دخترا حسودیم).(البته منظورم بیشتر غبطه هست تا حسادت،حسادت یعنی اینکه مثلا خدایا شغل فلانی رو ازش بگیر بده به من،ولی غبطه یعنی اینکه خدایا به من هم یه شغل خوب عنایت کن.غبطه اصلا چیز بدی نیست و صد البته باعث پیشرفت آدم میشه.ساناز هم به نظرم حس غبطه داره تا حسادت)




    من احساس میکنم ساناز به خاطر بیکاری و داشتن وقت زیاد دچار این جور افکار وسواسی در مورد خودش و سامان و باقی چیزا شده.مثلا اگه چند ساعت از روزت رو سر یه کار میرفتی بعدش استراحت و بعدش چند ساعت درس خوندن برای دکترا، شاید خیلی وقتت آزاد نمی موند که ذهنت بره سمت این افکار.نمیدونم موقعیت شغلی تو رشته تو چجوریه ساناز ولی اگه میتونی یجوری واسه خودت یه کاری دست و پا کن:مثلا حق التدریسی برو دانشگاه آزادی جایی،یا اگه زبانت خوبه کارهای ترجمه مرتبط با رشته خودت رو قبول کن و کارهایی از این قبیل.




    جمع بندی من از حرفام ایناست:

    من به عنوان یه دوستی که همسن و سالته اینارو بهت میگم و فکر نکن اینارو فقط واسه دلخوشی تو میگم،میدونم که خیلی از دوستان هم حرفای من رو تایید خواهند کرد اگر هم تایید نکنند باز هم بهت قول دوستانه میدم که من اینارو محض خوشحالی تو نمیگم و تو اطرافیانم این موارد رو دیدم:




    1-قرار شد خودتو به یه کاری مشغول کنی،استقلال مالی داشتن یجورایی بهت اعتماد به نفس میده.من خودم از وقتی که رفتم سرکار واقعا اعتماد به نفسم بالا رفته.




    2-گفتی سامان تماسهای تو رو ریجکت میکنه و ...اینو بهت قول میدم که خیلی از دخترا و پسرا تو زندگیشون از طرف یه جنس مخالف پس زده شدن(حالا کاری ندارم اون جنس مخالف آدم خوبی بوده یا بد بوده)،مثلا یه دختر واسش خواستگار اومده و پسره با رفتار بدش،دختره رو تحقیر کرده،یه دختر با یه پسر دوست بوده پسره محلش نمیذاشته و...پس فکر نکن فقط تو دچار این مشکل شدی.خیلیایی که تو، تو اطرافت می بینی دچارش شدن ولی چون تو خبر نداری فکر میکنی چقد آدم خوش شانسیه که همچین مشکلی واسش پیش نیومده.




    3-در مورد پوششت و ظاهرت من تو تاپیک قبلیت بهت گفتم ببین خودت قلبا چی دوس داری و همون باش بدون توجه به حرفای بقیه.



    4-من خودمم شخصیت تقریبا زودرنجی دارم ولی چند وقتیه که سعی میکنم خودمو اصلاح کنم.به تو هم توصیه میکنم همین کارو بکنی.هر وقت از حرفای من یا بقیه تو تاپیکت ناراحت شدی قبل از اینکه جوابشو بدی بگو بذار بازم حرفاشو دقیق بخونم شاید بعضیاش علی رغم تند و تیز بودن خیلی هم کاربردی باشن.اگه هم دیدی خیلی بهت برخورده جوابشو خیلی کوتاه و با شوخی بگو نه با لحن تند.نشنیدی که میگن اگه شوخی نبود خیلی از حرفا تو دل آدم می موند




    5-سعی کن از همه اتفاق های زندگیت به عنوان یه تجربه استفاده کنی.مثلا همین قضیه سامان که خودتم خیلی خوب اشاره کردی که باعث شد بعد از این بدونی با یه پسر چجوری برخورد کنی.بقیه مسایل هم به همین نحو میتونن درسهایی به ما بدن که باعث پیشرفتمون بشن.




    6-کلا هر نام و نشونی که از سامان داری حذفش کن(شماره تماس،آیدی یاهو،فیسبوک و...).من به این باور دارم که از دل برود هر آنکه از دیده برفت.تو این راهو امتحان کن ضرر نمیکنی.




