سلام خانم محترم...گفتنی ها رو دوستان گفتند... امیدوارم با این اقا رابطه ی خارج از عرفی نداشته باشید که اگه بخواید با فرد دیگه ای ازدواج کنید فردا براتون دردسر ساز بشه...
فردی که این قدر دهن بین باشه به درد زندگی مشترک نمی خوره حس کردم شاید ایشون یک پسر 19 ساله بودند...از یک پسر 24 ساله بعیده... می دونید از همه بد تر چیه
یک خانم میخواد به مردش تکیه گاهش باشه وقتی بهش یا علی گفت دیگه تا اخرش باهاش بیاد....
از همه بدتر باز اومدند سریع یک شبه تصمیمشون رو عوض کردند تحت تاثیر صحبت های خانواده و سریع به شما گفتند بدون هیچ فکر و مشورت دیگه با فرد دیگه ای....
اگه باهاشون رابطه ی خارج از عرفی نداشتید همه چی رو تموم شده ببنید... این طوری شاید یک درصد هم که اون اقا پشیمون بشند شده یک روز یا یک سال بعد..اون وقت بهشون بگید ایشون هنوز زمان سن ازدواجش نرسیده و با چیزی که شما تصور داشتید فرق دارند... و بگید اگه قرار باشه چنین اخلاق هایی داشته باشند نه تنها با شما بلکه بهتره با هیچ دختری فعلا اشتباه نکنند...
شما دیگه سن احساساتی بودن بیش تر رو دارید ازش رد میشید و اخراش هستید ...پس لطفا عاقلانه تصمیم بگیرید...
شما اگه قرار باشه با این شرایط به ایشون رو بدید فک می کنه واقعا خبریه و حرف پدر و مادرش نکنه درسته و... و بیش تر دچار تردید میشه...ولی اگه محکم روی حرفتون بایستید و بگید همه چی رو تموم شده می بینید خیلی براتون بهتر و حرمتتون حفظ میشه..
البته من نمیگم این رفتار رو انجام بدید که اون اقا پشیمون شه و برگرده(هر چند با این رفتار وقتی ایشون یک دفعه ببینه شما هم خیلی راحت وانمود می کنید و همه چی رو تموم شده می بینید و شما رو یکدفعه از دست رفته ببینه یکدفعه ممکنه به خودش بیاد... )..این طوری دیگه شما بیش تر ناراحات نمیشید و احترامتون هم حفظ شده...چه طرف پشیمون بشه چه نه...
در نهایت یک پیشنهاد دارم ... بعد این رفتار اگه ایشون پشیمون شدند واقعا و... توی همین تاپیک ادامه بدید و بگید..بعدش شاید بشه با پرسیدن سوالایی متوجه شد ایشون واقعا میشه بهش تکیه کرد یا نه...که اگه میشد بازم شما هیچ رابه ای حتی در حد پیام هم باهاشون برقرار نمی کنید و میگید فقط خواستگاری رسمی جلوی خانواده ها و هیچ حرف مشترکی نداریم.
شما از اولش اشتباه کردید با ایشون توی اون سن بدون اطلاع خانواده ها رابطه برقرار کردید...
اشتباه بزگرتر این هستش که هنوز به اون رویا ها و انتظارات زیبا که هر کسی میتونه داشته باشه فکر کنید... همه چی رو تموم شده ببنید... روی حسن های خودتون کار کنید مطمئنا خواستگار های خوبی که قدر دان حسن های شما باشند و از ابتدا درست باهاشونرابطه برقرا کنید تا شان شما حفظ بشه و خیلی بیش تر خوشبخت پیدا بشید به امید خدا خواهد اومد. یادتون باشه تمام این حس های خوبی که توی ذهن شما نقش بسته صرفا چون شخص مقابلتون اون اقا هست نیست... بلکه هر کسی توی این سن یک تصوراتی داره که تا از یکی خوشش بیاد یک سری خاطرات شیرین براش تداعی میشه و....
پس نگران نباشید.
با ارزوی موفقیت.
.
.
.
ضمنا توضیحات دوست مجترم
fkh4466 بسیار واقعا درست بود... منم توی یک دفتری که دارم روزایی که خیلی احساساتی میشم رو نوشتم... از چند سال پیش و... کسایی که یک روز فکر می کردم بهشون ازدواج کنم و تا میدیدمشون فکر می کردم دیگه اون نیمه ی من هستش و... الان که مثل ایشون خاطرات قدییم رو میخونم میگم واقعا یادش بخیر چی حس هایی داشتم...همه اینا تموم میشه...و سن خاص خودشو داره...
الان اون اقا هم پشیمون بشه میدونید شان شما اومده پایین دیگه میگن دختره از اول با پسرمون رو داده..حالا هم که پسر ما هست دچار تردید شده این دختره هنوز میخواد و....
با قول دوستمون باید خواستگار طوری باشه که خواهان شما باشند و خود و خانوادش ارزوی وصال با شما رو داشته باشند تا ارزش شما بالا باشه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)