چطور باید رابطه ای که تموم شده و امکان شروع دوباره نداره رو فراموش کرد

[سیاه و سفید]

سلاااااااااااام
برعکس خیلیا نشستم همه تاپیکتو خوندم چون منم تجربه تقریبا مشابهشو داشتم(حوصله تعریف کردن ندارم)
اینو حتما یادت باشه اگه شرایط ازدواج داری مثله یک آدم فهمیده برو خواستگاری دختری که ازش خوشت اومده ولی اگه شرایطشو نداری اصلا دنبال این کار (منظورم دوستی یا آشنایی یا هر چی اسمشو میزاری) نرو که بدجوری زمین میزنت. از درس و زندگی عقب می افتی که هیچ تازه یک غم عشق نرسیده که تا مدت ها توی قلبت آزارت میده.

حالا که دختره بی خیال شده شما هم سعی کن فراموشش کنی(میدونم سخته ولی به خاطر هر دوتون این کارو بکن)
عشق یک طرفه=عذاب یک طرفه

[Mr.Anderson]

:(( ]چقدر بعضيا نامردن
برا چي وقتي يه نفرو برا ازدواج نمخواي و ميبيني كه اون عاشقته اذيت ميكنيد اخه؟؟؟؟؟؟
ايشالا كه همشون جواب پس بدن
منم يكي باهام همچين كاري كرد
ديگه بهش حسي ندارم
من رفتم مشهد و متوسل شدم
با اينكه خيلي اعتقادي نداشتم
اون مشكلم حل شد
يكي ديگه شروع شد كه تمومم نميشه لامصب
به هر حال
شما هم الان به نظرم برو پيش يه مشاور
به نظرم اومد اكثرا ميگن بيخيالش شو
و جالبيش تو اينه كه اصلا سوال شما اين وبده كه چجوري بيخيال شم
اقا خودش ميدونه بايد بيخيال بشه چجوري اخه؟
من يه جا شنيدم شروعيه دوستي يا رابطه جديد مشكل رو حل ميكنه كه خوب
تو همدردي دوستي به "اسمش رو نبر" معروفه و البته خودمم مخالفم باهاش
شما بري پيش يه روانشناس بهت نميگه بيخيالش شو
بلكه بهت راه حل درست و منطقي ميده
جملاتت رو به خاطر طولاني بودن رد نميكنه
تا ته پاي حرفات يشينه
همينا سبكت ميكنه
ايشالا مشكلت حل بشه
و ايشالا بعدش كه حل شد يه بدترش شروع نشه:((

[azad73]

آقای سلیمانی منم معتقدم اولی، تکرار نمیشه. سخته خب! کسی بوده که واسه اولین بار، قشنگ ترین حس دنیا رو باهاش تجربه کردی 43 چوب خدا ضدا نداره، مطمئنم! ممنونم از همدردی تون

[سلیمانی]

تشکر از شما
اولا که بنده خانم هستم
عزیزم بخدا عشق یه طرفه خانمان سوزه
از تجربه دیگران تجربه بگیرید من خودم سوختم تو همچی رابطه ای
اما خدارو شکر نتیجه شو دیدم
خواهش میکنم بسپارید به خدا
و دیگه دنبال همچین کسی نرید

[saba_1370_saba]

منم حالم خوب نیست اصلا

اون رفته دنبال کارای عقدش من نشستم تو اداره غصه میخورم

دق کردمG]

کسی که نمیذاشت برم مرخصی

همش منتظرم بود الان بایکی دیگه داره ازدواج میکنه

چرا؟؟؟؟

[azad73]

میگن برا کسی بمیر که برات تب کنه
اما من میگم برا کسی تب کن که برات بمیره

ببخشید من فکر کردم شما آقا هستید

خانم سلیمانی من براش می مردم، اونم برام تب می کرد ولی این شد آخرش... احساس تحقیر شدن بهم دست میده هر بار یاد حرف دوستش می افتم که گفت: ما دخترا هممون اینجوری هستیم دوست نداریم کسی رو از دست بدیم و حذفش کنیم! میخواییم همیشه امیدوار بمونه!!! تو نباید تعجب کنی، چون عادیه و هممون اینجوری هستیم!!!!