    مثل اسمت ناز باش، نه خشن و زودرنج ساناز جان
    ویرایش توسط آی تک : جمعه 15 خرداد 94 در ساعت 20:49

  14. کاربر روبرو از پست مفید آی تک تشکرکرده است .

    zzzz (جمعه 15 خرداد 94)

  15. #48
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,065
    امتیاز
    147,976
    سطح
    100
    Points: 147,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,687

    تشکرشده 36,029 در 7,413 پست

    Rep Power
    1095
    Array
    سلام

    عزیز هویت و اعتبارت را گره زده ای به کل کل و مخالف خوانی و این مربوط به این فضا و همدردی یا همیاری نیست بلکه احتمالاً در زندگی شخصی تا کسی حرفی میزنه شما بحثی راه می اندازی که در آن مایل هستید خود را اثبات کنید و احساس برنده بودن داشته باشی و این شما را از نظر روحی تحلیل می برد و آفت محبوبیت و جاذب بودن شما می شود .... اینگونه در زندگی مشترک یک زن و مادر غر غرو می شوی که شوهر و بچه ها از دستش کلافه می شوند ..... شما قابلیت هایی داری که توجه به آنها بی نیازت می کند از اینکه بخواهی اینگونه عمل کنی .... همین اهل پوشش بودن ، مقید به پاک ماندن و حتی تحکم بر آن ، صداقت ، تمایل پنهان به فهمیدن ایراداتت( هرچند در کنارش مقاومت شدید هم داری ) .... و .... اینها ارزشهای قابل توجهی هست ، باورشون کن که اگر واقعاً باورشون داشته باشی این همه برایت توهین و تندی دیگران مهم نمیشه چون احساس رضایت از این ارزشهای وجودی چنان ترا پر می کند که به توهین دیگران یا می خندی یا برایشان تأسف میخوری نه اینکه به هم بریزی که گویی اونی که گفته را همه در باره ات تصور می کنند و دنیا به آخر رسیده و باید برخورد کنی و حالیش کنی که خطا کرده ... و ....

    آنچه شرط بلاغ بود من گفتم آنقدر هست که نخواهی توجه عملی کنی و به راه خودت ادامه دهی که فقط خودت ضرر می کنی و بیشتر آسیب می بینی

    بیا و تمرین کن که در برابر پستی که خوشت نمیاد واکنش نشون ندی و فقط تشکر بگذاری ..... همین یک تمرین را انجام بده و ببین معجزه اثرمثبش در وجودت را





  16. 6 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 15 خرداد 94), من می دونم (جمعه 15 خرداد 94), zolal (شنبه 16 خرداد 94), zzzz (جمعه 15 خرداد 94), اعجاز عشق (شنبه 16 خرداد 94), بانوى مهر (جمعه 15 خرداد 94)

  17. #49
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 فروردین 03 [ 22:43]
    تاریخ عضویت
    1393-2-29
    نوشته ها
    159
    امتیاز
    10,273
    سطح
    67
    Points: 10,273, Level: 67
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 177
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    386

    تشکرشده 337 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    سلام

    به عنوان یک روانشناس بهت میگم :yes:

    تمام ارسال های این تاپیک رو با دقت بخون. چکیده شو بده من یه مقاله دربیارم . خخخخخخ

    بی شوخی، ببین چقدر کامل مسئله ات رو دوستان از زوایای مختلف بررسی کردن و راهکار هم دادن. یه کم به خودت بیا.

    در مورد دماغ بنده .،،،عرض به خدمت شما البته بر و بچ همیاری قصه شو میدونن. فقط جهت آگاهی تو و دفاع از جامعه روانشناسان ....
    بنده یک بار نه بلکه دوبار دماغمو عمل کردم. جراحی اول حدود شش هفت سال پیش بود. پولیپ داشتم. عمل رو انجام دادم. منتهی به دلیل مصرف یه قرص ، عمل با موفقیت کامل انجام نشد و بنده در تمام این سال ها تنفس ام بوسیله اسپری تقویت میشد. در طی این چند سال ( همین پارسال جراحی دوم رو انجام دادم که عمل خیلی خیلی سختی هم بود با ریسک بالا) غیر از مشکل تنفسی و خواب نا کامل! به دلیل اینکه یه اسکار روی بینی ام افتاده بود احساس بدی داشتم. نمیشد زودتر عمل کنم ، چون اون قرص هنوز عوارضش در بدنم موجود بود. اولش احساس بدی داشتم از چهرم. این واقعه مصادف بود با زمان فارغ التحصیل شدنم از کارشناسی . مثل الان تو اون موقع خیلی عصبانی بودم! همدردی و همیاری هم نمیشناختم. از اساتیدمون هم کمک نمیگرفتم. یه دفعه به سرم زد ادامه تحصیل بدم..، اونم در رشته متفاوت با کارشناسی ام. روانشناسی استثنایی. کارشناسی مو بهت گفتم. وقتی شروع به خوندن کتاب ها و منابع کردم ... مطالب زیادی یاد گرفتم. اصلا دیدگاهم نسبت به اون اسکار تغییر کرد. کنکور رو دادم دانشگاه خوبی هم قبول شدم. مشکل تنفسی رو داشتم ولی. بعد از دفاع ام عمل کردم.
    عزت نفس رو به صورت تجربی درک کردم. اعتماد به نفس رو هم همین طور. تو اوضاع ات از من خیلی خیلی بهتره. تو همیاری هم بهت گفتم. من درس ام متوسط بوده ولی تو جز افراد درس خون محسوب میشی. اگه حقیقتا میخای دکتر بشی باید تلاش کنی. سامان ها نباید مانع پیشرفت شما (شما نوعی) بشن.
    یه جمله ای هست تمام اون دوران سختی من همیشه تکرارش میکردم و انرژی می گرفتم...

