به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 مهر 93 [ 17:50]
    تاریخ عضویت
    1392-12-03
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    496
    سطح
    9
    Points: 496, Level: 9
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Bow پنهان کاری ازدواج قبلی همسرم - چکار کنم (2)

    سلام
    در تایپیک قبلی که حدود 7 ماه پیش بود تصمیم گرفتم که دروغ گویی همسرم رو ندید بگیرم و به اینکه گفته من زندگی نکردم و فقط عقد بودیم اعتماد کنم، راستش وقتی دوباره یه موضوعی پیش اومد و اینکه من یه عکسی دیدم که تمام وسایل جهیزیه همسرم توی اون عکس بودش، و برادرش روی مبل نشته بود و یه مقدار از لباس عروس نیز پیدا بود و عکس گرفته بود، وقتی به همرم گفتم تو به من دوباره دروغ گفتی؟
    لینک تایپیک قبلی
    گفت بابت چی؟ گفتم تو گفتی که زندگی نکردی و فقط عقد بودید که طلاق گرفتی و خواهرتم قسم قران می خورد که غیر این نبوده، گفت غیر از این نبوده، گفتم اگه بهت مدرکی نشون بدم که ازدواج کردی و رفتی خونه شوهر بازم چی، قبول نمی کرد عکسو بهش نشون دادم، گفت فقط ما وسایلو چیده بودیم و ازدواج نکرده بودیم در حالی مگه میشه کسی وسایل خونشو بچینه برادرش با کت و کروات عکس بگیره و توی عکس لباس عروس کاملاً مشخصه و شب عروسی باشه و آدم بره خونه شوهر و رابطه نداشته باشه؟
    مگه میشه آدم بدون اینکه از شب عروسیش بگذره طلاق بگیره؟


    آخه نمیدونم مگه من چه بدی در حقت کردم که انقد بهم دروغ میگی آخه؟ خیلی بهش میگم انقد دروغ نگو، مگه ما داریم باهم معامله می کنیم که میخوای جنستو بندازی؟
    آقا خلاصه وقتی فکر میکنم که نه تنها خودش بلکه خانوادش هم در این دروغ گویی سهیمن واقعاً اذیت می شم
    وقتی فکر اون لحظاتی که با شوهر اولش رو سر کرده می کنم قلبم وای می ایسته، نه که غیرتی بشم و تعصب و اینا فقط بخاطر احساسی که دارم، کسی رو من دوس دارم که از لحظه آشنایی تا به امروز یه دروغ تو زندگیمون همش تکرار میشه، این حس که باهات بازی شده و میشه خیلی سنگینه.

    خلاصه موندم تو اینکه طلاق بگیرم یا نه، زندگی برام بی اهمیت شده، واقعاً زندگیم خیلی وقته که هیچ مزه ای نداره و یه امر تکراری شده، از اون ور فکر اینکه یه زن تو این اجتماع چطور تنها زدگی کنه ه زخم عمیقتری تو قلبم می زنه، بعد به خودم میگم مگه تو نه اعوذ بالله تو خدایی که غضه آینده کسی رو می خوری، از اون ور میگم خب نمیشه که ....
    ببین اصلاً زندگی خودم برام اهمیت نداره که چی قرار بود بشه و چی شده و بعده این ممکنه با فراز و نشیبهای تندی روبرو بشم، اهمیتی نداره ولی فکر زندگی بعدی اون خیلی برام سخته؛ از یه طرف هم خیلی احساسی هستم و ... فقط خدا باید کمکم کنه.

    این افکار هر چند وقت یکبار به سراغم میان و کلی اذیتم میکنن، الان من کاملاً به زندگی سرد و ستس هستم و اصلاً کار خاصی انجام نمیدم، در حالی که پتانسیل بسیار بالایی در فکر اقتصادی دارم، چیزی که قبلاً اثبات شده ولی این افکار زندگی منو دستمایه خودش کرده و بکل زندگی برام کوفت به واقعیت معنا شده، چکار کنم به نظرتون؟ کدوم راه بهتره که هم من راحت بشم هم اون و هم خدا خوشش بیاد می ترسم اون دنیا هم باید همش زجر کارهای این دنیا رو ببینم که خیلی دیگه ...