- - - Updated - - -

سلاااااااااااام
برعکس خیلیا نشستم همه تاپیکتو خوندم چون منم تجربه تقریبا مشابهشو داشتم(حوصله تعریف کردن ندارم)
اینو حتما یادت باشه اگه شرایط ازدواج داری مثله یک آدم فهمیده برو خواستگاری دختری که ازش خوشت اومده ولی اگه شرایطشو نداری اصلا دنبال این کار (منظورم دوستی یا آشنایی یا هر چی اسمشو میزاری) نرو که بدجوری زمین میزنت. از درس و زندگی عقب می افتی که هیچ تازه یک غم عشق نرسیده که تا مدت ها توی قلبت آزارت میده.

حالا که دختره بی خیال شده شما هم سعی کن فراموشش کنی(میدونم سخته ولی به خاطر هر دوتون این کارو بکن)
عشق یک طرفه=عذاب یک طرفه

سلام
مرسی که خوندید
اینا رو میدونم منم دقیقا دنبال اینم که چه جوری فراموش کنم... الان توی بخش چه جوری هستم

- - - Updated - - -

برا چي وقتي يه نفرو برا ازدواج نمخواي و ميبيني كه اون عاشقته اذيت ميكنيد اخه؟؟؟؟؟؟

باورت بشه یا نه، شاید این جمله رو 2 هزار بار با خودم تکرار کردم و همه چی رو از صفر دوباره مرور کردم یه دلیل ساده واسش پیدا کنم اما...

اكثرا ميگن بيخيالش شو
و جالبيش تو اينه كه اصلا سوال شما اين وبده كه چجوري بيخيال شم
اقا خودش ميدونه بايد بيخيال بشه چجوري اخه؟
من يه جا شنيدم شروعيه دوستي يا رابطه جديد مشكل رو حل ميكنه كه خوب

ممنونم که بالاخره یکی گرفت قضیه رو که واسه چی تاپیک زدم!

هیچ وقت دنبال رابطه جدید نبودم، چون دلم نمیخواد شب و روز یه بیچاره رو سیاه کنم مثل این روزهای خودم بشه!
با این که یه بار موقعیتش هم پیش اومد، ولی من دنبال هیچ رابطه جدیدی نیستم. اون یه بار هم توی عمل انجام شده قرار گرفته بودم وگرنه اهل دوستی نیستم.
مرسی از شما

- - - Updated - - -

منم حالم خوب نیست اصلا

اون رفته دنبال کارای عقدش من نشستم تو اداره غصه میخورم

دق کردم

کسی که نمیذاشت برم مرخصی

همش منتظرم بود الان بایکی دیگه داره ازدواج میکنه

چرا؟؟؟؟

واقعا متأسفم.
ای کاش میدونستیم شکستن دل یه نفر، ممکنه نابودش کنه...
منم خیلی از خودم پرسیدم چرا؟؟؟ چرا؟؟؟ چرا؟؟؟ حتی یه پله بالاتر! حدود 2 ماه بعد قطع شدن رابطه، به بهونه ی جزوه داشتم باهاش اس ام اسی حرف میزدم که یهو قاطی کردم و بهش گفتم: رفتی سفر، رفتی از پیشم بی خبر، واسم سوغاتی چی آوردی؟ جواب داد: بذار برم سفر، شاید اینجوری بهتر باشه
تا ساعت 3 صبح داشتم باهاش میجنگیدم نهایتش گفت داری بهم تهمت میزنی، باید رو در رو جوابتو بدم! اما 2 روز بعدش انگار نه انگار! بهش گفتم قرار نبود با هم حرف بزنیم؟؟؟؟ گفت من چیزی یادم نمیاد وقتی عصبانیت منو دید گفت باشه قهر نکن سر فرصت صحبت میکنیم ولی...
هیچ وقت این طور تحقیر نشده بودم...
یه جواب واسه تاپیکتون گذاشته بودم، بخونیدش و اگه خواستید قبل این که تاپیکتون بسته بشه نظرتونو بگید

[saba_1370_saba]

دق کردم
نمیتونم فراموشش کنم
دارم میمیرم
یعنی کاملا فراموشم کرد؟
مگه دوسم نداشت
پس چی شد؟
ی دره ب منفکر نمیکنه
نمیگه من چ حالی دارم
مگه عاشقم نبود
پس کو کجاس ببینه بخاطرش ب چ روزی افتادم
خدا کمکم کن
برام دعا کنید
من میخوام حالی ک دارم براش پیش بیاد

[Mr.Anderson]

من میخوام حالی ک دارم براش پیش بیاد

ابشالا كه بدترش سرش بياد اگه واقعا قصد اذيت و ازار داشته