    زندگی را دور بزن و آنگاه که بر تارک بلندترین قله ها رسیدی لبخند خود را نثار تمام سنگریزه هایی کن که پاهایت را خراشیدند.

    موفق باشی دوست من.

  18. 4 کاربر از پست مفید من می دونم تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 15 خرداد 94), zolal (شنبه 16 خرداد 94), zzzz (جمعه 15 خرداد 94), اعجاز عشق (شنبه 16 خرداد 94)

  19. #50
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-2-06
    نوشته ها
    339
    امتیاز
    15,253
    سطح
    79
    Points: 15,253, Level: 79
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    700

    تشکرشده 557 در 227 پست

    Rep Power
    70
    Array
    باغبان جان دارم درس میخونم موقع استراحتم میام تایپیکو سر میزنم بعد دوستان باحرفاشون حالمو میگیرن که پیش خودم میگم ای کاش من این فصلوتموم میکردم بعد میرفتم تالارحالا حالموگرفتن حوصله درس ندارم خخخخخ
    آی تک جان مرسی من ناراحت نشدم درسته من مدام غبطه میخورم حق باتوس من بیکارم دکترام پارسال قبول نشدم ینی حقمو خوردن ازون ورم که اون پسره ایناهمه داغونم کرد درسته من وسواس فکری گرفتم قراره طرحموبرم رفتم ثبتنام ولی فعلادرس میخونم
    بچها بخدا دلم میخواد اون پسرو فراموش کنم من ازش متنفرم پسریکه تایه میس از وایبرافتاده روگویش چن ثانیه بعدبلوک میکنه ارزش فکرکردن نداره
    راستی من 180درجه شخصیتم با اینیکه توفضای مجازیم فرق داره داشتم فکرمیکردم به اینکه اگه این توهینارو توروم میگفتن میتونستم جواب بدم؟نه اصلا بغضم میگیره میریزم تو خودم نگاه نکنید اینجوری تایپ میکنم نگا نکنیدکه ازکلمه سکسوهوس و...استفاده میکنم حتی اگه باهام تلفنیم صحبت کنید شاید نتونم پشت تلفن احوال پرسی ساده رو کنم اینوجدی میگم واقعا کم روم
    من تومسیجم مثل مجازیم خخخخخخ
    باغبان من همیشه ابریشم بودم مثل اینکه باید طناب بشم هههههههه
    راستش بعضی از دوستان که بهم گفتن بیحیا منوبهم ریخت درسته شما از روی نوشتهای من نظر میدید اما نمیدونید طرز رفتارو شخصیت من بادیگران چطور هست که
    بازم میگم من بیرون از فضای مجازی اروم کمرو هستم حتی روم نمیشد به استاد راهنمام زنگ بزنم میگفتم زشته مزاحم نشم
    بگذریم
    بازم ازتون عذرخواهی میکنم اگه باعث ناراحتی یاتوهینی شده

    در اخر اخلاقواز کاربر من میدونم یاد بگیرید من انتقادکردم همتون گفتید چرا باهاش بدحرف میزنی اما دیدید که چجوری جواب داد یجوری جواب داد که من پستشولاک کردم خخخخ باباتو اینجاهم نفوذ داریا تایپیک که بسته شده بود چکارش کردی باز کردن ههههه
    بچهای خدافظ

  20. کاربر روبرو از پست مفید zzzz تشکرکرده است .

    اعجاز عشق (شنبه 16 خرداد 94)


 
صفحه 5 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عزت نفس نداشتم اونیم که داشتم نابود شد
    توسط felor در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 06 فروردین 96, 19:55
  2. عزت نفس
    توسط شیدا. در انجمن کارگاههای آموزشی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: جمعه 05 آذر 95, 05:22
  3. **::**::** عزت نفس ..... اجزاء و علائم **::**::**
    توسط فرشته مهربان در انجمن اعتماد به نفس
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 شهریور 92, 13:11
  4. ملکه باش! قدرت و عزت خود را حفظ کن
    توسط single در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 شهریور 91, 20:17
  5. 41 راهبرد افزايش عزت نفس
    توسط shabe barooni در انجمن اعتماد به نفس
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 تیر 91, 08:03

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.