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    با سلام
    تمام حس هایی که براتون پیش اومده کامل قابل درکه و حق دارین، شریک زندگیتون بهتون دروغ گفته.
    اما چرا وقتی عقد بودین تصمیم جدی تری نگرفتین؟ شما که سطح توان خودتونو میدونستین.که نمیتونین این مسایل و قبول کنین.

    اگه تصمیم به ادامه گرفتین دیگه نباید جستجو میکردید.
    باید تمام عواقب تصمیمتونو میپذیرفتین.

    الانم اگه تصمیم به جدایی بگیرین باز هم همیشه هر دختر مجردی جاضر به ازدواج با شما نمیشه، در نهایت شما باز هم با یک زن مطلقه ازدواج میکنین، مگه اینکه شما هم بخواین پنهان کاری کنین.
    ورگرنه همه دخترای مجرد حاضر به همچین ازدواجی نیستن.
    خب پس چرا همین زندگی الانتونو درست نکنین. تنها مشکل همسر شما ازدواج قبلیشون و دروغشونه ؟ مشکل دیگه ای هم دارن؟
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : دوشنبه 14 مهر 93 در ساعت 23:37

  3. 7 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    aye (سه شنبه 15 مهر 93), marta (سه شنبه 15 مهر 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 15 مهر 93), فرشته مهربان (سه شنبه 15 مهر 93), واحد (سه شنبه 15 مهر 93), مهربونی... (سه شنبه 15 مهر 93), آویژه (چهارشنبه 16 مهر 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 مهر 93 [ 17:50]
    تاریخ عضویت
    1392-12-03
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    496
    سطح
    9
    Points: 496, Level: 9
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم از پاسخت
    ولی من این موضوع رو بعده 4 سال از عروسی متوجه شدم یعنی 7 ماه پیش.
    بعدشم من دنبال یه دختر دیگه نسیتم که بگیم من می خوام با یه دختره دیگه حالا مجرد یا مطلقه ازدواج کنم.

  5. کاربر روبرو از پست مفید yek-ashena تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (سه شنبه 15 مهر 93)

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط yek-ashena نمایش پست ها
    ممنونم از پاسخت
    ولی من این موضوع رو بعده 4 سال از عروسی متوجه شدم یعنی 7 ماه پیش.
    بعدشم من دنبال یه دختر دیگه نسیتم که بگیم من می خوام با یه دختره دیگه حالا مجرد یا مطلقه ازدواج کنم.
    ببخشید فکر کردم اول در دوران عقد متوجه شدین بعدا ازدواج کردین.
    الان دوباره خوندم دیدم اشتباه متوجه شده بودم.

    بله میدونم شما قصد ازدواج ندارین.
    من گفتم به این هم توجه کنین که شما در نهایت باز هم اگه قصد جدایی داشته باشین فقط بخاطر اینکه همسرتون قبلا ازدواج کردن باز هم شما هم یک مرد مطلقه محسوب میشین.
    یعنی با جدایی همه چی به حالت اولیه برنمیگرده، به جدایی به عنوان اخرین راه نگا کنین.


    ولی نگفتین در حال حاضر غیر از دروغ گویی همسر و خانواده اشون چه مشکل دیگه ای با همسرتون دارین؟

    میتونین نکات مثبت و منفی همسرتون و غیر از این دروغشون و لیست کنین.؟
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : سه شنبه 15 مهر 93 در ساعت 00:29

  7. 3 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    marta (سه شنبه 15 مهر 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 15 مهر 93), واحد (سه شنبه 15 مهر 93)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 مهر 93 [ 17:50]
    تاریخ عضویت
    1392-12-03
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    496
    سطح
    9
    Points: 496, Level: 9
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بله خواهش می کنم
    قبلاً تو این تایپیک نوشتم ممنون میشم نگاهی بکنید

    http://www.hamdardi.net/thread-32239.html#post318886

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 اردیبهشت 94 [ 11:25]
    تاریخ عضویت
    1393-5-14
    نوشته ها
    48
    امتیاز
    1,125
    سطح
    18
    Points: 1,125, Level: 18
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    196

    تشکرشده 79 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقای یک آشنا
    اول بهتون تبریک میگم بخاطر این همه صبر وبردباری که دارین دوم اینکه خودتونو ازاین دودلی در بیارید یه بار برای همیشه بشینید فکراتونو خوب بکنید و تصمیم بگیرید شما یا میتونید با این قضیه کنار بیاین یا نه . که البته تا الان که خوب تونستید مدیریت کنید. ولی اگر تصمیمتون براین شد که شرایط و بپذیرین دیگه به گذشته فکر نکنید و کنجکاوی نکنید و سعی کنید فراموش کنید چون اگر بخواهید مدام بهش فکر کنید ممکن تو رفتارای شما با همسرتون تاثیر گذار باشه . پس یه بار برای همیشه تکلیف این قضیه رو روشن کنید اگر هم میبینید که به هیچ وجه نمیتونید فراموش کنید و بگذرید که دیگه یه بحث دیگست و بازهم برای این هم یه راه حل هست . جداشدن. که البته بنظر من راه اول بهتره و سعی کنید نیمه پره لیوان و ببینید گرچه من به هیچ وجه کار همسرتونو قبول ندارم و توجیه نمیکنم ولی قطعا از ترسش بوده که شما اگر بفهمید تنهاش میزارید بخاطر همین پنهان کاری کرده . به هرحال یا رومی رومی یا زنگی زنگی
    چرا به بچه دار شدن فکر نمیکنید که یه تغییر شیرین تو خونه ایجاد شه و شما هم بتونید فراموش کنید؟ میدونم گفتین همسرتون بچه دار نمیشه ولی الان علم اینقدر پیشرفت کرده اصلا چیزی بنام ناباروری دیگه نداریم/
    بهرحال تکلیفتونو با خودتون مشخص کنید و یه تصمیم قاطعانه بگیرید.

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اسفند 93 [ 16:58]
    تاریخ عضویت
    1393-6-01
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    165
    امتیاز
    2,364
    سطح
    29
    Points: 2,364, Level: 29
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    88

    تشکرشده 496 در 145 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام آشنای عزیز!
    متاسفم که دوباره یه دروغ تازه کشف کردی و دوباره باورها و اعتمادت به هم ریخته. به نظر من شما باید ببینی گنجایشت تا چه حدی هست؟! الان شما تقریباً 5 ساله ازدواج کردی و هر چند وقت یکبار یه چیز جدید کشف میکنی که روح و روانت رو به بازی میگیره.

    هر کسی یه جوریه. ممکنه شما تا آخر عمرت بتونی تحمل کنی. ولی زندگی کردن با آدم دروغگو خیلی سخته. پایه های اعتماد آدم که به لرزه در بیاد دیگه دست و دل آدم به زندگی گرم نمیشه. همش باید نگران باشی که نکنه فردا یه چیز جدید از یه جایی دربیاد و یه ماجرای جدید درست بشه.....

    من خودم به شخصه از هرچیزی بگذرم از دروغ نمی تونم بگذرم. شاید من اشتباه میکنم. شاید شما اشتباه میکنی. نمی دونم. ولی احساس میکنم باید یه کاری انجام بدی که اگه حداقل میخوای ادامه زندگی بدی خیالت راحت باشه.

    وقتی مردا همچین کارایی میکنن(یعنی یه کاری انجام میدن و بعد اینجوری دستشون رو میشه) همه به خانمه میگن حق طلاقو بگیر یا تعهد محضری بگیر ولی نمی دونم واسه یه خانم چه کاری میشه انجام داد.

    وقتی اینجوری دروغش رو کشف میکنی به چیزای دیگه شک نمیکنی؟ واقعاً که چه قلب بزرگی داری. باید ازت سرمشق بگیرم. شما 5سال از من کوچکتری ولی فهم و شعورت 50 سال از من بیشتره. آفرین

    الان موضعِ خانمت چیه؟ قبول کرده که کارش اشتباهه؟

  11. کاربر روبرو از پست مفید مو فرفری تشکرکرده است .

    شیدا. (چهارشنبه 16 مهر 93)

  12. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    خب چرا اینقدر کنکاش می کنید
    ایشون به شما علاقه داشته که با شما ازدواج کرده اگه به اون نفر قبلی علاقه داشت که ازش جدا نمی شد و مطمئنا لحظات خوبی هم با هم نداشتن و گرنه جدا نمی شدن که
    حالا شما رو دوست دارن شما هم به ایشون علاقه دارید چرا زندگی رو به کام خودتون تلخ می کنید
    ممکنه حتی جشن گرفته باشن ولی کاری نکرده باشن
    در ضمن خیلی ها شب عروسی شون اون طوری نیست که شما فکر می کنید
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  13. کاربر روبرو از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (سه شنبه 15 مهر 93)

  14. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    اقای اشنای عزیز شما در تایپک قبلی تون گفته بودید که از ازدواج ایشون و از اینکه سر زندگی هم رفته بودند مطمئن شده بودید از جهیزیه استفاده شده . وبا این موضوع کنار اومده بودید . ولی دوباره با دیدن یه عکس نصفه نیمه دوباره به هم ریختید .
    البته من کار همسر شما رو تایید نمیکنم و باید واقعیت رو قبل از ازدواجتون به شما میگفتندهم در مورد ازدواجشون هم در مورد بچه دار نشدنشون ولی الان که شما متوجه شدید دیگه یکبار باید فکرهاتون رو بکنید و تصمیم بگیرید یا همه چیز رو فراموش میکنید و زندگی میکنید یا تمامش میکنید . اینکه هر روز مدرک جدیدی پیدا کنید و با یاداوری خاطرات گذشته که بدون شک برای ایشون تلخ بوده ایشون رو ازار بدید کار درستی نیست .
    شما میدونید علت طلاق ایشون چی بوده ؟ ایا ایشون از نا باروری خودش اطلاع داشته ؟ یا اصلا مطمئنید مشکل از ایشونه ؟ یا قابل حل نیست ؟
    بدون شک تنها عاملی که باعث شده ایشون ازدواج قبلیش رو مخفی کنه این بوده که به شما علاقه داشته و نمیخواسته شما رو از دست بده ولی اشتباه کرده .

  15. 2 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    marta (سه شنبه 15 مهر 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 15 مهر 93)

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 شهریور 94 [ 10:39]
    تاریخ عضویت
    1392-3-17
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    2,449
    سطح
    29
    Points: 2,449, Level: 29
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 150 در 70 پست

    Rep Power
    24
    Array
    خانم شما مسلما باکره بودند که تونستند شناسنامه شون رو عوض کنند به نظر من ای بار خیلی جدی برخورد کنید خیلی جدی و شما با خودتون کنار نیاید ومنتظر باشید خانومتون بیاد سمت شما بهشون بگید باید کاملا همه قضیه رو توضیح بدید اینکه بچه دار نمی شدند باعث طلاق شده یا مشکلات دیگه کاملا قضیه رو یک بار برای شما روشن کنند تا همش درگیر نباشید بهشونم بگید یک بار دیگه اگر دروغ بگی حتما جداییه وازشون بخواید حرفاشونو ثابت کنند قوی ومحکم سر حرفتون وایسید موضوعات کمی نبوده که مخفی شده وباز داره با دروغ جدید جایگزین میشه یه بار برای همیشه همچی رو با سند ومدرک بفهمید خیلی جدی باشید و اصلا از سر دلسوزی برخورد نکنید به نظرم همین دلسوزی وانسانیت شما این اطمینان رو بهشون داده که هرکاری هم بکنند شما رو از دست نمی دند


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.